نظریه مشورتی شماره 7/96/2508

نظریه مشورتی شماره 7/96/2508

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/96/2508


شماره نظریه:
7/96/2508

شماره پرونده:
96-110-131

تاریخ نظریه:
1396/10/20

استعلام

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اولا-باتوجه به ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 و مواد 4 1و 5 قانون شورای حل اختلاف 1394 این شوراها به عنوان یک واحد تحت تصدی قاضی دادگستری مرجع قضایی تلقی می­شوند. بنابراین  درفرض سوال درصورتی که به نظر قاضی شورای حل اختلاف دعوای حقوقی طرح شده درصلاحیت دادگاههای دادگستری باشد با صدور قرار عدم صلاحیت پرونده به دادگاه مربوط ارسال می­شود. دادگاه اگر با قرار عدم صلاحیت صادره مخالف و معتقد به صلاحیت این شورا  باشد ضمن نقض قرار صادره پرونده را به شورا عودت می­دهد و شورا مطابق ماده 15 قانون شوراهای حل اختلاف مکلف به رسیدگی است و اگر دادگاه با قرار مزبور موافق باشد چنانچه دعوا در برگ دادخواست طرح شده باشد با پرداخت مابه­التفاوت هزینه دادرسی مربوط مطابق مقررات به آن رسیدگی می­کند و گرنه با توجه به این که برابر ماده 48 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379 رسیدگی به دعاوی مستلزم تقدیم دادخواست است دعوای بدون تقدیم دادخواست گر چه به شرح فوق به دادگاه واصل شده باشد قابل رسیدگی نیست و با توجه به این که درخصوص تکلیف دادگاه در این مورد قانون ساکت است به نظر می­رسد راهکار عملی آن است که پس از بایگانی شدن توسط دفتر دادگاه اخطار استحضاری برای خواهان ارسال شود تا درصورت طرح دعوا به موجب دادخواست وفق مقررات و با احتساب ما­به­التفاوت هزینه دادرسی به آن رسیدگی شود. ثانیا-ماده 41 قانون شوراهای حل اختلاف 1394 اطلاق دارد و تمامی دعاوی مطرح شده در شورای حل اختلاف تا زمان لازم الاجرا شدن این قانون را صرف نظر از موضوع دعوا دربر می­گیرد. بنابراین                                                         دعاوی راجع به اموال غیرمنقول نیز مشمول این ماده است مشروط به اینکه مطابق قانون قبلی شورای حل اختلاف در حدود صلاحیت این شورا باشد. ثالثا-همان گونه که در نظریه های این اداره کل ناظر به قانون شوراهای حل اختلاف 1387 از جمله نظریه شماره 703/94/7-18/3/94 اعلام شده است در زمان حاکمیت قانون سابق نیز چون شورای حل اختلاف مرحعی استثنایی است بنابراین شوراهای موصوف برای رسیدگی به دعاوی دارای ارزش واقعی بیش از حد نصاب های مقرر صالح نبوده ولذا هر گاه دلیل موجهی وجود داشته است که ارزش واقعی خواسته (دعوا) بیش از ارزش مورد ادعای طرفین یا یکی از آن دو می باشد بر اساس مقررات مربوط به صلاحیت ذاتی که اعمال آن نیازمند ایراد و اعتراض طرفین نیست قاضی شورای حل اختلاف صلاحیت رسیدگی نداشته است و ندارد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 48 - شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست می باشد. دادخواست به دفتر دادگاه صالح و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است به دفتر شعبه اول تسلیم می گردد.

مشاهده ماده 48 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 4ـ در هر حوزه قضائی یک یا چند نفر قاضی دادگستری که قاضی شورا نامیده می‏شوند مطابق مقررات این قانون انجام وظیفه می‏نمایند. تبصره 1ـ قوه قضائیه می‏تواند برای تامین قضات شورا از میان قضات شاغل یا بازنشسته استفاده نماید. تبصره 2ـ مرکز امور شوراها می‏تواند از قضات شورا به صورت تمام وقت یا پاره وقت استفاده نماید. تبصره 3ـ رئیس قوه قضائیه می تواند یک قاضی را برای چند شورا تعیین کند.

مشاهده ماده 4 قانون شورای حل اختلاف

ماده 1ـ به منظور حل اختلاف و صلح و سازش بین اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی شوراهای حل اختلاف که در این قانون به اختصار «شورا» نامیده می‏شوند تحت نظارت قوه قضائیه و با شرایط مقرر در این قانون تشکیل می‏گردد. تبصره ـ تعیین محدوده فعالیت جغرافیایی شورا در هر حوزه قضائی به عهده رئیس همان حوزه قضائی می‏باشد.

مشاهده ماده 1 قانون شورای حل اختلاف

ماده 5 ـ حکم انتصاب قاضی شورا توسط رئیس قوه قضائیه و حکم انتصاب هریک از اعضای شورا پس از احراز شرایط مقرر در این قانون با پیشنهاد رئیس کل دادگستری توسط رئیس مرکز امور شوراها صادر می‏شود.

مشاهده ماده 5 قانون شورای حل اختلاف

ماده 477 ـ در صورتی که رئیس قوه قضاییه رای قطعی صادره از هریک از مراجع قضایی را خلاف شرع بین تشخیص دهد با تجویز اعاده دادرسی پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضاییه برای این امر تخصیص می یابد رسیدگی و رای قطعی صادر نماید. شعب خاص مذکور مبنیا بر خلاف شرع بین اعلام شده رای قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی به عمل می آورند و رای مقتضی صادر می نمایند. تبصره 1 ـ آراء قطعی مراجع قضایی (اعم از حقوقی و کیفری) شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور سازمان قضایی نیروهای مسلح دادگاههای تجدید نظر و بدوی دادسراها و شوراهای حل اختلاف می باشند. تبصره 2 ـ آراء شعب دیوان عالی کشور در باب تجویز اعاده دادرسی و نیز دستورهای موقت دادگاهها اگر توسط رئیس قوه قضاییه خلاف شرع بین تشخیص داده شود مشمول احکام این ماده خواهد بود. تبصره 3 ـ درصورتی که رئیس دیوان عالی کشور دادستان کل کشور رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و یا رئیس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود رای قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند می توانند با ذکر مستندات از رئیس قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی نمایند. مفاد این تبصره فقط برای یک بار قابل اعمال است؛ مگر اینکه خلاف شرع بین آن به جهت دیگری باشد.

مشاهده ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM