خانم الف. ش. به وکالت از آقای م.س. و آقای س.ب. به وکالت از خانم س.د. دادخواست توافقی مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه
طلاق را به استناد به سند نکاحیه و توافقنامه 1391/4/20 تقدیم محاکم عمومی شهرستان نهاوند نموده که در تاریخ 1392/11/11 به شعبه چهاردهم ارجاع شده است در بند 1 توافقنامه مورخ 1391/4/20 که به امضاء زوجین و وکلای آنان و همچنین آقایان م.س. و م.د. رسیده قید شده است که زوج ملتزم به
پرداخت مهریه به صورت کامل است ولی چون توان
پرداخت مهریه 114 سکه را ندارد چهارده سکه به عنوان پیش پرداخت و ماهانه نیم سکه در سی ام هر ماه پرداخت نماید و تا پنج روز بعد از آن نیز فرصت دارد که پرداخت نماید و در صورت عدم پرداخت نیم سکه به یک سکه تغییر پیدا می کند و ایشان به جای نیم سکه یک سکه پرداخت نماید و اگر سه ماه پشت سر هم پرداخت ننماید کل
مهریه باقیمانده حال می شود. و در بند 6 نیز قید شده که آقای م.م. ضامن خواهد بود. در بندهای دیگر نیز در خصوص انصراف از دعاوی و پرداخت
نفقه و چگونگی و محل تحویل
مهریه توافقاتی صورت گرفته است. دادگاه بدوا زوجین را به واحد (دفتر) امور آسیب دیدگان اجتماعی جهت اصلاح ذات البین معرفی نموده لیکن پاسخ مرکز مزبور دلالت بر عدم سازش دارد. پس از تعیین وقت دادرسی و حضور زوجین و وکلای آنان وکیل زوج توضیح داده است که خواسته به شرح دادخواست توافقی و شرایط ذیل می باشد: «1- موکل متعهد و ملتزم می گردد که
مهریه را کامل پرداخت نماید. ولی چون توان
پرداخت مهریه را ندارد. چهارده عدد به عنوان پیش (پرداخت) و ماهیانه نیم سکه را در سی ام هر ماه پرداخت نماید که اقساط از اسفند ماه شروع می شود. 2- زوجین کلیه دعاوی خود رضایت بی قید و شرط اعلام می نمایند. به جز پرونده 1392/358 اجرای احکام راجع به
مهریه که می بایست ماهیانه نیم سکه پرداخت نماید. 3- زوجین حق اعسار و تقسیط و
افزایش مهریه را ندارند... وکیل زوجه نیز اظهار نموده است: «اظهارات به شرح سازش نامه می باشد. تقاضای گواهی عدم امکان سازش را خواستارم و قرار بر این شد که در سی ام هر ماه نیم سکه پرداخت نماید و در صورت عدم پرداخت کل
مهریه مابقی و مانده حال می گردد و آقای م.س. به عنوان ثالث از آقای م.س. به عنوان شخص ثالث ضمانت می نماید که در صورت عدم پرداخت به صورت تضامنی پرداخت نماید.» دادگاه خطاب به زوج (خواهان) اعلام نمود چنانچه اظهاراتی دارید بیان نمایید. او توضیح داده است: «در خصوص بند یک 14 عدد سکه در حضور دادگاه محترم پرداخت شده و حاضرم با توافق فوق مشارالیها را
طلاق دهم و تقاضای صدور حکم طبق توافقنامه را دارم.» زوجه خانم س.د. نیز توضیح داده است: «اینجانب توافق دارم که 14 سکه به صورت پیش قسط و ماهیانه نیم سکه دریافت نمایم و درصورتی که سه ماه به صورت پی درپی نیم سکه را پرداخت ننمود کل
مهریه اینجانب یعنی صد سکه باقیمانده یا هر تعداد که باقی مانده باشد حال می شود...» وکیل زوجه و همچنین وکیل زوج حق تجدیدنظرخواهی را از خود سلب نموده اند. پس از آن دادگاه ختم دادرسی را اعلام و طی دادنامه شماره 00854 - 1392/11/29 با استناد به ماده 1133 و 1146
قانون مدنی و ماده 26 قانون حمایت خانواده با این شرط و قید که چهارده سکه از
مهریه در روز دادگاه پرداخت شد و مابقی هر ماه نصف سکه یا قیمت روز آن تحویل و پرداخت خواهد شد و
نفقه تا به حال پرداخت و بعد از آن بذل شده است و
جهیزیه مسترد گردیده و زوجه اجرت المثل و نحله و سایر حقوق مالی ندارد و اینکه نوع
طلاق رجعی است. گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه
طلاق را صادر نموده و متذکر شده است به لحاظ اسقاط حق اعتراض دادنامه قطعی و لازم الاجراء است. پس از ابلاغ دادنامه وکیل زوجه با این ادعا که زوج مفاد سازش نامه را قبول ندارد و دادگاه تمام مفاد سازش نامه را در رای قید ننموده و زوج حاضر به پرداخت اقساط نمی باشد و مفاد توافقنامه بر اساس ماده 10
قانون مدنی معتبر است. درخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه مذکور را نموده است. شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان همدان طی دادنامه شماره 00304 - 1393/4/18 با این استدلال که تجدیدنظرخواه و وکیل او در جلسه دادگاه و قبل از صدور رای حق تجدیدنظرخواهی را از خود ساقط نموده اند و به همین علت تجدیدنظرخواهی آنان مسموع نخواهد بود. با استناد به ماده 333
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار رد تجدیدنظرخواهی را صادر نموده است. این دادنامه در تاریخ 1393/4/24 به نحو واقعی به وکیل زوجه ابلاغ گردید و او طی لایحه پیوست دادخواست فرجام خواهی که به شماره و تاریخ 00011 - 1393/5/12 ثبت دفتر دادگاه شده با این ادعا که فرجام خوانده حاضر به پرداخت اقساط و همچنین اجرای صیغه
طلاق نمی باشد و ضمانت اجرای
عدم پرداخت مهریه که حال شدن آن است در رای دادگاه قید نشده و در رای دادگاه تمام مفاد سازش نامه قید نشده است نسبت به دادنامه مزبور فرجام خواهی نموده است و محتویات پرونده دلالتی بر پاسخ فرجام خوانده ندارد. پرونده پس از آن به دبیرخانه دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع و در نوبت رسیدگی قرار گرفته است. مفاد لایحه فرجام خواه حین المشاوره قرایت می شود.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای سجادی عضو ممیز و اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 00304 - 1393/4/18 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد: