خانم ز.م. فرزند ح. با وکالت آقای م.ش. دادخواستی به طرفیت آقای و.م. فرزند م. و به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش تقدیم کرده و توضیح داده است به موجب
سند رسمی به شماره ترتیب 5752ـ 3/8/1389 دفتر ثبت ازدواج شماره.. . حوزه ثبت شاهرود موکله به عقد ازدواج دایمی خوانده درآمده است و مقرر بوده بلافاصله مراسم عروسی برگزارشده و همسر خود را به منزل برد ولی به علت نامعلوم زوج تاکنون هیچ گونه اقدام عملی در جهت ایفای تعهدات شرعی و قانونی خود ننموده است و موکل را بلاتکلیف در منزل پدر خود گذاشته و دیناری از بابت
نفقه و کسوه و سایر هزینه های ضروری پرداخت نمی نماید با مراجعه مکرر خانواده موکل و وساطت بزرگ ترهای فامیل که به شهادت آنان استناد می شود و با توجه به شرایط سنی موکل وضعیتی حادث شده که موجب عسر و حرج موکله در وضعیت فعلی شده است به نحوی که نامبرده نه مجرد است نه متاهل لذا درخواست
طلاق خلع با توجه به دوشیزه بودن موکل را دارد اسامی شهود نیز در ذیل دادخواست قید گردیده است. شعبه اول دادگاه عمومی بخش بسطام در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل شده است وکیل خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست می باشد مضافا اینکه خوانده حسب اظهار موکل معتاد به استعمال تریاک است در صورت اقتضاء به پزشکی قانونی معرفی شود. خوانده اظهار داشته من مشکلی برای ازدواج ندارم حتی سال قبل قول و قرار عروسی گذاشتم و من تدارک دیدم و خانه مهیا کردم و برادرانم از تهران آمدند تا خانه را مهیا کنیم حتی برنج و روغن خریدیم ولی خواهان تماس گرفت و گفت باید در شهر خانه مستقل بگیری تا من بیایم و باید کارت را عوض کنی اعتیاد به مواد مخدر ندارم برای آزمایش مشکلی ندارم وکیل خواهان درخواست استماع شهادت شهود را که حاضر نموده کرده است و دادگاه به شرح اوراق جداگانه از آقایان ع.الف. و م.م. تحقیق کرده است خوانده اظهار داشته شهودم را در صورت صدور قرار حاضر می کنم. دادگاه قرار استماع شهادت شهود با توجه به استناد خوانده را صادر کرده است. در وقت مقرر دادگاه در غیاب طرفین تشکیل و خوانده شهود خود را حاضر نکرده است لذا دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است. داوران منتخب زوجین به موجب نظریه مشترک ثبت شده به شماره 479ـ 21/8/91 اعلام کرده اند « بعد از تشکیل جلسات مکرر با طرفین پرونده و با توجه به اینکه زوج قادر به تصمیم گیری نبوده و اراده ای برای تشکیل زندگی مشترک ندارد ادامه زندگی به صلاح آن ها نمی باشد»; شعبه اول دادگاه عمومی بخش بسطام به موجب رای شماره 0485ـ 30/8/1391 در خصوص دعوی خانم ز.م. با وکالت آقای م.ش. به طرفیت آقای و.م. با وکالت بعدی آقای س.م. و به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش با این توضیح که خوانده همسر شرعی و دایمی خوانده بوده و در تاریخ 3/8/89 صیغه عقد نکاح دایم جاری شده ولی خوانده تاکنون مراسم عروسی را برگزار نکرده و جهت ایفای تعهدات شرعی و قانونی خویش عمل ننموده که موضوع باعث بروز عسر و حـرج برای خواهـان شده است و جهـت اثبات ادعـا به شهادت شهود استناد و 2 نفر از گواهان را تعرفه نموده است که گواهان ادعای خواهان را تایید کرده اند خوانده تقاضای استماع شهادت شهود را نموده که با تعیین وقت شهود خود را حاضر نکرده است و دادگاه با ارجاع امر به داوری داوران منتخب زوجین مشترکا بیان نمـوده اند زوج قـادر به تصمیم گیری نبوده و اراده ای برای تشکیل زندگی مشترک ندارد و ادامه زندگی مشترک به صلاح زوجین نمی باشد وکیل خوانده طی لایحه ای با ارایه اسناد عادی اجازه نامه و استشهادیه مدعی مهیا بودن شرایط زندگی مشترک و استنکاف زوجه از شروع زندگی مشترک شده است لذا دادگاه با احراز رابطه زوجیت دایم فی ما بین طرفین دعوی به موجب
سند رسمی ازدواج و با توجه به شهود تعرفه شده از سوی خواهان و اینکه خوانده شهود خود را معـرفی ننموده و در جلـسه دادگاه حـاضرشده و با تـوجه به نظریه داوران مشترک و اینکه خوانده در نخستین جلسه به اسناد عادی اشاره ای نکرده است دادگاه دفاعیات وکیل خوانده را مردود دانسته و با احراز عسر و حرج خواهان به لحاظ عدم اقدام خوانده در فراهم نمودن موجبات شروع زندگی مشترک دعوی خواهان را مقرون به صحت دانسته و با استناد به ماده 1130
قانون مدنی و گواهی عدم امکان سازش میان زوجین را صادر و خواهان می تواند ظرف سه ماه از تاریخ قطعیت دادنامه با مراجعـه به یکی از دفاتر رسمی ثبت
طلاق و اینکه سردفتر به نمایندگی این دادگاه صیغه
طلاق را از نوع باین غیر مدخوله نوبت اول جاری نماید
طلاق خود را به نحو فوق اجرا و ثبت نمـاید. آقای و.م. فرزند م. با وکالت آقای م.م. نسبت به دادنامه فوق الذکر تجدیدنظرخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ تجدیدنظر خوانده شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به موجب رای شماره 1551ـ 27/12/1391 در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.م. به وکالت از آقای و.م. و به طرفیت خانم ز.م. فرزند ح. و نسبت به دادنامه شماره 485ـ 30/8/1391 شعبه اول دادگاه عمومی بخش بسطام که به موجب آن خواسته خواهان بدوی وارد تشخیص و با احراز عسر و حرج نامبرده گواهی عدم امکان سازش فی ما بین طرفین دعوی صادرشده است که با توجه به محتویات پرونده و نظر به اظهارات طرفین نامبردگان در دوران عقد بسر می برند زندگی مشترک فی ما بین تشکیل نشده است و جهت عسر و حرج مورداشاره به نحوی که در دادنامه به آن استناد و استدلال شده و اظهارات شهود در این خصوص اخذشده است برگزار نشدن مراسم عروسی است که تاکنون محقق نشده است مع الوصف به حکایت اوراق پرونده و اظهارات شهود تعرفه شده از سوی زوجه به نظر می رسد و منشا اختلاف بین زوجین که تابه حال ازدواج آنان منتهی به برگزاری مراسم عروسی و تشکیل زندگی مشترک نگردیده است اختلاف در نحوه برگزاری مراسم عروسی و محل زندگی مشترک فی ما بین بوده و مورد دیگری که باعث بروز اختلاف باشد در پرونده وجود ندارد و مستنبط از اظهارات شهود و طرفین دعوی نیز این است که علی الظاهر به نظر می رسد درخواست زوجه در مورد چگونگی برگزاری مراسم و انتخاب محل زندگی مشترک موجب اختلاف گردیده است لذا نظر به اینکه زوجین وارد زندگی مشترک نشده اند ادعای تحقق عسر و حرج متکی به دلیل و بینه شرعی نمی باشد لذا با نقض رای تجدیدنظر خواسته بنا به جهات فوق رای بر بطلان دعوی خواهان صادر کرده است. خانم ز.م. نسبت به دادنامه یادشده فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از ابلاغ نسخه ثانی دادخواست فرجامی و ضمایم به فرجام خوانده و مضی مهلت پاسخگویی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرایت می شود.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای مهدی اسلامی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 1551ـ 27/12/1391 شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان مشاوره نموده چنین رای می دهد: