رای قضایی شماره 9009970222001618

رای قضایی شماره 9009970222001618

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9009970222001618


شماره دادنامه قطعی:
9009970222001618

تاریخ دادنامه قطعی:
1390/10/28

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مسئولیت شرکا در رد مال تحصیل شده از بزه کلاهبرداری

پیام رای:
مسئولیت شرکای بزه کلاهبرداری در رد مال تحصیل شده از جرم بصورت تساوی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1) د. با وکالت آقای م. وکیل دادگستری 2) م. 3) م.ز. 4 ) خانم ف. ردیف اول دایر به مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول (عادی و رسمی) ردیف دوم دایر به مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول (عادی و رسمی) و تصرف عدوانی و تخریب عمدی ملک مسکونی نیمه ساخته و ردیف سوم دایر به مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول (عادی و رسمی) و تخریب عمدی ملک نیمه ساخته و ردیف چهارم دایر به معاونت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول (عادی و رسمی) موضوع شکایت آقایان 1) ح. با وکالت آقای م. وکیل دادگستری و 2) ب. و 3) س. اجمالا با این توضیح که متهم ردیف اول با مشارکت ردیف های دوم و سوم ملک نیمه ساخته متعلق به شاکی ردیف اول به شماره پلاک ثبتی.. . بخش 10 تهران را که شاکی آن را در سال 1384 از مالک اصلی آن آقای م.ه. خریداری کرده با استفاده از وکالت نامه رسمی مجعول و مبایعه نامه عادی مجعول به متهم ردیف چهارم واگذار کرده و اقدام به تصرف و تخریب آن ملک جهت ساخت و ساز می کنند سپس به عنوان پیش فروش دو واحد از آن را جمعا به مبلغ یکصد و نوزده میلیون تومان به شکات ردیف دوم و سوم می فروشند. دادگاه بنابه مراتب و با توجه به محتویات پرونده و مفاد کیفرخواست صادره از سوی دادسرا و گزارش مرجع انتظامی در مورد نحوه کشف موضوع و دستگیری متهمین و پاسخ استعلام وضعیت ثبتی ملک (صفحات 21 و 22) و ملاحظه تصویر سند انتقال قطعی ملک از مالک اولیه به شاکی ردیف اول (صفحه 4 و 5) و تصویر مبایعه نامه عادی شماره 6523-12/03/84 املاک م. و وکالتنامه رسمی شماره.. .-24/4/84 دفترخانه.. . تهران هر دو تنظیمی میان مالک اولیه (آقای م.ه.) و متهم ردیف چهارم (خانم ف.) که اصول آن ها در اوراق 691 و 692 پرونده مضبوط است و وکالتنامه جعلی دیگر میان آقای ه. و خانم ف. به شماره. -8/4/88 دفترخانه.. . تهران (صفحه 570) و قرارداد مشارکت ساخت تنظیمی میان متهم ردیف اول و متهم ردیف چهارم (صفحه 27) و رسیدهای پرداخت وجه توسط شکات ردیف دوم و سوم و مبایعه نامه و وکالتنامه تنظیمی میان آنان و متهم ردیف چهارم راجع به یک دستگاه آپارتمان بابت قسمتی از ثمن معامله (صفحات 291 و 293) و با عنایت به پاسخ استعلام از شهرداری منطقه 22 تهران در مورد مجوز ساخت و ساز ملک موضوع شکایت (صفحه 52) و گزارش اداره گذرنامه در مورد خروج آقای م.ه. از کشور (صفحات 166 و 260) و با توجه به اظهارات سردفتر.. . تهران مبنی بر این که سند اصلی موضوع شماره وکالتنامه جعلی منتسب به آن دفترخانه سند صلح بوده است (صفحات 64 و 493) و نامه سردفتر.. . تهران به اداره آگاهی در مورد مشکوک بودن وکالتنامه تنظیمی در آن دفترخانه و فسخ بعدی آن (صفحه 165) و با توجه به نظریه کارشناس رسمی دادگستری در رشته خط و امضاء در مورد صحت و اصالت اسناد شاکی ردیف اول و جعلی بودن مبایعه نامه و وکالتنامه تنظیمی میان آقای م.ه. و متهم ردیف چهارم (صفحات 78 و 523) و با عنایت به اقاریر ضمنی و دفاعیات غیرموجه متهمین و سایر قراین و امارات موجود در پرونده لذا بزهکاریشان محرز است و صرف نظر از این که شاکی ردیف اول متعاقبا با دریافت مبالغی به عنوان خسارت نسبت به متهمین ردیف اول و چهارم اعلام رضایت نموده است به جهت غیرقابل گذشت بودن موضوع مستندا به مواد 533 535 536 677 و 691 از قانون مجازات اسلامی و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری با رعایت مواد 42 و 43 و 46 و 47 قانون مجازات اسلامی اولا متهمین ردیف اول تا سوم را متضامنا به رد مال کلاهبرداری به مبلغ 119 میلیون تومان به شکات ردیف دوم و سوم و متهمین ردیف های دوم و سوم را متضامنا به رد مال مورد کلاهبرداری به شاکی ردیف اول ثانیا متهم ردیف اول را از جهت استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری به تحمل سه سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ 119 میلیون تومان به عنوان جزای نقدی در حق دولت ثالثا هر یک از متهمین ردیف دوم و سوم را از جهت استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری به تحمل یک سال حبس تعزیری و پرداخت 119 میلیون تومان جزای نقدی در حق دولت و از جهت تصرف عدوانی به تحمل شش ماه حبس تعزیری و رفع تصرف عدوانی رابعا متهم ردیف دوم را از جهت تخریب عمدی به تحمل شش ماه حبس تعزیری و خامسا متهم ردیف چهارم را از جهت استفاده از سند مجعول و معاونت در کلاهبرداری از طریق تسهیل موجبات ارتکاب بزه به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم می نماید. و در خصوص اتهامات دیگر متهم ردیف اول دایر به مشارکت در تخریب عمدی و تصرف عدوانی با توجه به اعلام رضایت قطعی و منجز شاکی و قابل گذشت بودن موضوع مستندا به بند 2 ماده 6 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و قرار موقوفی تعقیب صادر و اعلام می نماید. و اما در خصوص دادخواست تقدیمی از سوی آقای ح. با وکالت آقای م. وکیل دادگستری به طرفیت آقایان د. و م. و م.ز. و خانم ف. به خواسته صدور حکم به محکومیت خواندگان به پرداخت ضرر و زیان ناشی از بزه با جلب نظر کارشناس دادگاه با بررسی اوراق پرونده نظر به این که خواهان در دادخواست تقدیمی مبنای خواسته را ضرر و زیان ناشی از بزه تصرف عدوانی تخریب عمدی و تقویت سایر منافع ممکن الحصول اعلام نموده است اما از یک طرف ارتکاب جرایم مذکور توسط متهمین به صورت مشارکتی بوده و امکان تفکیک میزان نقش هر یک از آن ها در وقوع بزه وجود نداشته و با وجود اعلام رضایت خواهان (شاکی) پس از دریافت خسارت نسبت به خوانده ردیف اول و چهارم محاسبه خسارت نسبت به سایرین ممکن نیست و از طرفی جهات موضوع منافع ممکن الحصول منجزا تعیین نگردیده است لذا مستندا به بند "ب" ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده 197 همان قانون در مورد دعوی خواهان نسبت به خواندگان ردیف اول و چهارم قرار رد دعوی و در مورد سایر خواندگان حکم به بطلان دعوی وی صادر و اعلام می نماید. مبایعه نامه مجعول شماره 6523 و وکالت نامه رسمی مجعول شماره 4152 به استناد ماده 10 قانون مجازات اسلامی پس از قطعیت رای معدوم گردد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 1175 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ پورعبدالله

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی 1- آقای د. 2- م. و م.ز. با وکالت آقای الف. نسبت به بخشی از دادنامه شماره 9009972181500421 مورخ 28/04/90 که به موجب آن تجدیدنظرخواه ردیف اول به اتهام مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول عادی و رسمی و تجدیدنظر ردیف دوم به اتهام مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از سند اسناد مجعول (عادی و رسمی) و تصرف عدوانی و تخریب عمدی ملک نیمه ساخته و تجدیدنظرخواه ردیف سوم به اتهام مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش مال غیر و استفاده از اسناد مجعول (عادی و رسمی) و تخریب عمدی ملک نیمه ساخته موضوع شکایت آقایان ح. و ب. و س. که آقای د. از حیث استفاه از سند مجعول و کلاهبرداری به تحمل سه سال حبس تعزیری و پرداخت مبلغ 119 میلیون تومان به عنوان جزای نقدی در حق دولت و متضامنا به رد مال کلاهبرداری به مبلغ 119 میلیون تومان در حق شکات (ردیف دوم و سوم آقایان ب. و س.) و آقای م. را متضامنا با م.ز. به رد مال کلاهبرداری به شاکی ردیف اول (ح.) و از جهت استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری به تحمل یک سال حبس تعزیری و پرداخت 119 میلیون تومان جزای نقدی در حق دولت و از جهت تصرف عدوانی به تحمل 6 ماه حبس تعزیری و رفع تصرف عدوانی و از جهت تخریب به تحمل 6 ماه حبس تعزیری و تجدیدنظرخواه ردیف سوم را متضامنا با آقای م.ز. به رد مال مورد کلاهبرداری به شاکی ردیف اول و از جهت استفاده از سند مجعول و کلاهبرداری به تحمل یک سال حبس تعزیری و پرداخت 119 میلیون تومان جزای نقدی در حق دولت و از جهت تصرف عدوانی به تحمل شش ماه حبس تعزیری و رفع تصرف عدوانی محکوم شده اند. با توجه به محتویات پرونده و مفاد لوایح تجدیدنظرخواهان نظر به این که بزه های منتسبه حسب اوراق و مندرجات پرونده و دلایل منعکس در رای محرز بوده و ایراد و اعتراض موجه و موثری که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید ابراز و اقامه نشده ولیکن از جهت محکومیت تضامنی تجدیدنظرخواهان مواجه با اشکال می باشد زیرا بحث تضامن در اسناد تجاری به کار رفته و با عنایت به این که میزان مشارکت و بردن مال تجدیدنظرخواهان مشخص نشده که در انتهای دادنامه معترض عنه قید گردیده است لذا به استناد ماده 250 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و تبصره 2 و 4 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب به لحاظ شرایط خاص تجدیدنظرخواهان با اصلاح رد مال به طور تضامنی به رد مال بالسویه و مجازات حبس تجدیدنظرخواه ردیف اول را از سه سال به هجده ماه و شش ماه حبس بابت تصرف عدوانی تجدیدنظرخواه ردیف دوم و سوم را به پرداخت هریک به مبلغ پنج میلیون ریال جزای نقدی با احتساب ایام بازداشت قبلی تقلیل و تبدیل و تخفیف داده رای تجدیدنظرخواسته با اصلاح و تخفیف یادشده تایید می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 20 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
خاتوندهی ـ کریمی

قاضی:
کریمی , پورعبدالله , حسین خاتوندهی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 107 - استرداد دعوا و دادخواست به ترتیب زیر صورت می گیرد: الف - خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. ب - خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید. ج - استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.

مشاهده ماده 107 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 533 ـ هرگاه دو یا چند نفر به نحو شرکت سبب وقوع جنایت یا خسارتی بر دیگری گردند به طوری که آن جنایت یا خسارت به هر دو یا همگی مستند باشد به طور مساوی ضامن می باشند.

مشاهده ماده 533 قانون مجازات اسلامی

ماده 535 ـ هرگاه دو یا چند نفر با انجام عمل غیرمجاز در وقوع جنایتی به نحو سبب و به صورت طولی دخالت داشته باشند کسی که تاثیر کار او در وقوع جنایت قبل از تاثیر سبب یا اسباب دیگر باشد ضامن است مانند آنکه یکی از آنان گودالی حفر کند و دیگری سنگی در کنار آن قرار دهد و عابری به سبب برخورد با سنگ به گودال بیفتد که در این صورت کسی که سنگ را گذاشته ضامن است مگر آنکه همه قصد ارتکاب جنایت را داشته باشند که در این صورت شرکت در جرم محسوب می شود.

مشاهده ماده 535 قانون مجازات اسلامی

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 691 ـ از بین بردن بینایی چشم کسی که فقط یک چشم بینا دارد و چشم دیگرش نابینای مادرزادی بوده و یا در اثر علل غیرجنایی از بین رفته باشد موجب دیه کامل است لکن اگر چشم دیگرش را در اثر قصاص یا جنایتی که استحقاق دیه آن را داشته است از دست داده باشد دیه چشم بینا نصف دیه کامل می باشد.

مشاهده ماده 691 قانون مجازات اسلامی

ماده 42 ـ تعویق مراقبتی همراه با تدابیر زیر است: الف ـ حضور به موقع در زمان و مکان تعیین شده توسط مقام قضایی یا مددکار اجتماعی ناظر ب ـ ارائه اطلاعات و اسناد و مدارک تسهیل کننده نظارت بر اجرای تعهدات محکوم برای مددکار اجتماعی پ ـ اعلام هرگونه تغییر شغل اقامتگاه یا جابه جایی در مدت کمتر از پانزده روز و ارائه گزارشی از آن به مددکار اجتماعی ت ـ کسب اجازه از مقام قضایی به منظور مسافرت به خارج از کشور تبصره ـ تدابیر یاد شده می تواند از سوی دادگاه همراه با برخی تدابیر معاضدتی از قبیل معرفی مرتکب به نهادهای حمایتی باشد.

مشاهده ماده 42 قانون مجازات اسلامی

ماده 43 ـ در تعویق مراقبتی دادگاه صادرکننده قرار می تواند با توجه به جرم ارتکابی و خصوصیات مرتکب و شرایط زندگی او به نحوی که در زندگی وی یا خانواده اش اختلال اساسی و عمده ایجاد نکند مرتکب را به اجرای یک یا چند مورد از دستورهای زیر در مدت تعویق ملزم نماید: الف ـ حرفه آموزی یا اشتغال به حرفه ای خاص ب ـ اقامت یا عدم اقامت در مکان معین پ ـ درمان بیماری یا ترک اعتیاد ت ـ پرداخت نفقه افراد واجب النفقه ث ـ خودداری از تصدی کلیه یا برخی از وسایل نقلیه موتوری ج ـ خودداری از فعالیت حرفه ای مرتبط با جرم ارتکابی یا استفاده از وسایل موثر در آن چ ـ خودداری از ارتباط و معاشرت با شرکاء یا معاونان جرم یا دیگر اشخاص از قبیل بزه دیده به تشخیص دادگاه ح ـ گذراندن دوره یا دوره های خاص آموزش و یادگیری مهارت های اساسی زندگی یا شرکت در دوره های تربیتی اخلاقی مذهبی تحصیلی یا ورزشی

مشاهده ماده 43 قانون مجازات اسلامی

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 10 ـ در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است. هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازم الاجراء صادرشده باشد به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجراء نمی شود و اگر در جریان اجراء باشد اجرای آن موقوف می شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجراء شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست. ب ـ اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجراء یا در حین اجراء از دادگاه صادرکننده حکم قطعی اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می تواند از دادگاه صادرکننده حکم تخفیف مجازات را تقاضا نماید. دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجراء می شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست وی نیز می تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید. تبصره ـ مقررات فوق در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع شده است مگر به تصریح قانون لاحق اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 10 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM