خانم الف.م. با وکالت آقای م.ص. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش در تاریخ 16/10/91 به طرفیت آقای الف.م. در محاکم حقوقی تبریز مطرح نموده که به شعبه 23 خانواده ارجاع شده است. وکیل خواهان در متن دادخواست با استناد به سند نکاحیه رسمی 18835 مورخ 10/12/82 شمسی که تصویر آن را پیوست پرونده نموده است گفته است موکله با
مهریه 1001 سکه بهار آزادی با خوانده با عقد دایم ازدواج نموده که حاصل زندگی آنان یک فرزند مشترک متولد 2/4/87 می باشد متاسفانه خوانده از سن 26 سالگی معتاد به مواد مخدر شده از نوع تریاک و شیشه مصرف می کرده است پرونده پزشکی در کلینیک تخصصی شفا دارد و تعهدنامه محضری شماره 2990 مورخ 10/9/90 که خوانده تنظیم نموده است و تصویر آن پیوست است موید اعتیاد وی به مواد مخدر می باشد که این اعتیاد او اساس زندگی مشترک را مختل نموده و ادامه زندگی مشترک را برای موکله دشوار ساخته است مضافا که وی نسبت به موکله سوء رفتار و سوءمعاشرت داشته که حکم محکومیت کیفری او در شعبه 101 دادگاه جزایی تبریز به شماره 90655 مورخ 13/9/90 موید این موضوع می باشد مستندا به بندهای 2 و 7 از شرایط ضمن عقد نکاح و سایر مقررات قانونی مربوطه تقاضای رسیدگی و صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه
طلاق بنا به دلایل و جهات یاد شده دارم. دادنامه 655/90 صادره از شعبه 101 دادگاه جزایی تبریز که بر محکومیت زوج به اتهام ایراد ضرب عمدی و
توهین نسبت به زوجه و آقای ک.م.م. صادر شده است (برگ 3 پرونده) پیوست دادخواست است و
سند رسمی 2290 مورخ 10/9/90 9تنظیمی در دفتر اسناد رسمی شماره 260 تبریز که مفادا حاکی است آقای الف.م. به عنوان زوج متعهد شده است در قبال خانم الف.م زوجه از این به بعد از استعمال و تهیه مواد مخدر خودداری نموده و در اسرع وقت خود را به مراکز ترک اعتیاد معرفی و نسبت به ترک اعتیاد اقدام نماید در برگ چهارم پرونده پیوست شده است. دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است. در جلسه مورخ 8/11/91 وکیل خواهان گفته است همان طور که در دادخواست با استناد به دلایل پیوست گفته شده است زوج به مواد مخدر از نوع تریاک و شیشه اعتیاد دارد و زوجه را مورد ایراد ضرب و شتم قرار داده که درنهایت موجب عسرو حرج وی شده و امکان تداوم زندگی مشترک نمی باشد مستندا به بندهای 2 و 7 شرایط ضمن العقد صدور حکم جهت اجرای صیغه
طلاق مورد استدعاست دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است آقای ک.م.م پدر زوجه داور او معرفی شده چون زوج داور خود را معرفی نکرده است وکیل زوجه برای او به دادگاه داور معرفی کرده است نظریه داوران مشترکا در برگ 43 پرونده اعلام شده است دادگاه برای تعیین تکلیف در مورد امور مالی و حق و حقوق زوجه در رابطه با زوجیت وقت رسیدگی تعیین و طرفین را دعوت نموده است در جلسه دادرسی مورخ 6/3/92 که خوانده حضور نداشته است وکیل زوجه گفته است خواسته به شرح دادخواست تقدیمی می باشد ضمنا هرچند بابت
مهریه پرونده جداگانه مطرح می باشد به کلاسه 900913 در شعبه 46 در جریان رسیدگی است ولی حسب اختیارات حاصله در وکالت نامه تنظیمی در دعوی فی مابین فقط از کل
مهریه تعداد 20 عدد سکه بهار آزادی را مطالبه می نمایم و بقیه را در قبال
طلاق بذل می نمایم دختر 5 ساله که فرزند مشترک می باشد با موکله زندگی می کند استدعای صدور حکم
حضانت وی می باشد موکله فاقد
جهیزیه نیز می باشد و به غیراز 20 سکه از
مهریه از سایر حقوق خود نسبت به زوج صرف نظر می نماید دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 301/92 با محرز دانستن رابطه زوجیت فی مابین مستندا به سند نکاحیه خواسته زوجه را با توجه به تخلف زوج از شرط ضمن العقد به لحاظ محکومیت کیفری زوج و اعتیاد او به شرح مستندات پیوست دادخواست محرز دانسته و با توجه به اینکه سعی دادگاه و داوران در اصلاح ذات البین موثر نبوده و زوجه توسط وکیلش اصرار بر
طلاق داشته است و اینکه دعوی ثابت گردیده مستندا به مواد 1145 و 1130 و 1119
قانون مدنی و مواد 24 و 31 و 29 و 32 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش حکم به
طلاق زوجه و ثبت آن به صورت خلعی صادر نموده و
حضانت فرزند مشترک طرفین را به مادر طفل واگذار کرده است و تذکر داده است زوجه
مهریه خویش را به جز 20 سکه از آن در قبال
طلاق بذل نموده است سردفتر مجری
طلاق نظر پزشکی قانونی را در خصوص حمل زوجه اخذ می نماید پدر طفل حق دارد جمعه هر هفته از 8 صبح تا 8 شب با فرزند مشترک ملاقات نماید اعتبار این رای از تاریخ قطعیت شش ماه خواهد بود رای صادر را غیابی و قابل واخواهی اعلام نموده است از این رای زوج در تاریخ 31/4/92 واخواهی نموده است. پرونده ثبت مجدد در شعبه 23 شده است عمده اعتراض زوج در دادخواست تقدیمی نسبت به رای غیابی این است که زوجه باید اعتیاد وی را ثابت نماید حال آنکه حاضر به انجام هر نوع آزمایش جهت نداشتن اعتیاد می باشد نقض رای را خواستار شده است دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است در جلسه مورخ 30/5/92 زوج منکر اعتیاد و سوء رفتار نسبت به زوجه شده است و گفته است برای آینده دخترم از 2 مورد کارهای خانمم چشم پوشی کرده ام تا دخترم پیش پدر و مادر بزرگ شود در لایحه ای مدارک به دادگاه تقدیم خواهم کرد وکیل زوجه در دفاع گفته است اعتراض واخواه مبتنی بر ادنی دلیلی برای نقض رای که مستند به دلایل استنادی صادر شده نبوده ضمنا زوج به خاطر اعتیاد در کلینیک تخصصی ترک اعتیاد شفا در تبریز بستری بوده که پرونده به شماره 16083 می باشد حسب مفاد اوراق آن که فتوکپی آن در 9 برگ تقدیم می شود ایشان صراحتا به اعتیاد خویش و عدم تعادل خود اقرار نموده است (عضو ممیز 9 برگ استناد پیوست پرونده در اوراق 60 الی 67 پرونده می باشد) ضمنا وکیل زوجه به دادنامه کیفری که مبین سوء رفتار زوج نسبت به موکلش بوده استناد نموده است و رد واخواهی به عمل آمده را خواستار شده است دادگاه با تعیین وقت احتیاطی واخواه را جهت انجام تست در دو نوبت به مرکز درمانی کوثر تبریز معرفی کرده است که نتیجه تست مرفین از او منفی اعلام شده است (برگ 72 پرونده) وکیل زوجه در لایحه ای متذکر شده اولا: یک بار از زوج تست اعتیاد صورت گرفته است که این امر موردتوجه مرکز آزمایشگاه نبوده ثانیا: چون اعتیاد به شیشه مرکز عصبی را تحریک می نماید آزمایش ادرار مشخص کننده اعتیاد به شیشه نیست بلکه انجام MRI می تواند اعتیاد یا عدم اعتیاد زوج را مشخص نماید با توجه به دلایل موجود در پرونده صدور حکم بر تایید رای واخواسته را درخواست نموده است. دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 774/92 با استناد به تست انجام شده توسط مرکز درمانی کوثر که اعتیاد منفی اعلام شده است توجها به وضع جسمی و ظاهری زوج واخواه و اینکه دشوار بودن ادامه زندگی و تحقق بند 7 و 2 عقدنامه ازدواج با استماع اظهارات زوجین در جلسه محاکماتی ثابت نگردید دادگاه ضمن نقض دادنامه واخواسته مستندا به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 1257
قانون مدنی حکم به بطلان دعوی
طلاق زوجه (واخوانده) را صادر و اعلام نموده است از این رای وکیل زوجه تجدیدنظرخواهی نموده است و با استناد به مدارکی که در مراحل بدوی و واخواهی از رای بدوی به دادگاه ارایه داده است تصویر دادنامه کیفری 599/91 صادره از شعبه 102 دادگاه جزایی تبریز را که به موجب آن آقای الف.م. به اتهام ایجاد مزاحمت نسبت به دخترخانمی حسب شکایت پدرش به 6 ماه حبس مستندا به ماده 619 قانون مجازات اسلامی با 74 ضربه شلاق تعزیری در غیر ملاءعام محکوم شده است برای توجیه دعوی مطروحه از سوی موکلش استناد نموده است (برگ 89) پرونده پس از تبادل لوایح به شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی ارجاع شده است دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است در جلسه مورخ 18/12/92 که وقت به زوج ابلاغ شده و حضور داشته است و زوجه و وکیل او نیز حاضر بوده اند زوجه گفته است از سال 87 اختلاف ما با داشتن فرزند دختری که الآن 6 ساله است شروع شد وکیل او در ادامه گفته است به شرح دادخواست بدوی و مستندات اعلام شده و اینکه زوج دارای اعتیاد و سوء رفتار نسبت به زوجه بوده است درخواست رسیدگی و صدور حکم دارم تجدیدنظرخوانده (زوج) گفته است من هیچ گونه اعتیادی ندارم دچار ناراحتی اعصاب می باشم علاقه مند به زندگی مشترک هستم درخواست مهلت جهت سازش دارم دادگاه اعطای یک ماه مهلت و تعیین وقت برای جلسه بعدی که در ساعت 5/9 صبح روز 14/2/93 خواهد بود به طرفین در همان جلسه ابلاغ گردیده است موافقت نموده است در جلسه مورخ 14/2/93 زوجین حاضر و اعلام نموده اند که سازش حاصل نشده است وکیل زوجه صدور حکم قانونی با توجه به مدارک استنادی را خواستار شده زوج در این جلسه گفته است هیچ گونه اعتیادی ندارد تست منفی بوده است سوء رفتار و سوء معاشرت نیز ندارم به خاطر دخالت پدر و مادر ایشان وضع موجود به وجود آمده است اگر فرزندمان را به من بدهند و
مهریه نیز نخواهند جهت جلب اطمینان و اعتماد حق وکالت در
طلاق را به صورت مطلق به زوجه می دهم و الا راضی به
طلاق نبوده و نیستم دادگاه از او پرسیده است در مورد تعهدی که داده اید و در آن اذعان به اعتیاد خود به مواد مخدر کرده اید چه توضیحی دارید پاسخ داده است تعهد به ترک اعتیاد جهت نرفتن به کمپ است که مرا به زور فرستادند و هیچ گونه دلالتی ندارد و اصلا دلیلی بر
طلاق وجود ندارد اعضاء دادگاه با تعیین وقت نظارت ملاحظه پرونده 910424 شعبه 102 دادگاه جزایی تبریز و 900569 شعبه 101 دادگاه جزایی تبریز را ضروری دانسته و آن را جهت بهره برداری قضایی مطالبه کرده اند-در اوراق 130 و 131 پرونده خلاصه ای از پرونده های مذکور درج و خارج نویسی شده است. که پرونده کیفری موضوع دادنامه 655/90 به لحاظ رضایت شکات سرانجام منجر به موقوفی اجرا شده است و در پرونده استنادی کلاسه 910424 شعبه 102 جزایی آقای س.الف. شکایت داشته است که آقای الف.م. نسبت به دخترش ایجاد مزاحمت با ورود غیرقانونی بدون اجازه به محل پارکینگ مجتمع مسکونی نموده که سرانجام دادگاه پس از رسیدگی غیابی مستندا به ماده 619 قانون تعزیرات به شش ماه حبس و 74 ضربه شلاق آقای الف.م. را محکوم نموده که حکم غیابی جهت اجرا به لحاظ انقضاء مدت واخواهی و تجدیدنظرخواهی به اجرای احکام ارسال شده است که نتیجه اجرای حکم در پرونده انعکاس ندارد سرانجام دادگاه تجدیدنظر با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه 240/93 با توجه به مستندات وکیل زوجه موجود در پرونده و نیز تشخیص سوءرفتار و سوء معاشرت زوج نسبت به زوجه و اعتیاد او حسب محتویات پرونده کلینیک شفا و تعهدنامه رسمی او رای تجدیدنظرخواسته را که مغایر با موازین و مقررات قانونی و محتویات پرونده اصدار یافته است نقض نموده و مستندا به مواد 1119 و 1133 و 1146
قانون مدنی و 33 قانون حمایت خانواده مصوب سال 91 حکم به احراز شرایط اعمال وکالت در
طلاق برای زوجه با نوع
طلاق خلعی که خود او با بذل تمامی
مهریه به جز 20 سکه بهار آزادی از
مهریه اعلام نموده است صادر کرده و مدت اعتبار این رای را جهت اجرای آن از تاریخ قطعیت آن شش ماه اعلام نموده است اکنون از این رای زوج توسط دفتر زندان با تقدیم دادخواست فرجام خواهی نموده است که هنگام شور دادخواست وی با گزارش پرونده قرایت می شود.