رای قضایی شماره 9309970907201150

رای قضایی شماره 9309970907201150

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970907201150


شماره دادنامه قطعی:
9309970907201150

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/10/23

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
مصداق سوء رفتار زوج

پیام رای:
چنانچه در غیاب زوجه زوج زن های غریبه به منزل ببرد مصداق بارز سوء رفتار و سوءمعاشرت با زوجه محسوب می شود.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. دادخواستی به طرفیت آقای م.ح. و به خواسته صدور حکم طلاق تقدیم کرده و با استناد به فتوکپی سند ازدواج به شماره ترتیب 4266 مورخ 1388/8/8 دفتر رسمی ازدواج شماره... حوزه ثبت تهران و شناسنامه زوجه و وکالت نامه توضیح داده است موکل به موجب سند ازدواج فوق الذکر در تاریخ 1388/8/8 با خوانده ازدواج نموده و در حال حاضر قادر به ادامه زندگی مشترک نمی باشند موکل در مفارقت جسمانی کامل به سر می برد که این امر باعث مفسده می گردد که موارد فوق به تایید شاهدین رسیده که حاضر به ادای شهادت نزد آن مقام محترم هستند لذا درخواست صدور حکم طلاق را دارم. شعبه 265 دادگاه خانواده تهران در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان و در غیاب خوانده تشکیل شده است وکیل خواهان اظهار داشته موکل در سال 88 با خوانده ازدواج نموده و مع الاسف بیش از یک سال است که موکل را از منزل مسکونی بیرون نموده و با اقدامات خود به تعهدات و شروط مندرج در عقدنامه عمل نکرده است به طوری که موکل را در عسروحرج شدید قرار داده و در حال حاضر در بلاتکلیفی قرار گرفته است این مفارقت جسمانی تالی فاسد دارد و موکل در بلاتکلیفی است و به لحاظ عدم پرداخت نفقه و تشکیل پرونده های متعدد من جمله مهریه- تمکین- ازدواج مجدد- دلایلی است که موکله در عسروحرج شدید است به طوری که خوانده اجازه ازدواج سوم خود را از دادگاه اخذ کرده درحالی که فاقد مسکن مستقل هم می باشند که موارد فوق مورد تایید شاهدین قرار گرفته و حاضر به ادای شهادت هستند موکل از مهریه حاضر به بذل تعدادی از مهریه اش در قبال طلاق است دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است داور زوجه به شرح لایحه ثبت شده به شماره 891- 1392/5/23 نظریه خود را مبنی بر عدم توفیق در حصول سازش زوجین اعلام کرده است. داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج اظهار داشته به لحاظ نداشتن شماره تلفن تماس با زوج اظهارنظر داوری مقدور نمی باشد. دادگاه مجددا وقت رسیدگی تعیین کرده است در وقت مقرر دادگاه با حضور وکیل خوانده تشکیل شده است وکیل خوانده اظهار داشته مدافعات به شرح لایحه تقدیمی ثبت شده به شماره 1141-1392/6/20 می باشد در لایحه مذکور وکیل در مورد دریافت مهریه از سوی زوجه و ترک منزل از سوی وی و صدور حکم تمکین که قطعی شده و اینکه سوء رفتار و سوء معاشرت نداشته اشاره شده است وکیل خوانده توضیح داده که نظریه داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج را قبول ندارد و برای او داور تعیین می کند با انتخاب داور از سوی وکیل زوج نامبرده نظریه خود را به شرح لایحه شماره 1241- 1392/7/1 اعلام و اظهار داشته زوج آمادگی جهت فراهم نمودن زندگی زناشویی با امکانات کامل را داشته و همسر خود را دوست دارد و حاضر به جدایی نمی باشد. شعبه 265 دادگاه خانواده تهران به موجب رای شماره 977- 1392/7/8 در خصوص دعوی خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. و به طرفیت آقای م.ح. فرزند ع. با وکالت آقای م.م. و به خواسته صدور حکم طلاق بدین شرح که وکیل خواهان اعلام داشته موکل در سال 88 به عقد ازدواج دایم زوج درآمده و فاقد اولاد مشترک می باشند بیش از یک سال است زوج خواهان را از منزل بیرون نموده و زوجه در عسروحرج شدید به سر می برد و... وکیل خوانده در دفاع وی اظهار داشته بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک زوجه مهریه را مطالبه نموده است با توجه به صدور حکم تمکین زوجه حاضر به تمکین نبوده زوج سابقه سوء معاشرت نداشته که موجبات عسروحرج را برای زوجه فراهم نماید و زوج حاضر به طلاق و جدایی نمی باشد لذا دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی و تصویر مصدق سند رسمی ازدواج وجود علقه زوجیت بین طرفین را احراز کرده و به لحاظ اینکه به دلیل اختلافات حادث شده بیش از یک سال است که جدا از یکدیگر زندگی می کنند و حسب اوراق پرونده بین آنان دعاوی متعدد طرح شده است و از طرفی تلاش دادگاه و داوران جهت ایجاد تفاهم بین آنان موثر واقع نشده است و اینکه دوام زوجیت موجب وقوع زوجه در عسروحرج شدید تشخیص می گردد و استمرار بلاتکلیفی بین طرفین عسروحرج بیشتری را بر آنان تحمیل خواهد کرد لذا نظر به اینکه زوجین در مورد مهریه پرونده در مرحله اجرای احکام مدنی داشته و به شرح مفاد صورت جلسات دادرسی مورخ 1391/11/15 و 1391/12/19 و 1392/2/25 متفقا توافقی به طلاق توافقی دادخواست تقدیم نموده اند که متعاقب آن زوجه نیز برابر اقرارنامه رسمی به شماره 84908 مورخ 92/3/11 تمامی مهریه خود را بر زوج بری نموده است لذا زوج از تقدیم دادخواست توافقی امتناع نموده است مستندا به مواد 20- 24- 27- 31- 32- 33 و 37 قانون حمایت خانواده و ماده 1130 قانون مدنی حکم به طلاق زوجه صادر و زوج را مکلف می نماید زوجه را مطلقه نماید و در صورت امتناع زوج به زوجه اجازه داده می شود پس از قطعیت دادنامه با مراجعه به دفتر طلاق در اجرای تبصره ذیل ماده 33 از قانون فوق الذکر خودش را مطلقه نماید و با توجه به اینکه زوجه تعداد یک عدد سکه بهار آزادی را در قبال طلاق به شوهرش بذل نموده و طلاق خلعی را انتخاب کرده و به وکالت از زوج قبول بذل نموده نسبت به ثبت رسمی آن اقدام کند طلاق مزبور خلع مدخوله نوبت اول می باشد زوجین فرزند مشترک ندارند و زوجه در این پرونده ادعای دیگری مطرح نکرده است مدت اعتبار حکم طلاق 6 ماه پس از تاریخ رای فرجامی یا انقضاء مهلت فرجام خواهی است. آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. نسبت به دادنامه یادشده تجدیدنظرخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ تجدیدنظرخوانده شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در وقت فوق العاده تشکیل و به موجب رای شماره 1382- 1392/8/27 تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره 977- 1392/7/8 صادره از شعبه 265 دادگاه خانواده تهران که متضمن حکم طلاق با بذل یک عدد سکه بهار آزادی به علت عسروحرج می باشد را وارد دانسته با این استدلال که اولا زوجه به موجب دادنامه 2409- 1390/12/7 شعبه 257 دادگاه خانواده تهران محکوم به تمکین شده است ثانیا زوجه ادعا نموده که یک سال است با زوج مفارقت جسمانی دارد در این خصوص دلایل و مدارکی که دلالت بر صحت ادعای وی باشد به محکمه ارایه ننموده است ثالثا زن نمی تواند به بهانه اینکه زوج دارای منزل مستقل نمی باشد از تمکین امتناع نماید زیرا از موانع شروع تمکین نیست چنانچه زن خواهان مسکن مستقل باشد باید به دادگاه مراجعه و دادگاه پس از رسیدگی مسکن مناسب را تشخیص و بر این اساس اتخاذ تصمیم نماید. رابعا تجدیدنظرخوانده در خصوص سوء رفتار زوج و نیز استنکاف وی از پرداخت نفقه دلایل و مدارک محکمه پسند ارایه نکرده است لذا با نقض رای تجدیدنظرخواسته حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ وکیل فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. این شعبه به موجب رای شماره 182- 1393/2/28 به شرح بین الهلالین زیر رای مذکور را نقض کرده است ((فرجام خواهی وارد و پرونده دارای نواقص تحقیقاتی است زیرا: نظر به احراز عسروحرج زوجه توسط دادگاه نخستین ضرورت داشته دادگاه تجدیدنظر استان تهران با تعیین وقت رسیدگی و دعوت زوجین از نامبردگان در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه با توجه به مندرجات پرونده ازجمله پیامک های مکتوب شده ارسالی از سوی زوج و پرونده توافق زوجین در مورد طلاق و سایر حقوق مالی تحقیق نموده سپس با ارجاع امر به واحد مددکاری اجتماعی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران از مددکار اجتماعی می خواست در مورد اختلافات زوجین و ازدواج مجدد زوج و نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک و دوره مفارقت جسمانی از زوجین تحقیق به عمل آورده سپس از همسایگان و مطلعین محلی و بستگان زوجین با حضور در محل سکونت زوجین در ایام زندگی مشترک تحقیق نموده و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه نظریه خود را اعلام دارد سپس با توجه به مجموع محتویات پرونده نسبت به صدور رای مقتضی اقدام می نمود. لذا بنا به مراتب فوق و نقص تحقیقات به استناد بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی رای فرجام خواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران ارجاع می گردد)) شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به منظور رفع نواقص تحقیقاتی وقت رسیدگی تعیین و در وقت مقرر با حضور تجدیدنظرخواه و وکیل او و تجدیدنظرخوانده تشکیل شده است تجدیدنظرخواه اظهار داشته اینجانب کل مهریه همسرم خانم ز.الف. را به درخواست ایشان پرداخت نمودم که قرار بود ایشان در منزل مشترکی که گرفته بودیم باهم به ادامه زندگی بپردازیم که بعد از گرفتن مهریه نیامد و درخواست جدایی داشت وکیل تجدیدنظرخواه اظهار داشته با توجه به اینکه زوجه مهریه خود را دریافت نموده و سه دانگ منزل مسکونی طبق سند رسمی به نام زوجه منتقل شده است که قرار بوده به زندگی مشترک ادامه دهند مهریه ای برای بذل نداشته اند که دادگاه بدوی در قبال طلاق آن را بذل نموده است و هیچ گونه دلیل و موارد عسروحرج برای زوجه نمی باشد درخواست رد دعوی را دارم. تجدیدنظرخوانده اظهار داشته بنده از 110 عدد سکه خود 51 عدد سکه را گرفته و 59 عدد سکه طلا و سفر حج واجب خود را بابت طلاق بخشیدم ولی ایشان به هیچ کدام از حرف های خود عمل نکرد ایشان از من قصد اخاذی دارد و می گوید 50 میلیون بده تا طلاقت بدهم ولی بنده 50 عدد سکه را بابت توافقی که در دادگاه کردیم در دفترخانه اسناد رسمی بخشیدم و ایشان زیر تمام حرف های خود زده که در sms هایش مشهود است که می خواهد اخاذی کند ادامه زندگی برایم غیرممکن است ایشان می خواهد مرا در این دادگاه ها بکشد راجع به نفقه هیچ ادعایی ندارم در ذیل صورت جلسه قید شده است (موارد فوق مورد قبول اینجانب م.ح. نمی باشد م.ح.) سپس دادگاه از مددکاری اجتماعی خواسته در خصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی علت اختلاف زوجین تحقیق و نتیجه را اعلام دارند. مددکار اجتماعی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران گزارش خود را طی شماره 93/111 ت- م مورخ 1393/6/12 (صفحات 55 و 56 پرونده) به دادگاه اعلام کرده است که با مراجعه به محل زندگی مشترک زوجین تحقیق به عمل آمد یک همسایه در محل که مدیر ساختمان محل سکونت زوجین نیز بوده اظهار نمود که زوجین از تابستان سال 90 زندگی مشترک خود را در آن محل شروع نموده و حدودا یک سال زندگی مشترک داشتند در آن مدت صدای دعوا و مشاجره زوجین خصوصا در روزهای تعطیل که خود وی در منزل حضور داشت شنیده می شد و یک مورد که وی حضور نداشته با تلفن یکی از همسایگان متوجه شده که زوجین درگیری داشته و زوج زوجه را مورد ضرب و شتم قرار داده و زوجه درخواست کمک می نمود و همسایگان با ورود به منزل شاهد ضرب و شتم زوجه توسط زوج بوده اند وی در خصوص وضعیت اخلاقی زوج اظهار نمود خود وی یک مورد زوج را در معیت زنی غیر در راه پله ساختمان مشاهده نموده بود و از همسایگان (فردی از همسایگان که از آن محل نقل مکان نموده) شنیده بود که به طور مکرر شاهد بوده در ساعاتی که زوجه در محل کار خود به سر میبرده و در غیاب زوجه زوج زنی غیر به منزل می آورده و همسایه مذکور شاهد بوده است. همسایه دیگر اظهار نمود در زمان زندگی مشترک زوجین صدای دعوا و کتک کاری از منزل زوجین می شنیده است و صدای فحاشی زوج شنیده می شد و نحوه صدا دلالت بر کتک کاری زوجه توسط زوج می نمود همسایه بعدی اظهار نمود یک مورد جیغ وداد و فریاد زوجه از منزل زوجین شنیده می شد وی برای کمک به زوجه در منزل زوجین رفت و زوج منزل را ترک نمود و آنان زوجه را با سروصورت خونین و کتک خورده مشاهده نمودند مراتب جهت اطلاع و اتخاذ تصمیم مقتضی اعلام می گردد. سپس شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب رای شماره 1049- 1393/6/19 در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره 977- 1392/7/8 شعبه 265 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به طلاق خلع نوبت اول صادر شده است را پس از توضیح در مورد نقض رای توسط آن شعبه و نقض رای مذکور در این شعبه و اعاده پرونده جهت رفع نقص تحقیقاتی و اینکه با تعیین وقت رسیدگی اظهارات زوجین را به شرح فوق الذکر منعکس کرده است سپس موضوع را به واحد مددکاری ارجاع که گزارش شماره 93/111/ت/م مورخ 1393/6/12 حاکی از مشاجرات لفظی و سروصدای دعواهای خانوادگی زوجین توسط همسایگان تایید گردیده و همسایگان دعوی و کتک کاری و فحاشی زوجین را تایید نموده که ترک منزل زوجه به جهات مذکور بوده است لذا دادگاه با غور و تدقیق در اوراق پرونده و گزارش اخیر مددکاری اجتماعی در مورد مشاجرات توام با زدوخورد و اینکه صرف کوتاهی زوجین در این راستا شرط لازم برای تحقق سوء رفتار محسوب می گردد ولی شرط کافی نیست چرا که قانون گذار بر تحکیم روابط زوجین بوده در پرونده با توجه به پرداخت مهریه از ناحیه زوج و ترک منزل از ناحیه زوجه و تجویز طلاق محتاج به دلایل بیشتری است که در مانحن فیه دلیل کافی بر حصول قناعت وجدانی برای احراز عسروحرج زوجه وجود ندارد کما اینکه دلایل در باب عدم احراز عسروحرج زوجه در دادنامه اصداری از این شعبه در بند 4 اظهار گردیده کماکان به قوت خود باقی است لذا با وارد دانستن اعتراض رای تجدیدنظرخواسته را نقض و حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر و اعلام کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ فرجام خوانده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضیه به هنگام شور قرایت می شود.

رای شعبه دیوان عالی کشور
فرجام خواهی وارد و دادنامه فوق الذکر برخلاف مندرجات پرونده و موازین شرعی و قانونی است زیرا:
1- احراز وقوع زوجه در عسروحرج با توجه به زندگی مشترک کوتاه زوجین که توام با اختلافات و درگیری و ضرب و شتم و سوءرفتار و سوءمعاشرت از سوی زوج بوده که منجر به تقدیم دادخواست طلاق توافقی در 1392/2/25 توسط زوجین شده که متعاقب آن زوجه با حضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم اقرارنامه رسمی به شماره 84908 مورخ 1392/3/11 کرده است که متعاقب تنظیم سند رسمی مذکور زوج از طلاق توافقی امتناع کرده است توسط دادگاه نخستین به درستی احراز شده است مع الوصف دادگاه تجدیدنظر با استدلال به رای صادره در مورد عدم تمکین زوجه از زوج و اینکه زوجه دلیلی بر صحت ادعای خود ارایه نکرده است و در مورد سوء رفتار زوج (بند 4 رای شماره 1382- 1392/8/27 دادگاه تجدیدنظر) و نیز استنکاف از پرداخت نفقه اعلام کرده زوجه دلایل محکمه پسند ارایه نکرده است و با همین استدلال رای را نقض کرده است. 2- با نقض رای دادگاه تجدیدنظر در این شعبه دادگاه تجدیدنظر اظهارات و توضیحات زوجین را منعکس و از واحد مددکاری اجتماعی مستقر در دادگاه های تجدیدنظر استان تهران خواسته و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک تحقیق و نتیجه را گزارش نماید گزارش شماره 93/ 111/ ت/ م-1393/6/12 مددکار اجتماعی که به طور کامل در گزارش عضو ممیز به شرح فوق منعکس شده است حاکی است که زوج به صورت مکرر و مداوم در ایام زندگی مشترک زوجه را مورد ضرب وجرح و فحاشی قرار داده است. علاوه بر آن اظهارات همسایگان مبین این امر است که زوج از زمانی که همسرش که کارمند است در منزل حضور نداشته زن های غریبه را به خانه می برده است که این اعمال و رفتار زوج از مصادیق بارز سوء رفتار و سوء معاشرت است جای تاسف است که قضات محترم شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران با ملاحظه گزارش کامل مددکار اجتماعی اصرار بر عدم احراز عسروحرج زوجه خصوصا بند 4 رای قبلی خود مبنی بر اینکه در خصوص سوء رفتار زوج نسبت به زوجه دلایل محکمه پسند ارایه نشده است اصرار می ورزند لذا بنا به جهات فوق به استناد بند 2 ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و بند ج ماده 401 قانون فوق الذکر رای فرجام خواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه هم عرض (احد از شعب محترم دادگاه های تجدیدنظر استان تهران) ارجاع می گردد.
رییس و مستشار شعبه 12 دیوان عالی کشور
طیبی- اسلامی

قاضی:
قدرت اله طیبی , اسلامی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1130 - در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد: 1 - ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2 - اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. 3 - محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. 4 - ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. 5 - ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید. موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید.

مشاهده ماده 1130 قانون مدنی

ماده 401 - پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین می گردد ارجاع می شود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد: الف - اگر رای منقوض به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات نقض شده است رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع می شود. ب - اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع می گردد. ج - در سایر موارد نقض پرونده به شعبه دیگر از همان حوزه دادگاه که رای منقوض را صادر نموده ارجاع می شود و اگر آن حوزه بیش از یک شعبه دادگاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع می شود.

مشاهده ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 371 - در موارد زیر حکم یا قرار نقض می گردد: 1 - دادگاه صادر کننده رای صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد و در مورد عدم رعایت صلاحیت محلی وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد. 2 - رای صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی شناخته شود. 3 - عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رای را از اعتبار قانونی بیندازد. 4 - آرای مغایر با یکدیگر بدون سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد. 5 - تحقیقات انجام شده ناقص بوده و یا به دلایل و مدافعات طرفین توجه نشده باشد.

مشاهده ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 20ـ ثبت نکاح دائم فسخ و انفساخ آن طلاق رجوع و اعلام بطلان نکاح یا طلاق الزامی است.

مشاهده ماده 20 قانون حمایت از خانواده

ماده 24ـ ثبت طلاق و سایر موارد انحلال نکاح و نیز اعلام بطلان نکاح یا طلاق در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق حسب مورد پس از صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم مربوط از سوی دادگاه مجاز است.

مشاهده ماده 24 قانون حمایت از خانواده

ماده 27ـ در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رای صادر و چنانچه آن را نپذیرد نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.

مشاهده ماده 27 قانون حمایت از خانواده

ماده 31ـ ارائه گواهی پزشک ذی صلاح درمورد وجود جنین یا عدم آن برای ثبت طلاق الزامی است مگر آنکه زوجین بر وجود جنین اتفاق نظر داشته باشند

مشاهده ماده 31 قانون حمایت از خانواده

ماده 32ـ در مورد حکم طلاق اجرای صیغه و ثبت آن حسب مورد منوط به انقضای مهلت فرجام خواهی یا ابلاغ رای فرجامی است.

مشاهده ماده 32 قانون حمایت از خانواده

ماده 33ـ مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود سر دفتر به زوجین ابلاغ می کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه صیغه طلاق جاری و ثبت می شود و مراتب به زوج ابلاغ می گردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به عمل می آید. تبصره ـ دادگاه صادر کننده حکم طلاق باید در رای صادر شده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.

مشاهده ماده 33 قانون حمایت از خانواده

ماده 37ـ اجرای صیغه طلاق با رعایت جهات شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر انجام می گیرد.

مشاهده ماده 37 قانون حمایت از خانواده

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM