رای قضایی شماره 9209970222300485

رای قضایی شماره 9209970222300485

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970222300485


شماره دادنامه قطعی:
9209970222300485

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/04/18

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
جنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی ساده

پیام رای:
جنایات عمدی مادون قتل نفس صرفا در صورتی که منطبق با مقررات ماده 614 قانون مجازات اسلامی و تبصره آن باشد واجد جنبه عمومی جرم است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ج.ج. فرزند ع. دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و تهدید موضوع شکایت خانم م.ج. با عنایت به جامع اوراق و محتویات پرونده از جمله شکایت شاکی خصوصی و گزارش مرجع انتظامی و نظریه پزشکی قانونی و اظهارات گواهان به شرح منعکس در پرونده و اقرار متهم بر ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به شاکی و سایر امارات و قراین موجود در پرونده و نحوه اظهارات متهم در جلسه دادرسی که حکایت از تجری وی دارد وقوع جرم محرز بوده و به استناد مواد 295 و 269 و 367 و484 و 301 و 302 و 669 قانون مجازات اسلامی حکم بر محکومیت وی به تحمل نود و یک روز حبس تعزیری بابت جنبه عمومی ضرب و جرح عمدی و تحمل پنجاه ضربه شلاق تعزیری بابت تهدید و نیز پرداخت سی و یک و نیم هزارم دیه کامل بابت کبودی های سمت چپ پیشانی و پلک فوقانی چشم چپ و زیر چشم چپ و لاله گوش چپ و سمت چپ صورت و بازوی راست و کتف چپ و قدام گردن و سمت راست گردن و سمت راست پیشانی و گونه راست و دوازده هزارم دیه کامل بابت سیاه شدگی لب تحتانی و لب فوقانی و سه دهم درصد دیه کامل بابت ارش تورم سمت چپ صورت ظرف مهلت یک سال از تاریخ درگیری در حق شاکی خصوصی صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
دادرس شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ رمضانی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ج.ج. نسبت به دادنامه شماره 600074- 92 مورخ 17/2/91 در پرونده کلاسه 1896-92 صادره از شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی و تهدید موضوع شکایت خانم م.ج. و با احراز بزهکاری و به استناد مواد قانونی از جنبه خصوصی جرم ایراد ضرب و جرح عمدی به پرداخت مقادیری در حق شاکی و از جنبه عمومی جرم به 91 روز حبس و از حیث تهدید به پنجاه ضربه شلاق محکوم شده است نظر به اینکه مستفاد از ماده 447 قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 فسخ مجازات تبصره 2 ماده 269 قانون مجازات اسلامی سابق است و عنایتا به اینکه قانون اخیر از این حیث مساعد به حال مرتکب است و با لازم الاجرا شدن قانون مجازات اسلامی 1/2/1392 در جنایات عمدی به غیر از قتل عمدی در صورتی که منطبق با مقررات ماده 614 قانون مجازات اسلامی و تبصره آن باشد واجد جنبه عمومی است و در سایر موارد فاقد جنبه عمومی است و صرفا جنبه خصوصی دارد بنابراین قسمتی از دادنامه که تجدیدنظرخواه از جنبه عمومی ایراد ضرب و جرح عمدی به91 روز حبس محکومیت یافته است مبنی بر اشتباه است و از دادنامه حذف می گردد و عنایتا به اینکه شاکی خصوصی خانم م.ج. در این مرحله نسبت به تجدیدنظرخواه اعلام گذشت نموده و با توجه به قابل گذشت بودن بزه های انتسابی به استناد بند یک قسمت ب ماده 257 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری بند 2 ماده 6 این قانون و با رعایت ماده 104 قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته قرار موقوفی تعقیب تجدیدنظرخواه از اتهامات انتسابی را صادر و اعلام می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 23 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
منصوری ـ جعفری شهنی

قاضی:
رمضانی , منصوری , جعفری شهنی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 295 ـ هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی شبه عمدی یا خطای محض است مانند این که مادر یا دایه ای که شیر دادن را برعهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

مشاهده ماده 295 قانون مجازات اسلامی

ماده 269 ـ حرز عبارت از مکان متناسبی است که مال عرفا در آن از دستبرد محفوظ میماند.

مشاهده ماده 269 قانون مجازات اسلامی

ماده 367 ـ در ماده (366) این قانون اگر اولیای هر دو مجنی علیه خواهان قصاص باشند و دو مجنی علیه از نظر دیه یکسان نباشند و دیه مرتکبان بیش از دیه مجنی علیهم باشد مانند اینکه هر دو قاتل مرد باشند و یکی از دو مقتول زن باشد خواهان قصاص از سوی زن باید نصف دیه کامل را بپردازد که در این صورت به سبب مشخص نبودن مرتکب قتل زن فاضل دیه مذکور میان مرتکبان به نسبت مساوی تقسیم می شود. تبصره ـ دیه موضوع این ماده طبق این قانون و قبل از قصاص به مستحق پرداخت می شود.

مشاهده ماده 367 قانون مجازات اسلامی

ماده 484 ـ در موارد وقوع قتل و عدم شناسایی قاتل که با تحقق لوث نوبت به قسامه مدعی علیه برسد و او اقامه قسامه کند دیه از بیت المال پرداخت می شود و در غیر موارد لوث چنانچه نوبت به سوگند متهم برسد و طبق مقررات بر عدم انجام قتل سوگند بخورد دیه از بیت المال پرداخت می شود.

مشاهده ماده 484 قانون مجازات اسلامی

ماده 301 ـ قصاص در صورتی ثابت می شود که مرتکب پدر یا از اجداد پدری مجنی علیه نباشد و مجنی علیه عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. تبصره ـ چنانچه مجنی علیه مسلمان باشد مسلمان نبودن مرتکب مانع قصاص نیست.

مشاهده ماده 301 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 669 ـ قطع و از بین بردن هریک از دو پستان زن موجب نصف دیه کامل زن و از بین بردن مقداری از آن به همان نسبت موجب دیه است و اگر همراه با از بین رفتن تمام یا بخشی از پستان مقداری از پوست یا گوشت اطراف آن هم از بین برود یا موجب جنایت دیگری گردد علاوه بر دیه پستان دیه یا ارش جنایت مزبور نیز باید پرداخت شود.

مشاهده ماده 669 قانون مجازات اسلامی

ماده 447 ـ در کلیه مواردی که در این کتاب به کتاب پنجم «تعزیرات» ارجاع داده شده است در خصوص قتل عمدی مطابق ماده (612) آن قانون و در سایر جنایات عمدی مطابق ماده (614) و تبصره آن عمل می شود.

مشاهده ماده 447 قانون مجازات اسلامی

ماده 614 ـ قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده موجب دیه کامل است لکن اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است مازاد بر یک سوم دیه مسترد می شود.

مشاهده ماده 614 قانون مجازات اسلامی

ماده 104 ـ علاوه بر جرایم تعزیری مندرج در کتاب دیات و فصل حد قذف این قانون و جرایمی که به موجب قوانین خاص قابل گذشت می باشند جرایم مندرج در قسمت اخیر ماده (596) و مواد (608) (622) (632) (633) (642) (648) (668) (669) (676) (677) (679) (682) (684) (685) (690) (692) (694) (697) (698) (699) و (700) از کتاب پنجم «تعزیرات» نیز قابل گذشت محسوب میشوند.

مشاهده ماده 104 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM