نظریه مشورتی شماره 7/96/2745

نظریه مشورتی شماره 7/96/2745

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/96/2745


شماره نظریه:
7/96/2745

شماره پرونده:
96-186/1-1271

تاریخ نظریه:
1396/11/09

استعلام
1- آیا بزه تغییر کاربری اراضی زراعی در باغها جرم مستمر محسوب می گردد و آیا مرور زمان 3 سال که در جرایم درجه هفت مصداق دارد برای جرم مذکور قابل تسری است؟ 2- آیا رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور عطف به ماسبق می گردد؟ 3- آیا رای وحدت رویه مذکور نسبت به آرایی که اجرا نشده و یا در حال اجرا باشد مساعد به حال محکوم محسوب می شود و لزوما باید برابر بند ب ماده 10 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اصلاح گردد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- بزه موضوع ماده 3 قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ¬ها (اصلاحی 1/8/1385) از جمله جرایم آنی است؛ زیرا با تحقق رکن مادی این جرم یعنی تغییر کاربری در اراضی موضوع این قانون بدون اخذ مجوز از کمیسیون موضوع تبصره 1 (اصلاحی 1/8/1385) ماده 1 قانون مذکور مانند ایجاد بناء برداشتن یا افزایش شن و ماسه گودبرداری و سایر اقداماتی که بنا به تشخیص وزارت جهاد کشاورزی تغییر کاربری محسوب می گردد بزه موضوع ماده 3 قانون مزبور (بزه تغییر کاربری غیرمجاز) تحقق یافته است و رای وحدت رویه شماره 730-28/3/1392 هیات عمومی دیوان عالی کشور نیز به دلالت التزامی دال بر آنی بودن این جرم است. 2- منظور از «رای اجرا نشده یا در حال اجرا» مذکور در قسمت آخر ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 و اصلاحات و الحاقات بعدی به لحاظ آن که آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور در واقع تفسیر صحیح قانون است تمامی آرای قطعی اجرا نشده و در حال اجرا است که در خصوص آرای قطعی کیفری یاد شده باید با لحاظ ماده 10 قانون مجازات اسلامی 1392 اقدام لازم معمول گردد. به کار بردن عبارت «آراء مذکور» در انتهای ماده 471 صدرالذکر موید این استنباط است. 3- نمی توان گفت در همه موارد رای وحدت رویه موضوع استعلام نسبت به محکوم علیه مساعدتر است. به عنوان مثال در موارد تعدد جرم که موجب تشدید مجازات قابل اجرا می شود اعمال مقررات ماده 10 قانون صدرالذکر منتفی است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 10 ـ در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است. هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازم الاجراء صادرشده باشد به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجراء نمی شود و اگر در جریان اجراء باشد اجرای آن موقوف می شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجراء شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست. ب ـ اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجراء یا در حین اجراء از دادگاه صادرکننده حکم قطعی اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می تواند از دادگاه صادرکننده حکم تخفیف مجازات را تقاضا نماید. دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجراء می شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست وی نیز می تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید. تبصره ـ مقررات فوق در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع شده است مگر به تصریح قانون لاحق اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 10 قانون مجازات اسلامی

ماده 471 ـ هرگاه از شعب مختلف دیوان عالی کشور یا دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی کیفری و امور حسبی با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریق که آگاه شوند مکلفند نظر هیات عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه درخواست کنند. هر یک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها یا دادستانها یا وکلای دادگستری نیز می توانند با ذکر دلیل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیات عمومی را درباره موضوع درخواست کنند. هیات عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم روسا و مستشاران و اعضای معاون تمام شعب تشکیل می شود تا موضوع مورد اختلاف را بررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم کنند. رای اکثریت در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیرآن لازم الاتباع است؛ اما نسبت به رای قطعی شده بی اثر است. در صورتیکه رای اجراء نشده یا در حال اجراء باشد و مطابق رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور عمل انتسابی جرم شناخته نشود یا رای به جهاتی مساعد به حال محکوم علیه باشد رای هیات عمومی نسبت به آراء مذکور قابل تسری است و مطابق مقررات قانون مجازات اسلامی عمل می شود.

مشاهده ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM