رای قضایی شماره 9209970223901641

رای قضایی شماره 9209970223901641

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970223901641


شماره دادنامه قطعی:
9209970223901641

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/13

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
نحوه تعیین مجازات در تعدد جرم

پیام رای:
تعدد جرم مستوجب تعدد مجازات نیست بلکه منجر به تشدید مجازات می شود.

رای دادگاه بدوی
نظر به این که آقای الف.الف. فرزند م. متولد10/3/73 و خانم ر.الف. فرزند ص. متولد 16/7/75 هر دو اهل و ساکن تهران فاقد سابقه کیفری موثر در پرونده جاری دارای اتهامات متعدد می باشند لذا بر اساس ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در خصوص آنان به شرح ذیل اتخاذ تصمیم می گردد: 1- در خصوص اتهام آقای الف.الف. و خانم ر.الف. هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار و منجر به مصدومیت موضوع شکایت خانم ش.م. با توجه به شکایت شاکی گواهی پزشکی قانونی و اقرار متهمان در مراحل مختلف تحقیق و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرزاست علی هذا دادگاه مستندا به مواد 652 و 667 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و مواد 19 و 134 و 710 و بند (ب) ماده 89 و بند الف ماده 709 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آقای الف.الف. را به تحمل چهارده سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را با توجه به این که حین ارتکاب جرم کمتر از 18 سال سن داشته است به سه سال دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 306 پرونده و دیه پنج فقره جراحت عمدی حارصه پشت دست راست پشت دست چپ قدام زانوی چپ کف دست چپ و قدام مچ دست چپ (هر یک از متهمان 25/1% دیه کامل انسان) محکوم می نماید. النهایه با توجه به شرایط سنی متهمان و ابراز ندامت و اقرار موثر آنان در حین تحقیق و رسیدگی دادگاه نامبردگان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به بند (ت) و (ث) ماده 38 و تبصره 3 ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 چهارده سال حبس مقرر برای آقای الف.الف. را به هفت سال حبس و سه سال دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت مقرر برای خانم ر.الف. را به بیست ماه تقلیل و کاهش می دهد. 2- در خصوص اتهام آقای الف.الف. و خانم ر.الف. هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار موضوع شکایت خانم م.م. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مرجع انتظامی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به مواد قانونی سابق الذکر آقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه به شرح صفحه 283 پرونده محکوم می نماید. 3- در خصوص اتهام آقای الف.الف. و خانم ر.الف. هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ر.ج. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مرجع انتظامی و شعبه بازپرسی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان و مستحق تخفیف در مجازات شناختن آنان مستندا به مواد قانونی سابق الذکر آقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه به شرح صفحه 265 پرونده محکوم می نماید. 4- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار و به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ر.ن. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مرجع انتظامی شعبه بازپرسی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است. دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به قوانین سابق الذکرآقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 264 پرونده محکوم می نماید. 5- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ص.ن. دادگاه با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مرجع انتظامی شعبه بازپرسی و در محضر دادگاه ضمن احراز بزهکاری و با لحاظ شرایط سن و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و در نهایت آقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 284 پرونده محکوم می نماید. 6- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم الف.ع. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مراحل تحقیق و رسیدگی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به قوانین سابق الذکرآقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های درکانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 265 پرونده محکوم می نماید. 7- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ف.م. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات صورت گرفته و اقرار متهمان در مراحل تحقیق و دادرسی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان احراز می گردد. دادگاه با لحاظ شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و در نهایت مستندا به قوانین صدرالذکر آقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه به شرح صفحه 101 پرونده محکوم می نماید. 8- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ف.س. با توجه به شکایت شاکی نتیجه تحقیقات صورت گرفته توسط مرجع انتظامی و بازپرسی دادسرای شهرری و اقرار متهمان در آن مراجع و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با لحاظ شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و در نهایت مستندا به قوانین صدرالذکر آقای الف.الف. را به تحمل شش سال حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به هجده ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چینین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین یا مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 267 پرونده محکوم می نماید. 9- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در شروع به سرقت مقرون به آزار منجر به مصدومیت خانم م.س. با توجه به شکایت شاکی گواهی پزشکی قانونی نتیجه تحقیقات معموله توسط مرجع انتظامی و بازپرسی دادسرای شهرری و اقرار متهمان در آن مراجع و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به مواد 652 و 655 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و ماده 19 و بند (پ) و (ت) ماده 89 و بند (پ) ماده 290 و مواد 134و 462 و 506 و 559 و 568 و 710 ناظر به بند الف ماده 709 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آقای الف.الف. را به تحمل دو سال و شش ماه حبس و تحمل سی ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به پرداخت دیه جراحات وارده به شاکی محکوم می نماید. بابت شکستگی استخوان درشت نی ساق راست که التیام مطلوب دارد دو بیست و پنجم دیه کامل انسان بابت ارش آسیب نسج مچ پای راست دو درصد (2%) دیه کامل انسان و بابت جراحت حارصه کف دست چپ نیم درصد (5/0%) دیه کامل انسان علی السویه بر ذمه متهمان پرونده می باشد. 10- در خصوص اتهام متهمان نامبرده هر دو دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار منجر به مجروحیت خانم ح.پ. با توجه به شکایت شاکی گواهی پزشکی قانونی نتیجه تحقیقات صورت گرفته توسط مرجع انتظامی و بازپرس محترم دادسرای شهرری و اقرار متهمان در مراجع مذکور و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است و دادگاه با توجه به شرایط خاص متهمان سن پایین و ابراز ندامت آنان و با احراز استحقاق تخفیف در مجازات و مستندا به قوانین سابق الذکر و ماده 714 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آقای الف.الف. را به تحمل هفت سال و شش ماه حبس و چهل ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به دو سال دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 267 پرونده و پرداخت دیه جراحات وارده به شاکی محکوم می نماید. بابت کبودی پلک فوقانی چپ سه هزارم دیه کامل انسان بابت کبودی قدام زانوی چپ یک و نیم هزارم دیه کامل انسان بابت کبودی قدام زانوی راست یک و نیم هزارم دیه کامل بابت کبودی سمت چپ پیشانی سه هزارم دیه کامل انسان بابت کبودی کتف راست یک و نیم هزارم دیه کامل انسان بابت جراحت حارصه بند ابتدایی انگشت پنجم دست راست یک درصد (1%) از یک سی ام دیه کامل انسان بابت جراحت حارصه خلف آرنج راست نیم درصد (5/0%) دیه کامل انسان و بابت ارش حارصه سمت چپ گردن یک درصد (1%) دیه کامل بر ذمه دو متهم نامبرده است که علی السویه و بالتنصیف در حق شاکی پرداخت نمایند. 11- در خصوص اتهام متهمان نامبرده دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار و منجر به مجروحیت و به وسیله چاقو موضوع شکایت خانم ف.ظ. با توجه به شکایت شاکی گواهی پزشکی قانونی نتیجه تحقیقات معموله و اقرار متهمان در مرجع انتظامی شعبه بازپرسی و در محضر دادگاه بزهکاری آنان محرز است. لکن دادگاه با توجه به شرایط سنی و ابراز ندامت متهمان آنان را مستحق تخفیف در مجازات تشخیص و مستندا به قوانین سابق الذکر و بند (پ) ماده 709 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آقای الف.الف. را به تحمل هشت سال حبس و پنجاه ضربه شلاق تعزیری و خانم ر.الف. را به بیست و شش ماه دادگاه های در کانون اصلاح و تربیت و هم چنین هر دو متهم را بالمشارکه به رد عین مثل یا قیمت اموال مسروقه از شاکی به شرح صفحه 282 پرونده و دیه جراحات وارده به شاکی محکوم می نماید. دیه جراحت متلاحمه که از لب تحتانی تا زیر گردن امتداد یافته است سه درصد (3%) دیه کامل انسان و دیه کبودی بازوی راست یک و نیم هزارم دیه کامل انسان و ارش جوشگاه معیوب جراحت متلاحمه مذکور که منجر به نقص زیبایی گردیده به میزان پنج درصد (5%) دیه کامل انسان تعیین می گردد که علی السویه و بالتنصیف بر عهده متهمان نامبرده می باشد. اما در خصوص اتهام دیگر متهمان نامبرده دایر بر مشارکت در سرقت مقرون به آزار موضوع شکایات جداگانه خانم ها س.ی. و ز.م. نظر به این که خانم س.ی. علی رغم دو مرتبه احضار و ابلاغ احضاریه جهت استماع شکایت و مواجهه حضوری با متهمان در محکمه حاضر نشده است و خانم ز.م. نیز پس از حضور در دادگاه و رویت تصاویر متهمان در این که متهمان نامبرده همان مجرمان و مرتکبان سرقت از وی بوده اند تشکیک و در نهایت اعلام نموده است که اساسا خواستار پیگیری شکایت خویش از متهمان شناسایی شده نامبرده نمی باشد و با توجه به انکار شدید متهمان در خصوص سرقت از شکات مذکور و به لحاظ عدم کفایت ادله اثباتی اقناعی و مستندا به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و حاکمیت اصل برایت رای بر برایت متهمان نامبرده از اتهامات اخیرالذکر صادر و اعلام می گردد. هم چنین در خصوص اتهام دیگر متهمان نامبرده مبنی بر ایراد صدمه بدنی عمدی به خانم ها ص.ن. و ر.ن. با توجه به این که هر دو شاکی نامبرده اظهار داشته اند آثاری از صدمات در بدن آن ها باقی نمانده و به پزشکی قانونی هم مراجعه نکرده اند و نیز در خصوص ایراد صدمه بدنی به خانم ف.م. با توجه به این که نامبرده علی رغم ابلاغ احضاریه در دادگاه حاضر نشده و قبلا هم به پزشکی قانونی مراجعه نکرده و گواهی پزشکی قانونی ارایه نکرده است و هم چنین در خصوص صدماتی مازاد بر آنچه در گواهی پزشکی قانونی در مورد مصدومیت خانم ف.ظ. ذکر شده است به لحاظ عدم کفایت ادله اثباتی و مستندا به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و حاکمیت اصل برایت رای بر برایت متهمان صدرالذکر صادر و اعلام می گردد. آرای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد و پس از قطعیت بر اساس مواد 27 و 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قابل اجرا می باشد.
رییس شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهرری ـ مرادی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای الف.الف. فرزند م. متولد 7313 از دادنامه شماره 347-11/10/92 صادره از شعبه 102 دادگاه جزایی اطفال شهرری که تجدیدنظرخواه در این دادنامه بر حسب شکایت 11 نفر از شکات که اسامی آن ها در صدر دادنامه دادگاه بدوی قید شده از حیث اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار و منجر به مجروحیت خانم ها م. م.ی ج.ف. ن. ع.م. س. م. د. و ظ. به پرداخت دیه جراحات در حق مضروبین و جمعا به تحمل 74 سال و 2 ماه حبس و 440 ضربه شلاق تعزیری به استناد ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 محکوم گردیده که پس از صدور حکم محکومیت نامبرده طی لایحه ای که به شماره 112-1/11/92 ثبت دفتر دادگاه عمومی گردیده اعتراض داشته و تجدیدنظرخواه آقای الف. لایحه تجدیدنظرخواهی خود را از زندان برای دادگاه ارسال کرده که پس از آن پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان و این شعبه ارجاع شده است و مورد ملاحظه قرار گرفته است اتهام تجدیدنظرخواه 11 فقره سرقت مقرون آزار می باشد که سرقت های معنون از جرایم مشابه می باشد و قانون گذار جرایم ارتکابی را از باب تعدد به تعدد مادی و معنوی تقسیم می نماید که در قانون جدید تعدد معنوی و مادی مورد توجه قرار گرفته اما نسبت به جرایم مشابه سکوت اختیار کرده که می توان گفت در حکم تعدد معنوی تلقی نموده و تقویت تعدد معنوی می باشد. اگر ارتکاب جرایم از باب تعدد مادی مختلف می باشد مرتکب به مجازات همان جرم محکوم خواهد شد که در مانحن فیه اتهامات سرقت های متعدد از اشخاص مختلف و مقرون به آزار می باشد عقل حکم می کند مرتکب به یک مجازات محکوم شود و مجازات حداکثری و با رعایت اشد مورد حکم قرار گیرد نه این که بابت هر سرقت یک مجازات تعیین شود و از جهتی دیگر حکم می کند به اتهامات متعدد در دادگاه واحد رسیدگی شود که در دادنامه دادگاه بدوی تجدیدنظرخواه به 11 فقره حبس و 11 فقره شلاق و رد مال مسروقه و دیه جراحات محکوم شده است. النهایه دادگاه محکومیت تجدیدنظرخواه را در رابطه با رد مال مسروقه و دیه به شکات وفق بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری عینا تایید می نماید اما حبس نامبرده را به استناد ماده 652 قانون مجازات اسلامی و رعایت تبصره 4 ماده 22 قانون اصلاح به علت سرقت مقرون به آزار به 10 سال حبس و 74 ضربه شلاق تقلیل و محکوم می نماید اما رعایت ذیل ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 پنج سال بر حداکثر مجازات آن به عنوان تشدید مجازات اضافه که محکومیت قابل اجرای حبس تجدیدنظرخواه 15 سال و 74 ضربه شلاق قابل اجرا می باشد. رای صادره قطعی است.
مستشاران شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
شفیعی خورشیدی ـ موسی پور

قاضی:
مرادی , احمد موسی پور , شفیعی خورشیدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 134 ـ در جرایم موجب تعزیر هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرایم حداکثر مجازات مقرر را حکم می کند و هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند تعیین می نماید. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود مجازات اشد بعدی اجراء می گردد. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک چهارم و اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می گردد. تبصره 1 ـ در صورتیکه از رفتار مجرمانه واحد نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود طبق مقررات فوق عمل می شود. تبصره 2 ـ در صورتی که مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد مقررات تعدد جرم اعمال نمی شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم می گردد. تبصره 3 ـ در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد. تبصره 4 ـ مقررات تعدد جرم در مورد جرایم تعزیری درجه های هفت و هشت اجراء نمی شود. این مجازات ها با هم و نیز با مجازات های تعزیری درجه یک تا شش جمع می گردد.

مشاهده ماده 134 قانون مجازات اسلامی

ماده 652 ـ هرگاه صدمهای که به حد فاصل بیضه ها و مقعد وارد شده است موجب عدم ضبط ادرار یا مدفوع یا هر دو گردد یک دیه کامل دارد.

مشاهده ماده 652 قانون مجازات اسلامی

ماده 667 ـ قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای ملحق به مرد موجب دیه کامل است. قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای مشکل یا ملحق به زن موجب ارش است.  

مشاهده ماده 667 قانون مجازات اسلامی

ماده 709 ـ جراحات سر و صورت و دیه آنها به ترتیب ذیل است: الف ـ حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود یک صدم دیه کامل ب ـ دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد دو صدم دیه کامل پ ـ متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد سه صدم دیه کامل ت ـ سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد چهار صدم دیه کامل ث ـ موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند پنج صدم دیه کامل ج ـ هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند ده صدم دیه کامل چ ـ منقله: جنایتی که درمان آن جز با جابه جا کردن استخوان میسر نباشد پانزده صدم دیه کامل ح ـ مامومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد یک سوم دیه کامل خ ـ دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند که علاوه بر دیه مامومه موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می باشد. تبصره 1 ـ جراحات گوش بینی لب زبان و داخل دهان در غیر مواردی که برای آن دیه معین شده است در حکم جراحات سر و صورت است. تبصره 2 ـ ملاک دیه در جراحت های مذکور مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تاثیری در میزان دیه ندارد. تبصره 3 ـ جنایت بر گونه در صورتی که داخل دهان را نمایان نسازد موجب یک بیستم دیه کامل و اگر به نحوی باشد که داخل دهان را نمایان سازد موجب یک پنجم دیه کامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت اثر و عیب فاحشی در صورت باقی بماند علاوه بر آن یک بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود. تبصره 4 ـ هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام اثری از خود بر جای بگذارد علاوه بر دیه موضحه یک هشتادم دیه کامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند علاوه بر دیه جنایت یک صدم دیه کامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت شکافی در صورت ایجاد کند دیه آن هشت صدم دیه کامل است.

مشاهده ماده 709 قانون مجازات اسلامی

ماده 655 ـ قطع و از بین بردن دو استخوان ترقوه موجب دیه کامل و هر کدام از آنها موجب نصف دیه کامل است.

مشاهده ماده 655 قانون مجازات اسلامی

ماده 714 ـ دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت شش هزارم کبود شدن آن سه هزارم و سرخ شدن آن یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره 1 ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمیباشد. تبصره 2 ـ در تغییر رنگ پوست سر ارش ثابت است.

مشاهده ماده 714 قانون مجازات اسلامی

ماده 27 ـ مدت حبس از روزی آغاز می شود که محکوم به موجب حکم قطعی لازم الاجراء حبس می گردد. در صورتی که فرد پیش از صدور حکم به علت اتهام یا اتهاماتی که در پرونده مطرح بوده بازداشت شده باشد مدت بازداشت قبلی در حکم محاسبه می شود. در صورتی که مجازات مورد حکم شلاق تعزیری یا جزای نقدی باشد هر روز بازداشت معادل سه ضربه شلاق یا سیصد هزار (300.000) ریال است. چنانچه مجازات متعدد باشد به ترتیب نسبت به حبس شلاق و جزای نقدی محاسبه می گردد.

مشاهده ماده 27 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM