رای قضایی شماره 9409970269500055

رای قضایی شماره 9409970269500055

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9409970269500055


شماره دادنامه قطعی:
9409970269500055

تاریخ دادنامه قطعی:
1394/01/30

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
خواهان در دعاوی مربوط به منابع طبیعی

پیام رای:
در دعاوی مربوط به منابع طبیعی خواهان اداره منابع طبیعی است و لزومی به ارایه دادخواست از سوی سازمان جنگل ها و مراتع نیست؛ زیرا اداره منابع طبیعی متولی حفاظت از جنگل ها و مراتع و اراضی ملی سازمان جنگل ها است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست اداره منابع طبیعی فیروزکوه به طرفیت آقای ح. ت. به خواسته خلع ید به میزان 500 مترمربع قلع و قمع اعیان مطالبه خسارت و مطالبه کلیه خسارات دادرسی من جمله حق الوکاله نماینده قضایی اداره متبوعه طبق تعرفه صرف نظر از اینکه دلیل نمایندگی پیوست دادخواست به لحاظ منقضی شدن تاریخ اشتغال تفویض کننده فاقد اثر بوده است نظر به اینکه اولا دادخواست از طرف سازمان جنگل ها و مراتع که قانونا متکفل امور مربوط به منابع طبیعی است مطرح نگردیده است و اداره تابعه جزیی از سازمان می باشد نه خود سازمان ثانیا تفویض اختیار موجود در پرونده نیز حاکی از این امر است که ریاست محترم اداره منابع طبیعی فیروزکوه تنها در حد نماینده حقوقی می تواند مبادرت به تنظیم و امضا و ارایه دادخواست نسبت به امور مربوط به سازمان مذکور در حوزه فیروزکوه نماید لذا دادگاه اقامه دعوی به کیفیت مطروح را مطابق قانون نمی داند. توضیح اینکه نمایندگی اقسامی دارد که عبارت اند از:1- نمایندگی قراردادی 2- نمایندگی حقوقی. ماده 32 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی اشعار می دارد: «وزارتخانه ها موسسات دولتی و وابسته به دولت شرکت های دولتی نهادهای انقلاب اسلامی و موسسات عمومی غیردولتی شهرداری ها و بانکها می توانند علاوه بر استفاده از وکلای دادگستری برای طرح هرگونه دعوا یا دفاع و تعقیب دعاوی مربوط از اداره حقوقی خود یا کارمندان رسمی خود با داشتن یکی از شرایط زیر به عنوان نماینده حقوقی استفاده نمایند: 1) دارا بودن لیسانس در رشته حقوق با دو سال سابقه کارآموزی در دفتر حقوقی دستگاه های مربوط. 2) دو سال سابقه کار قضایی یا وکالت به شرط عدم محرومیت از اشتغال به مشاغل قضاوت یا وکالت. تشخیص احراز شرایط یاد شده به عهده بالاترین مقام اجرایی سازمان یا قایم مقام قانونی وی خواهد بود ارایه معرفی نامه نمایندگی حقوقی به مراجع قضایی الزامی است» 3- نمایندگی قانونی: این قسم نمایندگی به موردی اطلاق می شود که نمایندگی نماینده از اصیل در قانون به طور مشخص پیش بینی شده است و لذا اراده طرفین در آن نقشی ندارد. مانند نمایندگی پدر و جد پدری از صغیر که در اصطلاح قانون ولایت قهری نامیده می شود. (ماده 1181 و 1183 ق.م.) به علاوه نمایندگی وزرا و روسای سازمان ها موسسات و نهادهای انقلابی و غیره را به ترتیب از وزارتخانه سازمان موسسه نهادهای انقلابی و غیره نوعی نمایندگی قانونی به معنی اخص به شمار می آید. 4- نمایندگی قضایی:نمایندگی قضایی در مواردی است که به موجب رای دادگاه تعیین می شود و اراده اصیل در ایجاد آن نقشی ندارد. در واقع ریشه این نوع نمایندگی نیز حکم قانون است ولی از آنجا که نمایندگی نماینده به موجب رای دادگاه اعلام می شود نمایندگی قضایی نامیده می شود. مانند نمایندگی قیم از صغیر یا مجنون و غیررشید (مواد 1225 ـ 1218 ق.م.) و نمایندگی امین در اداره اموال غایب یا نمایندگی حاکم بر ممتنع (ماده 238 ق.م.) و غیره. با توجه به اقسام نمایندگی نحوه طرح و پیگیری دعاوی توسط نمایندگان قراردادی قانونی و حقوقی اندکی متفاوت است. قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در خصوص نحوه تقدیم دادخواست و اقامه دعوی توسط اشخاص اصول و الزاماتی را پیش بینی نموده که در صورت عدم رعایت چنین الزاماتی با توجه به آمره بودن شرایط شکلی ضمانت اجرای آن حسب مورد قرارهای رد دادخواست رد دعوی و عدم استماع دعوی می باشد. توضیح آنکه: الف) در ساده ترین حالت چنانچه شخصی حقیقی دادخواستی را تنظیم نماید باید شرایط مذکور در ماده 51 قانون مذکور را رعایت نموده که در صورت عدم رعایت آن ها حسب مورد مطابق ماده 54 آن قانون عمل خواهد شد. ب) چنانچه دادخواست بدوا توسط وکیل تقدیم شود می باید حسب تبصره عمل گردد یعنی علاوه بر ذکر نام اصیل (موکل) در ردیف مربوط به خواهان نام وکیل نیز لزوما باید ذکر شود و عدم ذکر نام هرکدام از ایشان به معنای این است که دادخواست دارای نقص می باشد. به عبارت دیگر چنانچه خواهان (اصیل) دارای وکیل باشد و دادخواست به امضای وکیل برسد نام وکیل حتما باید ذکر گردد و بالعکس. چنانچه وکیل دادخواست را امضا نموده و نام خود را هم در دادخواست قید نماید این امر وی را از ذکر نام خواهان بی نیاز نمی کند و نمی تواند به بهانه اینکه وکیل وکالت در طرح دعوی را دارد از ذکر نام موکل خودداری نماید چرا که وکالت عقدی است میان دو طرف (وکیل و موکل) و اگر قرار باشد وکیل نام موکل را به گمان اینکه چون حق طرح دعوی از طرف موکل را دارد و در این امر نماینده موکل است قید ننماید آنگاه وکالت معنای خود را از دست می دهد. زیرا وکیل در این مرحله خواهان اصیل تلقی نمی شود بلکه نماینده آن است و نمایندگی بدون ذکر نام اعطاکننده آن معنا نخواهد داشت. ج) چنانچه دادخواست از ناحیه شخصی حقوقی مطرح شود به دلیل آنکه شخص حقوقی مانند انسان قادر به تکلم و کتابت نمی باشد لاجرم باید شخصی حقیقی به نمایندگی از آن این امر را به انجام برساند و همان طور که در اقسام نمایندگی ذکر شد چنین شخصی نماینده قانونی آن شخصیت حقوقی است که با توجه به اینکه چنین نماینده ای توسط قانون تعیین می گردد طرح دعوی لزوما می باید توسط وی یا وکیل معرفی شده از ناحیه ایشان (درصورتی که قانون اختیار وکیل را تجویز نماید) صورت پذیرد. در این حالت نیز موارد فوق الذکر می باید رعایت گردد. یعنی نام شخص حقوقی در ردیف خواهان ذکر شده و پس از آن نام نماینده قانونی قید می شود. درصورتی که نماینده حقوقی از ناحیه نماینده قانونی معرفی گردد نماینده مذکور نمی تواند به بهانه اینکه نمایندگی در طرح دعوی را دارد نام خویش یا عنوان قسمتی که در آن مشغول است را به جای شخص حقوقی به عنوان خواهان قید نماید چرا که شخصیت حقوقی شخصیتی مستقل به شمار آمده و نمایندگی حقوقی سمت و صفت شخص تنظیم کننده دادخواست است که بدون ذکر نام اصیل بی معنا خواهد بود. زیرا طبق اصول کلی نماینده همانند وکیل همان عملی را می تواند انجام دهد که اعطاکننده نمایندگی توانایی انجام آن را دارد. در موردی که ملک شخص حقوقی در منطقه ای از کشور باشد در این مورد اصل این است که نماینده قانونی شخص حقوقی اقدام به طرح دعوی نماید اما به لحاظ مسافت محل وقوع ملک و دادگاه صلاحیت دار نماینده قانونی معمولا چنین اموری را از طریق معرفی نماینده حقوقی به انجام می رساند. چنانچه نماینده قانونی (رییس سازمان) شخصا دادخواست را تنظیم نماید حتما نام شخصیت حقوقی را که ایشان نماینده قانونی آن است به عنوان خواهان قید می نماید و چنانچه این امر از طریق نماینده حقوقی انجام پذیرد نماینده حقوقی همان امری را می تواند انجام دهد که ایشان از ناحیه آن شخص معرفی شده است یعنی طرح دادخواست از ناحیه سازمان و تنها تفاوت تنظیم دادخواست در این صورت تفاوت اشخاص امضاکننده می باشد و لاغیر. بنابراین نماینده حقوقی که حسب قانون شرایط چنین امری را دارد نمی تواند قسمتی را که ایشان متصدی آن است را به عنوان خواهان معرفی نماید زیرا در این صورت نمایندگی معنایی نخواهد داشت چرا که چنین شخصی در هر حال نماینده قانونی آن قسمت است که نیازی به تفویض اختیار ندارد. پس اگر به عنوان نماینده حقوقی انتخاب و معرفی می گردد باید آن طور دادخواست تنظیم نماید که در صورت عدم معرفی ایشان نماینده قانونی طرح دعوی می نمود. واضح است که در پرونده حاضر چنانچه نماینده قانونی (رییس سازمان) بخواهد بنا بر اختیارات قانونی مبادرت به طرح دعوی نماید هیچ گاه اگر چه ملک در حوزه قضایی فیروزکوه باشد در دادخواست و در قسمت خواهان اداره منابع طبیعی فیروزکوه را به عنوان خواهان ذکر نمی نماید بلکه نام سازمان جنگل ها و مراتع را قید می نماید. درنتیجه نماینده حقوقی نیز باید به همین شیوه طرح دعوی نماید یعنی در ستون خواهان نام سازمانی را قید نماید که ایشان از طرف نماینده قانونی آن اختیار طرح دعوی را دارند. همچون وکیل دعاوی که اگرچه نام موکل را (هرچند مع الواسطه) در ستون خواهان قید می نماید لیکن امضای ایشان ذیل دادخواست به منزله امضای خواهان تلقی می شود. بنا به مراتب مذکور نماینده حقوقی با توجه به تفویض اختیار صورت پذیرفته می تواند ذیل دادخواست را امضا نماید و از این باب ایرادی راجع به اینکه حتما باید امضای نماینده قانونی (رییس سازمان) در دادخواست باشد وارد نمی باشد چرا که نماینده حقوقی این اذن را از ناحیه وی دارد و باید همان طور دادخواست تنظیم نماید که در صورت عدم اعطای نمایندگی به ایشان شخص اصیل مبادرت به تنظیم آن می نمود. در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تنها راجع به اشخاص حقوقی حقوق عمومی یک امتیاز جهت طرح یا پیگیری دعاوی حقوقی در نظر گرفته شده و آن معرفی نماینده حقوقی است. پر واضح است چنین امتیازی به منزله نادیده گرفتن سایر اصول آیین دادرسی که از آن جمله نحوه تنظیم دادخواست است نخواهد بود. بدین توضیح که بالاترین مقام اجرایی وزارتخانه یا سازمانی که حسب قانون متولی اموری در کشور می باشد نماینده قانونی آن وزارت سازمان یا.. . به شمار می آید که اگرچه در امور اداری می تواند قسمتی از وظایف و اختیارات خویش را بدون در نظر گرفتن شرایط خاص آن مسیولیت تفویض نماید لیکن در امور حقوقی و طرح دعاوی می باید لزوما شخصا یا توسط وکیل ذیصلاح دادگستری دخالت نموده یا حسب مقرره مذکور در ماده 32 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مبادرت به معرفی نماینده حقوقی نماید و چنانچه بخواهد چنین اختیاری را به شخصی از همان وزارتخانه سازمان یا.. . تفویض نماید اولا باید شرایط مذکور در ماده فوق الاشاره در مورد نماینده حقوقی را مدنظر قرار داده و رعایت نماید. ثانیا معنایش همان اعطای نمایندگی حقوقی است و نه نمایندگی قانونی زیرا همان طور که ذکر گردید نماینده قانونی را تنها قانون تعیین می نماید درحالی که نماینده حقوقی توسط بالاترین مقام اجرایی وزارتخانه سازمان یا.. . انتخاب و معرفی می گردد و کافی است صرف نظر از محل خدمت یا سمت خویش شرایط مذکور در ماده 32 قانون مذکور را داشته باشد. در این مورد نیز پرواضح است شخصی که به این کیفیت به سمت نماینده حقوقی انتخاب می شود همچون نماینده قانونی یا وکیل در تنظیم دادخواست می باید لزوما نام وزارتخانه سازمان یا.. . را به عنوان خواهان قید نماید چرا که از ناحیه نماینده قانونی آن وزارتخانه سازمان یا.. . دارای صلاحیت طرح یا پیگیری دعاوی شده است. حال چنانچه این شخص که می تواند از کارمندان آن اداره نیز باشد مسیول قسمتی از آن اداره باشد همان طور که ذکر شد حق نخواهد داشت عنوان آن قسمت را نیز در دادخواست قید نماید زیرا نمایندگی از شخصی حقیقی (نماینده قانونی) به شخص حقیقی دیگری (نماینده حقوقی) اعطا شده است نه از شخصی حقیقی به پست سازمانی یا یکی از ادارات تابعه یا قسمتی از ادارات تابعه (در صورتی که مسیولیتی در آن پست یا ادارات تابعه داشته باشد) و اگرچه پست سازمانی می تواند یکی از دلایل یا بهانه های اعطای نمایندگی باشد لیکن همان طور که ذکر شد به معنای اعطای نمایندگی به آن پست یا شخصیت حقوقی (اداره) نیست. حال چنانچه نماینده حقوقی منتخب اختیار توکیل یا معرفی نماینده دیگری را داشته باشد پس از انتخاب وکیل یا معرفی نماینده حقوقی دیگر تنها اشخاص حقیقی جای خود را با دیگری عوض می کنند که در هر حال باعث تغییر خواهان نخواهد بود. حسب بندهای 3 و 4 ماده 23 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع نمایندگی دولت در مورد حقوق مالکیت مربوط به عرصه و اعیانی جنگل ها و مراتع و.. . که ملک دولت بوده یا قانونا به تملک دولت درآمده است و نیز نمایندگی دولت در مورد کلیه دعاوی مربوط به سازمان و اعطای حق وکالت از جمله وظایف و اختیارات رییس سازمان می باشد. بنا بر استدلال های فوق الذکر با توجه به کثرت املاک سازمان و اینکه عملا امکان طرح دعاوی توسط رییس سازمان وجود ندارد و قانون نیز اختیار معرفی وکیل یا نماینده حقوقی را به رییس سازمان اعطا نموده است معمولا در شهرستان ها چنین اختیاری به روسا یا سرپرستان ادارات تابعه (که باید ویژگی مذکور در ماده 32 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی را داشته باشند چرا که تفویض اختیار حسب ماده مذکور تنها از طریق معرفی نماینده حقوقی قانونی دانسته شده است و مسیولیت آن نیز بر عهده رییس سازمان است) در خصوص املاکی که در حوزه آن شهرستان واقع اند تفویض می گردد اگرچه منع قانونی جهت تفویض این اختیار (اعطای نمایندگی حقوقی) به اشخاصی واجد شرایط نمایندگی غیر از رییس یا سرپرست آن اداره یا وکیل دادگستری وجود ندارد. همان طور که به طور مشروح ذکر گردید اگرچه وکیل یا نماینده حقوقی مع الواسطه انتخاب شده باشند در هنگام طرح دعوی فقط می باید از طرف شخص اصیلی که نمایندگی را به ایشان اعطا نموده طرح دعوی نمایند نه از جانب شخص واسطه ای که ایشان را معرفی نموده است یا از طرف سمت یا شخصیت حقوقی تحت تصدی خویش. زیرا که اصولا نمایندگی حقوقی به پست سازمانی یا اداره تابعه شهرستان یا قسمتی از اداره تابعه شهرستان اعطا نشده تا نام آن در ردیف خواهان قرار گیرد و اگرچه پست سازمانی یا ریاست اداره دلیلی جهت اعطای نمایندگی بوده است لیکن نمایندگی به شخص حقیقی صورت پذیرفته است که می باید از طرف خواهان (سازمان جنگل ها و مراتع) طرح دعوی نموده یا آن را پیگیری نمایند. اگرچه ادارات منابع طبیعی در شهرستان ها متکفل امور مربوط به آن شهرستان هستند لیکن طرح دعوی حقوقی همانند امور اداری نیست که به واسطه اینکه املاک را اداره می نمایند بتوانند از طرف اداره شهرستان نسبت به آن اقدام نمایند زیرا قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع چنین اجازه ای را اعطا ننموده است و با عنایت به اینکه نماینده قانونی نیاز به تصریح در قانون دارد و در قانون ذکری از ادارات شهرستان یا روسای آن ها جهت طرح دعاوی به میان نیامده است اگر چه در خصوص امور اداری با مانعی مواجه نیستند لیکن راجع به امور حقوقی دارای سمت نمی باشند. در نتیجه به لحاظ اینکه خواهان اداره منابع طبیعی فیروزکوه قید شده بدون اینکه ذکری از سازمان به میان آمده باشد صحیح نبوده و به بهانه امتیازی که قانون جهت سازمان ها قایل شده است نمی توان مقررات مذکور در ماده 51 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی را نادیده گرفت و تنها در قسمت مربوط به وکیل یا نماینده حقوقی پیش بینی شده در برگ چاپی دادخواست می توان از نام نماینده حقوقی بهره جست نه اینکه خواهان به واسطه اعطای نمایندگی کلا حذف گردد و معنای نماینده حقوقی نیز این چنین نیست. لازم به ذکر است که روسای ادارات شهرستان ها تنها می توانند در حد نماینده حقوقی باشند و نماینده قانونی محسوب نمی شوند. بنا به مراتب فوق الاشعار دادگاه اقامه دعوی به کیفیت حاضر را قانونی ندانسته مستندا به ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر و اعلام می نماید. را ی صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی نزد محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس علی البدل دادگاه عمومی فیروزکوه - سید مجتبی لطیفی رستمی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی اداره منابع طبیعی و آبخیزداری فیروزکوه به طرفیت ح. ت. نسبت به دادنامه شماره 798 – 1393/8/29 صادره از شعبه 1 دادگاه عمومی حقوقی فیروزکوه کلاسه 100070/1/91 که به موجب آن قرار عدم استماع دعوی نامبرده مبنی بر خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی در 500 متر از پلاک ثبتی.. . فرعی از 66 اصلی معروف به مرتع م. صادر و اعلام گردیده مورد بررسی قرار گرفت. از توجه به مستندات دعوی و اظهارات مکتوب در پرونده ایراد و اعتراض تجدیدنظرخواه وارد و موجه است و دادنامه مالا مستلزم نقض است. زیرا متولی حفاظت از جنگل ها و مراتع و اراضی ملی سازمان جنگل ها اداره منابع طبیعی می باشد که در هر شهرستان با استقرار آن حفاظت از مراتب یاد شده به آن اداره محول شده و ثانیا منابع طبیعی و آبخیزداری فیروزکوه با توجه به وظایف مقرر قانونی مبادرت به طرح دعوی خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی در پلاک مورد نزاع به طرفیت متصرف نسبت به اراضی محدوده آن اداره برابر مقررات طرح نموده و این دعوی قابل پذیرش و استماع است و ثالثا به حکم ماده 3 قانون آیین دادرسی مدنی محاکم دادگستری مکلفند دعاوی که برابر مقررات طرح گردیده طبق قانون رسیدگی و با صدور حکم مقتضی فصل خصومت نمایند لذا دادگاه به استناد قسمت اول ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی قرار صادره نقض پرونده با هدف ماهوی به دادگاه نخستین اعاده می گردد این رای قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 52 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
محمد باقر قربان وند - سید وجیح الله فهیمی گیلانی

قاضی:
قربان وند , سیدوجیح الله فهیمی گیلانی , سید مجتبی لطیفی رستمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1181 - هر یک از پدر و جد پدری نسبت به اولاد خود ولایت دارند.

مشاهده ماده 1181 قانون مدنی

ماده 1183 - در کلیه ی امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه ولی نماینده قانونی او می باشد.

مشاهده ماده 1183 قانون مدنی

ماده 32 - وزارتخانه ها موسسات دولتی و وابسته به دولت شرکتهای دولتی نهادهای انقلاب اسلامی و موسسات عمومی غیر دولتی شهرداریها و بانکها می توانند علاوه بر استفاده از وکلای دادگستری برای طرح هرگونه دعوا یا دفاع و تعقیب دعاوی مربوط از اداره حقوقی خود یا کارمندان رسمی خود با داشتن یکی از شرایط زیر بعنوان نماینده حقوقی استفاده نمایند: 1 - دارا بودن لیسانس در رشته حقوق با دو سال سابقه کار آموزی در دفاتر حقوقی دستگاههای مربوط. 2 - دوسال سابقه کار قضایی یا وکالت به شرط عدم محرومیت از اشتغال به مشاغل قضاوت یا وکالت. تشخیص احراز شرایط یادشده به عهده بالاترین مقام اجرایی سازمان یا قائم مقام قانونی وی خواهد بود. ارائه معرفی نامه نمایندگی حقوقی به مراجع قضایی الزامی است.

مشاهده ماده 32 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 51 - دادخواست باید به زبان فارسی در روی برگهای چاپی مخصوص نوشته شده و حاوی نکات زیر باشد: 1 - نام نام خانوادگی نام پدر سن اقامتگاه و حتی الامکان شغل خواهان. تبصره - درصورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود مشخصات وکیل نیز باید درج گردد. 2 - نام نام خانوادگی اقامتگاه و شغل خوانده. 3 - تعیین خواسته و بهای آن مگر آن که تعیین بهاء ممکن نبوده و یا خواسته مالی نباشد. 4 - تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد. 5 - آنچه که خواهان از دادگاه درخواست دارد. 6 - ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد از اسناد و نوشتجات و اطلاع مطلعین و غیره ادله مثبته به ترتیب و واضح نوشته می شود و اگر دلیل گواهی گواه باشد خواهان باید اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صحیح معین کند. 7 - امضای دادخواست دهنده و درصورت عجز از امضاء اثر انگشت او. تبصره 1 - اقامتگاه باید با تمام خصوصیات ازقبیل شهر و روستا و دهستان و خیابان به نحوی نوشته شود که ابلاغ به سهولت ممکن باشد. تبصره 2 - چنانچه خواهان یا خوانده شخص حقوقی باشد در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی نوشته خواهد شد.

مشاهده ماده 51 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 3 - قضات دادگاهها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند. در صورتی که قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشند یا اصلا" قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر و اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد حکم قضیه را صادر نمایند و نمی توانند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند والا مستنکف از احقاق حق شناخته شده و به مجازات آن محکوم خواهند شد. تبصره - چنانچه قاضی مجتهد باشد و قانون را خلاف شرع بداند پرونده به شعبه دیگری جهت رسیدگی ارجاع خواهد شد.

مشاهده ماده 3 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 23 ـ وظائف و اختیارات رییس سازمان جنگلبانی ایران به شرح زیر است: 1 ـ اداره امور سازمان جنگلبانی و مراتع ایران بر اساس قوانین و مقررات مربوط. 2 ـ استخدام و عزل و نصب کارکنان طبق قوانین و مقررات مربوط و بر اساس تشکیلات و بودجه مصوب. 3 ـ نمایندگی دولت در مورد حقوق مالکیت مربوط به عرصه و اعیانی جنگلها و مراتع و بیشه های طبیعی و اراضی جنگلی که ملک دولت بوده یا قانونا به تملک دولت درآمده است. 4 ـ نمایندگی دولت در مورد کلیه دعاوی مربوط به سازمان جنگلبانی و مراتع در مراجع اداری و قضایی و موسسات خصوصی اعم از داخلی و خارجی با حق انتخاب وکیل و اعطای حق وکالت در توکیل تا یک درجه. تبصره ـ رییس سازمان جنگلبانی ایران می تواند تمام یا قسمتی از اختیارات خود را به مسئولیت خود به هر یک از معاونان یا روسای واحدهای تابعه تفویض نماید.

مشاهده ماده 23 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM