رای قضایی شماره 9309970907200503

رای قضایی شماره 9309970907200503

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970907200503


شماره دادنامه قطعی:
9309970907200503

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/06/03

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
تقدیم دادخواست اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور

پیام رای:
دیوان عالی کشور دادگاه نیست بلکه مرجع نقض و ابرام رای قطعی بوده و رسیدگی ماهوی نمی کند بنابراین درخواست اعاده دادرسی قابل طرح در دیوان عالی کشور نیست.

رای خلاصه جریان پرونده
پیرو گزارش مورخ 1/2/1393 در تاریخ 29/2/1391 خانم س.س. به استناد تصاویر مصدق رونوشت سند ازدواج شماره 4705-18/5/1375 دفتر ازدواج و شناسنامه دادخواستی به خواسته صدور حکم طلاق به طرفیت آقای م.ر. تقدیم و توضیح می دهد به موجب سند ازدواج در تاریخ 18/5/1375 با خوانده ازدواج نمودم که حاصل آن یک دختر می باشد به علت عسر و حرج ادامه زندگی ممکن نیست با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم وفق خواسته را دارم آقای ض.پ. وکیل پایه یک مرکز امور مشاوران حقوقی قوه قضاییه با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل زوجه معرفی می کند شعبه 235 دادگاه عمومی خانواده تهران به موضوع رسیدگی و در تاریخ 11/3/1392 با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه داده خواهان اظهار می دارد مدت 15 سال شوهرم مرا میزند و فحاشی می کند من فـقط اخیرا از او شکایت کردم یک فرزند دختر مشترک داریم که 16 ساله است از مهریه ام که 350 عدد سکه بهار آزادی است 250 عدد آن را بذل می کنم نسبت به بقیه بعدا اقدام می کنم و در مورد سایر حقوق مالی ادعایی ندارم زوج اظهار می دارد ادعای او را قبول ندارم و او را نزدم و طلاق نمی دهم زنم مدت دو سال است که پرستار مادرش می باشد زنم محکوم به تمکین شده ولی باز به خانه نیامده است وکیل زوجه اظهار می دارد زوج موکل را بارها مورد ایراد ضرب قرار داده که اخیرا شکایت کرده و پرونده کلاسه 920028 شعبه 1126 دادگاه کیفری تهران مورد استناد است زوج از حکم تمکین سوءاستفاده کرده و رفته به دادگاه تقاضای ازدواج مجدد نموده که موکل پس از صدور رای مطلع شده و نسبت به آن در پرونده کلاسه 91/1527 شعبه 236 خانواده اعتراض کرده که در حال رسیدگی است و در صورت لزوم برای اثبات سوء رفتار زوج تقاضای استماع شهادت شهود می شود دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین 1- قرار ارجاع امر به داوری را صادر می کند 2- در مورد سوء رفتار زوج از مددکار اجتماعی می خواهد از کسان و بستگان زوجین تحقیق شود 3- از دادسرای محل طرح شکایت زوجه علیه زوج و تصویر قرار نهایی و گواهی پزشکی را مطالبه می کند داور زوجه در صفحه 17 پرونده نظر خود را تقدیم می کند آقای ح.ی. وکیل پایه یک مرکز امور حقوقی قوه قضاییه با تقدیم وکالت نامه خود را وکیل زوج معرفی می نماید حسب تصویر مصدق رای شماره 692-18/5/1388 شعبه 239 دادگاه عمومی خانواده تهران زوجه محکوم به تمکین از زوج می شود و طی رای غیابی شماره 1933-29/11/1391 شعبه 239 دادگاه مذکور دادگاه به زوج طی حکمی اجازه ازدواج مجدد می دهد که طی لایحه وکیل خوانده رای مذکور تقدیم دادگاه می شود داور زوج هم در صفحه 33 نظر خود را به دادگاه ارایه می نماید مددکار اجتماعی در تاریخ 23/2/1392 به دادگاه اعلام می کند به محل اقامت خوانده مراجعه نمودم از چند نفر از همسایگان تحقیق نمودم یک نفر از آن ها گفت حدود یک سال است که زوجین در اینجا ساکن هستند زوج شغلی ندارد و مواد مصرف می کند دایما برای مصرف مواد به منزل ما میاید زوج با زوجه دعوا نموده و سروصدا شد حتی دیدم زوجه دستش روی چشم او بود در نتیجه صاحب خانه آن ها را از خانه با تخلیه آن بیرون کرده و زوجه با دخترش تنها در خیابان بودند و همسایگان قبلی زوجین اظهار داشتند زوج معتاد و بیکار است و زوجه با پرستاری مادرش کمک مالی دریافت می کند و زندگی خود را با فرزندش اداره می نماید زوج مرتب زنش را تهدید می کند یک بار خواست دخترش را بزند که او فرار کرد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رای شماره 430-29/3/1392 با شرح دعوای خواهان و احراز رابطه زوجیت فی مابین اصحاب دعوا و نظرات داوران و تحقیقات انجام شده از سوی مددکاری اجتماعی مبنی بر سوء رفتار زوج نسبت به زوجه و عدم پرداخت اجاره منزل که منتهی به تخلیه آن شده و عدم مدافعات موجه خوانده دعوای خواهان را وارد دانسته و به استناد مواد 1119- 1130 قانون مدنی و بند 2 شرط ضمن العقد سند نکاحیه و مواد 27 و 28 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 مجلس شورای اسلامی حکم طلاق زوجه را صادرواعلام می دارد و به خواهان اجازه می دهد وفق ماده 26 قانون حمایت خانواده به یکی از دفاتر رسمی طلاق مراجعه و با استفاده از وکالت اعطایی ضمن عقد نکاح و بذل تعداد 250 سکه بهار آزادی و قبول بذل نسبت به اجرای صیغه طلاق از نوع خلع نوبت اول اقدام نماید و عـده طـلاق را سه طهر اعلام می کند و توضیح می دهد وفق ماده 29 قانون حمایت خانواده زوجه نسبت به سایر حقوقی مالی خود ادعایی ننموده و فرزند مشترک از مدار حضانت خارج می باشد رای صادره به استناد مواد 330 -334 -336 (قانون آیین دادرسی مدنی سال 1379) غیابی ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی می باشد وفق ماده 33 قانون حمایت خانواده جدید اعتبار رای شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجام خواهی می باشد و زوجه مکلف است وفق ماده 31 قانون یادشده گواهی عدم بارداری را به دفترخانه ارایه نماید و وفق ماده 32 همان قانون صیغه طلاق باید در حضور سردفتر انجام شود و در صورت عدم حضور زوج یا امتناع وی در اجرای صیغه طلاق سردفتر نمایندگی در اجرای صیغه طلاق را خواهد داشت پس از ابلاغ رای زوج نسبت به آن تقاضای واخواهی می کند دادگاه در تاریخ 1/5/1392 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و توضیح می دهد سهوا رای حضوری غیابی اعلام شده نظر به حضور خوانده در جلسات دادرسی رای حضوری می باشد و طی رای شماره 663-2/5/1392 اصلاحی دادنامه شماره 430-29/3/1392 در مورد دعوای خانم س.س. و آقای م.ر. را حضوری اعلام می کند آقای ی.پ. وکیل پایه یک دادگستری خود را طی لایحه مورخ 3/6/1392 وکیل آقای م.ر. صرفا جهت مطالعه پرونده معرفی می کند (ص 56 پرونده) آقای ح.ی. وکیل آقای م.ر. طی لایحه تقدیمی تقاضای نقض رای دادگاه نخستین را می نماید و نسبت به رای شماره 430-29/3/1392 تجدیدنظرخواهی می نماید شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موضوع رسیدگی و طی رای شماره 1047-30/6/1392 نسبت به رای شماره 00430-29/3/1392 و رای اصلاحی شماره 663 -2/5/1392 شعبه 235 دادگاه عمومی خانواده را تایید و استوار می نماید رای در تاریخ سوم مهر یک هزار و سیصد و نود و دو با تمام حروف به آقای ح.ی. وکیل آقای م.ر. ابلاغ می شود همچنین رای مذکور در تاریخ چهارم مهرماه یک هزار و سیصد و نود و دو به آقای ی.پ. وکیل آقای م.ر. نیز ابلاغ می گردد (صفحات 108 و 109 پرونده) دفتر شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی گواهی مورخ 18/8/1392 (ص 113 پرونده) اعلام می نماید رای شماره 1047/30/6 -92 در تاریخ سوم مهرماه نود و دو به احد از وکلای تجدیدنظرخواه آقای م.ر. بنام ح.ی. ابلاغ و در تاریخ 4/7/1392 به وکیل دیگر تجدیدنظرخواه بنام آقای پ. و در تاریخ 4/7/1392 به خانم س.س. ابلاغ گردید آقای م.ر. طی لایحه مورخ 2/9/92 به شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران اعلام می کند وکیل خود را در صفحه 74 پرونده عزل نمودم و تقاضای ابلاغ رای صادره را می نماید که دادگاه به دفتر دستور می دهد مراتب عزل را به وکیل م.ر. ابلاغ و رای صادره هم به اصیل ابلاغ شود و دفتر دادگاه در تاریخ 17/9/1392 ذیل رای صادره شماره 1047-30/6/1392 را به آقای م.ر. ابلاغ می نماید آقای م.ر. در تاریخ 4/10/1392 نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد لازم به توضیح است که آقای م.ر. طی نامه ثبت شده شماره 1103-10/6/1392 آقای ح.ی. را از وکالت عزل می نماید و طی اخطاریه مراتب عزل وکیل برای آقای ح.ی. ارسال می شود ولی معلوم نیست در چه تاریخی مراتب عزل وکیل به نامبرده ابلاغ شده است (صفحات 73 و 74 پرونده) «رای شعبه»; (نظر به مندرجات پرونده و ارسال اعلام عزل وکیل از سوی فرجام خواه و قطع نظر از عدم اعاده اخطاریه ابلاغ شده به وکیل معزول اعتراض فرجام خواه با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگی های به عمل آمده وارد نیست و رای دادگاه بنا به جهات و دلایل منعکس در آن و رعایت تشریفات دادرسی و گزارش مددکار اجتماعی در خصوص سوء رفتار زوج نسبت به زوجه مخالف قانون نمی باشد فلذا به استناد ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 رای فرجام خواسته نتیجتا ابرام و پرونده اعاده می گردد) در تاریخ 13/5/1393 آقای م.ر. درخواستی به خواسته اعاده دادرسی به طرفیت خانم س.س. نسبت به رای شماره 9309970907200092 در پرونده کلاسه 9209980200500257 شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور تقدیم شعبه محترم 235 دادگاه عمومی خانواده یک می نماید که در ذیل نامه مورخ مذکور دادگاه می نویسد (( بسمه تعالی دفتر پرونده به دادگاه صادرکننده حکم ارسال کنید)) که دفتر دادگاه یادشده طی نامه شماره 500281-14/5/1393 به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرایت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید:

رای شعبه دیوان عالی کشور
به استناد ماده 433 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی درخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که صادرکننده همان حکم بوده است.. . ) حسب مندرجات پرونده: شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور پس از تهیه گزارش و گردش کار طی رای شماره 0092-1/2/1393 به استناد ماده 370 قانون مذکور رای شماره 1047-30/6/1392 شعبه 45 دادگاه تجدیدنظر استان تهران را ابرام و پرونده اعاده نموده است بنا به مراتب فوق به استناد ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ((شعبه رسیدگی کننده پس از رسیدگی با نظر اکثریت اعضاء در ابرام یا نقض رای فرجام خواسته اتخاذ تصمیم می نماید چنانچه رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن ابرام آن پرونده را به دادگاه صادرکننده اعاده می نماید.. . )) که این شعبه برابر رای صادره و استناد به ماده 370 قانون مذکور حکم فرجام خواسته را ابرام و پرونده اعاده نموده است به استناد ماده 366 قانون مزبور رسیدگی فرجامی عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی است که در حقیقت با تعاریف موارد یادشده دیوان عالی کشور مرجع نقض و ابرام رای قطعی بوده و رسیدگی ماهوی نمی نماید بنابراین درخواست اعاده دادرسی آقای م.ر. نسبت به رای شماره 9309970907200092-1/2/1393 این شعبه قابل طرح در دیوان عالی کشور نمی باشد و پرونده عینا اعاده می گردد ضمنا برای توجه دفتر شعبه 235 دادگاه خانواده یک تهران تذکر این نکته ضروری است شعب دیوان عالی کشور دادگاه نمی باشد.
رییس شعبه 12 دیوان عالی کشورـ مستشار
طیبی ـ اسلامی

قاضی:
قدرت اله طیبی , اسلامی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1119 - طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند: مثل این که شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آن ها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.

مشاهده ماده 1119 قانون مدنی

ماده 1130 - در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد: 1 - ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2 - اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. 3 - محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. 4 - ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. 5 - ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید. موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید.

مشاهده ماده 1130 قانون مدنی

ماده 370 - شعبه رسیدگی کننده پس از رسیدگی با نظر اکثریت اعضاء در ابرام یا نقض رای فرجام خواسته اتخاذ تصمیم می نماید. چنانچه رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده باشد ضمن ابرام آن پرونده را به دادگاه صادر کننده اعاده می نماید و الا طبق مقررات آتی اقدام خواهد شد.

مشاهده ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 433 - دادخواست اعاده دادرسی اصلی به دادگاهی تقدیم می شود که صادرکننده همان حکم بوده است و درخواست اعاده دادرسی طاری به دادگاهی تقدیم می گردد که حکم در آنجا به عنوان دلیل ابراز شده است. تبصره - پس از درخواست اعاده دادرسی طاری باید دادخواست لازم ظرف سه روز به دفتر دادگاه تقدیم گردد.

مشاهده ماده 433 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 27ـ در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رای صادر و چنانچه آن را نپذیرد نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.

مشاهده ماده 27 قانون حمایت از خانواده

ماده 28ـ پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری هریک از زوجین مکلفند ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب متاهل خود را که حداقل سی سال داشته و آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد به عنوان داور به دادگاه معرفی کنند. تبصره1ـ محارم زوجه که همسرشان فوت کرده یا از هم جدا شده باشند درصورت وجود سایر شرایط مذکور در این ماده به عنوان داور پذیرفته می شوند. تبصره2ـ درصورت نبود فرد واجد شرایط در بین اقارب یا عدم دسترسی به ایشان یا استنکاف آنان از پذیرش داوری هریک از زوجین می توانند داور خود را از بین افراد واجد صلاحیت دیگر تعیین و معرفی کنند. درصورت امتناع زوجین از معرفی داور یا عدم توانایی آنان دادگاه خود یا به درخواست هریک از طرفین به تعیین داور مبادرت می کند.

مشاهده ماده 28 قانون حمایت از خانواده

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM