رای قضایی شماره 9309970269701280

رای قضایی شماره 9309970269701280

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970269701280


شماره دادنامه قطعی:
9309970269701280

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/08

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مسئولیت رد مال در سرقت

پیام رای:
مسئولیت شرکای سارق در رد مال به نحو تساوی است نه تضامنی.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام 1- آقای م. متولد 1370 دارای سابقه کیفری آزاد به قید تودیع وثیقه 2- آقای ع. متولد 1350 فاقد سابقه کیفری آزاد به قید تودیع وثیقه هر دو نفر متهم اند به مشارکت در سرقت از منزل شکات موضوع کیفرخواست شماره 003638 مورخه 27/09/1392 صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران؛ دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و با توجه به شکایت شکات 1- آقای ه. 2- آقای ح. با وکالت آقای.. . وکیل دعاوی و گزارش و تحقیقات مرجع انتظامی و با توجه به اظهارات و اقاریر متهمین در مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا و با توجه به عدم حضور متهمین در وقت رسیدگی دادگاه و عدم دفاع از خود و مصون واقع شدن شکایت شکات و سایر قراین و امارات موجود در پرونده مجرمیت نامبردگان را محرز دانسته و به استناد ماده 10 قانون مجازات اسلامی 1392 و مواد 47 و 48 و 42 و 656 و 667 قانون مجازات اسلامی 1375 هر یک از متهمین را به تحمل دو سال حبس تعزیری با کسر ایام بازداشتی و تحمل پنجاه ضربه شلاق تعزیری و نیز رد اموال مسروقه به صورت مشترکا و متضامنا در حق شکات (به شرح اوراق پرونده صفحات 146 الی 149) محکوم می نماید. رای صادره غیابی و ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه دادگاه است و پس از انقضاء مهلت واخواهی ظرف بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 1172 دادگاه عمومی جزایی تهران- حسین زاده
رای واخواهی
در خصوص واخواهی آقای 1- م. 2- ع. با وکالت.. . و.. . نسبت به دادنامه غیابی شماره 201169 مورخه 30/11/1392 صادره از همین شعبه دادگاه (1172) که به اتهام سرقت هر یک از متهمین به تحمل دو سال حبس تعزیری و تحمل پنجاه ضربه شلاق تعزیری و رد اموال مسروقه در حق شاکی محکوم گردیده است؛ دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و با توجه به لایحه واخواهی و اظهارات واخواه و نیز باملاحظه و مطالعه لایحه واخواهی وکیل واخواه دلایل و مستنداتی که موجبات نقض دادنامه غیابی واخواسته را ایجاب نماید ارایه ننموده فلذا دادگاه به استناد ماده 218 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد واخواهی واخواه دادنامه غیابی واخواسته را که وفق مقررات قانونی و شرعی اصدار یافته است را عینا تایید می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 1172 دادگاه عمومی جزایی تهران- حسین زاده

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی محکوم علیهما آقایان م. و ع. با وکالت آقایان.. . و.. . از دادنامه شماره 200513 مورخ 16/06/1393 و دادنامه غیابی مربوط به آن صادره از دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1172 تهران که به موجب آن مشارالیهما به دلیل شرکت در سرقت حسب مورد به تحمل مجازات محکوم شده اند وارد نیست؛ زیرا دادنامه با اوضاع واحوال منعکس در پرونده از قبیل اظهارات دفاعی تجدیدنظرخواهان و کشف مقداری از اموال مسروقه سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمی رسد. النهایه نظر به این که صدور حکم به رد مال به صورت تضامنی فاقد مستند قانونی در جرم سرقت است این قسمت از دادنامه بدوی به رد مال به صورت مساوی تغییر می یابد. با این اصلاح به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رای بر تایید دادنامه معترض عنه درنتیجه صادر می گردد. این رای قطعی است.
شعبه 63 دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رییس و مستشار
حبیب محمدعلی زاده اشکلک - علی اکبر صادقی

قاضی:
محمدعلی زاده اشکلک , حسین زاده , علی اکبرصادقی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 ـ در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است. هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازم الاجراء صادرشده باشد به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجراء نمی شود و اگر در جریان اجراء باشد اجرای آن موقوف می شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجراء شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست. ب ـ اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجراء یا در حین اجراء از دادگاه صادرکننده حکم قطعی اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می تواند از دادگاه صادرکننده حکم تخفیف مجازات را تقاضا نماید. دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجراء می شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست وی نیز می تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید. تبصره ـ مقررات فوق در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع شده است مگر به تصریح قانون لاحق اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 10 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 48 ـ تعلیق مجازات با رعایت مقررات مندرج در تعویق صدور حکم ممکن است به طور ساده یا مراقبتی باشد.

مشاهده ماده 48 قانون مجازات اسلامی

ماده 42 ـ تعویق مراقبتی همراه با تدابیر زیر است: الف ـ حضور به موقع در زمان و مکان تعیین شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر ب ـ ارائه اطلاعات و اسناد و مدارک تسهیل کننده نظارت بر اجرای تعهدات محکوم برای مددکار اجتماعی پ ـ اعلام هرگونه تغییر شغل اقامتگاه یا جابه جایی در مدت کمتر از پانزده روز و ارائه گزارشی از آن به مددکار اجتماعی ت ـ کسب اجازه از مقام قضایی به منظور مسافرت به خارج از کشور تبصره ـ تدابیر یاد شده می تواند از سوی دادگاه همراه با برخی تدابیر معاضدتی از قبیل معرفی مرتکب به نهادهای حمایتی باشد.

مشاهده ماده 42 قانون مجازات اسلامی

ماده 656 ـ شکستن هریک از استخوان های ترقوه در صورتی که بدون عیب درمان شود موجب چهار درصد دیه کامل و در صورتی که درمان نشود و یا با عیب درمان شود موجب نصف دیه کامل است.

مشاهده ماده 656 قانون مجازات اسلامی

ماده 667 ـ قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای ملحق به مرد موجب دیه کامل است. قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای مشکل یا ملحق به زن موجب ارش است.  

مشاهده ماده 667 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM