رای قضایی شماره 9209970224100381

رای قضایی شماره 9209970224100381

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224100381


شماره دادنامه قطعی:
9209970224100381

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/11/01

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
رکن مادی بزه منازعه دسته جمعی

پیام رای:
تخریب تهدید با چاقو اخلال در نظم عمومی و ورود به عنف بخشی از رکن مادی مشارکت در نزاع دسته جمعی بوده و مجازات مستقل ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص شکایت آقای م.م. علیه آقای الف.د. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی با جسم برنده 2- و شکایت آقای و.ح. فرزند ه. علیه آقای الف.د. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی 3- و شکایت آقای ه.ح. فرزند س. علیه آقای الف.د. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی 4- و شکایت آقای ی.ک. فرزند ر. علیه آقای الف.د. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی و تهدید با چاقو 5- و شکایت آقای ه.ح. فرزند س. علیه آقای الف.د. دایر به ورود به عنف به منزل و تخریب و اخلال در نظم عمومی و شرکت در نزاع دسته جمعی 6- شکایت آقای الف.د. فرزند الف. علیه آقای م.ک. دایر به ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو 7- و شکایت آقای ر.ک. علیه آقایان م.ف. و الف.د. دایر به شرکت در ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو 8- و شکایت آقای ه.ر. و خانم ر.ر. علیه آقای م.ف. دایر به ورود به عنف به منزل و 9- و در خصوص اتهام آقای م.ف. فرزند الف. دایر به شرکت در نزاع دسته جمعی و اخلال در نظم عمومی 10- و در خصوص اتهام آقای ج.م. فرزند ن. دایر به شرکت در نزاع دسته جمعی با عنایت به شکایت شکات پرونده و مفاد کیفرخواست صادره و نحوه مودای گواهی گواهان واقعه و گواهی های پزشکی قانونی و نحوه اظهارات و دفاعیات متهمین موصوف نسبت به اتهام انتسابی و عدم حضور متهم آقای ج.م. در جلسه دادرسی و عدم وصول لایحه ای از ناحیه نامبرده و جمیع محتوای پرونده به نظر اتهامات انتسابی محرز و مسلم بوده بنا علی هذا دادگاه مستندا به مواد 367 و 382 با رعایت بند الف ماده 302 قانون مجازات اسلامی اولا- آقای الف.د. را به پرداخت سه صدم دیه کامله از بابت پارگی سه تاندون بازکننده انگشتان دست راست به عنوان ارش الحکومه و یک دوم از پنج صدم دیه کامله از بابت بریدگی پشت دست راست (متلاحمه) و جراحت پشت بند میانی انگشت اشاره دست چپ (دامیه) در حق آقای م.م. و یک دوم از هشت صدم یه کامله از بابت جراحت آرنج چپ (حارصه) و جراحت پشت بند میانی انگشت سوم و چهارم و پنجم دست راست (حارصه) و جراحت زانوی چپ (دامیه) و جراحت پشت دست راست (دامیه) و شش هزارم دیه کامله از بابت کبودی های پیشانی و پلک تحتانی چشم راست و یک دوم از یک هزارم دیه کامله از بابت تورم شدید پل بینی و سه دهم از یک صدم دیه کامله از بابت تورم پلک تحتانی چشم ده صدم دیه کامله از بابت شکستگی استخوان بینی که بلاعیب ترمیم یافته است و چهار دهم از یک صدم دیه کامله از بابت ارش الحکومه تورم سمت چپ پیشانی در حق آقای و.ح. و نیز به پرداخت یک دوم از یک صدم دیه کامله از بابت جراحت پشت ساعد راست (حارصه) و پنج صدم دیه کامله از بابت جراحت سمت راست شکم (حارصه) در حق آقای ه.ح. و نیز به پرداخت یک صدم دیه کامله از بابت جراحت پشت گوش راست (حارصه) و شش هزارم دیه کامله از بابت کبودی های سمت راست پیشانی و پلک تحتانی چشم راست و سه هزارم دیه کامله از بابت تورم پیشانی راست سه هزارم دیه کامله از بابت تورم پلک تحتانی راست دو و نیم صدم دیه کامله از بابت خون ریزی تحت چشم راست (ملتحمه) از بابت تورم اطراف نقطه زرد چشم راست (شبکیه) در حق آقای ی.ک. و نیز آقای م.ک. را به پرداخت یک و نیم صدم دیه کامله از بابت جرح سمت چپ کمر ممتد به ناحیه سرینی چپ در قسمت فوقانی (متلاحمه) و یک دوم از یک صدم دیه کامله جرح پشت دست راست (دامیه) و دو صدم دیه کامله از بابت جرح سمت راست بالای سر (دامیه) و سه هزارم دیه کامله از بابت کبودی زیر چشم راست در حق آقای الف.د. و نیز آقایان م.ف. و الف.د. را مشترکا به پرداخت یک صدم دیه کامله از بابت خراشیدگی گونه راست (حارصه) و یک دوم از دو صدم دیه کامله از بابت خراشیدگی قاعده انگشت شست دست راست و پشت دست چپ (حارصه) و سه هزارم دیه کامله از بابت جراحت اطراف چشم راست پانزده صدم دیه کامله از بابت شکستگی استخوان گونه راست (که بلاعیب ترمیم یافته است) (منقله) و یک دوم از یک صدم دیه کامله از بابت آسیب نسج نرم اطراف آن در استخوان گونه راست دو صدم دیه کامله از بابت پارگی پرده گوش راست که بلاعیب ترمیم یافته سه صدم دیه کامله از بابت پارگی ناکامل رباط صلیبی قدام زانوی راست و دو صدم دیه کامله از بابت پارگی نسبی خارجی زانوی راست و چهار صدم دیه کامله از بابت پارگی شاخ خلفی منیسک داخلی زانوی راست و دو صدم دیه کامله از بابت آسیب نرم و آسیب در سطح مفصلی زانوی راست بیمار که احیانا سبب بروز آسیب تخریبی زانوی راست در حق آقای ر.ک. ظرف مهلت یک سال از تاریخ وقوع جرم (18/11/1389) محکوم می نماید. ثانیا- مستندا به بند سوم ماده 615 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند دوم از ماده سوم از قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب سال 1373 هر یک از آقایان ج.م. و م.ف. و الف.د. را از بابت موضوع شرکت در نزاع دسته جمعی معنونه به تحمل چهار ماه حبس تعزیری محکوم می نماید. ثالثا- مستندا به تبصره ماده 614 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند دوم از ماده سوم از قانون وصول مذکور هر یک از آقایان م.ف. و الف.د. و م.ک. را از بابت جنبه عمومی موضوع ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم می نماید. رابعا- مستندا به ماده 618 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند دوم از ماده سوم از قانون وصول مذکور هر یک از آقایان الف.د. و م.ف. را از بابت موضوع اخلال در نظم عمومی معنونه به تحمل شش ماه حبس تعزیری و نیز به تحمل 74 ضربه شلاق تعزیری محکوم می نماید. خامسا- مستندا به ماده 694 از قانون مجازات اسلامی هر یک از آقایان م.ف. و الف.د. را از بابت موضوع ورود به عنف معنونه به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم می نماید. سادسا- مستندا به ماده 677 از قانون مجازات اسلامی آقای الف.د. از بابت موضوع تخریب معنونه به تحمل شش ماه حبس محکوم می نماید. سابعا- مستند ابه ماده 617 از قانون مجازات اسلامی آقای الف.د. را از بابت موضوع تهدید با چاقوی معنونه به تحمل شش ماه حبس و نیز به تحمل 74 ضربه شلاق تعزیری محکوم می نماید. رای صادره مستندا به ماده 217 و 232 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر مرکز استان تهران می باشد و نیز نسبت به آقای ج.م. ظرف مهلت ده روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه می باشد.
دادرس شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده آقای ح.م. وکیل محترم آقای م.ک. و آقای الف.ن. وکیل محترم آقای م.ف. و آقایان ه.ح. و و.ح. و آقایان ر.ک. و ی.ک. و آقای م.م. و الف.د. به طرفیت یکدیگر و افراد دیگر مطروح در دادنامه از دادنامه 1612-28/10/90 شعبه 1150 دادگاه عمومی جزایی تهران در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظرخواهی نمودند که به موجب دادنامه فوق الذکر آقای الف.د. به پرداخت دیات صدمات وارده در حق آقای م.م. و در حق و.ح. و آقای ی.ک. و م.ک. به پرداخت دیات صدمات وارده در حق آقای الف.د. و هم چنین م.ف. و الف.د. مشترکا به پرداخت دیات صدمات وارده در حق آقای ر.ک. حسب مواد استنادی قانونی در دانامه فوق الذکر محکوم گردیدند و هم چنین آقایان م.ف. و الف.د. با استناد به بند سه از ماده 615 قانون مجازات اسلامی از بابت موضوع شرکت در نزاع عده ای با یکدیگر به چهار ما حبس و به استناد به ماده 615 قانون مذکور و م.ف. و الف.د. و م.ک. از جهت ایراد جراحات با چاقو به شش ماه حبس و آقایان الف.د. و م.ف. از بابت موضوع اخلال در نظم عمومی به شش ماه حبس و 74 ضربه شلاق و هر یک از این دو نفر با استناد به ماده 694 قانون مجازات اسلامی از جهت جرم ورود به عنف به یک سال حبس و هم چنین آقای الف.د. از بابت موضوع تخریب شش ماه حبس با استناد به ماده 677 قانون مجازات اسلامی و با استناد به ماده 617 قانون مذکور از بابت تهدید با چاقو شش ماه حبس و 72 ضربه شلاق محکوم گردیدند. حال با توجه به گزارش مامورین و اظهارات ر.ک. و الف.د. و م.م. و و.ح. و ه.ح. و ی.ک. و م.ک. و م.ف. و الف.د. و خانم ر. و نظریه های پزشکی قانونی راجع به صدمات وارده بر مصدومین و اظهارات افراد مطلع جرم مشارکت در نزاع عده ای با یکدیگر منتهی به ایراد جراحات و صدمات وارده و تخریب و ورود به عنف و تهدید برای افراد فوق الذکر محرز می باشد و با تعیین مجازات برای هر یک از آقایان م.ف. و الف.د. با استناد به مواد قانونی ذکر شده در دادنامه بدوی و با توجه به این که شکات به رای اعتراض کردند با اختیار حاصل از تبصره 3 از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب به مدت یک سال حبس بر تعیین مجازات ایرادی وارد نمی باشد و اما جرم موضوع تبصره ماده 614 قانون مجازات اسلامی برای م.ف. و الف.د. و م.ک. و تخریب و تهدید موضوع ماده 677 و 617 قانون مذکور برای الف.د. و جرم ورود به عنف موضوع ماده 694 از قانون مجازات اسلامی برای م.ف. و الف.د. از جرایم ملزوم با جرم مشارکت در نزاع عده ای با یکدیگر می باشد و با عنایت به مفاد تبصره یک از ماده 615 قانون مجازات اسلامی فقط جرم ایراد صدمه بدنی توام که موجب دیات و قصاص گردد قابل برای صدور حکم محکومیت می باشد ولی دیگر جرایم دیگر ملزوم که دارای جنبه کیفری است قابل برای صدور حکم نمی باشد و جرایم مستقل تلقی نمی گردد با این ترتیب در اجرای بند یک از قسمت ب از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای راجع به جرایم فوق الذکر نقض و مرتکبین جرایم فوق الذکر با استناد به ماده 177 قانون مذکور تبریه می گردند و اما به صدمات وارده بر م.م. و تعیین دیات برای صدمات ایشان و بر تعیین صدمات برای و.ح. و تعیین دیات آن در حق ایشان و بر تعیین صدمات برای ه.ح. از قبیل حارصه پشت ساعد راست و بر تعیین دیه برای آن تعیین و حارصه بر سمت راست شکم ایشان بدون تعیین ارش آن و اشتباه بودن تعیین دیه پنج صدم برای آن و بر تعیین صدمات و دیات آن در حق آقای ی.ک. و هم چنین بر تعیین صدمات وارده بر الف.د. و تعیین دیات و پرداخت آن توسط م.ک. در حق الف.د. با استناد به مواد 367 و بند 3 از ماده 480 و با رعایت ماده 481 قانون مجازات اسلامی راجع به دیات صدمات وارده در حق م.م. و با استناد به بند یک و دو از ماده 482 و بند ب از ماده 484 و 485 و 382 قانون مجازات اسلامی راجع به صدمات وارده بر و.ح. و دیات در حق ایشان و با استناد به بند یک از ماده 480 با رعایت ماده 481 قانون مجازات اسلامی راجع به صدمات وارده به ه.ح. و تعیین دیات آن و با استناد به بند ب از ماده 484 و 485 و 367 از قانون مجازات اسلامی راجع صدمات وارده و پرداخت دیات در حق ی.ک. و با استناد به بند 3 از ماده 480 با رعایت ماده 481 و بند دو ماده 480 و با رعایت ماده 431 و بند ب از ماده 484 قانون مجازات اسلامی راجع به صدمات وارده و دیات آن در حق الف.د. و با استناد به مواد 7 و 3 و بند 7 از ماده 480 و بند یک از ماده 480 و با رعایت ماده 481 راجع به صدمات و دیات و ارش های تعیین شده با رعایت ماده 418 و بند ب ماده 484 قانون مجازات اسلامی در حق آقای ر.ک. و پرداخت آن توسط آقایان الف.د. و م.ف. با اختیار حاصل از تبصره 4 از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رای طبق بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه عمومی و انقلاب در امور کیفری تایید می گردد و رای قطعی و لازم به یادآوری است در پرونده مربوطه تجدیدنظرخواهی آقای ح.ح. از دادنامه 301678 ضمیمه این پرونده نمی باشد و قابل رسیدگی نیست.
رییس شعبه 41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی

قاضی:
عبدالعلی قنبری , قاسمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 615 ـ هرگاه قسمتی از زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده است قطع شود به میزان نسبت مساحت قطع شده دیه پرداخت می شود لکن اگر بعدا معلوم شود که کودک لال بوده است دو سوم آن مسترد می گردد و چنانچه معلوم شود که گویا بوده است در صورتی که دیه حروف از بین رفته از دیه نسبت گویایی از بین رفته بیشتر باشد مابه التفاوت آن باید پرداخت شود.

مشاهده ماده 615 قانون مجازات اسلامی

ماده 614 ـ قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده موجب دیه کامل است لکن اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است مازاد بر یک سوم دیه مسترد می شود.

مشاهده ماده 614 قانون مجازات اسلامی

ماده 618 ـ هرگاه دندان های اصلی دائمی از بیست و هشت عدد کمتر باشد به همان نسبت از دیه کامل کاهش مییابد خواه خلقتا کمتر باشد یا در اثر عارضه ای کم شده باشد.

مشاهده ماده 618 قانون مجازات اسلامی

ماده 694 ـ هرگاه در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری بویایی نیز از بین برود یا نقصان یابد هر جنایت دیه یا ارش جداگانه دارد.

مشاهده ماده 694 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 617 ـ دندان های اضافی به هر نام که باشد و به هر نحو که روییده باشد اگر در کندن آنها نقصی حاصل شود ارش ثابت می گردد و اگر هیچگونه نقصی حاصل نشود ارش نیز ندارد. تبصره 1 ـ هرگاه در کندن دندان زائد نقصی حاصل نشود لکن جراحتی به وجود آید برای جراحت مزبور ارش ثابت است. تبصره 2 ـ هرگاه در مورد اینکه دندان کنده شده اصلی است یا زائد تردید وجود داشته باشد و با رجوع به کارشناس زائد یا اصلی بودن آن مشخص نشود اقلال امرین از دیه دندان اصلی و ارش دندان زائد پرداخت می شود.

مشاهده ماده 617 قانون مجازات اسلامی

ماده 481 ـ هرگاه مجنی علیه یا اولیای دم ادعاء کنند که مرتکب شخصی نامعین از دو یا چند نفر معین است در صورت تحقق لوث مدعی می تواند اقامه قسامه نماید. با اجرای قسامه بر مجرم بودن یکی از آنها مرتکب به علم اجمالی مشخص می شود و مفاد مواد فوق اجراء می گردد.

مشاهده ماده 481 قانون مجازات اسلامی

ماده 484 ـ در موارد وقوع قتل و عدم شناسایی قاتل که با تحقق لوث نوبت به قسامه مدعی علیه برسد و او اقامه قسامه کند دیه از بیت المال پرداخت می شود و در غیر موارد لوث چنانچه نوبت به سوگند متهم برسد و طبق مقررات بر عدم انجام قتل سوگند بخورد دیه از بیت المال پرداخت می شود.

مشاهده ماده 484 قانون مجازات اسلامی

ماده 485 ـ هرگاه محکوم به قصاص عضو یا تعزیر یا حد غیرمستوجب سلب حیات در اثر اجرای مجازات کشته شود یا صدمه ای بیش از مجازات مورد حکم به او وارد شود چنانچه قتل یا صدمه عمدی یا مستند به تقصیر باشد مجری حکم حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شود. در غیر این صورت در مورد قصاص و حد ضمان منتفی است و در تعزیرات دیه از بیت المال پرداخت می شود. تبصره ـ چنانچه ورود آسیب اضافی مستند به محکوم علیه باشد ضمان منتفی است.

مشاهده ماده 485 قانون مجازات اسلامی

ماده 382 ـ هرگاه زن مسلمانی عمدا کشته شود حق قصاص ثابت است لکن اگر قاتل مرد مسلمان باشد ولی دم باید پیش از قصاص نصف دیه کامل را به او بپردازد و اگر قاتل مرد غیر مسلمان باشد بدون پرداخت چیزی قصاص می شود. در قصاص مرد غیرمسلمان به سبب قتل زن غیرمسلمان پرداخت مابه التفاوت دیه آنها لازم است.

مشاهده ماده 382 قانون مجازات اسلامی

ماده 367 ـ در ماده (366) این قانون اگر اولیای هر دو مجنی علیه خواهان قصاص باشند و دو مجنی علیه از نظر دیه یکسان نباشند و دیه مرتکبان بیش از دیه مجنی علیهم باشد مانند اینکه هر دو قاتل مرد باشند و یکی از دو مقتول زن باشد خواهان قصاص از سوی زن باید نصف دیه کامل را بپردازد که در این صورت به سبب مشخص نبودن مرتکب قتل زن فاضل دیه مذکور میان مرتکبان به نسبت مساوی تقسیم می شود. تبصره ـ دیه موضوع این ماده طبق این قانون و قبل از قصاص به مستحق پرداخت می شود.

مشاهده ماده 367 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM