رای قضایی شماره 9309970221800260

رای قضایی شماره 9309970221800260

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221800260


شماره دادنامه قطعی:
9309970221800260

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/03/10

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تاثیر ابطال سند رسمی بر خلع ید

پیام رای:
صدور حکم بر ابطال اسناد به منزله امکان اقامه دعوای خلع ید از جانب ذی نفع نخواهد بود زیرا مادام که سند رسمی مالکیت به نام مدعی بطریق قانونی تنظیم نشود قرار رد دعوی خلع ید صادر خواهد شد. -تایید شده(بررسی)

رای دادگاه بدوی
شماره پرونده : 9109980241400631 شماره دادنامه : 9209970241400356 تاریخ : 1392/04/23
رای دادگاه
در خصوص دعوی1- آقای ش. الف. 2- س. م. 3- ن. پ.و. 4- س. ب. 5- س. ب. 6- ع. ن.ز. 7- بانک مسکن شعبه پاسداران 8- ن. پ. 9- بانک مسکن شعبه فلکه چهارم تهرانپارس بخواسته ابطال عقد و سند رسمی شماره 19121 مورخ 17/9/88دفتر خانه 464 تهران قطعه 15 بین خواندگان 5و 6 و ابطال سند رهنی 19122 مورخ 17/9/88 همان دفتر خانه و خلع ید موضوع پلاک ثبتی 73470/88 بخش11 تهران و همچنین ابطال عقد و سند رسمی شماره 21010 مورخ 23/12/88 و ابطال سند رهنی شماره 21013 مورخ 23/12/88 قطعه پلاک ثبتی 73471/88 و خلع ید هر یک مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال با احتساب خسارات دادرسی دادگاه نظر به اینکه از ناحیه وکیل خواهان بموجب لایحه مثبوت به شماره 268 مورخ 10/2/92 این دادگاه دعوی در قسمت دوم خواسته ( ابطال سند 21010 و ابطال سند رهنی 21013 مورخ 23/12/88 و خلع ید موضوع پلاک ثبتی 73471/88قعطه 16 تفکیکی ) مسترد گردیده است لذا دادگاه به استناد بند ب ماده 107قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان را صادرو اعلام میدارد. و اما در مورد قسمت اول خواسته دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی خواهان جری تشریفات قانونی تشکیل جلسه دادرسی استماع اظهارات و دفاعیات طرفین ملاحه اصول و مستندات ابرازی خواهان نظر به اینکه عمده مستند مدرکیه خواهان دادنامه شماره 178 مورخ 5/3/89 صادره از شعبه 127 حقوقی تهران می باشد که بموجب دادنامه شماره 800مورخ 17/9/89 همان دادگاه در مقام واخواهی قطعیت حاصل نموده است و سپس بموجب دادنامه شماره 578 مورخ 27/4/90 دادگاه محترم شعبه 18 تجدیدنظر استان تهران قطعی گردید. مفاد دادنامه های استنادی تایید و تنفیذ مبایعه نامه مورخ 19/5/84 فیما بین خواهان با آقایان ارن و م. حکایت دارد و همچنین ابطال اسناد 23349 و اسناد انتقال پلاک 73470و 73471/88 از ناحیه خانم ن. پ.و. به آقایان ب. و ب. را حکایت دارد و نظر به اینکه بموجب دادنامه های استنادی استحقاق خواهان در دو واحد موضوع دعوی احراز گردیده و انتقال واحدها به غیر و حتی در رهن بانک با اذن و اجازه خواهان صورت نگرفته و از ناحیه خواندگان دلیلی بر انجام بیع و یا وجود اذن از ناحیه خواهان ارایه و اقامه نگردید و با توجه به دفاعیات غیر موجه اداره حقوقی بانک مسکن و نظر به اینکه سایر خواندگان علیرغم ابلاغ و اطلاع از جلسه دادرسی مورخ 21/12/91 حاضر نشدند و دفاعی در قبال دعوی مطروحه خواهان معمول نداشتند لذا دادگاه با توجه به مراتب فوق دعوی خواهان را وارد تشخیص به استناد مواد 366-365-352-251 قانون مدنی و مواد 519و198 قانون آیین دادرس یمدنی مواد حکم بر ابطال عقد و سند رسمی شماره 19121 مورخ 17/9/88 دفتر خانه 464 تهران قطعه 15 تفکیکی پلاک ثبتی 73470/88 بین خواندگان پنجم و ششم و ابطال سند رهنی شماره 19122 مورخ 17/9/88 و نهایتا خلع ید از پلاک ثبتی 73470/88 قطعه 15در حق خواهان صادر و اعلام میدارد. خواندگان اول و دوم از باب تسبیب در طرح دعوی ملزم به پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهان می باشد و اما در خصوص تقاضای خواهان مبنی بر تامین خواسته بمنظور توقیف قطعات 15و 16 تفکیکی پلاک های ثبتی 73471و 73470 فرعی از 88 اصلی مفروز از پلاک 13069 بخش 11 تهران نظر به اینکه وکیل خواهان علیرغم ابلاغ و انقضاء مهلت قانونی است به تودیع خسارت احتمالی اقدام ننمودند لذا دادگاه درخواست خواهان در خور پذیرش ندانسته قرار رد درخواست مطروحه صادر و اعلام میدارد.رای صادر نسبت به خواندگان هفتم و نهم حضوری بوده ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران میباشد و نسبت به سایر خواندگان این رای غیابی است و ظرف بیست روز پس از رویت قابل واخواهی در همین دادگاه و سپس ظرف بیست روز دیگر قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان است /
رییس شعبه 117 دادگاه حقوقی تهران - امیر برزگر
شماره پرونده : 9109980241400631 شماره دادنامه : 9209970241401304 تاریخ : 1392/11/27
رای دادگاه
درخصوص ع. ن.ز. بطرفیت الف. الف. باوکالت م. ر. وکیل رسمی دادگستری بخواسته واخواهی ازدادنامه شماره356مورخ23/4/92صادره ازاین دادگاهباتوجه به اینکه حکم واخواسته متضمن ابطال عقدوسندرسمی شماره19121مورخ17/9/88دفتر464حوزه ثبتی تهران قطعه15تفکیکی پلاک ثبتی73470/88فیمابین واخواه و س. ب. وابطال سندرهنی شماره19122مورخ17/9/88ونهایتاخلع یدازپلاک ثبتی فوق قطعه15بوده واخواه باستناددادنامه شماره1386مورخ25/9/92صادره ازشعبه18دادگاه تجدیدنظراستان تهران ورای شماره763مورخ30/7/90صادره ازشعبه116حقوقی تهران ازرای غیابی واخواهی نموده است دادگاه ازتوجه به مفاددادخواست واخواهی ونظربه اظهارات ودفاعیات طرفین وملاحظه اصول ومستندات ابرازی طرفیننظرباینکه عمده دلیل واخوانده الف. الف. باوکالت ر. دراخذرای غیابی ازاین دادگاهدادنامه شماره178مورخ5/3/89صادره ازشعبه127حقوقی تهران بوده که بموجب دادنامه شماره800مورخ17/9/89همان دادگاه تاییدوطی دادنامه شماره578مورخ27/4/90شعبه18دادگاه تجدیدنظراستان تهران قطعیت حاصل نموده بوددادگاه باتوجه به اینکه حسب مستندات ابرازی واخواه ازجمله دادنامه شماره1386مورخ25/9/92صادره ازدادگاه شعبه18تجدیدنظراستان تهران که درمقام اعتراض ثالث واخواه ازدادنامه قطعی شماره578مورخ27/4/90آن مرجع صادرشده بودحکایت ازنقض دادنامه درخصوص حقوق متصوره واخواه داردلذادادگاه باتوجه به مراتب فوق وباستنادماده305قانون آیین دادرسی مدنی ضمن فسخ دادنامه واخواسته درخصوص حقوق واخواهحکم بربطلان دعوی واخوانده صادرواعلام میدارد.رای صادره ظرف مدت بیست روزپس ازابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم محترم تجدیدنظراستان تهران میباشد.
رییس شعبه 117 دادگاه حقوقی تهران-امیربرزگر

رای دادگاه تجدیدنظر استان
شماره پرونده : 9109980241400631 شماره دادنامه : 9309970221800260 تاریخ : 1393/03/10
رای دادگاه
دادنامه تجدید نظر خواسته به شماره 9209970241401304 مورخ 27/11/1392 صادره از شعبه 117 دادگاه عمومی حقوقی تهران که پیرو واخواهی نسبت به دادنامه شماره 9209970241400356 مورخ 23/4/1392 اصدار و ضمن قبول واخواهی بر بطلان دعوی تجدید نظر خواه الف. الف. با وکالت م. ر. به خواسته ابطال سند رسمی انتقال به شماره 19121 مورخ 17/9/1388 تنظیمی در دفترخانه 464 اسناد رسمی تهران راجع به قطعه 15 تفکیکی پلاک ثبتی 73470/88 و ابطال سند رهنی شماره 19122 مورخ 17/9/1388 و خلع ید از پلاک ثبتی مذکور اشعار داشته مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و اعتراض به شرح لایحه اعتراضیه وارد و مستوجب نقض آن می باشد زیرا که اولا مراتب وقوع عقد بیع فی مابین الف. الف. با ش. الف. و س. م. به دلالت مبایعه نامه عادی مورخ 19/5/1384 نسبت به آپارتمان قطعه 15 تفکیکی جزء پلاک ثبتی 7340/88 مفروغ عنه بوده که این قرارداد بموجب دادنامه اصداری از ناحیه شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران به شماره 578 مورخ 27/4/1390 مورد تایید و تنفیذ قرار گرفته است ثانیا با احراز وقوع عقد بیع بنابر صراحت ماده 362 از قانون مدنی مشتری مالک مبیع و فروشنده مالک ثمن می گردد و دیگر فروشنده نسبت به مورد معامله علاقه مالکیتی نداشته تا با تمسک به آن مبادرت به انعقاد عقد مجرد با ن. پ.و. نماید از این رو قرارداد واقع شده فی مابین ش. الف. با ن. پ.و. و فرد اخیر الذکر با محمد علی ب. مبتنی بر بیع فاسد بوده و بنابر تصریح مواد 365 و 366 از قانون مدنی بیع فاسد اثری در تملک نداشته و هرکس به بیع فاسد مالی را تملک نماید مکلف است که آن را به صاحبش مسترد نماید که این اسناد انتقال نیز به موجب دادنامه شماره 578 مورخ 27/4/1390 شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران محکوم به بطلان شده اند. ثالثا آنچه به موجب دادنامه اخیرالصدور شعبه 18 دادگاه تجدید نظر استان تهران به شماره 9209970221801386 مورخ 25/9/1392 مورد الغاء قرار گرفته صرفا سند انتقال شماره 19121 مورخ 17/9/1388 بوده که آن سند نیز موضوع دادنامه شماره 578 مورخ 27/4/1390 نبوده است و گذشته از این مطلب خواهان این پرونده بنام الف. الف. به شرح دادخواست تقدیمی ابطال سند شماره 19121 مورخ 17/9/1388 را درخواست نموده که سند مارالذکر نیز در تعقیب اسناد اولیه که مورد ابطال قرار گرفته اند تنظیم شده است که با بطلان آن اسناد سند تنظیمی موخر الصدور به شماره 19121 مورخ 17/9/1388 که در راستای بیع فاسد تنظیم گردیده است نیز محکوم به بطلان می باشد. رابعا سند رهنی شماره 19122 نیز هرچند در زمانی تنظیم گردیده که مالکیت عباسعلی نجفی زاده بر آن استقرار یافته بود لیکن با احراز بیع فاسد و تعلق عین مرهونه به الف. الف. سند رهنی نیز محکوم به بطلان می باشد. خامسا استناد تجدید نظر خوانده عباسعلی نجفی زاده و احد از تجدید نظرخواهان بانک مسکن به دادنامه صادره از شعبه 18 تجدید نظر به شماره 9209970221801386 مورخ 25/9/1392 که صرفا متضمن الغاء دادنامه شماره 578 در مورد سند رسمی انتقال 19121 مورخ 17/9/1388 می باشد موثر در مقام نمی باشد به جهت آنکه سند مارالذکر موضوع حکم دادنامه مارالبیان نبوده است و خواهان الف. الف. با طرح دعوی جدید ابطال سند رسمی انتقال 19121 را خواستار شده است که از این حیث ایرادی به آن وارد نمی باشد از این رو دادگاه با قبول لایحه اعتراضیه و با استناد به قسمت اول از ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی و ایضا رد اعتراض بانک مسکن ضمن نقض دادنامه تجدید نظر خواسته حکم بر ابطال سند رسمی انتقال شماره 19121 مورخ 17/9/1388 تنظیمی در دفترخانه 464 تهران راجع به پلاک ثبتی 73470/88 قطعه 15 تفکیکی و ابطال سند رهنی شماره 19122 مورخ 17/9/1388 راجع به همان پلاک و پرداخت خسارات دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه کانون وکلای دادگستری در حق الف. الف. صادر واعلام می نماید لیکن در مورد خواسته خلع ید اعلام می دارد دعوی خلع ید فرع بر مالکیت بوده و مالک بنابر تصریح ماده 22 از قانون ثبت به شخصی اطلاق می گردد که ملک در دفتر املاک بنام او ثبت شده باشد از این رو مادامی که سند رسمی مالکیت بنام تجدید نظر خواه بطریق قانونی تنظیم نگردد طرح دعوی به خواسته معنونه قابلیت پذیرش و استماع را ندارد بنابراین دادگاه با استناد به قسمت اول از ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه در این قسمت قرار رد دعوی خواهان نخستین را صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و قطعی است.
شعبه 18 دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رییس و مستشار
عزت اله امانی شلمزاری - حمیدرضا کریمی

قاضی:
عزت الله امانی شلمزاری , کریمی , برزگر

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 366 - هر گاه کسی به بیع فاسد مالی را قبض کند باید آن را به صاحبش رد کند و اگر تلف یا ناقص شود ضامن عین و منافع آن خواهد بود.

مشاهده ماده 366 قانون مدنی

ماده 365 - بیع فاسد اثری در تملک ندارد.

مشاهده ماده 365 قانون مدنی

ماده 352 - بیع فضولی نافذ نیست مگر بعد از اجازه ی مالک به طوری که در معاملات فضولی مذکور است.

مشاهده ماده 352 قانون مدنی

ماده 251 - رد معامله ی فضولی حاصل می شود به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر عدم رضای به آن نماید.

مشاهده ماده 251 قانون مدنی

ماده 362 - آثار بیعی که صحیحا واقع شده باشد از قرار ذیل است: 1 - به مجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود؛ 2 - عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد؛ 3 - عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم می نماید؛ 4 - عقد بیع مشتری رابه تادیه ثمن ملزم می کند.

مشاهده ماده 362 قانون مدنی

ماده 107 - استرداد دعوا و دادخواست به ترتیب زیر صورت می گیرد: الف - خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. ب - خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید. ج - استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.

مشاهده ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM