در تاریخ 30/7/1391 خانم ک.ق. به استناد تصاویر سند نکاحیه شماره 482787 و کارت ملی دادخواستی به خواسته درخواست
طلاق و عدم سازش به علت عسر و حرج به طرفیت آقای الف.ف. تقدیم و چنین توضیح می دهد به موجب دفتر نکاح نامه شماره 482787 خوانده زوج شرعی و قانونی اینجانبه است که مدت 19 سال است باهم ازدواج نموده و زندگی را با جنگ و اختلاف گذرانده است ـ اکنون حاصل ازدواج ما سه دختر محصل در سنین 9 سالی الی 19 سال می باشند و هر سه دختر در نزد خودم هستند حال اینکه در عسر و حرج قرارگرفته ام بنابراین شوهرم با حضور چند نفر شاهد دو بار
طلاق ثلاثه را واقع نموده و با توجه به اینکه در مذهب و فقه امام شافعی دیگر وصلت بین زوج و زوجه حرام ابد نیست زیرا در این مورد به دفتر امام جمعه محترم سنندج مراجعه کردیم زوج خود اقرار به
طلاق ثلاثه کرده لذا ناچارا مبادرت به تقدیم دادخواست کرده بدین جهت از دادگاه محترم تقاضای صدور حکم و الزام خوانده به
طلاق از مقام صالحه را خواستارم در ضمن مسیله سه دختر منوط به رای و مصلحت دادگاه محترم می باشد پرونده جهت رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه حقوقی سنندج ارجاع می گردد شعبه مذکور در تاریخ 23/11/1391 با حضور خواهان تشکیل جلسه می دهد خواهان اظهار داشت خواسته ام را به تنفیذ واقعه
طلاق تغییر می دهم زیرا شوهرم در محضر دو نفر شاهد
طلاق را جاری نموده است با این شرح خوانده شوهرم است که در اردیبهشت ماه سال 1391 به جهت اختلاف بر سر یک قطعه زمین دو بار لفظ سه طلاقه را جاری نمود با این مضمون گفت اگر این زمین را بنامم نکنید سه طلاقه شما واقع گردد این الفاظ را دو بار تکرار کرد حال بنده به روحانیون مراجعه کرده ام آن ها گفتند سه طلاقه واقع شده است از دادگاه می خواهم با استعلام از شورای روحانیت و تحقیق از دو نفر شاهد حکم به تنفیذ
طلاق عادی و سپس حکم به ابطال سند ازدواج صادر گردد بعدا حقوق مالی خویش را مطالبه خواهم کرد شورای روحانیت سنندج در پی درخواست زوجه در ذیل تقاضای مشارالیها چنین مرقوم داشته است (( در صورت ثبوت جاری نمودن
طلاق ثلاثه
طلاق واقع گردیده و بینونت کبری حاصل شده با توجه به اینکه دو نفر شاهد وقوع
طلاق بوده اند انکار زوج به
طلاق مسموع نیست و از اعتبار ساقط است نظر به اینکه موضوع حقوقی می باشد به دادگاه حقوقی ارجاع داده می شود استدعا دارد طبق موازین شرعی و قانونی رسیدگی شود شعبه 11 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان سنندج قرار استماع شهادت شهود را صادر می کند و طرفین را به دادرسی دعوت می کند و در تاریخ 28/2/92 با حضور زوجین تشکیل جلسه می دهد خواهان اظهار داشت یک نفر شاهد
طلاق (پدرم) را حاضر نموده ام از دادگاه می خواهم از ایشان تحقیق نماید خوانده در پاسخ اظهار داشت بنده در جریان فروش یک قطعه زمین که سند آن را بنام خواهان (همسرم) انتقال داده بودم و پس از گفتگو با پدر خانمم دو بار لفظ
طلاق را جاری نمودم و گفتم سه مذهبه
طلاق همسرم واقع گردد و حتی با ایشان به کتاب های که در محل موجود بودند گفتند این کتاب ها هم شاهد باشند جاری نمودن الفاظ
طلاق به جهت اینکه از همسرم و پدر ایشان به جهت فروش زمین ناراحت بودم البته الآن هم ایشان را نمی خواهم و او را
طلاق می دهم خواهان توضیح داد با توجه به اینکه خوانده در محضر دادگاه به ایقاع
طلاق طی دو مرحله اذعان دارد بنده نیز آن را قبول می کنیم و اعلام می دارم از کلیه حقوق مالی خویش گذشت و صرف نظر می نمایم دادگاه حکم به تنفیذ
طلاق صادر نماید حتی
مهریه را هم گذشت می کنم دادگاه از آقای ع.ق. پدر خواهان تحقیق می کند و سپس در تاریخ 2/3/1392 در وقت فوق العاده با بررسی اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه 234-1/3/1392 ضمن شرح دعوی خواهان و انعکاس اظهارات طرفین چنین رای می دهد بنا به مراتب و توجها به شرح اوراق محتویات پرونده با توجه به اذعان خوانده به اجرای الفاظ ثلاثه
طلاق خطاب به همسرش دادگاه خواسته خواهان را به نظر وارد دانسته مستندا به ماده 1257
قانون مدنی و ماده 4 و تبصره الحاقی قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 مجلس شورای اسلامی و اصل 12 قانون اساسی و منابع معتبر فقهی مذهب متبوع زوج که شافعی مذهب می باشد جلد سوم کتاب سراج الوهاج محمد زهری غمر اوی علی متن المنهاج امام نووی الشافعی دارالکرد ستان لنشروا التوزیع صفحه 403 مبحث
طلاق ( فصل قال طلقتک او انت طالق و نوی عددا وقع) وقوع
طلاق ثلاثه را محرز دانسته حکم به تنفیذ آن صادر و اعلام می دارد ضمنا زوجه برابر صورت جلسه تنظیمی دادگاه ضمن پذیرش وقوع
طلاق از کلیه حقوق مالی خویش ازجمله
مهریه و غیره گذشت نموده است پس از ابلاغ رای صادره و تجدیدنظرخواهی خانم ک.ق. شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان نسبت به موضوع رسیدگی و طی رای شماره 836-30/5/92با اعلام ختم رسیدگی چنین استدلال می کند تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 234-1/3/92 وارد نیست دادنامه معترض عنه مطابق اصول و موازین قانونی اصدار یافته و دلیل و مدرک مثبتی که موجبات نقض آن را فراهم نماید در این مرحله از دادرسی ارایه و ابراز نگردیده است فرزندان مشترک به سن تمییز و بلوغ رسیده اند و در انتخاب هر یک از ابوینشان مختار هستند و در خصوص (حقوقات) شرعی نیز زوجه در جلسه مورخ 23/11/1391 اظهار داشته است حقوقات (حقوق) شرعی را به صورت مستقل مطالبه می کند و در جلسه مورخ 28/2/1392 نیز حقوقات (حقوق ) شرعی را بذل کرده است لذا دادگاه مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را عینا تایید می نماید این رای در تاریخ 19/6/1392 ابلاغ و خانم ک.ق. در تاریخ 30/6/1392 نسبت به آن اعتراض و تقاضای فرجام خواهی می کند پرونده جهت رسیدگی پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع می گردد مشروح مفاد لوایح طرفین به هنگام ملاحظه گزارش قرایت خواهد شد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای حیدر علی حیدری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد: