نظریه مشورتی شماره 1800/96/7

نظریه مشورتی شماره 1800/96/7

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 1800/96/7


شماره نظریه:
1800/96/7

شماره پرونده:
1682-1/168-95

تاریخ نظریه:
1396/08/06

استعلام
آقای الف در سال91 سوار بر یک دستگاه خودرو به رانندگی فرد دیگری بوده که به علت بی احتیاطی راننده خودرو واژگون و منجر به فوت الف می¬شود درجریان تحقیقات انتظامی آقای ب خود را راننده خودرو معرفی و پرونده به نام وی به عنوان متهم تشکیل و نهایتا به پرداخت دیه و نیز جزای نقدی به عنوان جنبه عمومی محکوم شده است النهایه پس از صدور رای قطعی وی در مراجعه به اجرای احکم اعلام داشته راننده خودرو نبوده و آقای ج را راننده خودرو در زمان حادثه معرفی و اظهار داشته است صرفا چون راننده اصلی فاقد گواهی¬نامه بوده وی خود را راننده معرفی کرده است و آقای ج نیز با حضور در مرجع قضایی رانندگی خود را در زمان واژگونی می¬پذیرد و متعاقبا ورثه متوفی الف با مراجعه به مرجع قضایی علیه ج طرح شکایت می¬نمایند و قاضی اجرای احکام بالحاظ مراتب فوق از ریاست کل دادگستری استان با پیوست تقاضای ب تقاضای اعمال ماده 18 می¬کند که تاکنون اظهارنظر راجع به اعمال ماده 18 نشده است اکنون 1-با توجه به عدم اجرای رای صادره قطعی در خصوص محکومیت ب و تقاضای اعمال ماده 18 رای صادره راجع به وی قابلیت اجرا دارد یا خیر؟ 2-با توجه به مراتب فوق تکلیف بازپرس راجع به شکایت مطروحه ورثه متوفی الف علیه آقای ج به عنوان راننده اصلی مقصر چیست؟ آیا می¬توان به اتهام وی رسیدگی کرد؟ 3- در صورت صدور کیفرخواست آیا وجود رای سابق راجع به ب مانع رسیدگی و صدور رای راجع به ج است و یا با توجه به متفاوت متهمین و صرف نظر از وحدت موضوع می¬توان راجع به ج رای محکومیت صادر نمود تا امکان اعاده دادرسی از سوی ب به استناد بند پ ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری فراهم شود./

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- مستنبط از بند الف مواد 489 و 490 و 493 از قانون آیین دادرسی کیفری این است که آرای قطعی دادگاه ها مادام که به طرق مقرر در قانون نقض نشوند لازم الاجراء هستند بنابراین در فرض سوال با ذکر این که ماده ی 18 از قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 1373 به موجب ماده ی 570 قانون آیین دادرسی کیفری نسخ شده است و از نظر نحوه ی تجویز اعاده ی دادرسی و شیوه رسیدگی به آن با عنایت به بند پ ماده ی 11 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 موضوع مشمول اعاده دادرسی مقرر در ماده ی 477 قانون آیین دادرسی کیفری است بنابراین در فرض سوال نظر به حکم مقرر در ماده ی 478 قانون اخیر الذکر زمانی اجرای حکم تا صدور حکم مجدد به تعویق می افتد که اعاده دادرسی پذیرفته شده باشد و صرف اظهار یک شخص مبنی بر ارتکاب جرمی که شخص دیگر قبلا به دلیل ارتکاب آن جرم محکومیت قطعی یافته است موجب بی اعتباری حکم صادره و مانع اجرای آن نیست. 2 و 3- مستنبط از مقررات قانون آیین دادرسی کیفری 1392 و از جمله بند ب ماده 474 این قانون تعقیب اشخاص متعدد به اتهام ارتکاب جرمی که ارتکاب آن جرم به گونه ای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن قائل شد پذیرفته نشده است لذا در فرض استعلام مادامی که حکم قطعی صادره دایر بر محکومیت متهم (شخص ب) نقض نشده است موجب قانونی جهت تعقیب فرد یا افراد دیگر (شخص ج) به همان اتهام وجود ندارد به علاوه این که حق اقامه دعوا از سوی شاکی خصوصی موضوع ماده 11 قانون صدرالذکر در فرض سوال با شکایت وی و رسیدگی به آن و صدور حکم اعمال شده است و تا وقتی که رای صادره به طرق قانونی نقض نشود برای همان شاکی حق مضاعفی مبنی بر اقامه دعوا و درخواست تعقیب راجع به همان رفتار مجرمانه علیه اشخاص دیگر وجود ندارد بنابراین در فرض استعلام بازپرس موظف است درخصوص شکایت جدید با اتخاذ ملاک از ماده 383 قانون فوق الذکر قرار موقوفی تعقیب صادر نماید./

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 474 ـ درخواست اعاده دادرسی در مورد احکام محکومیت قطعی دادگاه ها اعم از آنکه حکم مذکور به اجراءگذاشته شده یا نشده باشد در موارد زیر پذیرفته می شود: الف ـ کسی به اتهام قتل شخصی محکوم شود و سپس زنده بودن وی محرز گردد. ب ـ چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب آن جرم به گونه‏ای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن قائل شد. پ ـ شخصی به علت انتساب جرمی محکوم شود و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مرجع قضایی به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم بی گناهی یکی از آنان احراز گردد. ت ـ درباره شخصی به اتهام واحد احکام متفاوتی صادر شود. ث ـ در دادگاه صالح ثابت شود که اسناد جعلی یا شهادت خلاف واقع گواهان مبنای حکم بوده است. ج ـ پس از صدور حکم قطعی واقعه جدیدی حادث و یا ظاهر یا ادله جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بی گناهی محکوم علیه یا عدم تقصیر وی باشد. چ ـ عمل ارتکابی جرم نباشد و یا مجازات مورد حکم بیش از مجازات مقرر قانونی باشد.

مشاهده ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 489 ـ وظایف قاضی اجرای احکام کیفری عبارت است از: الف ـ صدور دستور اجرای احکام لازم الاجرای کیفری و نظارت بر شیوه اجرای آنها ب ـ نظارت بر زندان‏ها در امور راجع به زندانیان پ ـ اعلام‏نظر درباره زندانیان واجد شرایط عفو و آزادی مشروط مطابق قوانین و مقررات ت ـ اعطای مرخصی به محکومان براساس قوانین و مقررات ث ـ اتخاذ تصمیم درباره محکومان سالمند مبتلایان به بیماری های روانی و بیماریهای جسمی صعب العلاج و سایر افراد محکوم نیازمند به مراقبت و توجه ویژه از قبیل صدور اجازه بستری برای آنها در مراکز درمانی بر اساس ضوابط و مقررات ج ـ اجرای سایر وظایفی که به موجب قوانین و مقررات برای اجرای مجازات ها وضع شده یا بر عهده قاضی اجرای احکام کیفری یا ناظر زندان قرار گرفته است.

مشاهده ماده 489 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 490 ـ آراء کیفری در موارد زیر پس از ابلاغ به موقع اجراء گذاشته می شود: الف ـ رای قطعی که دادگاه نخستین صادر می کند. ب ـ رایی که در مهلت قانونی نسبت به آن واخواهی یا درخواست تجدید نظر یا فرجام نشده باشد یا درخواست تجدید نظر یا فرجام آن رد شده باشد. پ ـ رایی که مرجع تجدید نظر آن را تایید یا پس از نقض رای نخستین صادر کرده باشد. ت ـ رایی که به تایید مرجع فرجام رسیده باشد.

مشاهده ماده 490 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 493 ـ اعتراض و یا درخواست تجدید نظر یا فرجام درباره یک قسمت از رای مانع از اجرای سایر قسمتهای لازم الاجرای آن نیست.

مشاهده ماده 493 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM