رای قضایی شماره 9209970222800369

رای قضایی شماره 9209970222800369

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970222800369


شماره دادنامه قطعی:
9209970222800369

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/03/29

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
دعوای خلع ید علیه مالک رسمی قبل از ابطال سند رسمی وی

پیام رای:
تا زمانی که سند رسمی مالکیت مال غیرمنقول که به نام کسی غیر از خواهان است ابطال نگردد دعوی خلع ید خواهان از اراضی تحت تصرف مالک رسمی و غیره قابل استماع نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی الف.ش. به طرفیت خواندگان آقایان ع. و م. و الف. شهرت همگی ق. و با وکالت آقای ر.ش. به خواسته خلع ید از اراضی تصرف شده مقوم به پنجاه میلیون ریال ضبط اعیانی موجود به نفع دولت و اجرت المثل منافع مدت تصرف تا زمان صدور حکم و هزینه دادرسی شامل حق الزحمه کارشناسی و حق الوکاله وکیل برابر تعرفه از توجه به نظریه کارشناس اولیه و متعاقب اعتراض خواندگان به آن نظریه هیات سه نفره کارشناسی که چنین اعــلام نظر نمـوده انــد: «با امعان نظر در اسناد و مدارک و نقشه های ارایه شده توسط طرفین نقشه حد رای مستثنیات و اراضی ملی که به استناد رای کمیسیون مورخه 11/9/1353 تهیه گردیده دفترچه مالکیت شماره 902213 که به نام دولت جمهوری اسلامی قبل از سند آقای ق. صادر شده وضعیت زمین از نظر پوشش توپوگرافی نوعیت و کیفیت خاک و پوشش گیاهی طبیعی در قسمت هایی از اراضی و این که اراضـی مـورد ترافـع با توجـه به نقشه های موجـود خارج از محـدوده مستثنیـات و اراضـی ماده 64 قرار گرفته لذا جزو اراضی ملی و مرتعی محسوب می شود»; دعوی خواهان ثابت تشخیص و به استناد مواد 30 و 31 و 32 و 308 و 311 و 320 قانون مدنی و مواد 519 و بعد قانون آیین دادرسی مدنی حکم به خلع ید از اراضی ملی تصرف شده توسط خواندگان و ضبط اعیانی و پرداخت مبلغ بیست و هشت میلیون و دویست هفتاد و یک هزار و نهصد ریال به عنوان اجرت المثل منافع مدت تصرف و پرداخت هزینه دادرسی شامل حق الزحمه کارشناسان حق الوکاله وکیل برابر تعرفه در حق اداره خواهان محکوم می نماید. رای صادره حضوری و ظرف 29 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر تهران است.
رییس شعبه 1080 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ ناظم

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ر.ش. به وکالت از الف. و م. و ع. و م.ق. به طرفیت الف.ش. نسبت به دادنامه شماره 452 ـ 17/4/91 شعبه 1080 دادگاه عمـومی جـزایی تهـران که به موجب آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواهان به خلع ید از اراضی ملی تصرف شده و ضبط اعیانی و پرداخت اجرت المثل منافع مدت تصرف و پرداخت هزینه دادرسی و حق الزحمه کارشناسان و حق الوکاله وکیل در حق اداره تجدیدنظرخوانده صادر گردیده است نظر به اینکه تجدیدنظرخواهان دارای سند مالکیت رسمی برای ملک موضوع خواسته می باشند و سند رسمی آنان بعد از سند مالکیت دولتی صادر شده است و در نظریه کارشناسان نیز به این امر اذعان شده است لذا تا سند مالکیت رسمی تجدیدنظرخواها ن ها ابطال شود دعوی اولاـ منابع طبیعی به طرفیت آنان قابلیت استماع ندارد و سند مالکیت تجدیدنظرخواهان مطابق ماده 22 قانون ثبت برای دادگاه ها لازم الاتباع می باشد علی هذا بنا به مراتب فوق و ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی و مستندا به مواد 358 و 2 از قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته قرار عدم استماع دعوی خواهان نخستین صادر و اعلام می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
باقری ـ رشیدی

قاضی:
ناظم , باقری , رشیدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 30 - هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.

مشاهده ماده 30 قانون مدنی

ماده 31 - هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمی توان بیرون کرد مگر به حکم قانون.

مشاهده ماده 31 قانون مدنی

ماده 32 - تمام ثمرات و متعلقات اموال منقوله و غیرمنقوله که طبعا یا در نتیجه ی عملی حاصل شده باشد بالتبع مال مالک اموال مزبوره است.

مشاهده ماده 32 قانون مدنی

ماده 308 - غصب استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان. اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.

مشاهده ماده 308 قانون مدنی

ماده 311 - غاصب باید مال مغصوب را عینا به صاحب آن رد نماید و اگر عین تلف شده باشد باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر به علت دیگری رد عین ممکن نباشد باید بدل آن را بدهد.

مشاهده ماده 311 قانون مدنی

ماده 320 - نسبت به منافع مال مغصوب هر یک از غاصبین به اندازه ی منافع زمان تصرف خود و مابعد خود ضامن است اگر چه استیفای منفعت نکرده باشد لیکن غاصبی که از عهده ی منافع زمان تصرف غاصبین لاحق خود برآمده است می تواند به هر یک نسبت به زمان تصرف او رجوع کند.

مشاهده ماده 320 قانون مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM