نظریه مشورتی شماره 7/96/1586

نظریه مشورتی شماره 7/96/1586

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/96/1586


شماره نظریه:
7/96/1586

شماره پرونده:
95-171-989

تاریخ نظریه:
1396/07/12

استعلام

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
سئوال اول (1)- مطابق تبصره 1 ماده 6 قانون ایمنی راه­ها و راه­آهن مصوب 7/4/1349 با اصلاحات بعدی تشخیص مصادیق اعمال مقررات تبصره مذکور و قلع و محو آثار تجاوز در حریم قانونی آزادراه­ها و راه­های اصلی و فرعی و راه­آهن به عهده وزارت راه است و حضور نماینده دادسرا یا نماینده دادگاه بخش که در تبصره مذکور پیش­بینی شده است صرفا به عنوان ناظر می­باشد که پس از حضور در محل مورد نظر و قلع و محو آثار تجاوز صورت­مجلس تنظیمی را به عنوان ناظر جریان امضا می­نمایند. سئوال اول (2)- صرفا مستحدثات و اشجاری که پس از تعیین حریم قانونی آزادراه­ها و راه­های اصلی و فرعی و راه­آهن که میزان هر یک به طریق و وسایل متناسب مشخص و از طرف وزارت راه و ترابری آگهی شود و در حریم قانونی موصوف ایجاد شده باشند مشمول مقررات ماده 6 قانون ایمنی راه­­ها و راه­آهن و تبصره 1 آن می باشد. بنابراین چنانچه مستحدثات قبل از آگهی اعلام حریم راه که افزایش یافته ایجاد شده باشند موضوع از شمول ماده مرقوم خارج می­باشد. سئوال اول (3)- طبق تبصره ماده مذکور فقط آن قسمت از مستحدثات که در حریم قانونی راه­ها و راه­های اصلی و فرعی و راه­آهن ایجاد شده قلع می­شود و چنانچه قلع آن قسمت مستلزم تخریب تمام ساختمان گردد و هنگام تخریب همه ضوابط مربوط رعایت شده باشد خسارت وارده با توجه به حاکمیت قاعده اقدام قابل مطالبه نیست. سئوال اول (4)- مستفاد از ماده 88 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 دادستان می­تواند اختیارات و وظایف خود را به معاون خود و یا دادیار ارجاع نماید؛ بنابراین تفویض اختیار تعیین نماینده دادستان موضوع تبصره یک ماده 6 قانون ایمنی راه­ها و راه­آهن از سوی دادستان به معاون دادستان یا دادیار بلامانع است و لیکن تفویض اختیار به بازپرس موجه نمی­باشد. سئوال اول (5)- موضوع مطروحه از شمول مقررات ماده 690 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 (تعزیرات) خارج است و در خصوص مورد استعلام مطابق تبصره یک ماده 6 قانون ایمنی راه­ها و راه­آهن به شرح صدرالذکر باید رفتار شود. سئوال اول (6)- چنانچه در اثر افزایش حریم راه ملکی که در حریم واقع شده است جزئا یا کلا مسلوب­المنفعه شود و یا نسبت به ابنیه و مستحدثات آن رفع تصرف به عمل آید مالک با توجه به اصول 40 و 47 قانون اساسی جمهوری اسلامی اصلاحی 1368 و مستفاد از لایحه قانون نحوه خرید و تملک اراضی و املاک مصوب 1358 می­تواند مطالبه خسارت نماید. سئوال اول (7)- در تبصره 2 ماده 6 قانون موصوف مقرر گردیده "اشخاص ذی­نفع می­توانند به مراجع دادگستری مراجعه کنند....". مراجعه به مراجع قضایی توسط ذینفع مستلزم طرح دعوی مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی از جمله مستلزم تقدیم دادخواست مطابق قانون است؛ همچنین خواسته ذینفع می­تواند مطالبه خسارت باشد.   سوال 2- در ماده 11 قانون اراضی مستحدث و ساحلی مصوب 1354 دو جرم پیش بینی شده است: الف- تجاوز به اراضی مستحدث و ساحلی و حریم دریا و دریاچه و تالاب های کشور ب- برداشت شن و ماسه و خاک و سنگ از اراضی مزبور در صورتی که موجب تخریب این اراضی گردد. قسمت آخر ماده مذکور نیز وزارت کشاورزی و منابع طبیعی را متولی امر اعلام نموده است. با تصویب ماده 690 قانون مجازات اسلامی 1375 تجاوز به اراضی ساحلی که متعلق به دولت است مشمول این ماده می باشد و در نتیجه صدر ماده 11 قانون اراضی مستحدث و ساحلی به طور ضمنی با تصویب ماده 690 نسخ شده است ولی جرم تخریب اراضی مزبور که با برداشت شن و ماسه و خاک و سنگ صورت می گیرد کماکان مشمول ماده 11 قانون صدرالذکر است. ضمنا مقررات قسمت آخر ماده 11 قانون مزبور نیز با تصویب قانون توزیع عادلانه آب طبق مواد 1 2 و 5 و تصریح قسمت آخر تبصره 3 ماده 2 که هرگونه تصرف در حریم قانونی سواحل دریاها و دریاچه ها را ممنوع اعلام نموده مگر با مجوز وزارت نیرو..... نسخ ضمنی شده است. سوال 3- اولا توقیف اموال متهم با اعمال مقررات مربوط به تامین خواسته وفق مواد 107 تا 113 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 امکان پذیر است ولی صدور دستور موقت برابر ماده 318 و بعد قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 از آنجایی که مستلزم تقدیم دادخواست راجع به اصل خواسته ظرف 20 روز است در دادرسی کیفری منتفی می باشد. ثانیا بازپرس با عنایت به مواد 95 417 و مفهوم ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری که در صورت وجود دلایل کافی مبنی بر این که مالی (اعم از منقول و غیرمنقول) در اثر ارتکاب جرم حاصل شده است می تواند دستور توقیف آن را صادر کند. بدیهی است با عنایت به مواد 99 و 100 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 برای توقیف اموال غیرمنقول ثبت شده باید مراتب با ذکر شماره پلاک و مشخصات ملک به اداره ثبت اسناد و املاک محل اعلام شود.  

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 99 ـ قسمت اجرا توقیف مال غیرمنقول را با ذکر شماره پلاک و مشخصات ملک به طرفین و اداره ثبت محل اعلام می کند.

مشاهده ماده 99 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 100 ـ اداره ثبت پس از اعلام توقیف در صورتی که ملک به نام محکوم علیه ثبت شده باشد مراتب را در دفتر املاک و اگر ملک در جریان ثبت باشد در دفتر ملک بازداشتی و پرونده ثبتی قید نموده به قسمت اجرا اطلاع می دهد و اگر ملک به نام محکوم علیه نباشد فورا به قسمت اجرا اعلام می دارد.

مشاهده ماده 100 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 690 ـ کاهش بینایی درصورتی که مقدار آن قابل تشخیص باشد به همان نسبت دیه دارد و چنانچه قابل تشخیص نباشد موجب ارش است.

مشاهده ماده 690 قانون مجازات اسلامی

ماده 88 ـ در اموری که از طرف دادستان به معاون دادستان یا دادیار ارجاع می شود آنان در امور محوله تمام وظایف و اختیارات دادستان را دارند و تحت تعلیمات و نظارت او انجام وظیفه می کنند. در غیاب دادستان و معاون او دادیاری که سابقه قضایی بیشتری دارد و در صورت تساوی دادیاری که سن بیشتری دارد جانشین دادستان می شود.

مشاهده ماده 88 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 148 ـ بازپرس در صورت صدور قرار منع موقوفی یا ترک تعقیب باید درباره استرداد و یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده از جرم تحصیل شده حین ارتکاب استعمال شده و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین می کند. بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ – از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود. تبصره 1 ـ در تمام امور کیفری دادگاه نیز باید ضمن صدور رای نسبت به استرداد ضبط و یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند. تبصره 2 ـ متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده می تواند طبق مقررات اعتراض کند هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه دادگاه تجدید نظر استان است.

مشاهده ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 11 ـ هر کس به قصد تصرف به اراضی مستحدث و ساحلی متعلق به دولت و حریم دریا و دریاچه ها و تالابهای کشور تجاوز کند و یا اراضی مزبور را با برداشت شن و ماسه و خاک و سنگ تخریب نماید به حبس جنحه ای تا سه سال و خلع ید محکوم خواهد شد. وزارت کشاورزی و منابع طبیعی مکلف است به محض اطلاع به وسیله گارد جنگل و مامورین خود رفع تجاوز کند و مراتب را برای رسیدگی به موضوع و تعقیب کیفری کتبا به دادسرای محل اعلام نماید. اعیانی که در عرصه مورد تجاوز احداث شود به حکم دادگاه جزایی به نفع دولت ضبط یا قلع بنا خواهد شد.

مشاهده ماده 11 قانون اراضی مستحدث و ساحلی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM