رای قضایی شماره 9209970224101541

رای قضایی شماره 9209970224101541

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224101541


شماره دادنامه قطعی:
9209970224101541

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/11/30

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
موجبات تخفیف مجازات

پیام رای:
خانوادگی بودن اختلافات در بزه توهین و تخریب از موارد تخفیف مجازات است.

رای دادگاه بدوی
به موجب کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 18 تهران آقای م.ص. فرزند ع. 34 ساله متاهل آزاد با قرار کفالت متهم است به توهین و ضرب و جرح عمدی و تخریب عینک شاکیه موضوع شکایت آقای ع.الف. و خانم س.الف.؛ دادگاه با عنایت به شکایت شکات گزارش مرجع انتظامی گواهی پزشکی قانونی اقاریر صریح متهم کیفرخواست صادره و دفاعیات نماینده محترم دادستان بزه انتسابی به مشارالیه را محرز و مسلم دانسته و مستندا به مواد 608 و 677 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 و ماده 709 و 714 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392متهم را در خصوص اتهام توهین به پرداخت دو فقره یک میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و در خصوص اتهام تخریب با اعمال ماده 46 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به تحمل شش ماه حبس تعزیری که به مدت سه سال تعلیق می گردد محکوم می نماید. و در خصوص کبودی زیر چشم چپ شاکیه به پرداخت سه هزارم از دیه کامل و در خصوص کبودی شانه چپ ع.الف. به پرداخت یک و نیم هزارم از دیه کامل و جراحت دامیه نوک انگشت به پرداخت دو صدم از یک سوم از یک دهم دیه کامل ظرف مهلت یک سال از تاریخ وقوع جرم محکوم می نماید. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 1140 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ حسینی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده آقای م.ص. به طرفیت خانم س.الف. و آقای ع.الف. از دادنامه 501022-19/9/92 شعبه 1140 دادگاه عمومی جزایی تهران در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظرخواهی نموده است که به موجب دادنامه فوق الذکر تجدیدنظرخواه از جهت جرم توهین به خانم س.الف. و آقای ع.الف. به مجازات مقرره حسب ماده استنادی قانونی و از جهت جرم تخریب به مجازات مقرره حسب ماده استنادی قانونی محکوم گردیده است. حال با توجه به اظهارات تجدیدنظرخواه و تجدیدنظرخواندگان و دیگران بر احراز جرم توهین و تعیین مجازات برای م.ص. نسبت به توهین به آقای ع.الف. و بر احراز جرم تخریب عینک خانم س.الف. با تعیین مجازات به پرداخت ده میلیون ریال حسب مواد استنادی قانونی در دادنامه بدوی با استناد به ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 با توجه به این که مورد نزاع اختلاف خانوادگی بود و مورد تخریب بود با اختیار حاصل از تبصره 2 و 4 از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب ایرادی وارد نمی باشد و طبق بند الف از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رای تایید می گردد و اما جرم توهین نسبت به خانم س.الف. با توجه به عدم دلایل کافی محرز نمی باشد و طبق بند یک از قسمت ب از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای نقض و طبق ماده 177 قانون مذکور تبریه می گردد و رای قطعی است.
رییس شعبه 41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی

قاضی:
حسینی , عبدالعلی قنبری , قاسمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 608 ـ جنایتی که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است خواه موجب نمایان شدن دندان ها بشود خواه نشود.

مشاهده ماده 608 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 709 ـ جراحات سر و صورت و دیه آنها به ترتیب ذیل است: الف ـ حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود یک صدم دیه کامل ب ـ دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد دو صدم دیه کامل پ ـ متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد سه صدم دیه کامل ت ـ سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد چهار صدم دیه کامل ث ـ موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند پنج صدم دیه کامل ج ـ هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند ده صدم دیه کامل چ ـ منقله: جنایتی که درمان آن جز با جابه جا کردن استخوان میسر نباشد پانزده صدم دیه کامل ح ـ مامومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد یک سوم دیه کامل خ ـ دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند که علاوه بر دیه مامومه موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می باشد. تبصره 1 ـ جراحات گوش بینی لب زبان و داخل دهان در غیر مواردی که برای آن دیه معین شده است در حکم جراحات سر و صورت است. تبصره 2 ـ ملاک دیه در جراحت های مذکور مقدار نفوذ جراحت بوده و طول و عرض آن تاثیری در میزان دیه ندارد. تبصره 3 ـ جنایت بر گونه در صورتی که داخل دهان را نمایان نسازد موجب یک بیستم دیه کامل و اگر به نحوی باشد که داخل دهان را نمایان سازد موجب یک پنجم دیه کامل است. در این مورد چنانچه پس از بهبودی جراحت اثر و عیب فاحشی در صورت باقی بماند علاوه بر آن یک بیستم دیه دیگر نیز باید پرداخت شود. تبصره 4 ـ هرگاه جنایت موضحه صورت بعد از التیام اثری از خود بر جای بگذارد علاوه بر دیه موضحه یک هشتادم دیه کامل نیز ثابت است و هرگاه جنایت در حد موضحه نبوده و بعد از التیام اثری از آن باقی بماند علاوه بر دیه جنایت یک صدم دیه کامل نیز ثابت است و چنانچه جنایت شکافی در صورت ایجاد کند دیه آن هشت صدم دیه کامل است.

مشاهده ماده 709 قانون مجازات اسلامی

ماده 714 ـ دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت شش هزارم کبود شدن آن سه هزارم و سرخ شدن آن یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره 1 ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمیباشد. تبصره 2 ـ در تغییر رنگ پوست سر ارش ثابت است.

مشاهده ماده 714 قانون مجازات اسلامی

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 134 ـ در جرایم موجب تعزیر هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرایم حداکثر مجازات مقرر را حکم می کند و هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند تعیین می نماید. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود مجازات اشد بعدی اجراء می گردد. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک چهارم و اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می گردد. تبصره 1 ـ در صورتیکه از رفتار مجرمانه واحد نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود طبق مقررات فوق عمل می شود. تبصره 2 ـ در صورتی که مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد مقررات تعدد جرم اعمال نمی شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم می گردد. تبصره 3 ـ در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد. تبصره 4 ـ مقررات تعدد جرم در مورد جرایم تعزیری درجه های هفت و هشت اجراء نمی شود. این مجازات ها با هم و نیز با مجازات های تعزیری درجه یک تا شش جمع می گردد.

مشاهده ماده 134 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM