نظریه مشورتی شماره 7/1400/170

نظریه مشورتی شماره 7/1400/170

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/1400/170


شماره نظریه:
7/1400/170

شماره پرونده:
1400-168-170 ک

تاریخ نظریه:
1400/03/25

استعلام
1- آیا آراء صادره بر اساس ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری قابل تجدید نظرخواهی یا اعمال ماده 442 قانون یادشده است؟ 2-آیا می توان ضارب را بابت ارش صدماتی که در اثر عمل جراحی ایجاد می شود مانند تعبیه لوله یا آسیب نسج نرم از باب تسبیب محکوم کردیا این که غیر قابل انتساب استو صرفا صدماتی که حین حادثه (کار یا تصادف) یا ضرب و جرح ایجاد شده است بر عهده متهم است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- با توجه به این که در ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 به قطعیت یا قابلیت تجدید نظر خواهی و فرجام نسبت به حکم واحد صادره در اجرای ماده مزبور تصریح به عمل نیامده است بنابراین در خصوص مورد مذکور باید به قواعد عام حاکم بر تجدید نظر خواهی یا قابلیت فرجام نسبت به آرای دادگاه ها رجوع شود و لذا با لحاظ مواد 427 428 و 443 قانون فوق الذکر آرای دادگاه های کیفری قابل تجدید نظر و فرجام و آرای صادره از سوی دادگاه تجدید نظر (در خصوص موضوع ماده 510 قانون صدرالذکر) قطعی است. لذا در فرضی که مطابق ضابطه مرقوم رای صادره قطعی است اعمال حکم مقرر در ماده 442 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 که ناظر به تخفیف مجازات در آراء غیر قطعی است سالبه به انتفای موضوع است. 2- با توجه به صراحت رای وحدت رویه شماره 804 مورخ 2/10/1399 هیات عمومی دیوان عالی کشور مبنی بر این که جراحات ایجاد شده در معالجات پزشکی قابلیت استناد به رفتار وارد کننده صدمه اولیه را ندارد و با عنایت به این که آراء وحدت رویه در حکم قانون بوده و وفق ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در موارد مشابه برای دیوان عالی کشور دادگاه ها و دیگر مراجع اعم از قضایی و غیر قضایی لازم الاجرا است؛ بنابراین هرگونه تفسیر خلاف مفاد رای وحدت رویه پیش گفته در جهت مسوول دانستن جانی فاقد وجه است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 510 ـ هرگاه پس از صدور حکم معلوم شود محکوم علیه دارای محکومیت های قطعی دیگری است و اعمال مقررات تعدد در میزان مجازات قابل اجراء موثر است قاضی اجرای احکام کیفری به شرح زیر اقدام می کند: الف ـ اگر احکام به طور قطعی صادر یا به لحاظ عدم تجدید نظر خواهی قطعی شده باشند در صورت تساوی دادگاهها پرونده ها را به دادگاه صادرکننده آخرین حکم و در غیر این صورت به دادگاه دارای صلاحیت بالاتر ارسال می کند تا پس از نقض تمام احکام با رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم حکم واحد صادر شود. ب ـ اگر حداقل یکی از احکام در دادگاه تجدید نظر استان صادر شده باشد پرونده ها را به این دادگاه ارسال می کند تا پس از نقض تمام احکام با رعایت مقررات مربوط به تعدد جرم حکم واحد صادر شود. چنانچه احکام از شعب مختلف دادگاه تجدید نظر استان صادر شده باشد شعبه صادرکننده آخرین حکم تجدید نظر خواسته صلاحیت رسیدگی دارد. پ ـ در سایر موارد و همچنین در صورتی که حداقل یکی از احکام در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفته باشد یا احکام متعدد در حوزه های قضایی استان های مختلف یا در دادگاههای با صلاحیت ذاتی متفاوت صادر شده باشد پرونده ها را به دیوان عالی کشور ارسال می کند تا پس از نقض احکام حسب مورد مطابق بندهای (الف) یا (ب) اقدام شود. تبصره ـ در موارد فوق دادگاه در وقت فوق العاده بدون حضور طرفین به موضوع رسیدگی و بدون ورود در شرایط و ماهیت محکومیت با رعایت مقررات تعدد جرم حکم واحد صادر می کند.

مشاهده ماده 510 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 442 ـ در تمام محکومیت های تعزیری در صورتی که دادستان از حکم صادره درخواست تجدید نظر نکرده باشد محکوم علیه می تواند پیش از پایان مهلت تجدید نظرخواهی با رجوع به دادگاه صادرکننده حکم حق تجدید نظرخواهی خود را اسقاط یا درخواست تجدید نظر را مسترد نماید و تقاضای تخفیف مجازات کند. در اینصورت دادگاه در وقت فوق العاده با حضور دادستان به موضوع رسیدگی و تا یک چهارم مجازات تعیین شده را کسر می کند. این حکم دادگاه قطعی است.

مشاهده ماده 442 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 471 ـ هرگاه از شعب مختلف دیوان عالی کشور یا دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی کیفری و امور حسبی با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریق که آگاه شوند مکلفند نظر هیات عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه درخواست کنند. هر یک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها یا دادستانها یا وکلای دادگستری نیز می توانند با ذکر دلیل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیات عمومی را درباره موضوع درخواست کنند. هیات عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم روسا و مستشاران و اعضای معاون تمام شعب تشکیل می شود تا موضوع مورد اختلاف را بررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم کنند. رای اکثریت در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیرآن لازم الاتباع است؛ اما نسبت به رای قطعی شده بی اثر است. در صورتیکه رای اجراء نشده یا در حال اجراء باشد و مطابق رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور عمل انتسابی جرم شناخته نشود یا رای به جهاتی مساعد به حال محکوم علیه باشد رای هیات عمومی نسبت به آراء مذکور قابل تسری است و مطابق مقررات قانون مجازات اسلامی عمل می شود.

مشاهده ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM