نظریه مشورتی شماره 1957/7/95

نظریه مشورتی شماره 1957/7/95

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 1957/7/95


شماره نظریه:
1957/7/95

شماره پرونده:
1453-1/168-95

تاریخ نظریه:
1131/10/12

استعلام
در پرونده¬ای شخصی به اتهام ایراد و ضرب وجرح عمدی تنها به پرداخت حدود70% دیه محکوم شده است پرونده به اجرای احکام کیفری ارسال شده ولی شاکی علیرغم ابلاغ جهت درخواست دیه مراجعه ننموده است آیا موضوع مذکور مشمول ماده541 قانون آئین دادرسی کیفری می¬شود؟ و به عبارت دیگر آیا اجرای مجازات دیه منوط به درخواست محکوم¬له در واحد اجرای احکام کیفری می¬باشد./

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
با تذکر اینکه مواردی که اجرای مجازات نیاز به درخواست محکوم له دارد علی الاصول باید در قانون تصریح شود با توجه به اصول کلی حاکم بر حقوق جزا و مستفاد از مواد 2 و 22 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23/3/1394 و مواد 255 و 429 قانون مجازات اسلامی مصوب1392 منظور از مجازاتهایی که اجرای آن نیاز به مطالبه محکوم له دارد موضوع ماده 541 قانون آیین دادرسی کیفری دیه قصاص و حد قذف است. البته در مورد قصاص باید مطابق ماده 429 قانون مجازات اسلامی 1392 عمل گردد ضمنا درخصوص دیه عبارت «تقاضای محکوم له» مقرر در ماده ی 535 قانون آیین دادرسی کیفری1392 نیز موید این نظر است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 541 ـ هرگاه اجرای مجازات منوط به درخواست محکوم له باشد و در تقاضای اجرای آن بدون داشتن عذر موجه تاخیر کند به دستور قاضی اجرای احکام کیفری به وی ابلاغ می شود تا ظرف سه ماه تصمیم خود را درباره اجرای حکم اعلام کند. در صورت سپری شدن این مدت و عدم وصول درخواست اجرای حکم بدون عذر موجه قاضی اجرای احکام کیفری قرار تامین صادره را لغو می کند. در این صورت چنانچه محکوم علیه به علت دیگری در حبس نباشد آزاد و پرونده به طور موقت بایگانی می شود.

مشاهده ماده 541 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 2ـ مرجع اجراءکننده رای اعم از قسمت اجرای دادگاه صادرکننده اجرائیه یا مجری نیابت مکلف است به تقاضای محکوم له از طرق پیش بینی شده در این قانون و نیز به هر نحو دیگر که قانونا ممکن باشد نسبت به شناسایی اموال محکوم علیه و توقیف آن به میزان محکوم به اقدام کند. تبصره ـ در موردی که محکوم به عین معین بوده و محکوم له شناسایی و تحویل آن را تقاضا کرده باشد نیز مرجع اجراءکننده رای مکلف به شناسایی و توقیف آن مال است.

مشاهده ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 22ـ کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه ضرر و زیان ناشی از جرم رد مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی مشمول این قانون خواهند بود.

مشاهده ماده 22 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 255 ـ حد قذف حق الناس است و تعقیب و اجرای مجازات منوط به مطالبه مقذوف است. در صورت گذشت مقذوف در هر مرحله حسب مورد تعقیب رسیدگی و اجرای مجازات موقوف می شود.

مشاهده ماده 255 قانون مجازات اسلامی

ماده 429 ـ در مواردی که محکوم به قصاص در زندان است و صاحب حق قصاص بدون عذر موجه یا به علت ناتوانی در پرداخت فاضل دیه یا به جهت انتظار برای بلوغ یا افاقه ولی دم یا مجنی علیه مرتکب را در وضعیت نامعین رها نماید با شکایت محکوم علیه از این امر دادگاه صادرکننده حکم مدت مناسبی را مشخص و به صاحب حق قصاص اعلام می کند تا ظرف مهلت مقرر نسبت به گذشت مصالحه یا اجرای قصاص اقدام کند. در صورت عدم اقدام او در این مدت دادگاه می تواند پس از تعیین تعزیر بر اساس کتاب پنجم «تعزیرات» و گذشتن مدت زمان آن با اخذ وثیقه مناسب و تایید رئیس حوزه قضایی و رئیس کل دادگستری استان تا تعیین تکلیف از سوی صاحب حق قصاص مرتکب را آزاد کند.

مشاهده ماده 429 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM