رای قضایی شماره 9309970221400230

رای قضایی شماره 9309970221400230

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970221400230


شماره دادنامه قطعی:
9309970221400230

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/02/28

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
پرداخت وجه برای تحصیل اوراق مجعول

پیام رای:
پرداخت وجه برای تحصیل اوراق مجعول مصداق معاونت در جعل است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ر.ز. فرزند ک. متولد 1357 اهل تهران ساکن اسلامشهر.. . آزاد با تودیع وثیقه مبنی بر جعل (در اسناد رسمی و سجلی) و استفاده از سند مجعول جهت انتقال مال غیر موضوع شکایت اولیه آقای ج.گ. فرزند م. اهل رزن ساکن.. . بدین شرح که شاکی ضمن طرح شکایت مدعی گردیده است. آقای ر.ز. با جعل شناسنامه به نحوی که علی رغم درج مشخصات شاکی تصویر مربوط به خود را در شناسنامه مجعول درج نموده و ضمن مراجعه به دفتر اسناد رسمی شماره 32 شهرستان اسلامشهر و استفاده از شناسنامه مجعول بدوا یک فقره وکالت نامه رسمی جعل و خود را به عنوان آقای ج.گ. فرزند م. معرفی نموده و با امضاء نمودن ذیل اسناد مرتبط با انتقال یک دستگاه سواری پراید (که در تاریخ 16/08/1389 آن را به شاکی واگذار نموده است) در قبال بدهی خود به آقای م.الف. نسبت به انجام تشریفات قانونی انتقال وسیله نقلیه وکالت می دهد که در این مورد اسناد مربوط در پرونده موجود می باشد و موضوع در چندین مرحله مورد تایید و اقرار متهم قرار گرفته است متهم در ارتباط با جعل شناسنامه با شماره سریال.. . مدعی گردیده است که شخصا اقدام به جعل شناسنامه مذکور ننموده و فردی به نام ض.م. در قبال دریافت چهار میلیون ریال شناسنامه را در اختیار ایشان قرار داده است که با توجه به تحقیقات صورت پذیرفته در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اسلامشهر خروج آقای م. در تاریخ 88/10/23 از کشور جمهوری اسلامی ایران مورد تایید قرار گرفته و حکایت از کذب بودن ادعای متهم در ارتباط با جعل شناسنامه دارد. علی ایحال با عنایت به کیفرخواست شماره 80003021 بر اساس اقرار متهم کشف شناسنامه مجعول شکایت اولیه شاکی و تحقیقات صورت پذیرفته دادگاه ارتکاب بزه جعل اسناد سجلی و رسمی و استفاده از سند مجعول جهت انتقال مال غیر را محرز دانسته و مستندا به مواد 533-535 قانون مجازات اسلامی 1375 نامبرده را به پرداخت هجده میلیون ریال جزای نقدی به لحاظ ارتکاب بزه جعل و تحمل مجازات حبس به مدت یک سال به لحاظ ارتکاب بزه استفاده از سند مجعول محکوم می نماید و در ارتباط با موضوع انتقال مال غیر نظر به این که عملا اقدامی جهت مراجعه به مراکز قانونی انتقال وسیله نقلیه به شماره انتظامی.. . صورت نپذیرفته و برابر نتیجه استعلام صورت پذیرفته تغییر در ثبت مالکیت وسیله گزارش نگردیده است و صرف اعطای وکالت جهت انجام تشریفات قانونی انتقال واگذاری و انتقال وسیله نقلیه محسوب نمی گردد و به موجب قانون فردی که مشخصات او در سند رسمی به عنوان مالک ذکر گردیده است مالک رسمی شناخته می شود مستندا به بند الف ماده یکصد و هفتاد و هفت قانون آیین رسیدگی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در پرتو اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رای بر برایت متهم صادر و اعلام می گردد. هم چنین در خصوص اسناد مجعول مکشوفه و در راستای تکلیف قانونی تصریح شده در ماده 215 قانون مجازات اسلامی 1392 حکم به معدوم نمودن اسناد فوق الذکر صادر و اعلام می شود. و در ارتباط با موضوع جبران خسارت شاکی با توجه به اعلام رضایت بی قید و شرط ایشان در تاریخ 92/6/3 و عدم مطالبه خسارات ایراد شده دادگاه موجه با تکلیفی نمی باشد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی اسلامشهر ـ مرادی حقگو

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ر.ز. با وکالت آقای ی.ز. نسبت به دادنامه 963 مورخه 5/11/92 صادر شده از شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهرستان اسلامشهر که به موجب آن تجدیدنظرخواه به اتهامات جعل و استفاده از سند مجعول موضوع شکایت اولیه آقای ج.گ. به پرداخت هجده میلیون ریال جزای نقدی از بابت بزه جعل و تحمل یک سال حبس تعزیری به لحاظ استفاده از سند مجعول محکومیت حاصل نموده است با عنایت به این که تجدیدنظرخواه اتهام استفاده از سند مجعول را قبول نموده و در خصوص اتهام جعل اعلام نموده با پرداخت چهار میلیون ریال به فردی به نام ض.م. و تحویل یک قطعه عکس شناسنامه جعلی را از وی دریافت نموده است با توجه به محتویات پرونده و لایحه تجدیدنظرخواهی وکیل تجدیدنظرخواه اتهام جعل تجدیدنظرخواه را معاونت در جعل تلقی ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه به لحاظ فقدان سابقه کیفری مستندا به مواد 37 و 38 و 19 و 127 قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/92 و تبصره های 2 و 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب جزای نقدی مندرج در دادنامه را به مبلغ پنج میلیون ریال و حبس مندرج در دادنامه را نیز به سه ماه تقلیل و نتیجتا با تخفیفات و اصلاح اعمال شده دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
نیک نژاد ـ تیموری

قاضی:
رضا مرادی حقگو , نعمت الله نیک نژاد , تیموری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 533 ـ هرگاه دو یا چند نفر به نحو شرکت سبب وقوع جنایت یا خسارتی بر دیگری گردند به طوری که آن جنایت یا خسارت به هر دو یا همگی مستند باشد به طور مساوی ضامن می باشند.

مشاهده ماده 533 قانون مجازات اسلامی

ماده 535 ـ هرگاه دو یا چند نفر با انجام عمل غیرمجاز در وقوع جنایتی به نحو سبب و به صورت طولی دخالت داشته باشند کسی که تاثیر کار او در وقوع جنایت قبل از تاثیر سبب یا اسباب دیگر باشد ضامن است مانند آنکه یکی از آنان گودالی حفر کند و دیگری سنگی در کنار آن قرار دهد و عابری به سبب برخورد با سنگ به گودال بیفتد که در این صورت کسی که سنگ را گذاشته ضامن است مگر آنکه همه قصد ارتکاب جنایت را داشته باشند که در این صورت شرکت در جرم محسوب می شود.

مشاهده ماده 535 قانون مجازات اسلامی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

ماده 37 ـ در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات تعزیری را به نحوی که به حال متهم مناسب تر باشد به شرح ذیل تقلیل دهد یا تبدیل کند: الف ـ تقلیل حبس به میزان یک تا سه درجه ب ـ تبدیل مصادره اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار پ ـ تبدیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال ت ـ تقلیل سایر مجازات های تعزیری به میزان یک یا دو درجه از همان نوع یا انواع دیگر

مشاهده ماده 37 قانون مجازات اسلامی

ماده 38 ـ جهات تخفیف عبارتند از: الف ـ گذشت شاکی یا مدعی خصوصی ب ـ همکاری موثر متهم در شناسایی شرکاء یا معاونان تحصیل ادله یا کشف اموال و اشیاء حاصله از جرم یا به کار رفته برای ارتکاب آن پ ـ اوضاع و احوال خاص موثر در ارتکاب جرم از قبیل رفتار یا گفتار تحریک آمیز بزه دیده یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم ت ـ اعلام متهم قبل از تعقیب یا اقرار موثر وی در حین تحقیق و رسیدگی ث ـ ندامت حسن سابقه و یا وضع خاص متهم از قبیل کهولت یا بیماری ج ـ کوشش متهم به منظور تخفیف آثار جرم یا اقدام وی برای جبران زیان ناشی از آن چ ـ خفیف بودن زیان وارده به بزه دیده یا نتایج زیانبار جرم ح ـ مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم تبصره 1 ـ دادگاه مکلف است جهات تخفیف مجازات را در حکم خود قید کند. تبصره 2 ـ هرگاه نظیر جهات مندرج در این ماده در مواد خاصی پیش بینی شده باشد دادگاه نمی تواند به موجب همان جهات مجازات را دوباره تخفیف دهد.

مشاهده ماده 38 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 127 ـ در صورتی که در شرع یا قانون مجازات دیگری برای معاون تعیین نشده باشد مجازات وی به شرح زیر است: الف ـ در جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات یا حبس دائم است حبس تعزیری درجه دو یا سه ب ـ در سرقت حدی و قطع عمدی عضو حبس تعزیری درجه پنج یا شش پ ـ در جرایمی که مجازات قانونی آنها شلاق حدی است سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش ت ـ در جرایم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایین تر از مجازات جرم ارتکابی تبصره 1 ـ در مورد بند (ت) این ماده مجازات معاون از نوع مجازات قانونی جرم ارتکابی است مگر در مورد مصادره اموال انفصال دائم و انتشار حکم محکومیت که مجازات معاون به ترتیب جزای نقدی درجه چهار شش و هفت است. تبصره 2 ـ در صورتی که به هر علت قصاص نفس یا عضو اجراء نشود مجازات معاون بر اساس میزان تعزیر فاعل اصلی جرم مطابق بند (ت) این ماده اعمال می شود.

مشاهده ماده 127 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM