رای قضایی شماره 9309970908300777

رای قضایی شماره 9309970908300777

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908300777


شماره دادنامه قطعی:
9309970908300777

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/27

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
مرجع رسیدگی پس از نقض رای در دیوانعالی به جهت نداشتن استدلال

پیام رای:
چنانچه رای دادگاه تالی به جهت نداشتن استدلال توسط دیوان عالی کشور نقض شود در اینصورت مورد از موارد ارجاع به شعبه هم عرض نیست بلکه پس از عودت پرونده باید همان شعبه سابق رای مستدل صادر کند.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم م.م. دادخواستی با وکالت م.خ. به طرفیت آقای م.ف. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش با احتساب خسارات دادرسی تقدیم دادگستری شهرستان قروه نموده است و وکیل خواهان در شرح دادخواست توضیح داده است که به موجب نکاح نامه پیوست موکل همسر دایم و شرعی و قانونی خوانده بوده است که دارای فرزند مشترک هستند. متاسفانه خوانده اخیرا مرتکب بزه منعکس در پرونده کلاسه 910276 مطروحه در شعبه سوم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب قروه گردیده که با توجه به بزه موصوف که منطبق با بند 9 شرایط ضمن عقد نکاح می باشد تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم. رسیدگی به شعبه اول دادگاه عمومی محول گردیده است. آقای ع.الف. به وکالت از خوانده وارد پرونده شده است. اولین جلسه دادگاه در تاریخ 1392/02/28 با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل گردیده وکیل خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است. چون خوانده مرتکب بزه رابطه نامشروع شده است و با ملاحظه پرونده های 910276 شعبه سوم دادیاری شهرستان قروه و پرونده 910381 شعبه چهارم دادیاری دادسرای قروه تقاضای صدور حکم شایسته داریم. خوانده اظهار داشته: موکل اینجانب برابر سند نکاحیه رسمی شماره 1479 دفتر اسناد رسمی شماره.. . قروه همسر شرعی و دایمی خوانده می باشد. حدود 7 سال است در علقه ازدواج دایم مشارالیه می باشد و ماحصل آن یک فرزند مشترک می باشد. زوجه بدون هیچ دلیلی منزل مشترک را ترک کرده بارها توسط موکل دعوت شده است و ادعای وکیل خواهان بی اساس است. زیرا در پرونده های استنادی فعلا علیه موکل بنده قرار مجرمیت صادر نشده است و در بند 9 شرایط ضمن عقد نکاح موکل بنده محکومیت حاصل نکرده است. لذا تقاضای رد خواسته خواهان را دارم. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 155 – 1392/02/29 به جهت اینکه خواهان دلیلی جهت اثبات محکومیت قطعی زوج ارایه ننموده است و با عدم احراز تحقق شرط یاد شده موضوع اعمال وکالت ناشی از آن را منتفی است. بنابراین موضوع از تحت عموم ماده 1119 قانون مدنی خارج است. لذا مستندا به ماده مذکور و ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر نموده است. خانم م.م. با وکالت آقای م.خ. از رای صادره تجدیدنظرخواهی نموده است و رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان محول گردیده که در تاریخ 1392/08/25 تشکیل جلسه داده تجدیدنظرخواه و وکیل وی حضور یافته ولی تجدیدنظرخوانده و وکیل وی حاضر نشده اند. بلکه لایحه ای به دادگاه ارایه داده که ضم پرونده شده است. تجدیدنظرخواه خانم م.م. اظهار داشته: «خوانده همسر شرعی و قانونی بنده است. مهریه ام 72 سکه است که آن را پرداخت نکرده است. ثمره این ازدواج یک فرزند دختر به نام س. چهارساله می باشد. یک سال است که جدا از هم زندگی می کنیم. فرزندم پیش پدرش زندگی می کند. شوهرم با زن اجنبی رابطه نامشروع دارد. پرونده دارد. مرا مورد ایراد ضرب و جرح قرار داده. نمی توانم با وی ادامه زندگی دهم. در مورد کتک کاری تاکنون شکایتی نکرده ام. حقوق هایم را می خواهم. چیزی بذل نمی کنم. وکیل دارم. اگر مطلبی نگفته ام وکیلم بیان می کند. حضانت فرزندم را نمی توانم برعهده بگیرم. وکیل تجدیدنظرخواه اظهار داشته موکله در عسر و حرج است. علت این عسر و حرج ارتباط نامشروع تجدیدنظرخوانده با خانم ش.ص. است. در شعبه سوم دادیاری پرونده دارد. کیفرخواست صادر شده و به دادگاه ارسال شده است. نمی دانم به چه شعبه ای رفته است. فلذا از محضر دادگاه تقاضای صدور حکم شایسته دارم که دادگاه طی دادنامه 856 – 1393/06/26 با این استدلال که تجدیدنظرخواه نه در مرحله بدوی و نه در این مرحله از رسیدگی دلیلی که عسر و حرج غیرقابل تحمل وی را ثابت کند ارایه نداده است. تنها دلیلی که تجدیدنظرخواه به آن استناد کرده پرونده 1234 – 1392/12/28 دادگاه جزایی قروه است که در آن تجدیدنظرخوانده به اتهام رابطه نامشروع با زن اجنبی دون زنا محکوم شده است که این امر به تنهایی نمی تواند مجوز طلاق زوجه باشد و موضوع همچنان تحت عموم ماده 1133 قانون مدنی باقی است. فلذا دادگاه مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید نموده است که در این مرحله خانم م.م. با وکالت آقای م.خ. از رای صادره فرجام خواهی نموده است و محکومیت زوج را به اتهام رابطه نامشروع موجب تحقق بند 9 سند نکاحیه دانسته است و نقض رای فرجام خواسته را خواستار شده است که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای احمدی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده با اکثریت آراء چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
دادنامه فرجام خواسته مآلا مخدوش و غیرقابل ابرام است. زیرا زوجه و وکیل وی در دادخواست و اظهارات خود و نیز در لوایح تقدیمی علت درخواست طلاق را عمدتا ارتکاب زوج به بزه رابطه نامشروع و تحقق بند 9 شرایط ضمن عقد نکاح عنوان نموده اند ولی دادگاه تجدیدنظر با این استدلال که در این مرحله از رسیدگی دلیلی که عسر و حرج زوجه را ثابت کند ارایه نشده است و محکومیت زوج به اتهام رابطه نامشروع با زن اجنبی در حد غیر زنا به تنهایی مجوز طلاق نیست دعوی زوجه را رد نموده است حال آنکه بند 9 استنادی راجع به محکومیت ارتکاب به جرم «اعم از حد و تعزیرات» مغایر با حیثیت و شیون خانوادگی است که در مانحن فیه دادگاه هیچ گونه استدلالی در خصوص اینکه جرم ارتکابی زوج با حیثیت و شیون خانوادگی زوجه مغایرت دارد یا خیر محکومیت مذکور را مجوز طلاق ندانسته است. بنابراین دادگاه به حقوق زوجه و درخواست طلاق وی توجه کافی نکرده و به دلایل ارایه شده رسیدگی و اظهارنظر ننموده است و دادنامه از جهت مذکور قابلیت تایید ندارد و نقض می گردد و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده رای منقوض محول تا با در نظر گرفتن تمامی ابعاد قضیه رای مستدل صادر فرمایند.
رییس و مستشار شعبه 23 دیوان عالی کشور
انصاری - جعفری

قاضی:
انصاری , جعفری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1119 - طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند: مثل این که شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آن ها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.

مشاهده ماده 1119 قانون مدنی

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 1133 - مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید. تبصره - زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد 1119 1129 و 1130 این قانون از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

مشاهده ماده 1133 قانون مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM