نظریه مشورتی شماره 7/99/609

نظریه مشورتی شماره 7/99/609

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/99/609


شماره نظریه:
7/99/609

شماره پرونده:
99-3/1-609ح

تاریخ نظریه:
1399/05/28

استعلام
-در مواردی که محکوم علیه در مقام تقدیم دادخواست اعسار خارج از مهلت مقرر در تبصره یک ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 و یا به تجویز ماده 217 آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب 1384 با اصلاحات و الحاقات بعدی کفیل معرفی می کند و کفیل متعهد می شود در صورت رد دعوای اعسار یا در پایان مدت مرخصی زندانی به محض ابلاغ شورای حل اختلاف ظرف بیست روز یا سی روز محکوم علیه را حاضر کند و در صورت عدم توانایی در حاضر کردن محکوم علیه ظرف مهلت مقرر به هر دلیل ضامن کلیه خسارت وارده به محکوم له باشد چنانچه پس از ابلاغ مراتب به کفیل نامبرده درخواست جلب محکوم علیه را به اجرای احکام ارائه دهد و خواستار همکاری واحد اجرا جهت حضورمحکوم علیه شود آیا اجرای احکام می تواند برگ جلب محکوم علیه را در حق محکوم له تنظیم و به کفیل تحویل دهد؟ 2- در موارد فوق چنانچه کفیل در دو فرض پیش از آزادی محکوم علیه از بازداشت و پس از آن بعد از آزادی از کفالت منصرف شده و لغو تعهد خود را درخواست کند آیا با توجه به این که کفالت عقدی جایز است با انصراف کفیل قابل انحلال است؟ در صورت انحلال کفالت در دو فرض فوق آیا بازداشت محکوم علیه راسا از سوی اجرای احکام جایز است یا جلب باید به درخواست کفیل باشد یا انصراف از کفالت باید هم زمان با تحویل محکوم علیه توسط کفیل صورت گیرد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- اولا با عنایت به تبصره یک ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 در صورت رد دعوای اعسار به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مدت مذکور نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرایی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. بنابراین به نظر می رسد که در فرض سوال امکان صدور دستور جلب محکوم علیه وجود دارد و هدف مقنن از الزامی دانستن معرفی کفیل یا ایداع وثیقه معتبر و معادل محکوم به برای آزادی محکوم علیه در تبصره یک ماده 3 یاد شده ایجاد تضمین و اطمینان برای دسترسی به محکوم علیه و یا وصول محکوم به است؛ نه این که پرداخت محکوم به بر عهده کفیل یا وثیقه گذار گذارده شود. به عبارت دیگر مقنن با وضع این تبصره به دنبال تغییر اصل استیفای محکوم به از اموال محکوم علیه نبوده است. ثانیا با عنایت به ذیل تبصره یک ماده ی 3 قانون صدرالذکر که نحوه صدور قرار های تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و دیگر مقررات مربوط به این دستورها را تابع قانون آیین دادرسی کیفری دانسته است و نظر به ملاک ماده ی 500 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 که صدور دستور جلب محکوم علیه همزمان با صدور اخطاریه به کفیل برای تسلیم محکوم علیه را تجویز کرده است به نظر می رسد در فرض سوال امکان صدور دستور جلب محکوم علیه هم زمان با اقدامات اجرایی مربوط به اخذ وجه الکفاله و استیفای محکوم به از آن نیز وجود دارد. 2- سوال دارای ابهام است؛ اگر پیش از دستور اخذ وجه الکفاله کفیل محکوم علیه را تحویل داده باشد یا محکوم علیه جلب و بازداشت شده باشد برابر ماده 228 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 به درخواست کفیل باید از کفالت رفع اثر و از کفیل رفع مسوولیت شود؛ اما چنانچه دستور اخذ وجه الکفاله طبق ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 صادر شده باشد معرفی محکوم علیه از سوی کفیل یا حضور آن ها بعد از سپری شدن مهلت قانونی مجوز لغو دستور اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثیقه نیست.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 217- اعطای مرخصی به محکومین موکول به تصویب شورای طبقه بندی زندان و اخذ تامین مناسب توسط مقام قضایی مربوطه می باشد. اخذ تامین و اقدامات مربوط به آن با التفات به رای وحدت رویه شماره 680 مورخ 25/5/1384 هیات عمومی دیوان عالی کشور از هر حیث تابع احکام مربوط به قرارهای تامین در قانون آئین دادرسی کیفری می باشد. (اصلاحی 21/02/1389) تبصره – تامین ماخوذه برای اعطاء مرخصی محکومین حسب مورد پس از تفهیم به زندانی یا وثیقه گذار و یا کفیل برای مرخصی های بعدی نیز دارای اعتبار بوده و ملاک عمل می باشد.

مشاهده ماده 217 آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور

ماده 228 ـ کفیل یا وثیقه گذار در هر مرحله از تحقیقات و دادرسی با معرفی و تحویل متهم می تواند حسب مورد رفع مسوولیت یا آزادی وثیقه خود را از مرجعی که پرونده در آنجا مطرح است درخواست کند. مرجع مزبور مکلف است بلافاصله مراتب رفع مسوولیت یا آزادی وثیقه را فراهم نماید. تبصره ـ در مواردی که متهم به علت دیگری از سوی سایر مراجع بازداشت باشد نیز کفیل یا وثیقه ‏گذار می تواند اعزام وی را درخواست نماید. در این صورت پس از حضور متهم مطابق این ماده اقدام می شود.

مشاهده ماده 228 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 230 ـ متهمی که برای او قرار تامین صادر و خود ملتزم شده یا وثیقه گذاشته است در صورتی که حضورش لازم باشد احضار می شود و هرگاه ثابت شود بدون عذر موجه حاضر نشده است در صورت ابلاغ واقعی اخطاریه وجه التزام تعیین شده به دستور دادستان اخذ و یا از وثیقه سپرده شده معادل وجه قرار ضبط می شود. چنانچه متهم کفیل معرفی کرده یا شخص دیگری برای او وثیقه سپرده باشد به کفیل یا وثیقه گذار اخطار می شود که ظرف یک ماه متهم را تحویل دهد. در صورت ابلاغ واقعی اخطاریه و عدم تحویل متهم به دستور دادستان حسب مورد وجه الکفاله اخذ و یا از وثیقه معادل وجه قرار ضبط می شود. دستور دادستان پس از قطعیت بدون صدور اجرائیه در اجرای احکام کیفری و مطابق مقررات اجرای احکام مدنی اجراء می شود. تبصره ـ مبلغ مازاد بر وجه قرار وثیقه پس از کسر هزینه های ضروری مربوط به اجرای دستور به وثیقه‏ گذار مسترد می شود.

مشاهده ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM