نظریه مشورتی شماره 7/98/852

نظریه مشورتی شماره 7/98/852

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/98/852


شماره نظریه:
7/98/852

شماره پرونده:
ک 258-861-89

تاریخ نظریه:
1398/10/24

استعلام
1-چنانچه پرونده ای کیفری که در دادگاه بخش تشکیل شده و منجر به حکم کیفری شده حسب اعاده دادرسی نقض گردد می بایست به شعبه هم عرض ارجاع شود چنانچه آن دادگاه بخش شعبه هم عرض نداشته باشد و رسیدگی باید در حوزه شهرستان صورت گیرد آیا رسیدگی بعدی قضایی توسط دادسرای همان حوزه است؟ چرا که در پرونده اول فاقد کیفرخواست است و محکمه کیفری شهرستان بدوی کیفر خواست حق ورود ندارد و یا اینکه نیازی به ارسال به دادسرا نیست و پرونده توسط دادگاه کیفری شهرستان به جانشین از دادگاه بخش رسیدگی می کند عده ای از همکاران مدعی هستند که چون دادگاه کیفری شهرستان دادگاه اختصاصی است و با دادگاه عمومی بخش متفاوت است و فاقد کیفر خواست است باید ابتدا در دادسرا صورت گیرد نظر آن اداره چیست؟ 2-بر عکس سوال مذکور در صورتی که پرونده ای در دادگاه کیفری شهرستان پس از صدور کیفر خواست منجر به حکم کیفری شود و حسب اعاده دادرسی رای نقض و می بایست به شعبه هم عرض ارجاع شود چنانچه شهرستان فاقد شعبه دیگر باشد و نزدیک ترین حوزه دادگاه بخش همان حوزه باشد آیا پرونده مذکور که همراه با کیفرخواست قابل ارجاع به دادگاه بخش می باشد آیا می توان گفت که دادگاه بخش دادگاه کیفری دو نبوده بلکه یک مرجع اختصاصی و فاقد قابلیت رسیدگی است و آیا موضوع باید در یک دادگاه کیفری از شهرستان دیگر که هم زمان کیفری دو شهرستان با رای منقوض است رسیدگی شود./ع

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1-مستفاد از مواد 299 341 475 و 476 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 هرگاه حکم محکومیت قطعیت یافته دادگاه عمومی بخش مورد تجویز اعاده دادرسی قرار گیرد.رسیدگی مجدد در صلاحیت دادگاه هم عرض است و چنان چه دادگاه بخش مذکور فاقد شعبه دیگری باشد و در این صورت رسیدگی به پرونده در دادگاه کیفری دو شهرستان مربوطه ضرورت یابد رسیدگی مذکور در دادگاه یادشده صورت می پذیرد و موجب قانونی جهت ارجاع پرونده به دادسرایی که در معیت دادگاه کیفری دو شهرستان قرار دارد و نیز صدور کیفرخواست نمی باشد؛ زیرا با صدور تجویز اعاده دادرسی از سوی دادگاه عمو می بخش مفروض این است که تحقیقات مقدماتی قبلا انجام شده و پرونده امر در مرحله دادرسی به معنای اخص قرار گرفته است. 2-نظر گروه اول: با توجه به ماده 299 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 که طبق آن دادگاه عمومی بخش صلاحیت رسیدگی به جرایم در صلاحیت دادگاه کیفری دو را دارد بنابراین در فرض سوال نیز دادگاه یادشده به پرونده دادگاه کیفری دو شهرستان که مورد تجویز اعاده دادرسی قرار گرفته است و شعبه کیفری دو دیگری در مرکز شهرستان نمی باشد رسیدگی خواهد شد. نظر گروه دوم: مستفاد از مواد 294 295 299 301 476 و تبصره 2 ماده 235 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در فرض استعلام دادگاه هم عرض دادگاه کیفری دو نزدیکترین شهرستان آن استان است و نه دادگاه های عمومی بخش که اصولا در زمره دادگاه های کیفری قرار نمی گیرد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 299 ـ در صورت ضرورت به تشخیص رئیس قوه قضاییه در حوزه بخش دادگاه عمومی بخش تشکیل می شود. این دادگاه به تمامی جرایم در صلاحیت دادگاه کیفری دو رسیدگی می کند. تبصره 1 ـ به تشخیص رئیس قوه قضاییه تشکیل دادگاه عمومی بخش در شهرستان های جدید که به لحاظ قلت میزان دعاوی حقوقی و کیفری ضرورتی به تشکیل دادگستری نباشد بلامانع است. تبصره 2 ـ به تشخیص رئیس قوه قضاییه در حوزه قضایی بخشهایی که به لحاظ کثرت میزان دعاوی حقوقی و کیفری ضرورت ایجاب می کند تشکیل دادگستری با همان صلاحیت و تشکیلات دادگستری شهرستان بلامانع است.

مشاهده ماده 299 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 341 ـ هرگاه پرونده با کیفرخواست به دادگاه ارجاع شود دادگاه مکلف است بدون تعیین وقت رسیدگی حداکثر ظرف یکماه پرونده را بررسی و چنانچه خود را صالح به رسیدگی نداند یا مورد را از موارد منع یا موقوفی تعقیب تشخیص دهد حسب مورد اتخاذ تصمیم کند. همچنین در صورتی که دادگاه تحقیقات را ناقص بداند یا موارد جدیدی پس از پایان تحقیقات کشف شود که مستلزم انجام تحقیق باشد دادگاه با ذکر دقیق موارد تکمیل تحقیقات را از دادسرای مربوط درخواست یا خود اقدام به تکمیل تحقیقات می کند. در مورد اخیر و همچنین در مواردی که پرونده به طور مستقیم در دادگاه مطرح می شود انجام تحقیقات مقدماتی توسط دادگاه باید طبق مقررات مربوط صورت گیرد.

مشاهده ماده 341 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 475 ـ اشخاص زیر حق درخواست اعاده دادرسی دارند: الف ـ محکوم علیه یا وکیل یا نماینده قانونی او و در صورت فوت یا غیبت محکوم علیه همسر و وراث قانونی و وصی او ب ـ دادستان کل کشور پ ـ دادستان مجری حکم

مشاهده ماده 475 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 476 ـ درخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور تسلیم می شود. این مرجع پس از احراز انطباق موضوع درخواست با یکی از موارد موضوع ماده (474) این قانون با تجویز اعاده دادرسی رسیدگی مجدد را به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می دهد و در غیر این صورت قرار رد اعاده دادرسی صادر می نماید.

مشاهده ماده 476 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 235 ـ متهم کفیل و وثیقه گذار می توانند در موارد زیر ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ دستور دادستان درباره اخذ وجه التزام وجه الکفاله و یا ضبط وثیقه اعتراض کنند. مرجع رسیدگی به این اعتراض دادگاه کیفری دو است: الف ـ هرگاه مدعی شوند در اخذ وجه التزام و وجه الکفاله و یا ضبط وثیقه مقررات مربوط رعایت نشده است. ب ـ هرگاه مدعی شوند متهم در موعد مقرر حاضر شده یا او را حاضر کرده‏اند یا شخص ثالثی متهم را حاضر کرده است. پ ـ هرگاه مدعی شوند به جهات مذکور در ماده (178) این قانون متهم نتوانسته حاضر شود یا کفیل و وثیقه گذار به یکی از آن جهات نتوانسته اند متهم را حاضر کنند. ت ـ هرگاه مدعی شوند پس از صدور قرار قبولی کفالت یا التزام معسر شده‏اند. ث ـ هرگاه کفیل یا وثیقه گذار مدعی شوند تسلیم متهم به علت فوت او در مهلت مقرر ممکن نبوده است. تبصره 1 ـ دادگاه در تمام موارد فوق خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات دادرسی به شکایت رسیدگی می کند. رای دادگاه قطعی است. تبصره 2 ـ مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به دستور رئیس یا دادرس دادگاه عمومی بخش دادگاه کیفری دو نزدیکترین شهرستان آن استان است. تبصره 3 ـ در خصوص بند(ت) دادگاه به ادعای اعسار متهم یا کفیل رسیدگی و در صورت احراز اعسار آنان به معافیت آنان از پرداخت وجه التزام یا وجه الکفاله حکم می کند.

مشاهده ماده 235 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM