نشست قضایی شماره 1398-6183

نشست قضایی شماره 1398-6183

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-6183


کد نشست:
1398-6183

تاریخ برگزاری:
1397/05/17

برگزار شده توسط:
استان گلستان/ شهر گالیکش

موضوع:
صدور حکم مبنی بر رفع تصرف عدوانی عطف به قرار منع تعقیب

پرسش:
در رسیدگی به پرونده تصرف عدوانی اراضی ملی یا اراضی اشخاص چنانچه بازپرس با توجه به عدم احراز سوء نیت متهم مبادرت به صدور قرار منع تعقیب نماید آیا ارسال پرونده به دادگاه کیفری دو جهت صدور حکم به رفع تصرف متهم از عرصه مورد اختلاف وجاهت قانونی دارد یا خیر؟

نظر هیئت عالی:
مفروض بر صدور قرار منع تعقیب در دادسرا ارسال پرونده به دادگاه جهت اتخاذ تصمیم محتاج نص است که در مانحن فیه نصی وجود ندارد؛ درنتیجه نظریه اکثریت صحیح اعلام می شود.

نظر اکثریت:
پاسخ منفی است؛ حکم به رفع تصرف جزء الزامات خارج از مجازات است و در صورتی می توان در خصوص رفع تصرف حکم داد که بتوان حکم به مجازات حبس داد؛ پس در فرضی که ما به لحاظ عدم احراز سوءنیت نتوانیم حکم مجازات حبس یا جزای نقدی بدهیم نمی توانیم حکم به رفع تصرف بدهیم؛ قاعده تفسیر قوانین جزایی به نفع متهم نیز این نظر را تایید می کند. همچنین ما اگر بر خلاف این نظر را بپذیریم فلسفه صدور قرار اناطه در امور کیفری از بین می رود؛ بهتر است در موارد تردید و شک فرهنگ کیفرزدایی را حاکم کنیم و افراد را به سمت طرح دعوی حقوقی سوق بدهیم.

نظر اقلیت:
پاسخ مثبت است؛ در قانون موارد مشابه مثل سلاح شکاری موضوع قانون مجازات قاچاق سلاح و مهمات غیرمجاز را داریم و در فرضی که مثلا قرار منع تعقیب به لحاظ عدم احراز سوءنیت دارنده سلاح صادر شود باز هم باید به استناد ماده 18 از قانون مرقوم حکم به ضبط سلاح صادر شود که دقیقا مثل فرض سوال ما است؛ زمانی که برای ما محرز شود شاکی سند مالکیت دارد و متهم حق قانونی نسبت به عرصه ندارد باقی ماندن زمین در تصرف متهم اشکال قانونی دارد. بحث رفع تصرف جزء مجازات های مندرج در بند 14 قانون مجازات اسلامی است و در هیچ یک از درجات هم نمی گنجد؛ فلذا چنانچه دادگاه حکم به رفع تصرف بنماید مجازات برای متهم محسوب نمی شود؛ بلکه صرفا وسیله ای برای احقاق حق شاکی است. در بحث سرقت هم اگر به هر دلیلی در خصوص سارق قرار منع تعقیب صادر شود نمی توانیم با این استدلال که چون قرار منع تعقیب صادر شده است حکم به رد مال ندهیم و بگوییم که مال باید در ید سارق باشد و شاکی برود و دادخواست بدهد. حسب صراحت ماده 73 قانون ثبت اسناد و املاک چنانچه قضات از اعتبار دادن به اسناد ثبت شده استکناف نمایند عمل ایشان تخلف محسوب می شود؛ فلذا چنانچه متهم سوء نیت نداشت و عنصر معنوی در این مورد مخدوش بود صدور حکم به رفع تصرف از عرصه وجاهت قانونی دارد و چنانچه متهم از این موضوع متضرر شد می توان نسبت به حکم تقاضای تجدید نظر خواهی کند و تحمیل هزینه دادخواست حقوقی در دعوای خلع ید که مالی هم محسوب می شود تحمیل ناروا به شاکی پرونده کیفری است.

مبحث:
آیین دادرسی کیفری , جزای اختصاصی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 690 ـ کاهش بینایی درصورتی که مقدار آن قابل تشخیص باشد به همان نسبت دیه دارد و چنانچه قابل تشخیص نباشد موجب ارش است.

مشاهده ماده 690 قانون مجازات اسلامی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

ماده 148 ـ بازپرس در صورت صدور قرار منع موقوفی یا ترک تعقیب باید درباره استرداد و یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده از جرم تحصیل شده حین ارتکاب استعمال شده و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین می کند. بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ – از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود. تبصره 1 ـ در تمام امور کیفری دادگاه نیز باید ضمن صدور رای نسبت به استرداد ضبط و یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند. تبصره 2 ـ متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده می تواند طبق مقررات اعتراض کند هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه دادگاه تجدید نظر استان است.

مشاهده ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 73 - قضات و مامورین دیگر دولتی که از اعتبار دادن به اسناد ثبت شده استنکاف نمایند در محکمه ی انتظامی یا اداری تعقیب می شوند و در صورتی که این تقصیر قضات یا مامورین بدون جهت قانونی باشد و به همین جهت ضرر مسلم نسبت به صاحبان اسناد رسمی متوجه شود محکمه ی انتظامی یا اداری علاوه بر مجازات اداری آن ها را به جبران خسارات وارده نیز محکوم خواهد نمود.

مشاهده ماده 73 قانون ثبت اسناد و املاک

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM