رای قضایی شماره 9309970908600104

رای قضایی شماره 9309970908600104

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970908600104


شماره دادنامه قطعی:
9309970908600104

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/30

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
1 ) اعتراض به حکم صادر شده در خصوص دیه تعیین شده مبتنی بر توافق شاکی ومتهم 2 ) شرایط توبه مسقط حد

پیام رای:
1 ) در صورت صدور حکم به پرداخت دیه مبتنی بر توافق شاکی و متهم در خصوص میزان آن اعتراض به حکم از این حیث فاقد وجاهت است. 2) توبه در صورتی می تواند مسقط حد باشد که قبل از اثبات جرم صورت گیرد و توسط دادگاه احراز شود.

رای خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده در ساعت 23/50 مورخه 1390/09/03 برابر اعلام مرکز پیام کلانتری.. . حوزه.. . مبنی بر یک فقره درگیری در بیمارستان.. . مامورین انتظامی در محل بیمارستان حاضر و شخصی به هویت م.ب. به مامورین مراجعه و اظهار داشته تعداد دو نفر به اسامی ح.م. و ف.ط. خواهر بنده به نام ز.ب. 27 ساله اهل و ساکن.. . را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. خانم ز.ب. نیز بیان داشته من برای خرید به بیرون از منزل رفته بودم که دو نفر با خودرو که هویتشان در بالا ذکر شد و از محل سکونت آن ها اطلاعی ندارم بنده را به زور سوار خودروشان کرده و به جایی که آنجا را نمی شناسم برده و با تهدید به اینکه اگر مشروب نخوری با فیلم برداری آبرویت را خواهیم برد بعد از اینکه مشروب را به خوردم دادند شروع به ضرب و شتم بنده کردند. بعد مرا در خیابان رها نمودند و آثار ضرب و شتم در وضعیت ظاهری وی مشهود بوده است. خانم ز.ب. در تحقیق از وی به عنوان شاکی در مرجع انتظامی اظهار داشته این جانبه شش ماه پیش به صورت تلفنی با ح.م. حدودا 24 ساله آشنا شدم. نام­برده با وعده اینکه خواستگاری بیاید و باهم ازدواج کنیم با من صحبت می کرد. آقای ح.م. مورخه 1390/09/03 در ساعت 17/30 با شماره.. . با این جانبه تماس گرفت و گفت از منزل بیا بیرون کار واجب دارم و چندین بار اصرار نمود بیا بیرون که من گفتم کار دارم پشت تلفن کار خود را بگو. نهایتا سر خیابان.. . رفتم نام­برده با پراید سرمه ای رنگ به همان خیابان آمد و با زور و تهدید مرا سوار خودروی خود نموده و این جانبه را با خودرو به سمت مرغداری در حوالی شهرک.. . برده بنده از خودرو پیاده نمی شدم که آقای ح.م. موهای بنده را کشید و با زور از خودرو پیاده کرد حدودا بعد از 5 دقیقه آقای ف. که داماد ح.م. می باشد بازور دهان بنده را بازکرده بود و ح.م. مشروبات الکلی به دهان من ریخت بنده مقاومت می کردم نام­بردگان با مشت و لگد می زدند دیگر ندانستم چی شد چون مشروبات الکلی به زور به دهان من ریخته بودند چیزی متوجه نشدم اما حدود 4 ساعت بنده را در مرغداری نگه داشتند. به علت کتک این­جانبه از ناحیه چشم سمت چپ و سروصورت دچار آسیب دیدگی شدم. ح.م. مجددا مرا ساعت 22 جلوی منزل دوستم ز. رساند و حال بنده خیلی بد بود که با خواهرم تماس گرفته و خواهرم مرا به بیمارستان.. . برد که 2 ساعت در بیمارستان بستری بودم خواهرم با پلیس 110 تماس گرفتند مامورین آمدند از ح.م. و دامادش ف. شاکی هستم ح.م.که وعده ازدواج داده بود بازور و تهدید مرا به مرغداری برد و کارهای خیلی بد با اینجانب انجام داد و کارهای دیگری کردند که قابل گفتن نیست و حاضرم پزشکی قانونی بروم. شاکیه در ادامه تحقیقات بعدی اضافه نموده وقتی به مرغداری رسیدیم خودرو سفید پراید آنجا بود من پرسیدم آن ها کی هستند و گفتم برگردیم که او اصرار می کرد که تا صبح باید بمانیم داخل مرغداری اتاقی بود که برق و درب کشویی داشت دیدم یک نفر دیگر به هویت ف. آمد و دهن بنده را نگه داشت. ح.م. دهن من مشروب می ریخت احساس سوزش در گلو می کردم هر دو نفر مرا کتک می زدند من فرار کردم و بیرون آمدم دوباره ف. آمد و مرا گرفت و به داخل برد و به زور اول ح. به بنده تجاوز کرد و لباس های من را درآورده بود و بعد از او ف. آمد و قصد تجاوز داشت. من مقاومت کردم و صورت او را چنگ انداختم احتمالا آثار آن باقی است. ف. فقط مرا کتک زد ف. مرا سوار خودروی پراید کرد و ح. جلوی درب مرغداری بود و مرا به سمت آب برد و روی صورتم خون می آمد دستمال داد تا پاک کنم و ح. نیز بود ف. می گفت اگر شکایت کنی و به خانواده ات بگویی از تو فیلم گرفتیم پخش می کنیم و مرا جلوی خانه دوستم پیاده کردند. ح.م.22 ساله در تحقیق از وی در مرجع انتظامی در مورد شکایت شاکیه اظهار داشته ساعت 18 غروب بود که با ز.ب. تماس گرفتم و او را در خیابان.. . سوار نمودم و با یکدیگر دور زدیم و حرف زدیم. خانم ب. گفت شب نمی خواهم خانه بروم می خواهم با تو باشم و گفت بیا جایی برویم حرف بزنیم و به مرغداری داخل روستای... بردم برای پدر دامادم می باشد و شاکی گفت من نامزدی خود را به خاطر تو به هم زدم و من او را زدم. داخل مرغداری بودیم که دامادمان ف. آمد گفت اینجا چه می کنید من گفتم با یکدیگر حرف می زدیم و من شاکی را زدم در مورد خوراندن مشروب به شاکیه اظهار داشته من و دامادمان به او مشروب ندادیم و تجاوز نکردم فقط بنده به وی دست زدم و او را کتک زدم اما اگر پزشکی قانونی تایید کند تجاوز را قبول دارم. شاکیه خانم ز.ب. به پزشکی قانونی معرفی شده و مرجع مذکور پس از معاینه مشارالیها اعلام نظر کرده که پرده بکارت از نوع حلقوی قابل اتساع دندانه دار و فاقد پارگی است. لازم به توضیح است در این گونه پرده ها امکان دخول بدون ایجاد پارگی وجود دارد. یک عدد شلوار جین و پنج عدد سواپ از ناحیه مقعد و مدخل رحم گرفته شد که جهت بررسی تجسس اسپرم به آزمایشگاه ارسال گردید که پس از حصول پاسخ اعلام خواهد شد. ضمنا وجود جراحات متعدد در اعضای بدن شاکیه را با ذکر نوع جراحت گواهی نموده است مامورین با دستور قضایی برای دستگیری ف.ط. به محل سکونت وی مراجعه و در بازرسی از منزل وی تجهیزات دریافت از ماهواره کشف و صورت جلسه گردیده است و در بازرسی از خودرو م. عینک آفتابی و عینک طبی متعلق به شاکیه کشف شده است. پس از گزارش موضوع به دادستان.. . پرونده به بازپرس دادسرای.. . ارجاع شده است. ح.م. در بازپرسی اظهار داشته ما چهار ماه است با خانم ز.ب. دوست هستیم. خواهرش به من گفت با خواهرم صحبت نکن چون نامزد دارد من فقط یک سیلی به صورتش زدم در مورد خوراندن مشروب به شاکیه نیز گفته است دوتایی با رضایت هم خوردیم. من روزی که با این خانم بودم دو استکان شراب خوردم قبلا هم شراب خورده ام و حد هم بر من جاری شده است. خانم ز.ب. در بازپرسی اظهار داشته از ح.م. و ف.ط. شاکی هستم و جریان بردن وی به مرغداری و خوراندن مشروب را شرح داده و ادامه داده است که ح. تجاوز کرد ف. تجاوز نکرد ولی قصد تجاوز داشت بچه اش را قسم دادم و ارواح برادرش را هم قسم دادم کاری با من نکرد البته من هم مقاومت کردم به صورتش چنگ زدم. پزشکی قانونی پیرو نظریه قبلی اعلام نموده که شاکیه برای بررسی ضایعات احتمالی در ناحیه دندان ها به آن اداره مراجعه نماید. خراشیدگی مخاط دهان اعلام شده در گواهی اولیه دو عدد می باشد در معاینه انجام شده در مورخه 1390/09/05 آثار کبودی و خراشیدگی در ناحیه مقعد مشهود نبوده است. مجددا در گواهی دیگر پزشکی قانونی اعلام نموده در مورد شاکیه نظریه متخصص اعصاب و روان اخذ گردیده نام­برده علاوه بر ضایعات اعلام شده در گواهی قبلی دارای اختلال عصبی حاد گردیده لازم است معاینه مجدد شود. ف.ط. پس از دستگیری در بازپرسی در مورد شکایت شاکیه اظهار داشته من رفتم مرغداری خودمان که سرکشی کنم البته مرغداری را به م.ط. اجاره دادیم. داخل مرغداری یک پراید بود دم ساختمان نگهبانی داخل محوطه بعد که وارد شدم دیدم این دو نفر نشسته اند و هر دو باهم مشروب می خوردند اما چه چیزی بود نمی دانم. دختره که مرا دید و من گفتم اینجا چه می کنید چون تا آن موقع مرغداری نیامده بود تا این حرف را زدم دختره مست بود سلیطه گری درآورد و گلوی مرا گرفت و می خواست مرا خفه کند یک کشیده به او زدم افتاد روی جعبه ها و دست روی ح. بلند کردم. ح.گفت نکن آبرویم رفت سوار خودرو شدم و آمدم. سوال شده اگر این طور هست که می­گویی چرا دو سه روز متواری شدی؟ جواب داده روزی که ماموران آمدند متواری نبودم تهران بودم و تجهیزات ماهواره هم مال من است. آقای الف.م. وکیل دادگستری از شاکیه اعلام وکالت نموده است. پزشکی قانونی پیرو نظریات قبلی اعلام نموده که با اخذ نظریه متخصص و بررسی آن مشخص شده که خانم ز.ب. دارای شکستگی استخوان بینی نیز می باشد. در مواجهه حضوری میان شاکیه و متهمان دادگاه از شاکیه سوال کرده آیا خودت سوار پراید شدی یا با زور شخص راننده و هم­دست وی؟ که شاکیه پاسخ داده خودم سوار پراید شدم و اظهارات قبلی اش را تکرار کرده که ف. قصد تجاوز داشت که نگذاشتم ولی ح. تجاوز کرده است. هر دو متهم ف.ط. از وکلای دادگستری را به عنوان وکیل خود معرفی نموده اند. بازپرس از چند نفر شاهد در رابطه با ارتباط و دوستی شاکیه و ح.م. تحقیق کرده است که آن ها نیز به وجود رابطه قبلی آن ها گواهی داده اند. سپس بازپرس در خصوص اتهام آدم ربایی متهمان قرار منع تعقیب و در خصوص اتهامات دیگر آنان ازجمله ایراد ضرب شاکیه و نگهداری تجهیزات دریافت از ماهواره و خوراندن مشروب به اجبار به شاکیه حسب مورد قرار مجرمیت و در مورد ادعای تجاوز به عنف به طرح مستقیم موضوع در دادگاه کیفری استان اظهارنظر نموده و قرارهای صادره مورد موافقت دادیار اظهارنظر قرارگرفته و پرونده با صدور کیفرخواست در خصوص اتهامات دیگر متهمان موضوع قرار مجرمیت صادره توسط بازپرس به دادگاه کیفری استان ارسال تا به اتهامات متعدد متهمان توام با اتهام تجاوز به عنف رسیدگی شود. ضمنا پرینت مکالمات و پیامک های ردوبدل شده میان متهم ح.م. با ز.ب. اخذ و در 76 برگ ضمیمه پرونده شده است. پزشکی قانونی نیز اعلام نظر کرده که صدمات روان پزشکی نام­برده بهبودی کامل نیافته و معاینه مجدد وی لازم است. پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان جهت رسیدگی ارجاع شده و در دادگاه مذکور شاکیه شکایت خود را شرح داده و در مورد سوارشدن به ماشین اظهار داشته من نمی خواستم سوار بشوم ولی او گفت اگر سوار نشوی آبروریزی می کنم منهم سوار شدم و در مورد تجاوز به خود نیز گفته است ح. به زور تجاوز کرد ف. نگاه می کرد و کار خلافی انجام نمی داد از جلو تجاوز کرد ف. می خواست تجاوز کند که نگذاشتم وقتی ح. تجاوز می کرد متوجه نشدم کاندوم دارد یا خیر. ف.ط. در دادگاه مطالب قبلی که در گزارش به آن ها اشاره شده را تکرار کرده و درآوردن لباس شاکیه و خوراندن مشروب به وی را قبول نکرده و گفته است او کاملا دروغ می گوید با میل خودش مشروب می خورد و چگونه است یک خانم در اختیار دو نفر باشد و یکی از آن ها موفق شود به او تجاوز کند اما دیگری موفق نمی شود تجاوز کند؟ او دروغ می گوید اصلا موضوع تجاوز مطرح نبوده است اگر من می توانستم به زور به او مشروب بخورانم طبیعتا به زور هم می توانستم به او تجاوز کنم من دو کشیده به او زدم اینکه گفته است انگشت و گوش او را گاز گرفته ام مگر من سگ هستم که او را گاز گرفته باشم. در رابطه با شکستگی بینی ایشان قبول ندارم چون در گواهی قبلی پزشکی قانونی نوشته بود خون مردگی در بینی دارد ننوشته بود شکستگی دارد اگر لازم است برای اثبات اینکه شکستگی ندارد هزینه کمیسیون پزشکی را پرداخت کنم تا ثابت شود شکستگی بینی ندارد. در مورد اتهاماتش داشتن تجهیزات ماهواره را قبول کرده ولی سایر موارد را قبول نکرده است. متهم دیگر ح.م. پس از تفهیم اتهاماتش به وی اظهار داشته مشروب را قبول دارم یک استکان بود می دانستم مشروب حرام است ولی خوردم و اجبار در مورد خوراندن مشروب به شاکیه اظهار داشته قبول ندارم ایشان هم یک استکان خورد مشروب متعلق به خودش بوده مشروب داخل بطری آب معدنی بود. ایراد ضرب را قبول دارم که او را زدم دو بار او را زدم چون که او به من دروغ گفته بود ابتدا می گفت مجرد است بعد فهمیدم طلاق گرفته است. کارد میوه خوری داخل داشبورد بود اصلا آن را درنیاوردم وقتی می خواستم کمپوت گیلاس بازکنم در آن اتاقک آن را از داشبورد درآوردم بنابراین تهدید در کار نبوده است. در مرغداری خانم لباس هایش تنش بود اصلا لباس خود را درنیاورده بود مانتو فقط تنش بود موقعی که می خواستیم برگردیم چون خانم حاضر نبود هل دادم سرش به ستون درب ماشین خورد. در رابطه با تماس های تلفنی هم گفته او با من تماس می گرفت سوار کردن وی با زور به ماشین هم دروغ است. پزشکی قانونی در ادامه نظریات قبلی اعلام کرده که آسیب دندانی مرتبط با تروما احراز نشد. در جلسه دادرسی 1391/02/31 نماینده دادستان تقاضای رسیدگی و مجازات متهمین را نموده است. شاکیه ضمن تکرار شکایتش از هر دو متهم م. وط. اظهار داشته بینی ام را ف. زده است و دهانم را ف. باز می کرد و ح. مشروب می ریخت آن ها را بیرون می ریختم چیزی از مشروب ها نخوردم ف. دست هایم را گرفته بود و ح. لباسم را به زور درمی آورد مشروب را من تهیه نکرده بودم و جراحت هایی را که متهمان به وی وارد کرده اند بیان کرده است. وکیل شاکیه نیز تقاضای مجازات متهمان را نموده است که موکلش ازنظر روحی روانی دچار مشکل شده و شب کابوس این ماجرای تلخ را می بیند. متهم م. پس از قرایت اتهام تجاوز به عنف به­ وی اظهار داشته اتهام را قبول ندارم به اجبار خودش رفتم. اتهام شرب خمر و ایراد ضرب به شاکیه را به شرح قبلی پذیرفته است و مطالب قبلی را تکرار کرده است. ف.ط. نیز مطالب قبلی را گفته و وکیل متهمان نیز مدافعات خود را مطرح کرده است که با توجه به نظریه پزشکی قانونی و انکار شدید موکل اتهام تجاوز به عنف م. رد می شود و ف.ط. به نظریه پزشکی قانونی در مورد شکستن بینی شاکیه اعتراض کرده است. دادگاه در رابطه با شکستگی بینی شاکیه دستور تشکیل کمیسیون پزشکی را صادر کرده و پزشکی قانونی نیز اعلام نظر نموده است که ارتباط شکستگی بینی نام­برده با حادثه از نظر این اداره کل محرز می باشد و شکستگی بینی به صورت مطلوب التیام یافته است و در مورد اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی که به دنبال موضوع این پرونده ایجاد شده ارش 25 درصد دیه کامل را اعلام کرده است. متهمان در آخرین دفاع نیز مطالب قبلی را گفته اند و متهمان و شاکیه در جلسه دادرسی 1391/09/19 در مورد نحوه پرداخت دیه توافق کرده اند. سپس دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی در خصوص شکایت خانم ز.ب. علیه آقایان ح.م. دایر به تجاوز به عنف و اکراه با عنایت به محتویات پرونده و اظهارات شاکیه و انکار متهم و اینکه دلیلی بر وقوع بزه تجاوز به عنف ارایه نشده است دادگاه به لحاظ فقد دلیل و عدم احراز بزه به استناد اصل کلی برایت حکم به تبریه متهم صادر و اعلام می نماید و اقدام متهم را در حد رابطه نامشروع دون زنا به عنف و اکراه تشخیص داده است و به استناد قسمت اخیر ماده 637 قانون مجازات اسلامی وی را به تحمل 99 ضربه شلاق محکوم می نماید. همچنین در مورد اتهام متهم دایر به شرب خمر با عنایت به محتویات پرونده و کیفرخواست اصداری دادسرای.. . و اقاریر صریح متهم نزد دادگاه بزه­کاری وی محرز و مسلم بوده و به استناد مواد 165 و 168 و 174 قانون مجازات اسلامی متهم را به تحمل هشتاد تازیانه با رعایت ماده 176 قانون مجازات اسلامی محکوم می نماید. در مورد اتهام آقای ف.ط. دایر به نگهداری تجهیزات دریافت از ماهواره با عنایت به گزارش مرجع انتظامی و کشف تجهیزات از منزل متهم و کیفرخواست اصداری دادسرا و اقاریر متهم دادگاه بزه­کاری متهم را محرز دانسته و به استناد بند الف ماده 9 قانون ممنوعیت به کارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره متهم را به پرداخت پنج میلیون ریال جزای نقدی به نفع صندوق دولت و ضبط تجهیزات به نفع دولت محکوم می نماید. در مورد اتهام ردیف اول دایر به مست کردن شاکیه و تهدید با چاقو و اتهام متهم ردیف دوم دایر به معاونت در اجبار شاکیه به شرب خمر با توجه به محتویات پرونده و اظهارات شاکی و مدافعات و انکار متهمان و مدافعات وکیل مدافع آنان دادگاه به لحاظ فقد دلیل و عدم احراز بزه به استناد اصل کلی برایت حکم به تبریه متهمان صادر و اعلام می نماید. در مورد اتهام متهمان دایر به مشارکت در ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به شاکیه با عنایت به محتوای پرونده و شکایت شاکی و گواهی های پزشکی قانونی و اقرار متهمان به ایراد ضرب وجرح نسبت به شاکیه دادگاه بزه­کاری متهمان را محرز و مسلم دانسته و با توجه به توافق شاکیه به سی درصد دیه کامله و توافق متهمان به پرداخت آن دادگاه هر دو متهم را به صورت تساوی محکوم به پرداخت سی درصد دیه کامله مرد مسلمان در حق شاکی می نماید که ظرف یک سال از تاریخ وقوع جرم مکلف به پرداخت می باشند و نسبت به مازاد با توجه به اعلام گذشت شاکی خصوصی به استناد بند 6 ماده 6 قانون آیین دادرسی کیفری رای به موقوفی تعقیب متهمان صادر می نماید. پس از ابلاغ رای وکیل محکوم­ علیهما با تقدیم لایحه ای نسبت به دادنامه صادره در خصوص ارش مقرره برای افسردگی شاکیه و نیز در نظر گرفته نشدن توبه ح.م. از ارتکاب شرب خمر توسط وی قبل از انشاء رای اعتراض کرده که پرونده برای رسیدگی به اعتراض به عمل آمده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. لایحه اعتراضیه وکیل محکوم­ علیهما هنگام شور قرایت خواهد شد.

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان ح.م. و ف.ط. با وکالت الف.ط. نسبت به آن قسمت از دادنامه به شماره فوق الذکر صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری استان که راجع به محکومیت مشارالیهما به پرداخت دیه بالمناصفه به شاکیه (خانم ز.ب.) با توجه به توافق حاصله فی مابین شاکیه و دو نفر فوق الذکر در رابطه با میزان و نحوه پرداخت دیه بابت جراحات آسیب های وارده به شاکیه طبق گواهی های صادره از پزشکی قانونی هست و اعتراض بعد از توافق فاقد توجیه است. همچنین ادعای توبه ح.م. از سوی وکیل وی از بابت فعل حرام شرب خمر قبل از انشای حکم توسط دادگاه صرف نظر از عدم طرح ادعای توبه در جلسه دادرسی با توجه به اینکه توبه قبل از اثبات جرم و در صورت احراز آن توسط دادگاه مسقط حد به استثنای محاربه و قذف می باشد و توبه برفرض ادعای آن قبل از انشاء حکم توسط دادگاه مسقط حد نمی باشد و در مانحن ­فیه صدور حکم توسط دادگاه موید مورد فوق می باشد لذا با رد اعتراضات به عمل آمده مستندا به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظر خواسته را در قسمت های فوق الذکر ابرام می نماید.
شعبه 30 دیوان عالی کشور - رییس و عضو معاون
محمد علی کریم پور – اکبری

قاضی:
اکبری , محمد علی کریم پور

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 637 ـ قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که به هر علت دارای انگشت نمیباشد موجب ارش است. تبصره ـ در قطع کردن و یا از بین بردن کف دستی که کمتر از پنج انگشت دارد علاوه بر دیه آن انگشتان نسبتی از ارش کف دست نیز ثابت است بدین ترتیب که اگر مچ دست دارای یک انگشت باشد علاوه بر دیه یک انگشت چهار پنجم ارش کف دست و اگر دارای دو انگشت باشد علاوه بر دیه دو انگشت سه پنجم ارش کف دست و اگر دارای سه انگشت باشد علاوه بر دیه سه انگشت دو پنجم ارش کف دست و اگر دارای چهار انگشت باشد علاوه بر دیه چهار انگشت یک پنجم ارش کف دست نیز پرداخت می شود.

مشاهده ماده 637 قانون مجازات اسلامی

ماده 165 ـ اظهارات وکیل علیه موکل و ولی و قیم علیه مولی علیه اقرار محسوب نمی شود. تبصره ـ اقرار به ارتکاب جرم قابل توکیل نیست.

مشاهده ماده 165 قانون مجازات اسلامی

ماده 168 ـ اقرار در صورتی نافذ است که اقرارکننده در حین اقرار عاقل بالغ قاصد و مختار باشد.

مشاهده ماده 168 قانون مجازات اسلامی

ماده 174 ـ شهادت عبارت از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضایی است.

مشاهده ماده 174 قانون مجازات اسلامی

ماده 176 ـ در صورتی که شاهد واجد شرایط شهادت شرعی نباشد اظهارات او استماع می شود. تشخیص میزان تاثیر و ارزش این اظهارات در علم قاضی در حدود اماره قضایی با دادگاه است.

مشاهده ماده 176 قانون مجازات اسلامی

ماده 6 ـ متهم بزه دیده شاهد و سایر افراد ذیربط باید از حقوق خود در فرآیند دادرسی آگاه شوند و سازوکارهای رعایت و تضمین این حقوق فراهم شود.

مشاهده ماده 6 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM