1- صرف نظر از اینکه در سوال مشخص نیست
قرارداد قبل یا بعد از تاریخ توقف شرکت
ورشکسته منعقد شده است علی الاصول صرف عدم امکان اجرای
قرارداد از موجبات بطلان
قرارداد نیست؛ مگر این که
قرارداد پس از تاریخ توقف منعقد شده و مشمول بند های سه گانه ماده 423
قانون تجارت باشد و یا این که
ورشکستگی شرکت به تقلب باشد که برابر ماده 557 این قانون که قراردادهای بعد از توقف باطل هستند در فرض سوال مدیر تصفیه فقط می تواند قراردادهای مشمول مواد 423 و 557 را باطل کند. 2 و 3- مدیر یا اداره تصفیه مسوول تصفیه اموال مطالبات و دیون
تاجر ورشکسته است و نه ضامن و وثیقه گذار تسهیلات دریافتی از ناحیه تاجر؛ لذا مدیر یا اداره تصفیه نمی توانند نسبت به توقف عملیات اجرایی علیه ضامن یا راهن یا
فک رهن یا
استرداد لاشه چک ضامن اقدام کنند؛ بلکه ضامن برابر مقررات می تواند
استرداد لاشه چک را از دادگاه صالح تقاضا کند. 4- با توجه به پاسخ فوق پاسخ به این سوال روشن است و بین اداره(مدیر) تصفیه با ضامن یا راهن
ورشکسته رابطه حقوقی وجود ندارد. 5- اولا با توجه به
رای وحدت رویه شماره 155 مورخ 14/12/1347
هیات عمومی دیوان عالی کشور از
تاجر ورشکسته (مدیون اصلی) نمی توان
خسارت تاخیر تادیه و جریمه مطالبه کرد؛ بنابراین از ضامن
تاجر ورشکسته نیز نمی توان
خسارت تاخیر تادیه دین
ورشکسته را مطالبه کرد؛ زیرا وی آن چه را ضمانت کرده است که مدیون اصلی باید بپردازد؛ بنابراین وقتی که مدیون اصلی نباید
خسارت تاخیر بپردازد ضامن هم از آن معاف است؛ اما چنان چه پس از مطالبه دین اصلی از ضامن و تحقق مسوولیت از پرداخت امتناع کند و از او مطالبه
خسارت تاخیر تادیه شود دادگاه وفق ماده 522
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 و دیگر مقررات مربوط از تاریخ مطالبه دین از ضامن حکم به پرداخت
خسارت تاخیر تادیه صادر می کند و در این فرض
ورشکستگی تاجر تاثیری در مسوولیت ضامن ندارد؛ زیرا این
خسارت ناشی از تاخیر خود ضامن است و نه مدیون اصلی ( تاجر). ثانیا مدیر تصفیه در قبال
خسارت تاخیر تادیه اخذ شده از ضامن
ورشکسته تکلیفی ندارد؛ بلکه خود ضامن باید برابر مقررات اقدام کند. 6- اولا برابر ماده 128
قانون تجارت مصوب 1311 «
ورشکستگی شرکت ملازمه قانونی با
ورشکستگی شرکا و
ورشکستگی بعضی از شرکا ملازمه قانونی با
ورشکستگی شرکت ندارد». این حکم که ناشی از استقلال شخصیت حقوقی شرکت است به عنوان یک اصل کلی در خصوص
مدیران شرکت و اشخاص دیگر نیز ساری و جاری است. بنابراین در صورت
ورشکستگی شرکت تجارتی مدیران ضامنین و شرکای شرکت که تاجر هستند
ورشکسته تلقی نخواهند شد و صرف
ورشکستگی شرکت تجارتی از موجبات
ورشکستگی آنان نخواهد بود و خصوص بین انواع شرکت های تجارتی تفاوتی وجود ندارد. ثانیا بر فرض
ورشکستگی مدیران شرکت تقاضای ورشکستگی آنان برابر ماده 415
قانون تجارت توسط یک یا چند نفر از طلبکاران یا حسب تقاضای تاجر یا دادستان امکان پذیر است و
مدیران شرکت ورشکسته یا مدیر تصفیه تکلیفی در این خصوص ندارند