در تاریخ 26/8/92 خانم ل.ت. به طرفیت آقای م.ن. با وکالت آقای ن.ن. دادخواستی به خواسته
مطالبه مهریه به مبلغ هفتادوچهار میلیون تومان وجه به نرخ روز و تعداد 14 عدد سکه تمام بهار آزادی مقوم به مبلغ یازده میلیون ریال و اعسار از هزینه دادرسی در محاکم عمومی شهریار مطرح نموده که پرونده به شعبه ششم ارجاع شده است در متن دادخواست وکیل خواهان گفته است موکله برابر گواهی عدم امکان سازش در تاریخ 19/8/92 فی مابین
طلاق خلع واقع شده است در ایام عده به
مهریه رجوع کرده است رسیدگی و صدور حکم بر الزام خوانده به پرداخت خواسته را با عنایت به استشهادیه پیوست که اعسار از هزینه دادرسی نیز مورد درخواست است دارد. دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است در جلسه دادرسی مورخ 12/9/92 آقای ب. به وکالت از خوانده خود را معرفی کرده است وکیل خواهان گفته است خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است وکیل خوانده گفته است خواهان حدود بیست میلیون تومان در زمان اجرای صیغه
طلاق گرفته است رد دعوی خواهان را خواستارم. وکیل خواهان گفته است در زمان اجرای صیغه
طلاق وجهی پرداخت نشده است وکیل خواهان در لایحه ای گفته است اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را مسترد می نمایم و خواسته خود را به مطالبه قسمتی از
مهریه موکله به تعداد 14 عدد سکه بهار آزادی و ده میلیون تومان بخشی از
مهریه موکله محدود می نمایم و هزینه دادرسی را نیز ابطال می نمایم. دادگاه طی دادنامه 602063 مورخ 13/9/92 چون وکیل خواهان خواسته را مسترد نموده است مستندا به بند ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی صادر می نماید زوج در لایحه ای از عزل وکیلش آقای ب. خبر داده است دادگاه با ارجاع مجدد پرونده به شعبه جهت رسیدگی به آن قسمت از خواسته که تقلیل یافته است وقت جهت رسیدگی برای روز 4/10/92 تعیین نموده است خوانده در لایحه ای گفته است خواهان که همسر قانونی و شرعی من بود چون امکان ادامه زندگی فی مابین میسر نبود با داشتن یک فرزند پسر سه ساله توافقی
طلاق که به نفع طرفین بود حاصل گردید خواهان در قبال اخذ
طلاق کلیه دعاوی مالی از قبیل
مهریه اجرت المثل و
نفقه گذشته و حال و آینده را به اینجانب بذل نمود پس از صدور حکم
طلاق توافقی وی با حضور در دفترخانه در حین اجرای صیغه
طلاق حق رجوع را از خود ساقط نمود (به تاریخ 19/8/92) علی هذا نظر به اینکه نوع صدور گواهی عدم امکان سازش خلع بوده و وی هنگام اجرای صیغه
طلاق حق رجوع را به صورت رسمی از خود ساقط نمود رجوع وی غیرقانونی و فاقد ادله و واهی می باشد لذا تقاضای صدور حکم بر رد دعوی دارم در جلسه دادرسی مورخ 4/10/92 که طرفین حضورداشته اند وکیل خواهان گفته است خواسته به شرح دادخواست است بدین توضیح که موکله در تاریخ 19/8/92 طبق
طلاق توافقی در دفترخانه
طلاق گرفته چون
طلاق خلع بوده و موکله در مهلت قانونی به
مهریه و حق وحقوق خود رجوع نموده و از طریق دفترخانه به خوانده دو بار اخطاریه فرستاده شده که در تاریخ 17/9/92 به رویت واقعی خوانده رسیده است رجوع موکله به
مهریه محقق شده به استناد
قانون مدنی و منابع معتبر فقهی
طلاق خلع تبدیل به
طلاق رجعی می گردد و حقوق قانونی زوجه به
مهریه به حالت اول بر می گردد اینکه ایشان مدعی است زوجه در دفترخانه حق رجوع به
مهریه را ساقط کرده است اولا: این چنین امر در دفترخانه اتفاق نیفتاده و ادعای خوانده وجهه شرعی و قانونی ندارد ثانیا دفترخانه اعلام کرده است که زوجه می تواند حق وحقوق خودش را مطالبه نماید نامه دفترخانه پیوست می باشد (عضو ممیز: برگ 28 پرونده) دادگاه طی دادنامه 602310 در تاریخ 9/10/92 با توجه به اینکه خواسته مطالبه قسمتی از
مهریه است که شامل ده میلیون تومان وجه نقد و 14 سکه بهار آزادی است چون خواهان پس از
طلاق به
مهریه خود رجوع کرده است دعوی وارد است مستندا به مواد 1078 و 1082 و بند 3 ماده 1143
قانون مدنی و ماده 193 و 198 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت خواسته در حق خواهان صادر نموده است این رای در تاریخ 21/11/92 به آقای م.ن. ابلاغ شده است وکیل او آقای ف.ب. که وکیل پایه یک دادگستری بوده و ظاهرا وکیل دیگری بنام آقای خ.ز. که در سیستم کانون کارآموز قضایی است و حق دخالت در دعاوی مطروحه در دیوان عالی کشور ندارد فرجام خواهی نموده اند که با وصف اینکه وکیل پایه یک می تواند منفردا اقامه دعوی نماید هنگام شور لایحه تقدیمی او با گزارش پرونده قرایت می شود.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد: