رای قضایی شماره 9209970238001067

رای قضایی شماره 9209970238001067

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970238001067


شماره دادنامه قطعی:
9209970238001067

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/11

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
جعل و استفاده از سند مجعول به عنوان مقدمه ارتکاب بزه کلاهبرداری

پیام رای:
جعل و استفاده از سند مجعول به عنوان مقدمه ارتکاب بزه کلاهبرداری مجازات مستقل ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای م.ع. فرزند الف. 60 ساله متاهل بازنشسته دارای سابقه کیفری و آزاد با تودیع وثیقه با وکالت آقایان م.م. و م.پ. وکلای دادگستری دایر به جعل اسناد عادی و رسمی و استفاده از اسناد مجعول و کلاهبرداری و انتقال مال غیر موضوع شکایت آقای م.ز. فرزند غ. با وکالت آقای ن.د. وکیل دادگستری و خانم ح.د. کارآموز وکالت که منجر به صدور کیفرخواست شماره 747-19/3/92 از سوی دادسرای ناحیه 10 تهران شده است و اجمالا با این توضیح که متهم نامبرده با جعل و ساختن مبایعه نامه عادی مورخه 15/1/69 مبنی بر معامله چهل قطعه زمین 300 متری در پلاک ثبتی یک بخش.. . میان خود (به عنوان خریدار) و شاکی (به عنوان فروشنده) در سال 1389 اقدام به طرح دادخواست گزارش اصلاحی به حوزه 459 شورای حل اختلاف تهران به طرفیت شاکی نموده و با جعل امضای وی ذیل صورتجلسه مزبور بدون حضور شاکی موجبات صدور گزارش اصلاحی مبنی بر انتقال رسمی اسناد زمین های مذکور توسط شاکی به متهم پس از وصول یک فقره چک 10 میلیون تومانی را فراهم میکند سپس با جعل امضای منتسب به شاکی در اوراق اخطاریه شورای حل اختلاف و اجراییه های صادره و نیز در ظهر چک وصول شده 10 میلیون تومانی زمینه انتقال اجرایی اسناد 29 قطعه از زمین های موصوف را با حضور نماینده اجرای احکام در دفترخانه 1053 تهران به نام خود فراهم آورده و از همین طریق اسناد قطعات پلاک های ثبتی 1920- 1921- 1922- 1923- 1924-1925-1926- 1927- 1933- 1934- 1935- 1936- 1937- 1938- 1939- 1940- 1942- 1946- 1947-1948- 1949- 1950- 1951- 1952- 1953- 1954-1955- 1956- 1957- همگی فرعی از یک اصلی واقع در بخش یک.. .. که طبق سوابق ثبتی متعلق به شاکی و خانواده اش بوده بدون اذن و اطلاع آنها به نام متهم انتقال رسمی می یابد و پس از آن متهم 4 قطعه مذکور را به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) واگـذار و دو قطعـه از آنها را بـه اشخاص دیگر می فروشد. دادگـاه بنا به مـراتب و با توجـه بـه شکایت شاکی ملاحظه مستندات تقدیمی از جمله تصویر مبایعه نامه عادی مجعول (صفحه 3) تصویر گزارش اصلاحی صادره از سوی شورای حل اختلاف (صفحه 62) و تصویر اجراییه صادره بر مبنای گزارش اصلاحی (صفحه 4) و ملاحظه پرونده شورای حل اختلاف و تصویر صورتجلسه مورخه 26/5/89 شورای حل اختلاف (صفحه 6) و با توجه به نظریه اولیه و هیات سه نفره کارشناسان رسمی دادگستری در رشته خط و امضا (صفحات 55 و 130 و 268) و صورتجلسات تحقیق از اعضای حوزه 459 شورای حل اختلاف تهران در دادسرا و پاسخ استعلام وضعیت ثبتی اراضی مذکور (صفحات 132-139-152 و.. .) پاسخ استعلام از ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (صفحه 329) و با عنایت به اظهارات گواهان امضاکننده ذیل مبایعه نامه مجعول مبنی بر عدم شناسایی فروشنده (صفحات 212 و 213) و اظهارات یکی از خریداران زمین از متهم (صفحه 256) و با توجه به دفاعیات غیر موجه متهم و وکیل مدافع محترم وی و سایر قراین موجود در پرونده از جمله سابقه محکومیت کیفری متهم به اتهام جعل و استفاده از سند مجعول (صفحات 439-440) لذا بزهکاریش محرز است و مستندا به مواد 533-535-536 قانون مجازات اسلامی 1375 و ماده یک قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری و مواد 19 و 131 قانون مجازات اسلامی 1392 متهم نامبرده را از جهت جعل اسناد به تحمل یک سال حبس تعزیری درجه 5 و از جهت استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری و انتقال مال غیر به تحمل سه سال حبس تعزیری درجه 4 با احتساب ایام بازداشت قبلی و پرداخت مبلغی معادل ارزش روز یک قطعه از اراضی انتقال یافته (چهارده میلیارد و پانصد و هفتاد هزار ریال طبق نظر کارشناسی مضبوط در برگ 307 پرونده) به عنوان جزای نقدی در حق دولت محکوم مینماید. رد مال مورد کلاهبرداری نیز به دلیل تنظیم اسناد رسمی مستلزم طرح دادخواست حقوقی در مرجع ذی صلاح است. همچنین اسناد مکشوفه به استناد ماده 215 قانون مجازات اسلامی 1392 پس از قطعیت رای معدوم گردد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر میباشد.
رییس شعبه 1175 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ پورعبدالله

رای دادگاه تجدیدنظر استان
به دلالت مندرجات پرونده و به موجب دادنامه شماره 414 مورخ 13/5/92 شعبه 1175 دادگاه عمومی جزایی تهران بر اساس شکایت آقای ن.د. به وکالت از آقـای م.ز. آقـای م.ع. بـه اتهام جعل به تحمل یک سال حبس و به اتهام استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری از طریق انتقال مال غیر به تحمل سه سال حبس و پرداخت چهارده میلیارد و پانصد و هفتاد هزار ریال جزای نقدی طبق نظر کارشناس معادل ارزش روز یک قطعه از اراضـی انتقـال یافتـه به عنـوان جـزای نقـدی بـه صندوق دولت محکوم شده و در مورد رد مال به جهت انتقال سند رسمی اتخـاذ تصمیـم نشـده است. آقـای م.پ. بـه وکالت از محکوم علیه در مهلت قانونی به شرح لایحه شماره 151 مورخ 12/6/92 و بدون ذکر جهت اعتراض از دادنامه مذکور تجدیدنظرخواهی نمـوده و دفاعیـات خـود را بـه ارایه لایحه بعدی موکول که جهت روشن شدن موضوع دادگاه بیان می دارد به شرح شکایت اولیه آقای د. اعلام کرده که آقای ع. با معرفی فرد دیگری به جای موکل وی به شورای حل اختلاف حوزه 459 تهران و با ارایه مبایعه نامه جعلی مورخ 15/1/69 امضاء صورت جلسه مورخ 26/5/89 شورا درخواست گزارش اصلاحی نموده و اعضای شورا نیز بدون احراز هویت گزارش اصلاحی شماره 309 مورخ 12/6/89 را تنظیم و بر اساس آن در مراحل بعدی آقای ع. اسناد مالکیت پلاکهای ثبتی مندرج در پاسخ استعلامات ثبتی را به نام خود منتقل نموده و تعدادی از قطعات زمین را به ستاد اجرایی و تعدادی را به افراد دیگر واگذار نموده و در مرحله تحقیقات مقدماتی پرونده استنادی از شورا مطالبـه شـده شـورا کپـی اوراق را بـه طور مصدق ارسال نموده و اعلام کرده اصول اوراق مفقود شده است و آقای ع. نیز از ارایه اصول مستندات خود امتناع ورزیده و اعلام کرده توسط سارقین کلیه مدارک وی به سرقت رفته است. به ناچار کپی مبایعه نامه مورخ 15/1/69 و صورت جلسه شورا و ظهر چک ادعایی مندرج در گزارش اصلاحی مورد کارشناسی قرار گرفته و طبق نظریه کارشناس واحد و هیات سه نفره از کارشناسان رسمی دادگستری امضایات ذیل مبایعه نامه و صورتجلسه مذکور و ظهر چک اعلامی جعلی اعلام شده از شهود معرفی شده در ذیل مبایعه نامه استماع شهادت شده اظهار داشته اند: در مشاور املاک بودیم تعدادی معامله می کردند به درخواست آقای ع. بدون احراز هویت فروشنده زمین مبایعه نامه را امضا کردیم. اعضای شورا نیز در مورد مفقودی اصول اوراق پرونده اظهار داشته اند: آقای ز. را در شورا ندیدیم و در مواجهه حضوری ایشان را دیدیم و علت مفقودی را نیز اعلام کرده اند. چندین بار آقای ع. برای گرفتن کپی از اوراق پرونده به شورا مراجعه کردند پرونده را تحویل ایشان دادیم پس از کپی گرفتن آن را مسترد نموده به جهت شلوغی کار به اوراق توجه نکردیم اصل است یا کپی. سپس آقای ع. در دفاع از خود اظهار داشته: آقای ز. ممنوع المعامله بود و اراضی وی موات بوده با حفر چاه در اراضی مذکور آن را از موات بودن خارج کردم و قرار بود برای تعاونی خریداری نمایم و سند رسمی به نام من تنظیم شده و جعلیت مدارک را قبول ندارم. حال صرف نظر از نحوه آشنایی طرفین با یکدیگر و دسترسی به مشخصات فردی آقای ز. و قول و قرارهایی که بین آنان بود یا نه که خود جای تامل دارد و با توجه به نظریه کارشناسان که بر روی کپی مصدق اوراق و ظهر چک ادعایی آقای ع. انجام شده و اظهارات اعضای شورا و شهود معرفی شده در ذیل مبایعه نامه مذکور و ادعای آقای ع. مبنی بر سرقت رفتن اصول مستندات وی و عدم ارایه دلیل متقن در این رابطـه و سابقـه محکـومیت کیفـری وی بـه موجب دادنامه قطعی 861 مورخ 31/6/88 شعبه 9 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مبنی بر جعل و استفاده از سند مجعول مبایعه نامه دیگر به تاریخ 25/12/70 و اعلام اداره تشخیص هویت مبنی بر اینکه نامبرده دارای سه فقره سابقه جعل و استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری و اخذ ربا می باشد و با توجه به سایر قراین و شواهد موجود در پرونده در مبناء وقوع بزه های اعلامی با علم دادگاه ثابت است لیکن نظر به اینکه جعل و استفاده از سند مجعول هر دو مرحله مقدمه است برای ارتکاب بزه کلاهبرداری و مانور متقلبانه برای بردن مال شاکی بدوی محسوب می شود دادگاه صادرکننده رای تنها استفاده از سند مجعول را مقدمه تلقی نموده و با استدلالی که بیان شد فرقی بین جعل و استفاده از سند مجعول به عنوان مقدمه وجود ندارد. بنابراین دادگاه بزه جعل را نیز مقدمه جرم تلقی نموده و مجازات تعیینی را (یک سال حبس) از دادنامه معترض عنه حذف می نماید و سایر مجازاتهای تعیینی مطابق مقررات و با ملحوظ نظر داشتن ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا اختلاس و کلاهبرداری و تبصره 2 ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 صورت گرفته ایرادی به آن مترتب نیست و در این مرحله از رسیدگی دلیلی که نافی مدلول دادنامه مذکور باشد ارایه نشده لهذا ضمن رد اعتراض دادنامه معترض عنه با اصـلاح اعلامـی به استنـاد شـق الف مـاده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تایید می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 55 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اصلان پور ـ نجم آبادی

قاضی:
پورعبدالله , اصلان پور , نجم آبادی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 533 ـ هرگاه دو یا چند نفر به نحو شرکت سبب وقوع جنایت یا خسارتی بر دیگری گردند به طوری که آن جنایت یا خسارت به هر دو یا همگی مستند باشد به طور مساوی ضامن می باشند.

مشاهده ماده 533 قانون مجازات اسلامی

ماده 535 ـ هرگاه دو یا چند نفر با انجام عمل غیرمجاز در وقوع جنایتی به نحو سبب و به صورت طولی دخالت داشته باشند کسی که تاثیر کار او در وقوع جنایت قبل از تاثیر سبب یا اسباب دیگر باشد ضامن است مانند آنکه یکی از آنان گودالی حفر کند و دیگری سنگی در کنار آن قرار دهد و عابری به سبب برخورد با سنگ به گودال بیفتد که در این صورت کسی که سنگ را گذاشته ضامن است مگر آنکه همه قصد ارتکاب جنایت را داشته باشند که در این صورت شرکت در جرم محسوب می شود.

مشاهده ماده 535 قانون مجازات اسلامی

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 131 ـ در جرایم موجب تعزیر هرگاه رفتار واحد دارای عناوین مجرمانه متعدد باشد مرتکب به مجازات اشد محکوم می شود

مشاهده ماده 131 قانون مجازات اسلامی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

ماده 134 ـ در جرایم موجب تعزیر هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرایم حداکثر مجازات مقرر را حکم می کند و هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند تعیین می نماید. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود مجازات اشد بعدی اجراء می گردد. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک چهارم و اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می گردد. تبصره 1 ـ در صورتیکه از رفتار مجرمانه واحد نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود طبق مقررات فوق عمل می شود. تبصره 2 ـ در صورتی که مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد مقررات تعدد جرم اعمال نمی شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم می گردد. تبصره 3 ـ در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد. تبصره 4 ـ مقررات تعدد جرم در مورد جرایم تعزیری درجه های هفت و هشت اجراء نمی شود. این مجازات ها با هم و نیز با مجازات های تعزیری درجه یک تا شش جمع می گردد.

مشاهده ماده 134 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM