رای قضایی شماره 9209970220700887

رای قضایی شماره 9209970220700887

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220700887


شماره دادنامه قطعی:
9209970220700887

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/10/23

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تغییر خواسته از وجه التزام به ضرر و زیان ناشی از جرم

پیام رای:
شرط پذیرش تغییر خواسته مربوط بودن خواسته جدید با دعوی طرح شده سابق و داشتن منشا واحد است بنابراین نمی توان خواسته مطالبه وجه التزام ناشی از قرارداد را به خواسته مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم که منشا آن فعل مجرمانه تغییر داد.

رای دادگاه بدوی
در این پرونده آقای ک.س. فرزند ک. واخواستی را به طرفیت خانم م.ر. فرزند م. با خواسته صدور حکم محکومیت خوانده به مبلغ پنجاه ویک میلیون ریال به عنوان ضرر و زیان ناشی از جرم مطرح می نماید دادگاه پس از جری تشریفات قانونی به لحاظ طرح دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی از سوی خواهان بدوا به این موضوع رسیدگی و با پذیرش اعسار خواهان طرفین را جهت رسیدگی به دعوی اصلی دعوت خوانده علی رغم ابلاغ قانونی وقت دادرسی به وی حضور نیافته و خواهان با حضور جلسه دادرسی مورخ 9/2/91 با تقدیم لایحه ای که به شماره 400166-9/2/91 ثبت شده است ونیز اظهارات ایشان به شرح منعکس در پرونده خواسته خود را منجزا مطالبه وجه التزام مقرر در دو قرارداد به شماره های 76896-25/10/89 و 78053-فی مابین خود و خوانده 25/10/89 به ازای هر روز تاخیر در انجام مقرر دو میلیون ریال بیان و خواسته خویش را نسبت به مبلغ مقرر در دادخواست افزایش داده است دادگاه نظر به مستندات تقدیمی خواهان و اینکه ادعای ایشان مصون از ایراد و دفاع خوانده مانده است نظر به اینکه خواسته خواهان مبنی بر محکومیت خوانده به پرداخت وجه التزام تا زمان اجرای حکم (یوم الاداء) به لحاظ عدم استقرار دین فاقد وجاهت قانونی است و با پذیرش افزایش خواسته از سوی خواهان دادگاه خواسته ایشان را مبنی بر محکومیت خوانده به پرداخت وجه التزام تا اولین جلسه دادرسی (9/2/91) را موجه وارد تشخیص و مستندا به ماده 230 قانون مدنی و ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی خوانده را به پرداخت یک میلیارد و هفت صد و شصت میلیون ریال به عنوان اصل خواسته در حق خواهان و با استناد به ماده 519 قانون مرقوم خوانده را به پرداخت هزینه دادرسی براساس خواسته مذکور محکوم که اجرای احکام مکلف است به دلیل صدور حکم اعسار خواهان از پرداخت هزینه دادرسی پس از وصول هزینه دادرسی از خوانده به حساب مربوطه واریز نماید. رای صادره غیابی و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس ازآن در مدت بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران نمی باشد.
رییس شعبه 1039 دادگاه عمومی تهران ـ محمدی
در خصوص واخواهی آقای ج.ک. به وکالت از خانم م.ر. نسبت به دادنامه شماره 9109972191400118-16/2/1391 به طرفیت آقای ک.س. با وکالت خانم ف.ب. و آقای م.ف. دادگاه پس از جری تشریفات قانونی و دعوت طرفین اظهارات و دفاعیات آنان را به شرح صورت جلسه 23/5/92 استماع نظر به اینکه خواهان بدوی در جلسه اول دادرسی خواسته خویش را به مطالبه وجه التزام موضوع دو قرارداد تقلیل داده و مورد حکم واخواسته نیز وجه التزام نمی باشد لذا صدور حکم برایت در مورد اتهام خوانده بدوی موجبات نقض دادنامه معترض عنه را فراهم نمی نماید بنابراین دادگاه نظر به اینکه از سوی وکیل واخواه دلیلی که موجبات نقض دادنامه موصوف را فراهم نماید ارایه نگردیده لذا با رد اعتراض معترض مستندا به مواد 305 و 308 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه واخواسته را عینا تایید و اعلام می دارد رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر مرکز استان تهران نمی باشد.
رییس شعبه 1039 دادگاه عمومی تهران ـ محمدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ج.ک. و خانم الف.ق. به وکالت از خانم م.ر. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای ک.س. نسبت به دادنامه شماره 500 مورخه 29/5/92 شعبه 1039 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن ضمن رد دعوی واخواهی تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه شماره 118 مورخه 16/2/91 همان دادگاه که متضمن محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ یک میلیارد و هفت صد و شصت میلیون ریال وجه التزام و همچنین خسارات دادرسی بوده و دادنامه اخیرالذکر را تایید گردیده تجدیدنظرخواهی مآلا وارد و دادنامه تجدیدنظر خواسته درخور نقض می باشد زیرا قطع نظر از اینکه شرط پذیرش تغییر خواسته موضوع ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی مربوط بودن خواسته جدید با دعوی طرح شده سابق و داشتن منشا واحد می باشد و در مانحن فیه نمی توان مطالبه وجه التزام را که ناشی از قرارداد می باشد با مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم که منشا آن فعل مجرمانه می باشد مرتبط و دارای منشا واحد تلقی نمود و قطع نظر از اینکه بیان مسیولیت های خوانده در شرح دادخواست خواسته دعوی محسوب نمی گردد بلکه آنچه خواسته تلقی و محسوب می گردد که در ستون خواسته قید و مورد مطالبه قرارگرفته و در مانحن فیه آنچه در ستون خواسته قید و مورد مطالبه قرارگرفته ضرر و زیان ناشی از جرم انتسابی به تجدیدنظرخواه بوده که در این خصوص به کیفرخواست صادره و پرونده کیفری استناد گردیده اساسا با توجه به ماده 4 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب اصلاحی 1381 حدود صلاحیت دادگاه های عمومی جزایی در امور مدنی صرفا در محدوده ضرر و زیان ناشی از جرم موضوع ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری دادگاه های عمومی و انقلاب می باشد و نه هر دعوی حقوقی تابه اعتبار آن در فرض فراهم بودن شرایط تغییر خواسته دادگاه عمومی جزایی قادر به رسیدگی به دعوی مدنی باشد لذا بنا بر مراتب فوق و اینکه خواسته در دادخواست نخستین مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم بوده که تغییر آن با توجه به مقررات مربوطه میسر نبوده مستندا به تبصره ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 358 همان قانون ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته قرار رد دعوی نخستین تجدیدنظر خوانده را صادر و اعلام می دارد رای صادره قطعی می باشد.
رییس شعبه 7 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
کوهکن ـ غفوری گوراب

قاضی:
محمدی , کوهکن , خیرالله غفوری گوراب

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 230 - اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف متخلف مبلغی به عنوان خسارت تادیه نماید حاکم نمی تواند او را به بیشتر یا کمتر از آنچه که ملزم شده است محکوم کند.

مشاهده ماده 230 قانون مدنی

ماده 305 - محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می شود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.

مشاهده ماده 305 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 308 - رایی که پس از رسیدگی واخواهی صادر می شود فقط نسبت به واخواه و واخوانده موثر است و شامل کسی که واخواهی نکرده است نخواهد شد مگر این که رای صادره قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به کسانی که مشمول حکم غیابی بوده ولی واخواهی نکرده اند نیز تسری خواهد داشت.

مشاهده ماده 308 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 98 - خواهان می تواند خواسته خود را که در دادخواست تصریح کرده در تمام مراحل دادرسی کم کند ولی افزودن آن یا تغییر نحوه دعوا یا خواسته یا درخواست درصورتی ممکن است که با دعوای طرح شده مربوط بوده و منشا واحدی داشته باشد و تا پایان اولین جلسه آن را به دادگاه اعلام کرده باشد.

مشاهده ماده 98 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 9 ـ ارتکاب جرم می تواند موجب طرح دو دعوی شود: الف ـ دعوای عمومی برای حفظ حدود و مقررات الهی یا حقوق جامعه و نظم عمومی ب ـ دعوای خصوصی برای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم و یا مطالبه کیفرهایی که به موجب قانون حق خصوصی بزه دیده است مانند حد قذف و قصاص

مشاهده ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 4 – هر حوزه قضائی که دارای بیش از یک شعبه دادگاه عمومی باشد آن شعب به حقوقی و جزائی تقسیم می شوند. دادگاههای حقوقی صرفا به امور حقوقی و دادگاههای جزائی فقط به امور کیفری رسیدگی خواهند نمود. تخصیص شعبی از دادگاههای حقوقی و کیفری برای رسیدگی به دعاوی حقوقی یا جزائی خاص مانند امور خانوادگی و جرائم اطفال با رعایت مصالح و مقتضیات از وظایف و اختیارات رئیس قوه قضائیه است. درصورت ضرورت ممکن است به شعبه جزائی پرونده حقوقی و یا به شعبه حقوقی پرونده جزائی ارجاع شود. تبصره – رسیدگی به جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص نفس یا قصاص عضو یا رجم یا صلب یا اعدام یا حبس ابد است و همچنین رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و سیاسی به نحوی که در مواد بعدی ذکر می شود در دادگاه کیفری استان به عمل خواهد آمد. رسیدگی به کلیه اتهامات اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام شورای نگهبان نمایندگان مجلس شورای اسلامی وزراء و معاونین آنها معاونان و مشاوران روسای سه قوه سفرا دادستان و رئیس دیوان محاسبات دارندگان پایه قضائی استانداران فرمانداران و جرائم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر و مدیران کل اطلاعات استانها در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران می باشد به استثناء مواردی که در صلاحیت سایر مراجع قضائی است.

مشاهده ماده 4 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM