1-در صورتی که بازپرس نسبت به صدور قرار عدم صلاحیت اقدام نماید و دادستان در مقام اظهار نظر تحقیقات را به نحوی ناقص بداند که تشخیص صلاحیت ممکن نباشد و جهت اینکه مرجع صلاحیت دار مشخص شود نیاز به یکسری اقداماتی بداند چه باید بکند؟ الف-وفق ا
طلاق ماده 266
قانون آیین دادرسی کیفری دادستان باید مواردی که برای کشف حقیقت در جهت مشخص شدن مرجع صالح را به تفصیل و بدون هر گونه ابهام در پرونده درج کند و تکمیل آن را بخواهد. ب-از آنجایی که نقص تحقیقات منظور ماده 266 قانون یاد شده صرفا مربوط به قرارهای منع و موقوفی تعقیب می باشد و ارتباطی به قرار عدم صلاحیت صادره ندارد لذا دادستان مکلف است وفق مواد 265 و 267 قانون مذکور صرفا اعلام مخالفت یا موافقت با قرار عدم صلاحیت صادره نماید و اختیار اعلام نقص تحقیقات به بازپرس را ندارد. سوال مصداق پرونده ای: اشخاص الف و ب شکایتی از ح. د.ها. و. خ با موضوع
تصرف عدوانی جعل و.. نسبت به قطعات متعدد زمین می نمایند و یکی از مشتکی عنهم (خ) از مقامات منعکس در ماده 308
قانون آیین دادرسی کیفری است و دادستان قبل از ارجاع به بازپرس با این استدلال که هر چند مرجع صالح به رسیدگی به اتهامات شخص «خ» و طبعا معاونین و شرکاء جرم دادسرای مرکز استان می باشد لیکن از آنجایی که شکات شکایت خود را به طور کلی مطرح نموده اند و مشخص نشده است از هر کدام از مشتکی عنهم در کدام یک از قطعات بابت چه چیزی شاکی هستند و چه بسا از شتکی عنهم یک یا دو نفری باشند که در هیچ یک از قطعات مورد نظر و یا اتهامات موضوع شکایت با شخص «خ» مشارکت و معاونت نداشته باشند که در این صورت مرجع صالح نسبت به ایشان و موضوعات منتسب به ایشان دادسرای حاضر دادسرای غیر مرکز استان که همان محل وقوع جرم است می باشد با صدور قرار کارشناسی موضوع به کارشناس ارجاع شده تا تمام زوایای امر را مشخص کنند لیکن پس از چند روز بدون انجام موضوع کارشناسی پرونده از سوی دادیاری ارجاع به شعبه بازپرسی ارجاع شده و بازپرس شعبه نیز بلافاصله به صورت کلی قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دادسرای مرکز استان صادر می نمایند لذا در این فرض تکلیف دادستان در مقام اظهار نظر چیست.