رای قضایی شماره 9209970220501610

رای قضایی شماره 9209970220501610

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220501610


شماره دادنامه قطعی:
9209970220501610

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/11/27

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
امارات قضایی در مقام اثبات مجرمیت

پیام رای:
دادگاه می تواند در مقام اثبات مجرمیت و اقناع وجدانی به متواری بودن متهم استناد کند.

رای دادگاه بدوی
حسب کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه چهار تهران آقایان م. و م.س. فرزندان ع. در حال حاضر متواری متهم هستند به مشارکت در ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو همراه با شکستگی دست چپ آقای ح.ر. و ورود به عنف و تخریب درب مغازه و ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به آقای ن.ر.؛ دادگاه با عنایت به شکایت شاکیان خصوصی و گزارش نیروی انتظامی و نظریات پزشکی قانونی و متورای بودن متهمان و مودای شهادت شهود بزه های منتسب را محرز و مسلم می داند لذا مستندا به مواد 295 و 302 و 442 و 480 و 495 و 614 قانون مجازات اسلامی از جهت ارتکاب بزه ایراد جرح عمدی با چاقو هر یک از متهمان به تحمل سه سال حبس تعزیری و از جهت ورود به عنف متهم ردیف اول به تحمل پنج سال حبس تعزیری و از جهت تخریب عمدی به تحمل دو سال حبس تعزیری محکوم می گردد و متهم ردیف اول از جهت ایراد ضرب و جرح عمدی به پرداخت پانزده صدم دیه کامله یک نفر انسان بابت ارش آسیب عصبی و عروقی و سه صدم دیه کامل بابت ارش آسیب نسج نرم اطراف محل شتگستگی و هشت صدم دیه کامله بابت شکستگی استخوان زند اسفل دست چپ در حق مجنی علیه آقای ح.ر. و متهم ردیف دوم به پرداخت دو صدم دیه کامله بابت جراحت دامیه در قدام و راست و حارصه در پس سر و 4 صدم دیه کامله بابت جراحت دامیه در ناحیه راست و چپ پس سری 5 صدم دیه کامله بابت جراحت دامیه در قدام و راست بینی و ساعد راست در حق مجنی علیه آقای ن.ر. ظرف مهلت یک سال از تاریخ وقوع جنایت محکوم می گردد. رای صادر شده غیابی محسوب و ظرف مهلت ده روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در این شعبه است.
رییس شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ طالبی
در خصوص اعتراض واخواهی آقای م.س. فرزند ع. نسبت به دادنامه غیابی شماره 66401321 مورخ 19/10/91 صادر شده از شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران نظر به این که از ناحیه معترض واخواه ایراد و دفاعی موجه جهت فسخ دادنامه معترض عنه ارایه نشده است لذا مستندا به ماده 218 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری عینا تایید می گردد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ طالبی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.س. به وکالت از آقای م.س. نسبت به دادنامه شماره00776 مورخ 8/7/92 صادره از شعبه 1081 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن رای بر محکومیت تجدیدنظرخواه به شرح دادنامه غیابی شماره 01321 مورخ 19/10/91 نظر به این که تجدیدنظرخواه در این مرحله از رسیدگی دلیل خاص و جهات موجهی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ارایه ننموده و از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی و مبانی استدلال و استنباط و انطباق با قانون ایراد و اشکالی وارد نمی باشد. النهایه نظر به فقد سابقه سوء کیفری تجدیدنظرخواه مستند ابه تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مجموع مجازات حبس تعیین شده در دادنامه به تحمل دو سال حبس تقلیل می یابد و مواد 694 و 677 و 47 قانون مجازات اسلامی به متن دادنامه غیابی اضافه و الحاق می گردد و با وصف تخفیف و اصلاح اعمال شده ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده مستندا به بند الف از ماده 257 و ماده 250 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
علوی فر ـ طهماسبی

قاضی:
حسین طالبی , محمد علی علوی فر , طهماسبی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 295 ـ هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی شبه عمدی یا خطای محض است مانند این که مادر یا دایه ای که شیر دادن را برعهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

مشاهده ماده 295 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 442 ـ اگر مرتکب به سبب حرکت یا غیر آن موجب شود که قصاص بیش از جنایت انجام شود قصاص کننده ضامن نیست و اگر قصاص کننده یا فرد دیگری موجب زیاده باشد حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شود.

مشاهده ماده 442 قانون مجازات اسلامی

ماده 480 ـ در موارد تحقق لوث و امکان اثبات جنایت علیه شخصی معین از اطراف علم اجمالی با قسامه طبق مقررات قسامه عمل می شود.

مشاهده ماده 480 قانون مجازات اسلامی

ماده 495 ـ هرگاه پزشک در معالجاتی که انجام می دهد موجب تلف یا صدمه بدنی گردد ضامن دیه است مگر آنکه عمل او مطابق مقررات پزشکی و موازین فنی باشد یا این که قبل از معالجه برائت گرفته باشد و مرتکب تقصیری هم نشود و چنانچه اخذ برائت از مریض به دلیل نابالغ یا مجنون بودن او معتبر نباشد و یا تحصیل برائت از او به دلیل بیهوشی و مانند آن ممکن نگردد برائت از ولی مریض تحصیل می شود. تبصره 1– در صورت عدم قصور یا تقصیر پزشک در علم و عمل برای وی ضمان وجود ندارد هر چند برائت اخذ نکرده باشد. تبصره 2 ـ ولی بیمار اعم از ولی خاص است مانند پدر و ولی عام که مقام رهبری است. در موارد فقدان یا عدم دسترسی به ولی خاص رئیس قوه قضاییه با استیذان از مقام رهبری و تفویض اختیار به دادستان های مربوطه به اعطای برائت به طبیب اقدام می نماید.

مشاهده ماده 495 قانون مجازات اسلامی

ماده 614 ـ قطع و از بین بردن تمام زبان کودکی که زمان سخن گفتن او فرا نرسیده موجب دیه کامل است لکن اگر بعدا معلوم شود که لال بوده است مازاد بر یک سوم دیه مسترد می شود.

مشاهده ماده 614 قانون مجازات اسلامی

ماده 694 ـ هرگاه در اثر بریدن یا از بین بردن بینی یا جنایت دیگری بویایی نیز از بین برود یا نقصان یابد هر جنایت دیه یا ارش جداگانه دارد.

مشاهده ماده 694 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM