رای قضایی شماره 9309970221900438

رای قضایی شماره 9309970221900438

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221900438


شماره دادنامه قطعی:
9309970221900438

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/22

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دستکاری در کپی شناسنامه

پیام رای:
تغییر در کپی شناسنامه مصداق بزه جعل سند عادی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای س.م. مبنی بر جعل سند رسمی و استفاده از سند مجعول کیفرخواست مورخه 23/08/89 نظر به رابطه معاملاتی طرفین از سالیان متمادی پیش فقد هرگونه جعل در اصل سند سجلی و رویت آن از سوی دادگاه در جلسه دادرسی و عدم مصدق بودن کپی سند مخدوش و این که سند مخدوش مستقیما مورد استفاده در بردن مال غیر نشده و کلاهبرداری از استفاده از سند مجعول نیز منتفی بوده دادگاه بزهکاری و مسیولیت کیفری متهم در امر میزان قواعد قضایی محرز ندانسته و به استناد ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی حکم بر برایت متهم صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز از ابلاغ قابل پژوهش در محاکم استان می باشد.
رییس شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ خلجی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص اعتراض آقای ح.م. نسبت به دادنامه شماره 400094 مورخه 18/03/90 صادره از شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن آقای س.م. از اتهامات 1- جعل سند 2- استفاده از سند مجعول 3- کلاهبرداری تبریه گردیده است؛ با ملاحظه محتویات پرونده و ملاحظه اسناد و مدارک ارایه شده از ناحیه شاکی و استماع اظهارات تجدیدنظرخواه و وکیل تجدیدنظرخوانده در جلسه دادرسی و این که مطابق استعلام به عمل آمده از اداره ثبت احوال صفحه 26 پرونده شماره شناسنامه تجدیدنظرخوانده 2519 می باشد اولا نامبرده با تهیه کپی از شناسنامه و تغییر در شماره آن با درج و تغییر به شماره های 25190 و 3519 در بانک های مختلف اقدام به افتتاح حساب به نام خود به صورت شخصی یا تحت عنوان شرکت الف. نموده است (شرح صفحات 27 الی 30 و 33 و 35 و 36 به 37 38 و 39 45 پرونده). ثانیا با تهیه سند جعلی مذکوره و ارایه آن به بانک و افتتاح حساب مرتکب استفاده از سند مجعول گردیده و متعاقبا از بانک های مختلف دسته چک اخذ نموده است. ثالثا تعدادی از چک های اخذ شده از حساب های افتتاحی با اسناد غیرواقعی و جعلی در اختیار شاکی قرار گرفته که نتوانسته وجوه آن را دریافت نماید لذا از این طریق مرتکب بردن مال شاکی و کلاهبرداری شده است شاکی علی رغم این که در شکایت اولیه هفت فقره چک از حساب های مذکور را اعلام نموده لیکن در جلسه دادرسی این دادگاه صرفا اصول چهار فقره از چک ها را ارایه داده و اظهار نمود سه فقره از چک ها را در اختیار ندارد و نمی تواند به دادگاه ارایه دهد که چک های ارایه شده عبارتند از: 1- چک شماره.. . مورخه 2/9/87 به مبلغ سی میلیون تومان مربوط به بانک ملت 2- چک شماره.. .-3/7/86 به مبلغ سه میلیون و سیصد هزار تومان بانک ملی شعبه فردوسی 3- چک شماره.. .-20/6/86 بانک ملی شعبه فردوسی به مبلغ سه میلیون و چهارصد هزار تومان که هر سه فقره چک مذکور از حساب هایی صادر شده که با تغییر در شناسنامه و ایجاد شماره شناسنامه.. . افتتاح گردیده است. 4- چک شماره.. . مورخه 25/10/86 بانک ملی شعبه بالکان به مبلغ سه میلیون تومان که با تغییر و ایجاد شماره شناسنامه به.. . افتتاح حساب و چک صادر شده است. لذا با توجه به موارد ذکر شده اقدام متهم در اخذ کپی از شناسنامه و تغییر در شماره آن جعل در سند عادی محسوب و مضافا با استفاده از آن مرتکب استفاده از سند مجعول و نهایتا کلاهبرداری نسبت به چهار فقره چک به مبلغ جمعا سی و نه میلیون و هفتصد هزار تومان گردیده است که دادگاه با احراز وقوع بزه مستندا به بند یک ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و مواد 46 و 47 و 523 533 و 535 قانون مجازات اسلامی و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته آقای س.م. را به اتهام 1- جعل سند به یک سال حبس 2- کلاهبرداری با استفاده از سند مجعول با رعایت ماده 46 ذکر شده به دو سال حبس و رد مال در حق شاکی به مبلغ سی و نه میلیون و هفتصد هزار تومان و معادل همین مبلغ جزای نقدی در حق دولت محکوم می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 21 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
تولیت ـ پایدارپویا
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای س.م. نسبت به دادنامه شماره 26 مورخ 28/01/91 شعبه 21 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که در مقام تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره 94 مورخ 18/02/90 شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران اصدار یافته و مبنی بر صدور حکم بر محکومیت نامبرده از اتهام جعل سند به تحمل یک سال حبس تعزیری و از اتهام کلاهبرداری با استفاده از سند مجعول به تحمل دو سال حبس تعزیری و رد مبلغ سی و نه میلیون و هفتصد هزار تومان در حق شاکی و پرداخت همین مبلغ به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم گردیده است با تجویز اعاده دادرسی حسب دادنامه شماره 36 مورخ 31/2/93 صادره از شعبه بیستم دیوان عالی کشور به جهت نامتناسب بودن محکومیت از حیث انتساب بزه کلاهبرداری با بررسی محتویات و مستندات موجود نظر به این که اعاده دادرسی صحیحا از جهت مذکور تقدیم گردیده و تجویز آن نیز صادر شده به نظر تعیین مجازات برای اتهام به این جهت که اولا مورد حکم بدوی نبوده مضافا اصولا در کیفرخواست صادره نیز مورد طلب واقع نگردیده است فاقد وجاهت شرعی و قانونی بوده و مستندا به مواد 250 و 272 به بعد قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و مستندا به اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ضمن نقض محکومیت مذکور (کلاهبرداری) و حذف مجازات های آن و با تعیین فقط یک سال حبس تعزیری بابت انتساب بزه استفاده از سند مجعول و با ابقاء یک سال حبس بابت جعل سند النهایه اعلام می دارد. این رای بر اساس موازین و مقررات قانونی قطعی و لازم الاجراست. ضمن تذکر صورت جلسه مربوط به قاضی محترم اجرای احکام که ابراز فرموده اند قرار تامین متناسب با بزه معنونه نبوده و النهایه موجب گردیده که مرتکب جرم از زندان مرخصی بگیرد و دیگر به زندان بازگشت نکرده است در اجراء از طریق جلب و تشکیل پرونده فرار (غیبت از مرخصی) و یا از طریق کفیل مبادرت به معرفی مجدد نامبرده به زندان نمایند.
مستشاران شعبه 19 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
ایرانی ـ نبوی لاریمی

قاضی:
خلجی , سید محمود تولیت , پایدارپویا , ایرانی , نبوی لاریمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 523 ـ هرگاه شخصی با اذن کسی که حق اذن دارد وارد منزل یا محلی که در تصرف اوست گردد و از ناحیه حیوان یا شیئی که در آن مکان است صدمه و خسارت ببیند اذن دهنده ضامن است خواه آن شیء یا حیوان قبل از اذن در آن محل بوده یا بعدا در آن قرار گرفته باشد و خواه اذن دهنده نسبت به آسیب رسانی آن علم داشته باشد خواه نداشته باشد. تبصره ـ در مواردی که آسیب مستند به مصدوم باشد مانند آنکه وارد شونده بداند حیوان مزبور خطرناک است و اذن دهنده از آن آگاه نیست و یا قادر به رفع خطر نمی باشد ضمان منتفی است.

مشاهده ماده 523 قانون مجازات اسلامی

ماده 533 ـ هرگاه دو یا چند نفر به نحو شرکت سبب وقوع جنایت یا خسارتی بر دیگری گردند به طوری که آن جنایت یا خسارت به هر دو یا همگی مستند باشد به طور مساوی ضامن می باشند.

مشاهده ماده 533 قانون مجازات اسلامی

ماده 535 ـ هرگاه دو یا چند نفر با انجام عمل غیرمجاز در وقوع جنایتی به نحو سبب و به صورت طولی دخالت داشته باشند کسی که تاثیر کار او در وقوع جنایت قبل از تاثیر سبب یا اسباب دیگر باشد ضامن است مانند آنکه یکی از آنان گودالی حفر کند و دیگری سنگی در کنار آن قرار دهد و عابری به سبب برخورد با سنگ به گودال بیفتد که در این صورت کسی که سنگ را گذاشته ضامن است مگر آنکه همه قصد ارتکاب جنایت را داشته باشند که در این صورت شرکت در جرم محسوب می شود.

مشاهده ماده 535 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM