نظریه مشورتی شماره 7/98/1982

نظریه مشورتی شماره 7/98/1982

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/98/1982


شماره نظریه:
7/98/1982

شماره پرونده:
ک2891-861-89

تاریخ نظریه:
1399/01/18

استعلام
1-آیا رسیدگی غیابی بدون حضور متهم در جرایم موضوع ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در دو فرض وجود وکیل تعیینی یا وکیل تسخیری قابل انجام و قانونی است یا خیر؟ 2-در صورت اعتقاد به قانونی نبودن رسیدگی غیابی شعبه دیوان عالی کشور پس از نقض رای آن را به همان دادگاه ارجاع می کند یا به دادگاه هم عرض.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اولا مقررات ماده 350 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 بیانگر اهمیت حضور متهم در دادگاه در جرایم موضوع ماده 302 قانون مذکور است و در صورت عدم حضور متهم امکان تشکیل جلسه رسیدگی وجود ندارد و لازم است با جلب متهم رسیدگی انجام شود. اما چنان چه امکان جلب متهم وجود نداشته باشد با توجه به مقررات مندرج در مواد 394 و406 قانون فوق الذکر رسیدگی غیابی بلامانع است و از جهت لزوم حضور متهم و وکیل وی درجلسه دادگاه در جرایم یاد شده تفاوتی بین وکیل تسخیری و تعیینی نمی باشد. ثانیا با عنایت به مراتب مذکور در بند اولا پاسخ چنان چه دادگاه بدون رعایت ترتیبات قانونی از نظر لزوم حضور متهم یا وکیل وی رسیدگی و حکم غیابی صادر کند مطابق بند 4 ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 پرونده پس از نقض حکم غیابی به شعبه هم عرض ارجاع می گردد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 302 ـ به جرایم زیر در دادگاه کیفری یک رسیدگی می شود: الف ـ جرایم موجب مجازات سلب حیات ب ـ جرایم موجب حبس ابد پ ـ جرایم موجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن (اصلاحی 24/03/1394) ت ـ جرایم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر (اصلاحی 24/03/1394) ث ـ جرایم سیاسی و مطبوعاتی

مشاهده ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 350 ـ درصورتیکه متهم دارای وکیل باشد جز در جرایم موضوع بندهای (الف) (ب) (پ) و (ت) ماده (302) این قانون و نیز در مواردی که دادگاه حضور متهم را لازم تشخیص دهد عدم حضور متهم در جلسه دادگاه مانع از رسیدگی نیست.

مشاهده ماده 350 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 469 ـ در موقع رسیدگی عضو ممیز گزارش پرونده و مفاد اوراقی را که لازم است قرائت می کند و طرفین یا وکلای آنان در صورت حضور می توانند با اجازه رئیس شعبه مطالب خود را اظهار دارند. همچنین دادستان کل یا نماینده وی با حضور در شعبه به طور مستدل مستند و مکتوب نسبت به نقض یا ابرام رای معترض عنه یا فرجام خواسته نظر خود را اعلام می کند. سپس اعضای شعبه با توجه به محتویات پرونده و مفاد گزارش و مطالب اظهار شده با درج نظر دادستان کل کشور یا نماینده وی در متن دادنامه به شرح زیر اتخاذ تصمیم می کنند: الف ـ اگر رای مطابق قانون و ادله موجود در پرونده باشد با ابرام آن پرونده را به دادگاه صادرکننده رای اعاده می ـنمایند. ب ـ هرگاه رای مخالف قانون یا بدون توجه به ادله و مدافعات طرفین صادر شده باشد یا رعایت تشریفات قانونی نشده و آن تشریفات به درجه ای از اهمیت باشد که موجب بی اعتباری رای شود شعبه دیوان عالی کشور رای را نقض و به شرح زیر اقدام می کند: 1 ـ اگر عملی که محکوم علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت جرم نبوده یا به لحاظ شمول عفو عمومی و یا سایر جهات قانونی متهم قابل تعقیب نباشد رای صادره نقض بلا ارجاع می شود. 2 ـ اگر رای صادره از نوع قرار و یا حکمی باشد که به علت ناقص بودن تحقیقات نقض شده است برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده رای ارجاع می شود. 3 ـ اگر رای به علت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه نقض شود پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور صالح تشخیص می دهد ارسال می شود و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی است. 4 ـ در سایر موارد پس از نقض رای پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع می شود. تبصره ـ در مواردی که دیوان عالی کشور رای را به علت نقص تحقیقات نقض می کند مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند.

مشاهده ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM