به حکایت دادخواست اعتراض ثالث (اصلی) خانم ها ع.الف. و به وکالت مدنی از (م.) به قیمومت از ن. و م.م. تصویر صفحات 170 و 171 پرونده با وکالت به توکیل مدنی به آقای م.ب. ص 172 و م. و ن.م. و آقای م.الف. (م. صحیح است) با وکالت آقای م.ص. و خانم ط.ص. و به طرفیت 1- شرکت پ. 2- آقای الف.ن. 3- آقای م.ع. و به خواسته اعتراض ثالث به دادنامه شماره 00643-90 مورخ 7/9/1390 شعبه دوم دادگاه عمومی بیرجند و مطالبه هزینه دادرسی و حق الوکاله در شرح دادخواست ابرازشده اجمالا خواندگان ردیف های دوم و سوم دادخواستی به طرفیت خوانده ردیف اول اقامه به موضوع ابطال صورت جلسات افزایش سرمایه شرکت پ. در سال های 1381 و 1383 تحت کلاسه 900108 شعبه دوم و اعضای هییت مدیره بدون اطلاع رسانی به سهامداران ذینفع در موضوع از حقوق شرکت دفاعی به عمل نیاورده و مآلا شعبه محترم دوم بر اساس نظریه کارشناس رای بر ابطال صورت جلسات افزایش سرمایه صادر نموده متاسفانه به دلایلی نامعلوم مدیران مسیول شرکت به دادنامه صادره اعتراض ننموده اند و رای مزبور قطعی شده نظر به اینکه حسب اوراق سهام پیوست و عنداللزوم استعلام از اداره
ثبت شرکت ها موکلین از زمره و عمده سهامداران افزایش سرمایه سال 1381 و سال های بعدی بوده اند و مقررات آمره قانونی در افزایش سرمایه از سوی شرکت رعایت و اجراشده است مع الوصف دادنامه صادره معارض با حقوق مسلم موکلین می باشد جهت جلوگیری از تضییع حقوق موکلین درخواست رسیدگی و نقض دادنامه صادره مورد استدعاست این دادخواست به شماره 900802 مورخ 24/11/1390 ثبت و به شعبه دوم محاکم عمومی حقوقی بیرجند در مورخ 19/11/1390 ارجاع شده است ص 141 پرونده دادخواست و دادنامه اصلی استنادی عبارت اند از اجمالا دعوی آقای الف.ن. و آقای م.ع. به طرفیت شرکت پ. (سهامی خاص) 1- دستور موقت 2- صدور حکم به محکومیت شرکت خوانده به ابطال افزایش سرمایه مربوط به سال های 1381 و 1383 و کلیه اقدامات مترتب بر آن و کلیه خسارات قانونی که این دادخواست به شماره 900108-27/2/1390 ثبت دادگستری بیرجند و به شعبه دوم محاکم عمومی حقوقی بیرجند در مورخ 25/2/90 ارجاع ص 20 پرونده متعاقب تمهیدات دادرسی منتهی به صدور دادنامه شماره 643 -90 مورخ 7/9/1390 شده ص 119 و 120 پرونده با استناد به ادعای وکیل خواهان ها (رعایت مقررات
قانون تجارت راجع به افزایش سرمایه معمول نشده و برخلاف قانون انجام شده) دادگاه موضوع را به کارشناس رسمی ارجاع که کارشناس منتخب در نظریه تقدیمی اعلام شده است با عنایت به موارد بندهای الف و ب کارشناس افزایش سرمایه شرکت پ. در سال های 1381 و 1383 منطبق بر
قانون تجارت نبوده و از مصادیق ماده 270 لایحه اصلاح
قانون تجارت می باشد.. . رعایت مقررات
قانون تجارت راجع به افزایش سرمایه الزامی است و حسب نظریه کارشناس رعایت مقررات قانون راجع به افزایش سرمایه سال های 1381 و 1383 به عمل نیامده است لذا دادگاه دعوی خواهان ها را وارد دانسته و مستندا به مواد 198 و 519 از آ.د.م. و مواد 157 و 159 و 161 و 169 و 270
قانون تجارت رای بر ابطال افزایش سرمایه شرکت پ. سال های 1381 و 1383 صادر نموده اند.
دادخواست اعتراض ثالث پس از ثبت و ابلاغ آقای الف.ب.
مدیرعامل شرکت پ. اعلام نمایندگی از طرف شرکت نموده ص 149 و آقای س.ه. از سوی خواندگان حقیقی اعلام وکالت نموده ص 150 و 151 اجلاس اول دادرسی در مورخ 15/1/1391 صفحات 152 لغایت 158 منعقد وکیل خواهان پس از ذکر ایراد بر موارد مذکور در دادخواست دعوی اصلی که حین شور قرایت می گردد و ابراز تطابق عملیات شرکت تا
قانون تجارت و اشعار آنکه تمامی اسناد طلب موکلین به تایید بازرس شرکت رسیده و امضای هییت مدیره آن را تایید کرده اند و این در حالی است که کارشناس خلاف واقع گزارش کرده اند و در خصوص ابطال افزایش سرمایه سال 1383 پس از ذکر موارد اجتماع مجمع عمومی فوق العاده و تفویض اختیار افزایش سرمایه به هییت مدیره و آگهی منتشره و خریداری سهام جدید توسط سهامداران مادامی که صورت جلسه افزایش سرمایه سال 1382 باطل نگردد امکان ابطال آگهی تغییرات وجود ندارد و نظریه کارشناس (پرونده اصلی) خارج از حوزه صلاحیت خود اظهارنظر نموده و درخواست صدور قرار کارشناسی دارم وکیل خواندگان حقیقی پاسخ داده ایراد شکلی به دادخواست گرفته طبق ماده 417 آ.د.م. ادعای
وراث مرحوم م. مشمول عنوان اعتراض ثالث نمی شود زیرا شرط استماع اعتراض ثالث عدم حضور شخص یا نماینده وی در دادرسی است درحالی که دعوی به طرفیت شرکت بوده و
مدیران شرکت نماینده سهامداران هستند و طبق ماده 270
قانون تجارت ( لایحه اصلاحی) سهامداران می بایستی علیه مدیران وقت شرکت طرح دعوی نمایند در ماهیت نیز نظر کارشناس کاملا مستدل و مستند بوده نماینده شرکت نیز پاسخ داده شرکت 300 سهامدار دارد امکان انعکاس وقایع شرکت به آنان متصور نبوده در نظریه کارشناس بر اساس پرونده ثبتی شده بود موردی برای اعتراض نسبت به آن نبوده است دادگاه بدوی (شعبه دوم محاکم عمومی حقوقی بیرجند) ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 00009-91 مورخ 16/1/1391 با عنایت به ایراد وکیل خواندگان در استناد به ماده 417 آ.د.م. ادعای خواهان ها به عنوان اعتراض ثالث قابلیت رسیدگی نداشته و مشمول عنوان اعتراض ثالث ماده 417 آ.د.م. به لحاظ حضور مدیرعامل و اینکه طرف دعوی بوده نمی باشد قرار رد دعوی را صادر نموده اند ص 162 و 163 با تجدیدنظرخواهی همان خواهان های بدوی (دعوی اعتراض ثالث) ص 177 مورخ 10/2/1391 ثبت 00017-91 و ارجاع به شعبه دوم محاکم تجدیدنظر استان خراسان جنوبی و اعمال تذکرات به دفتر در 8/3/1391 ص 184 در وقت فوق العاده 21/3/1391 ( صفحات 190 و 191) به شرح دادنامه شماره 00266-91 مورخ 22/3/1391 دادگاه تجدیدنظر استان با استناد به ( از مجموع مقررات به خصوص مواد 24 و 34 و 33 و 41
قانون تجارت لایحه قانون اصلاح قسمتی از
قانون تجارت مصوب 1347 این مطلب استنباط نمی شود که
سهامداران شرکت حق طرح دعوی به طرفیت شرکت نداشته باشند) (از طرفی حسب مندرجات پرونده خواهان های اصلی از سهامداران
شرکت سهامی خاص پویش بیرجند می باشند که به طرفیت
مدیرعامل شرکت آقای الف.ب. به خواسته ابطال افزایش سرمایه مربوط به سال های 1383 -1381 که در زمان مدیریت سابق شرکت صورت گرفته است طرح دعوی کرده اند فلذا همان طور که دعوی اولیه از تعدادی صاحبان سهام پذیرفته شده است باید دعوی تجدیدنظرخواهان نیز به عنوان وارد ثالث پذیرفته شود و استدلال دادگاه در صدور قرار دعوی با وصف مذکور مخدوش است) لذا نقض نموده و به دادگاه بدوی ارجاع نموده اند با تجدید وقت دادرسی مورد موافقت طرفین در مورخ 1/5/1391 ص 203 و تعیین اجلاس رسیدگی 2/6/1391 صفحات 211 لغایت 217 و استماع اظهارات طرفین پرونده خصوص مدافعات وکیل خواهان ها ص 216 (شرکت در سال 1381 با رعایت تمامی مقررات
قانون تجارت و لایحه
قانون تجارت اقدام به افزایش سرمایه نموده است مجمع عمومی فوق العاده در مورخ 10/4/79 تصمیم به افزایش سرمایه نموده است و به هییت مدیره اختیار اعمال افزایش سرمایه ظرف 2 سال را اعطاء نموده است و هییت مدیره ظرف مدت دو سال و قبل از انقضای مدت دوساله تصمیم را عملیاتی کرده اند بنابراین ایرادات (وکیل خواندگان حقیقی) موجه نیست هییت مدیره پس از افزایش سرمایه 5/3/1380 آگهی موضوع ماده 169 را منتشر کرده و به سهامداران حق داده تا ظرف 65 روز نسبت به اعمال حق تقدم خود اعمال کنند و از آنجایی که هیچ کدام از سهامداران ظرف مهلت 65 روز از حق تقدم منصرف (ناخوانا) موکلین چهل هزار سهم خریداری را خریداری کرده اند 3- تمامی اسناد طلب شرکت (چک و شماره چک) در پرونده ثبتی موجود هست و
اصل چک در بانک محال علیه موجود است که می توان از بانک استعلام نمود در خصوص صرف سهام اخذ نشده موکلین مطابق ماده 270 لایحه
قانون تجارت عدم رعایت مقررات قانون موجب بطلان تصمیم یا عمل می گردد نه اینکه اگر مصوبه مجمع فوق العاده ( اخذ صرف سهام) رعایت نگردد موجب بطلان تصمیم بشود.. . در مصوبه مجمع فوق العاده 10/4/1379 مدت معین نکرده اند تا هییت مدیره در آن مدت مکلف به اخذ صرف سهام بشود و شرکت کماکان حق دارد از خریداران سهام اخذ بنمایند وکیل خواندگان حقیقی دفاع نموده مرحوم م. در افزایش سرمایه سال 81-1379 افزایش سرمایه داده لذا اعتراض
وراث وی به افزایش سرمایه 83-1382 موضوعا منتفی است - افزایش سرمایه تقریبا به ا
طلاق توسط مرحوم مورث خواهان ها و در شهر ایشان انجام شده است مهلت افزایش سرمایه دوساله بوده که یک سال به تاخیر انداخته و در اواخر مهلت افزایش سرمایه آگهی ماده 169 را مقید به وقت 65 روزه منتشر نموده اند که هیچ افزایش سرمایه ای صورت نگرفته و پس از انقضاء آن بالغ بر نود درصد افزایش سرمایه اختصاصا توسط مرحوم م. مدیرعامل و افراد خانواده ایشان انجام شده است که این نیز خارج از 65 روز آگهی هم بوده از طریق چک آن هم تاریخ هایی که تاریخ تحویل و تاریخ سر رسید آن بعد از انقضا ء مهلت بوده است این چک ها بعضا یک سال بلا تعقیب دریافت تنخواه توسط مدیرعامل از شرکت پرداخت شده که محل تامل است علاوه بر عدم رعایت مهلت و پرداخت مبلغ سهم با چک آن هم با فرصت یک ساله و تضییع حقوق سایرین) الزاما باید به فروش سهام به غیر سهامدار با اخذ سود سهام جدید صورت می گرفت که چنین اقدامی نشده از بابت صرف سهام حتی یک سهم هم خریده نشده است و مهلت افزایش سرمایه الزامی بوده که رعایت نشده است و 17 نفر سهام دار جدید وارده در این افزایش سرمایه مطلقا از امضای خانواده هییت مدیره بوده (تماما) و 90% افزایش سرمایه هم متعلق به مرحوم م. و فرزندان ایشان بوده است به همین جهت کارشناس رسمی دادگستری در نظریه اعلام نموده اند افزایش سرمایه محکوم به بطلان است دادگاه در اخیر اجلاس 2/6/1391 صفحات 217 و 218 با عنایت به درخواست وکیل خواهان ها به نظریه کارشناسی و به لحاظ فنی و تخصصی بودن موضوع به استناد ماده 257 آ.د.م. قرار ارجاع امر به کارشناس صادر نموده اند خواسته (اظهارنظر نمایند آیا افزایش سرمایه در سال های 1381 و 1383 وفق موازین قانونی
قانون تجارت بوده یا خیر مضافا چنانچه نقص و اشکالی در اجرای مقررات قانونی باشد دقیقا مشخص و اظهارنظر گردد) نظریه کارشناس آقای خ.الف. (کارشناس رسمی دادگستری در امور شرکت ها علایم اختراعات) صفحات 236 لغایت 242 ضم پرونده است ثبت شماره 01457-91 مورخ 21/9/1391 در اخیر نظریه کارشناس ابرازشده ( با توجه به ایرادات وارده بر مجامع عمومی فوق العاده مورخ 10/4/1379 و 12/8/1382 که تصمیمات آن در سال های 1381 و 1383 آگهی شده است مقررات
قانون تجارت و اساسنامه رعایت نشده و از مصادیق ماده 270 قانون مزبور است و دعوی مطروحه از سوی معترضین ثالث مبنی بر نقض دادنامه شماره 00643-90-7/9/90 صادره از شعبه محترم وارد به نظر نمی رسد) کارشناس ایرادات افزایش سرمایه در صورت جلسه 12/8/1382 را در شش بند (صفحات 237 و 236 پرونده) تقریر نموده حین شور قرایت می گردد با ابلاغ نظریه کارشناسی وکیل خواهان ها طی لایحه ای ثبت شده 01577-91 مورخ 9/10/1391 صفحات 250 لغایت 252 به نظریه کارشناسی ایراداتی وارد نموده و اجلاس استیضاحی را خواستار تا کارشناس ادای توضیحات نماید و موارد مغایر با
قانون تجارت معلوم شود دادگاه در مورخ 18/10/1391 ص 254 ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه شماره 00901-91 مورخ 25/10/1391 رای ماهوی بدین شرح صادر نموده اند دادگاه پس از بررسی و ارجاع موضوع به کارشناسی کارشناس منتخب در نظریه اعلام نموده تصمیماتی که در سال های 81 و 83 آگهی شده مقررات
قانون تجارت و اساسنامه رعایت نشده و از مصادیق ماده 270
قانون تجارت می باشد هرچند وکلای خواهان ها اعتراض نموده لکن اعتراض موجهی به عمل نیامده و نظریه کارشناسان همگی حاکی از عدم رعایت مقررات راجع به افزایش سرمایه در سال های مذکور است دادنامه قبلی (اصلی) مورد اعتراض نیز بر همین اساس بوده و با لحاظ آمره و الزامی بودن قوانین تجارت ایراد و اعتراض موثری از سوی خواهان ها که موجب نقض دادنامه فوق الذکر باشد به عمل نیامده لذا اعتراض معترضین ثالث را وارد ندانسته مستندا به ماده 270
قانون تجارت و ماده 197 آ.د.م. رای بر بطلان دعوی خواهان ها صادر و اعلام می گردد با ابلاغ رای به وکلای خواهان های بدوی در مورخ 7/11/1391 صفحات 259 و 260 تقدیم دادخواست فرجامی شده در مورخ 1/12/1391 ص 270 که متعاقب تبادل لوایح بدین مرجع ارسال و حین شور قرایت می شود.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای سید رسول حسینی طباطبایی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حسینی نوروزی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر رد فرجام خواهی دادنامه شماره 00901-91-25/10/91 مشاوره نموده چنین رای می دهد: