در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان 1. س. 2. ب. 3. الف. شهرت همگی الف. نسبت به دادنامه شماره 1331 مورخه 20/12/92 صادره از شعبه 1010 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن مشارالیهم در رابطه با اتهام فحاشی و
توهین و تهدید و تخریب عمدی لوازم و اجناس مغازه موضوع شکایت آقای ع.ر. هر کدام به تحمل 30 ضربه شلاق تعزیری در مورد بزه فحاشی و بیست ضربه شلاق در مورد بزه تهدید و تحمل شش ماه حبس تعزیری از بابت بزه تخریب محکوم گردیده اند؛ دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواهی آنان که عمده اعتراض آنان عبارت است از این که منکر ارتکاب بزه های مذکور می باشد و مطالب دیگری که به تفصیل منعکس که مورد مطالعه قرار گرفت توجها به این که شهود تعرفه شده در پرونده و دو فقره گزارش مامورین نیروی انتظامی و مامور تحقیق پرونده در نهایت فحاشی و درگیری را تایید کرده اند ابدا از تهدید و تخریب مطالبی بیان نکرده اند که مامورین اظهار داشته اند به لحاظ درگیری طرفین اجناس و کالاهای مغازه به هم ریخته بود و فرض بر وجود تخریب بر اثر درگیری بوده تعمدی ( ظاهرا) در بین نبوده و با قصد و سوءنیت مرتکب عمل موصوف نگردیده اند لذا تجدیدنظرخواهی متهمین را در مورد بزه های تهدید و تخریب عمدی موجه بوده و وارد می باشد. بنابه مراتب پیش گفته و مستند به شق 1 بند ب ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض دادنامه در آن دو مورد به لحاظ عدم احراز وقوع بزه های مربوطه و در نهایت عدم احراز سوءنیت در موضوع تخریب و مستند به ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم بر برایت تجدیدنظرخواهان در آن موارد صادر و اعلام می گردد. و اما در رابطه با فحاشی چون دلیل کافی بر ارتکاب بزه معنونه از جانب آن ها وجود دارد و رای اصداری بر اساس موازین قانونی انجام و فاقد ایراد و اشکال موثر قانونی است و با استناد به بند الف ماده 257 قانون مارالذکر ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته در مورد فحاشی تایید می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
راثی نصیری ـ غفوری گوراب