رای قضایی شماره 9309970221800281

رای قضایی شماره 9309970221800281

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221800281


شماره دادنامه قطعی:
9309970221800281

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/03/11

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
ضمان معاوضی در عقد بیع

پیام رای:
با توجه به معوض بودن عقد بیع و لزوم رعایت ضمان معاوضی صدور حکم مبنی بر الزام بایع به تنظیم سند رسمی و تحویل مبیع باید توام با الزام خواهان به تادیه تتمه ثمن باشد.

رای دادگاه بدوی
دعوی آقای ق.ش. و م.الف علیه ح.ط. با وکالت م.ن. به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی انتقال یک باب مغازه به پلاک ثبتی 133079/4476 و تحویل مبیع و پرداخت وجه التزام تاخیر به ازای هر روز سیصد هزار ریال از تاریخ 26/12/91 دادگاه باملاحظه مبایعه نامه عادی شماره 5635622-8/11/1391 وقوع عقد بیع بین طرفین محرز و مسلم دانسته و خوانده دلیلی از انجام تعهد باشد ابراز و ارایه نکرده و با عنایت به اینکه عقود طرفین را به انجام لوازم آن ملتزم می کند و انتقال رسمی نیز از مصادیق آن می باشد خواسته خواهان را موجه تشخیص می دهد به استناد مواد 10 و 220 و 221 قانون مدنی و مواد 198 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به الزام خوانده به حضور در دفتر اسناد رسمی و انتقال رسمی مبیع همچنین تحویل عین مبیع و پرداخت روزانه سیصد هزار ریال بابت تاخیر در انجام تعهد از تاریخ 26/12/91 به علاوه مبلغ 182074 ریال بابت هزینه دادرسی در حق خواهان صادر می شود اما در خصوص دعوی تقابل ح.ط. با وکالت م.ن. به خواسته صدور حکم با فسخ مبایعه نامه مارالذکر نظر به اینکه اولا فسخ عمل حقوقی است که اراده طرفین اعمال گردد و می بایست به اطلاع طرف دیگر برسد در مانحن فیه خواهان دلیلی که حکایت از اعمال فسخ معامله باشد ابراز ارایه نکرد. ثانیا اصل در لزوم بیع است و به صرف شرط فسخ نمی تواند عقد لازم را به مدت زمان نامعین معلق و متزلزل نمود بنا بر مراتب مذکور دعوی خواهان تقابل غیرموجه تشخیص داده می شود به استناد ماده 1257 قانون مدنی حکم بر بی حقی دعوی خواهان تقابل صادر و اعلام می شود این رای حضوری ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ اعتراض و رسیدگی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 149 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ یعقوبی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 9209970231400159 مورخ 31/2/1392 صادره از شعبه 149 دادگاه حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواه آقای ح.ط. با وکالت آقای م.ن. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان آقایان 1- ق.ش. 2- م.الف. با وکالت آقای ر.ع. به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی انتقال یک باب مغازه به پلاک ثبتی 133079/4476 و تحویل مبیع و پرداخت وجه التزام تاخیر به ازای هر روز سیصد هزار ریال از تاریخ 26/12/1391 به علاوه مبلغ 182074 ریال بابت هزینه دادرسی اصدار گردیده است و دعوی تقابل تجدیدنظرخواه به طرفیت تجدیدنظر خواندگان به خواسته صدور حکم به فسخ مبایعه نامه شماره 5635622 مورخ 8/11/1391 که مردود اعلام شده است باملاحظه لوایح طرفین و اظهارات نامبردگان و شهود تعرفه شده تجدیدنظرخواه به شرح صورت جلسه رسیدگی 4/3/1393 این دادگاه اعتراض تجدیدنظرخواه غیر وارد و متضمن جهت موجه در نقض آن نمی باشد زیرا اولا اصل بر صحت و لزوم عقود و قراردادهای انعقادی بین طرفین بوده و می باشد و این اصل تا زمانی که دلیلی شرعی و قانونی و منطقی بر فسخ به علت قانونی یا اقاله از جانب مدعی اقامه و از مرحله ثبوت به اثبات نرسیده پابرجا و لازم الاتباع می باشد و عقود لازم پس از انعقاد بین طرفین واجب الوفا می باشد. ثانیا پس از نقل وانتقال صحیح شرعی بیع تنظیم سند رسمی از تبعات و ملحقات عرفی فروش ملک است که هرگاه فروشنده نسبت به انجام آن مبادرت نورزد وظیفه دادگاه است که وی را ملزم به انجام آن نماید. ثالثا از آثار بیع صحیح قانونی تسلیم مبیع از جانب بایع و تادیه ثمن از جانب مشتری است. رابعا به استناد به بند 5-6 ماده 6 مبایعه نامه (آثار قرارداد) در صورت عدم اجرای هریک از تعهدات فروشنده.. . وی مکلف است به ازای هر روز تاخیر مبلغ 000/300 ریال به عنوان خسارت تاخیر اجرای تعهد در وجه طرف مقابل پرداخت نماید و نظر به اینکه حسب گواهی شماره 6579 مورخ 26/12/1391 دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران فروشنده جهت انتقال سند رسمی حاضر نشده است بنابراین سردفتر به استناد بند 4-4 ماده 4 گواهی عدم حضور را صادر و تسلیم ذینفع نموده است. خامسا طبق بند 1-3 ماده 3 مبایعه نامه مذکور تجدیدنظر خواندگان مکلف به پرداخت ثمن معامله بوده و شرایط آن به وضوح در مبایعه نامه قید گردیده است علی هذا با توجه به موارد معنونه و اینکه اعتراض به عمل آمده با هیچ یک از شقوق ماده 348 از قانون آیین دادرسی مدنی انطباق نداشته و مستندا به ماده 351 و ذیل ماده 358 از قانون مارالذکر و با اضافه نمودن مواد 223 و 226 و 227 و 362 از قانون مدنی به جمع مواد استنادی دادگاه محترم بدوی و نظر به اینکه تنظیم سند رسمی انتقال و تسلیم مبیع ملازمه با پرداخت مابقی ثمن معامله دارد فلذا به هنگام اجرای حکم تجدیدنظر خواندگان مکلف به پرداخت الباقی آن (مبلغ 800 میلیون ریال) در حق تجدیدنظرخواه می باشند دادنامه تجدیدنظر خواسته را نتیجتا تایید می نماید و در خصوص صدور حکم بر بی حقی دعوی فسخ اقامه شده با عنایت به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و وکلای آنان و مدارک استنادی اعلام می دارد. اولا اصل بر لزوم عقود و قراردادهاست و این امر جز یکی از اصول بنیادی و اساسی قراردادها محسوب می گردد و مدعی فسخ بایستی یا ادله قانونی و شرعی اثبات نماید که به علت قانونی نظیر اعمال خیارات موضوع ماده 396 قانون مدنی به بعد معامله بین طرفین فسخ گردیده است یا آنکه با تراضی طرفین اقاله موضوع ماده 283 همان قانون به وقوع پیوسته است. ثانیا اظهارات شهود تعرفه شده تجدیدنظرخواه به نحوی نیست که از استماع گواهی آنان بتوان فسخ عقد لازم بیع انعقادی بین طرفین را استناد نموده و با عنایت به استشهادیه مضبوط در پرونده نامبردگان دارای تعارض منفعت می باشد. ثالثا تجدیدنظرخواه در تاریخ 16/12/1391 مبلغ دو میلیون تومان از تجدیدنظر خواندگان دریافت و دریافتی خود را به موجب رسید گواهی نموده است که این خود گویای این مطلب است که چنانچه موضوع فسخ حسب اظهارات مشارالیه و شهود تعرفه شده در بهمن ماه سال 91 صحت داشته چرا نامبرده مجددا در اسفندماه همان سال مبلغ فوق را بابت بخشی از ثمن معامله دریافت نموده است بنابراین با عنایت به مطالب پیش گفتار و اینکه دادنامه تجدیدنظر خواسته بر همین اساس صادر گردیده و خالی از هرگونه ایراد و اشکالی بوده دادگاه ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی مستندا به ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه معترض عنه در این قسمت را تایید و استوار می نماید. رای صادره قطعی است.
مستشاران شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
مداح ـ کریمی

قاضی:
کریمی , یعقوبی , مداح

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 220 - عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می نماید بلکه متعاملین به کلیه ی نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می شود ملزم می باشند.

مشاهده ماده 220 قانون مدنی

ماده 221 - اگر کسی تعهد اقدام به امری را بکند یا تعهد نماید که از انجام امری خودداری کند در صورت تخلف مسئول خسارت طرف مقابل است مشروط بر این که جبران خسارت تصریح شده و یا تعهد عرفا به منزله ی تصریح باشد و یا برحسب قانون موجب ضمان باشد.

مشاهده ماده 221 قانون مدنی

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 223 - هر معامله که واقع شده باشد محمول بر صحت است مگر این که فساد آن معلوم شود.

مشاهده ماده 223 قانون مدنی

ماده 226 - در مورد عدم ایفای تعهدات از طرف یکی از متعاملین طرف دیگر نمی تواند ادعای خسارت نماید مگر این که برای ایفای تعهد مدت معینی مقرر شده و مدت مزبور منقضی شده باشد و اگر برای ایفای تعهد مدتی مقرر نبوده طرف وقتی می تواند ادعای خسارت نماید که اختیار موقع انجام با او بوده و ثابت نماید که انجام تعهد را مطالبه کرده است.

مشاهده ماده 226 قانون مدنی

ماده 227 - متخلف از انجام تعهد وقتی محکوم به تادیه خسارت می شود که نتواند ثابت نماید که عدم انجام به واسطه ی علت خارجی بوده است که نمی توان مربوط به او نمود.

مشاهده ماده 227 قانون مدنی

ماده 362 - آثار بیعی که صحیحا واقع شده باشد از قرار ذیل است: 1 - به مجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود؛ 2 - عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد؛ 3 - عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم می نماید؛ 4 - عقد بیع مشتری رابه تادیه ثمن ملزم می کند.

مشاهده ماده 362 قانون مدنی

ماده 396 خیارات از قرار ذیلند: 1 - خیار مجلس؛ 2 - خیار حیوان؛ 3 - خیار شرط؛ 4 - خیار تاخیر ثمن؛ 5 - خیار رویت و تخلف وصف؛ 6 - خیار غبن؛ 7 - خیار عیب؛ 8 - خیار تدلیس؛ 9 - خیار تبعض صفقه؛ 10 - خیار تخلف شرط.

مشاهده ماده 396 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM