در تاریخ 1392/7/21 خانم ز. ر.ش. به طرفیت آقای ع.م. ب. دادخواستی به خواسته صدور حکم
طلاق مستندا به سند نکاحیه.. . مورخ 1389/6/19 که دلالت به وجود رابطه زوجیت دایم فیمابین دارد در محاکم حقوقی شیراز مطرح نموده است در متن دادخواست خواهان گفته است خوانده به مدت یک سال و دو ماه است که ترک زندگی مشترک نموده و متواری گردیده است و طبق احکام جزایی و حقوقی محکوم به ترک
نفقه که موجب عسر و حرج اینجانب گردیده است مستندا به بندهای 1 و هشت سند نکاحیه صدور حکم
طلاق دارم ضمنا از
مهریه خودم که هشتصد سکه بهار آزادی است 5 سکه را در قبال
طلاق بذل می نمایم فرزند مشترک دارم جهیزیهه ام را مسترد می نمایم پرونده به شعبه 12 دادگاه خانواده ارجاع شده است دادگاه وقت تعیین نموده است در جلسه مورخ 1392/8/20 که خوانده حاضر نبوده است خواهان گفته است در خانه های مردم خدمتکاری می کردم و خوانده در مدت حدود چهار سال که با هم ازدواج کرده ایم هچگونه
نفقه ای به من نداده در طول این مدت وی دو ماه در خانه خودش زندگی نکرده است یک سال و سه ماه است ترک خانه کرده است هر دو بار که با هم اختلاف داشتیم و به شورای حل اختلاف رفتیم خانواده او دخالت کردند که با این آقا زندگی کنم با توجه به اینکه مامور کلانتری بوده با من دعوی کرده و من را از خانه بیرون کردند و شوهرم خود نمی تواند برای زندگی خود تصمیم بگیرد
جهیزیه پیش خودم است
نفقه و حقوق مالی خودم را می خواهم خوانده حضور نداشته دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است خواهان مادرش خانم ط. ح. را به عنوان داور معرفی کرده است نظریه داور زوجه در برگ 32 پرونده با در نظر گرفتن خواسته زوجه که
طلاق است و امکان زندگی مشترک فیمابین به خاطر وجود اختلافات در این مدت زوجیت میسر نبوده صدور رای و قضاوت عادلانه را خواستار شده است. ضمنا تصویر صورت جلسه مورخ 1392/5/26 شورای حل اختلاف و گزارش اصلاحی مورخ 1392/4/17 شعبه 13 شورای حل اختلاف که مفادا حاکی است زوج با حضور جمعی از بستگانش تعهداتی جهت پرداخت
نفقه زوجه که به خاطر عدم پرداخت آن در زندان بسر می برده است و برادرش تعهد و تقبل نموده است
نفقه خوانده را پرداخت نماید شورا مراتب را به عنوان گزارش اصلاحی صادر نموده است «براساس مفاد سازش آقای ن. ب. متعهد شده که به جای برادرش ع.م. ب. یک باب منزل مسکونی دو خوابه در روستای ا. از توابع بخش ب. به نام ز. ر. رهن و
اجاره کند و آن را در اختیار وی بگذارد مبلغ رهن هر چقدر باشد در زمان تخلیه بابت قسمتی از چهار میلیون تومان
نفقه معوقه متعلق به خانم ز. ر. می باشد و
پرداخت اجاره ماهیانه نیز به عهده ن. ب. می باشد و همچنین آقای ن.ب. متعهد می گردد که ماهانه از 1392/4/1 به بعد مبلغ یکصد و هشتاد هزار تومان بابت قسمتی از
نفقه و
نفقه جاریه به خانم ز. ر. بپردازد (مبلغ هشتاد هزار تومان بابت اقساط مابقی
نفقه معوقه تا استهلاک کامل آن و یکصد هزار تومان بابت
نفقه جاری) مفاد سازش و گزارش اصلاحی به طرفین تفهیم شده و با امضاء قاضی شورا قطعی اعلام گردیده است که به امضاء اعضاء شورا و قاضی شورا نیز رسیده است» تصویر دادنامه 636/91 مورخ 1391/10/19 شعبه 13 شورای حل اختلاف که در برگ 3 پرونده جزء مستندات دادخواست است حاکی است براساس دادخواست خانم ز. ر.ش. به طرفیت ع.م. ب. به خواسته مطالبه
نفقه معوقه و
نفقه جاریه خوانده به پرداخت جمعا هفتصد و بیست هزار تومان بابت چهار ماه که
نفقه زوجه را پراخت ننموده و ترک زندگی کرده است یعنی از تاریخ 1391/6/1 و بابت
نفقه جاریه ماهیانه سیصد و سی هزار تومان که در صورت
اجاره منزل
نفقه جاری یکصد و هشتاد هزار تومان می شود محکوم گردیده است رای قابل تجدیدنظر در محاکم حقوقی شیراز اعلام شده است. تصویر دادنامه 987/91 صادره از شعبه 119 دادگاه جزایی که مفادا حاکی است حسب شکایت خانم ز. ر. به خاظر ترک انفاق آقای ع.م. ب. به استناد ماده 642
قانون مجازات اسلامی با رعایت ماده 22 قانون م. به جزای نقدی دو میلیون ریال محکوم گردیده و رای صادره غیابی اعلام شده است. تصویر دادنامه 1685/91 صادره از شعبه 12 دادگاه خانواده حاکی است که تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. ب. نسبت به دادنامه مربوط به
نفقه (ظاهرا رای شعبه 13 شورای حل اختلاف فوق الذکر) با رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده عینا تایید و قطعی شده است. (برگ 5 پرونده) در حالیکه به زوج اخطار جهت تعیین داور صادر و ابلاغ نشده است دادگاه پس از ارایه تست منفی بارداری توسط زوجه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 1294/93 مورخ 1392/9/26 ضمن مقدمه ای که از موضوع دادخواست و خواسته خواهان و مستندات او و عدم مدافعات خواسته به علت عدم حضور در جلسه دادرسی در رای خود آورده است و اینکه در جهت ارجاع امر به داوری داوران گفته اند زوج قصد ادامه زندگی مشترک ندارد بنا به مراتب با توجه به مفاد استشهادیه محلی که موید ترک زندگی مشترک و ترک
نفقه از ناحیه زوجه است و دادنامه مورخ 1391/10/19 که حکایت از محکومیت خوانده به پرداخت
نفقه داشته و همچنین دادنامه مورخ 1391/8/23 که دلالت به محکومیت کیفری زوج به جرم ترک
نفقه دارد با احراز عسر و حرج زوجه خواسته او را وارد داشته مستندا به ماده 1130 قانون معرفی حکم به
طلاق زوجه صادر نموده و نوع
طلاق را با عنایت به بذل 100 عدد سکه از
مهریه و احراز کراهت زوجه به لحاظ عدم امکان زندگی مشترک باین خلع نوبت اول اعلام نموده و درخصوص
جهیزیه و اجرت المثل چون زوجه ادعایی ننموده و درخصوص
نفقه جداگانه در شورای حل اختلاف اقدام کرده است اظهارنظر نکرده است مدت اعتبار این حکم را شش ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضاء مهلت فرجام خواهی اعلام نموده است و رای صادره را غیابی اعلام کرده است از این رای که در تاریخ 1392/11/2 به نشانی زوج ابلاغ قانونی شده است آقای ع.م. در تاریخ 1392/11/20 با تقدم دادخواستی تجدیدنظرخواهی نموده است پرونده به شعبه بیستم تجدیدنظر استان فارس ارجاع شده است هیات شعبه به شرح دادنامه 367/93 در تاریخ 1393/3/31 بدین شرح انشاء رای نموده اند «درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. ب. به طرفیت خانم ز. ر.ش. نسبت به دادنامه 1294/92 مورخ 1392/9/26 صادره از شعبه 12 دادگاه خانواده شیراز که به موجب آن با احراز عسر و حرج زوجه حکم به
طلاق از نوع باین خلع صادر شده است نظر به اینکه دلیلی به استنکاف شوهر از دادن
نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام به دادن
نفقه زوجه و عجز وی از دادن
نفقه اقامه نشده است بنابراین عسر و حرج زوجه از این حیث احرا نمی گردد و از طرفی چون زوج موافقت برای
طلاق ننموده
طلاق خلع نیز محقق نمی باشد و بذل یکصد عدد سکه بهار آزادی از
مهریه به تنهایی تاثیری در موضوع ندارد بنابراین به استناد مواد 358 و 197 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته نقض و حکم بر بطلان دعوی صادر و اعلام می گردد این رای ظرف بیست روز قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است». اکنون از این رای خانم ز. ر. فرجام خواهی نموده که هنگام شور متن دادخواست فرجامی او که متضمن موارد اعتراض نسبت به رای است با گزارش پرونده قرایت می شود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده از دادنامه شماره 347/93 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد: