رای قضایی شماره 9209970221201337

رای قضایی شماره 9209970221201337

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970221201337


شماره دادنامه قطعی:
9209970221201337

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/10

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
بار اثبات مقررات خارجی مورد استناد

پیام رای:
تصرف و مالکیت و سایر حقوق بر اشیای منقول و غیرمنقول تابع قانون مملکتی است که اشیاء در آنجا واقع شده است. در این راستا ارائه مقررات کشور محل وقوع مال بر عهده مدعی حق است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی الف.ص. فرزند س. با وکالت آقای ش.د. به طرفیت 1- آقای الف.ن. فرزند ح. با وکالت آقای ع.ی. 2) شرکت گ. 3) ش. به خواسته بازپرداخت وجوه پرداختی موکله تحت عنوان اقساط پیش خرید آپارتمان های شماره.. . تیپ آ به میزان 000/300/247 ریال مطالبه حق الوکاله وکیل و خسارت دادرسی و همچنین خسارات تاخیر تادیه از زمان تقدیم دادخواست تا اجرای رای. مختصر ادعای وکیل خواهان بر این مبناست: خواندگان انجام تبلیغات گسترده مبنی برساخت برج های مسکونی در کشور امارات متحده عربی در سال 1387 موفق به جلب نظر و توافق فروش دو دستگاه آپارتمان با مشخصات موصوف به موکله گردیده اند و موکله برابر شرایط فی مابین در سررسیدهای مقرر اقدام به کارسازی اقساط بیع از طریق چک های متعدد نزد خواندگان نموده است. اما پس از مدت زمان 2 سال و عدم هرگونه عملیات ساختمانی (گواهی اداره ثبت اسناد و املاک عجمان) متوجه می گردد خواندگان به علت ناتوانی مالی قادر به انجام مورد تعهد یعنی ساخت و تحویل آپارتمان ها نمی باشد و با توقف پرداخت اقساط اقدام به طرح دعوی کیفری نمود که خوانده ردیف اول (الف.ن.) در دفاع از خود ضمن تایید عقد بیع به توانایی شرکت مبنی بر انجام تعهد اصرار ورزیده و زمان نهایی اتمام پروژه را پایان سال 2011 میلادی (1389هجری شمسی) عنوان می دارد و تاکنون تعهدات را انجام نداده و علت آن را عدم پرداخت اقساط از سوی مشتریان عنوان داشته و اظهارنامه ارسالی به شماره 417 مورخ 19/1/92 نیز با توجه به ابلاغ واقعی در تاریخ 28/1/92 بی پاسخ مانده است و ازآنجاکه میان موکله و خواندگان قرارداد کتبی تنظیم نگردیده مستندا به اقاریر خوانده ردیف 1 مبنی بر انعقاد قرارداد پیش فروش ساختمان با موکله حکم شایسته مبنی بر استرداد اقساط پرداختی به میزان مورداشاره و ابطال بیع با توجه به افزایش خواسته در جلسه اول دادرسی به شرح ستون خواسته موردتقاضاست. وکیل خوانده طی لوایح تقدیمی و صورت جلسه دادرسی به دفاع پرداخته که مختصر چنین است: خواهان در مورخ 20/3/1387 اقدام به تنظیم فرم رزرواسیون واحد آپارتمان شماره های.. . و.. . در کشور امارات متحده عربی می نماید. متعاقب تنظیم این فرم که مشروط به تعهداتی در ذیل آن برای طرفین می باشد و خواهان متعهد می گردد بنا بر فرم ثبت سفارش رزرو 10 درصد مبلغ کل قرارداد را در تاریخ رزرو یعنی 20/3/1387 را (هر سه ماه بابت 36 ماه) و (ماه بعد و 25/1 در صد هرماه برای 60 ماه و 10 درصد هنگام تحویل را پرداخت نماید و در توافق قیدشده انصراف خریدار باعث عدم استرداد پیش پرداخت می باشد و با توجه به اقساط معوق خواهان از شروط فرم (پیش فروش) عدول کرده است و طرح دعوی علیه موکل و آقای ن.) موضوعیتی نداشته زیرا موکل طرف قرارداد نمی باشد و شرکت گ. طرف قرارداد با خواهان است که اقامتگاه این شرکت نیز در امارات عربی می باشد و حسب اظهارات وکیل محترم خواهان در لوایح تقدیمی و اشاره به اینکه آخرین پرداخت خریدار 19/11/1387 می باشد خود گویای تخلف خریدار در پرداخت اقساط بوده و نوعی اقرار به عدم انجام تعهد از ناحیه خریدار است. و موکل قادر به تسلیم بیع در زمان عقد بوده و می باشد مقرون به انجام تعهدات از ناحیه خریدار وکیل خواهان بدوا اقدام به طرح دعوی استرداد وجه می نماید درحالی که منشا به پرداخت وجوه فرم (پیش فروش) می باشد که کماکان به قوت خود باقی است و در پاسخگویی به این سوال که منشا بازپرداخت وجوه از ناحیه شما چه می باشد؟ ضمن عدم پاسخ خواسته خود را افزایش و تقاضای صدور حکم مبنی بر ابطال معامله به جهت عدم قدرت بایع بر تسلیم مبیع را می نماید و حسب ماده 370 از قانون مدنی (اگر طرفین معامله برای تسلیم بیع موعدی قرار داده باشند قدرت بر تسلیم در آن موعد مشروط است نه زمان عقد) و اساس طرح دعوی وکیل محترم مبنی بر ابطال مشخص نمی باشد و نفس قرارداد پیش فروش بوده نه بیع مالی که هم اکنون موجود باشد فلذا ارکان مقرر در ماده 348 قانون مدنی نیز در این خصوص موضوعیتی ندارد رد دعوی خواهان موردتقاضاست. دادگاه نظر به جمیع اوراق و محتویات پرونده و دفاعیات مطروحه وکیل خوانده نظر به اظهارات خوانده ردیف اول به عنوان مدیرعامل شرکت پ. (خوانده ردیف سوم) و قبول قرارداد فی مابین فی الواقع وجود رابطه قراردادی احراز می گردد و ایراد و عدم توجه دعوی به آقای ن. و شرکت پ. منتفی اعلام می گردد ولیکن در راستای رسیدگی به اصل خواسته وکیل خواهان با لحاظ افزایش خواسته مبنی بر ابطال بیع نظر به اینکه اولا قرارداد موردادعای وکیل خواهان عقد بیع نبوده بلکه از مصادیق قراردادهای موضوع ماده 10 قانون مدنی است که مغایرتی با قانون آمره و اخلاق حسنه ندارد و مفاد آن برای طرفین لازم الاتباع می باشد. و ثانیا عدم ایفای تعهد از ناحیه یکی از طرفین عقد به شرح احراز آن بنا به مراتب پیش گفته از موجبات قانونی ابطال یا بطلان عقد نمی باشد و فلذا با عنایت به اصل صحت و دیگر توضیحات مزبور دعوی وکیل خواهان غیر وارد و ثابت تشخیص و مستندا به ماده 197 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 89 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ فلاحتی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی خانم الف.ص. با وکالت آقای ش.د. به طرفیت آقای الف.ن. ش. و شرکت گ. نسبت به آن قسمت از دادنامه شماره 751 مورخ 14/8/92 صادره از شعبه 89 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به بطلان دعوی ابطال قرارداد بیع به علت عدم قدرت بایع بر تسلیم مبیع اجمالا با این استدلال که قرارداد موضوع دعوی از مصادیق عقد بیع نیست بلکه از عقود مشمول ماده 10 قانون مدنی است که مغایرتی با قانون آمره و اخلاق حسنه ندارد و عدم ایفای تعهد از جانب یکی از طرفین موجبات ابطال آن را فراهم می نماید صادرشده وارد نیست. از مجموع اوراق و مستندات ابرازی تجدیدنظرخواه در مرحله نخستین استنباط می گردد که موضوع معامله پیش فروش یک دستگاه آپارتمان در عجمان امارات متحده عربی بوده که ماهیت آن در واقع تعهد سازنده (گروه مهندسی گ.) به ساخت آپارتمان با شرایط موردتوافق طرفین در قبال پرداخت اقساط از ناحیه تجدیدنظرخواه می باشد که تعهد به فعل است و از مصادیق بیع عین معین که عدم قدرت بر تسلیم در زمان تحویل از موجبات بطلان بیع است خارج می باشد بنابراین مطابق ماده 966 قانون مدنی تصرف و مالکیت و سایر حقوق بر اشیای منقول و غیرمنقول تابع مملکتی است که اشیاء در آنجا واقع شده است. و تجدیدنظرخواه از اثبات وجود مقرراتی در محل وقوع مال غیرمنقول موضوع تعهد بر باطل بودن تصرفات تجدیدنظر خوانده با فقدان موجبات ایفای تعهدات سازنده در حدود توافق طرفین آن مملکت عاجز مانده است و با عنایت به مقررات ماده 220 و 222 قانون مدنی در مورد امکان الزام متعهد به ایفای تعهدات قراردادی تخطی از ایفای تعهدات قراردادی در فرجه مقرر فی مابین طرفین از موجبات بطلان قرارداد نبوده و با این وصف دادنامه تجدیدنظر خواسته ازلحاظ نتیجه خالی از اشکال است و به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه تجدیدنظرخواهی را رد و دادنامه مذکور در حدود مورد تجدیدنظرخواهی تایید می نماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دوبحری ـ قیصری

قاضی:
حسین فلاحتی , رسول دوبحری , قیصری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 370 - اگر طرفین معامله برای تسلیم مبیع موعدی قرار داده باشند قدرت بر تسلیم در آن موعد شرط است نه در زمان عقد.

مشاهده ماده 370 قانون مدنی

ماده 348 - بیع چیزی که خرید و فروش آن قانونا ممنوع است و یا چیزی که مالیت و یا منفعت عقلایی ندارد یا چیزی که بایع قدرت بر تسلیم آن ندارد باطل است مگر این که مشتری خود قادر بر تسلیم باشد.

مشاهده ماده 348 قانون مدنی

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 966 - تصرف و مالکیت و سایر حقوق بر اشیای منقول یا غیرمنقول تابع قانون مملکتی خواهد بود که آن اشیا در آن جا واقع می باشند مع ذلک حمل و نقل شدن شئ منقول از مملکتی به مملکت دیگر نمی تواند به حقوقی که ممکن است اشخاص مطابق قانون محل وقوع اولی شئ نسبت به آن تحصیل کرده باشند خللی آورد.

مشاهده ماده 966 قانون مدنی

ماده 220 - عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می نماید بلکه متعاملین به کلیه ی نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می شود ملزم می باشند.

مشاهده ماده 220 قانون مدنی

ماده 222 - در صورت عدم ایفای تعهد با رعایت ماده ی فوق حاکم می تواند به کسی که تعهد به نفع او شده است اجازه دهد که خود او عمل را انجام دهد و متخلف را به تادیه ی مخارج آن محکوم نماید.

مشاهده ماده 222 قانون مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM