رای قضایی شماره 9309970223200506

رای قضایی شماره 9309970223200506

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970223200506


شماره دادنامه قطعی:
9309970223200506

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/04/30

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مطالبه خسارت تاخیر تادیه باوجود پیش بینی وجه التزام

پیام رای:
مطالبه خسارت تاخیر در تادیه در فرضی که در قرارداد در خصوص تاخیر در انجام تعهد ضمانت اجرای معینی پیش بینی شده باشد (وجه التزام) مسموع نخواهد بود.

رای دادگاه بدوی
به تاریخ 1/7/92 آقای غ.س. به وکالت از آقایان الف.ر. - م.الف. و م.ر. دادخواستی به طرفیت آقای س.ن. به خواسته مطالبه خسارت (خسارت تاخیر در تادیه مربوط به استرداد ثمن حاصل از فسخ مبایعه نامه مورخ 22/10/86 از تاریخ اعمال فسخ و مستند به اظهارنامه مورخ 25/7/89 تا هنگام وصول وجه با لحاظ خسارات دادرسی و ایضا تاخیر در تادیه را تقدیمی این دادگاه کرده اند. مختصر ادعا دلالت بر رجوع به مبایعه نامه 72997 مورخ 22/10/86 در خصوص فروش یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی 5516/3104 واقع در بخش 11 تهران را داشته که بر مبنای آن درنهایت به اعتبار خیار تدلیس حق فسخ مخاطب (خواهان دعوی) اعمال گردیده و مطابق دادنامه شماره 9001156 مورخ 13/12/90 صادره از این دادگاه فسخ عقد مورد تاکید و تایید دادگاه تجدیدنظر قرارگرفته است که دادنامه مذکور قطعی و پیرو آن دادخواستی تحت عنوان مطالبه خسارت ناشی از تدلیس و غرور با لحاظ ارزش روز ملک مورد ترافع تقدیم این شعبه شده که پرونده مذکور نیز به موجب دادنامه شماره 920512 مورخ 26/6/92 مواجه با اتخاذ تصمیم دادگاه گردیده و بر این اساس دادخواست فعلی با عنوان اعلامی تقدیم و تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته شده است که در مقام دفاع آقای س.خ. به وکالت از خوانده در مقام دفاع وارد و ضمن ایراد به میزان مطالبه که مبتنی بر اشتباه محاسبه وکیل محترم خواهان و دفتر دادگاه بوده و در خصوص آن اتخاذ تصمیم بایسته در صورت جلسه مورخ 3/10/92 صورت پذیرفته است چنین ایرادشده است که مبلغ موردادعای وکیل محترم از باب اصل خواسته به تاریخ 10/8/92 واریز گردیده و مجرای مطالبه مجدد آن وجود ندارد و در خصوص ماهیت دعوای حاضر چون قرارداد بیع به اعتبار خیار تدلیس فسخ گردیده است و در همان مبایعه نامه تنها خیار قانونی که طرفین از خود سلب ننموده بودند خیار تدلیس بوده است و ضمانت اجرای تعهدات ناشی از قرارداد در 3 مرحله در بندهای 3 از ماده 5 و در بند 1 از ماده 6 و 7 از ماده مذکور به عنوان ضمانت قراردادی مشخص گردیده است و بر این مبنا مطالبه خسارت تاخیر تادیه فارغ از بندهای اعلامی جایگاهی نداشته و ندارد دادگاه با توجه به اینکه اساسا معامله مذکور باطل اعلام نشده است که بنا به تفسیری شرط ضمن عقد باطل را فاقد مبنا تلقی نماییم درعین حال با عنایت به اینکه قرارداد منعقده به اعتبار تحقق شرط فسخ دست خوش فسخ و تایید و تنفیذ این امر از ناحیه دادگاه شده است و این خواسته و تحقق آن موضوعی ترافعی بوده که پس از اثبات در دادگاه و قطعیت رای تکلیف به استرداد ثمن بر عهده خوانده مستقرشده است و درعین حال دین از نوع رایج با قطعیت رای مصداق عملی پیداکرده که با صدور اجراییه در مهلت قانونی منطبق بر مدلول ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی محقق گردیده که از ناحیه محکوم علیه پرداخت شده است با وصف مراتب فوق و با استناد به اصل لزوم و صحت قراردادها و لازم الوفا بودن شروط ضمن عقد و مستفاد از مدلول مواد 10-219-223-231-237 قانون مدنی و با عنایت به اینکه در بند 7-6 قرارداد عدم اجرای تعهد از جانب فروشنده و تاخیر در اجرای تعهد مواجه با ضمانت اجرای قانون شده است و رجوع به خسارت تاخیر در تادیه محملی نداشته و ندارد و لزوما راهکار مندرج در عقد رجوع به همان خسارات قراردادی که پوشش دهنده تخلفات طرفین از ایفاء تعهدات قراردادی است می باشد و چون خواسته خواهان ها و استدلال وکیل محترم آن ها در دادخواست حاضر با رعایت ماده 4 قانون آیین دادرسی مدنی معطوف به مطالبه تاخیر در تادیه است نه خسارت قراردادی بنا به استدلال فوق دادگاه خواسته نامبردگان را در حدود اعلامی متکی بر مبانی قانونی و قراردادی تشخیص نداده و با استناد به مواد 1257-1258-1284-1286-1321-1324 قانون مدنی و 197-198 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بی حقی خواهان ها از جهت مذکور و مورد تقاضا صادر و اعلام می دارد. حکم دادگاه حضوری و ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در مرجع محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 86 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ یزدانی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای غ.س. به وکالت از م.ر. و الف.ر. و م.الف. به طرفیت آقای س.ن. نسبت به دادنامه شماره 00988 مورخ 20/11/92 شعبه 86 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن در مورد خواسته تجدیدنظرخواهان مبنی بر مطالبه خسارت تاخیر در تادیه موضوع استرداد ثمن حاصل از فسخ مبایعه نامه مورخ 22/10/86 به انضمام خسارت دادرسی حکم به بی حقی صادرشده است. دادگاه با توجه به محتویات پرونده چون از سوی تجدیدنظرخواهان اعتراض موثر و موجهی که موجب نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته باشد ارایه نشده و تجدیدنظرخواهی منطبق با هیچ یک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی نبوده و از حیث رعایت قواعد دادرسی و استدلال و استناد به مبانی قانونی نیز ایراد و اشکال اساسی وجود ندارد. لذا با رد تجدیدنظرخواهی به استناد ماده 358 قانون مرقوم عینا دادنامه تجدیدنظر خواسته تایید و استوار می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 32 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قمری ـ نوری نجفی

قاضی:
یزدانی , سیدمحسن نوری نجفی , حمیدرضا قمری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 219 - عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است مگر این که به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود.

مشاهده ماده 219 قانون مدنی

ماده 223 - هر معامله که واقع شده باشد محمول بر صحت است مگر این که فساد آن معلوم شود.

مشاهده ماده 223 قانون مدنی

ماده 231 - معاملات و عقود فقط درباره ی طرفین متعاملین و قائم مقام قانونی آن ها موثر است مگر در مورد ماده ی 196.

مشاهده ماده 231 قانون مدنی

ماده 237 - هرگاه شرط در ضمن عقد شرط فعل باشد اثباتا یا نفیا کسی که ملتزم به انجام شرط شده است باید آن را به جا بیاورد و در صورت تخلف طرف معامله می تواند به حاکم رجوع نموده تقاضای اجبار به وفای شرط بنماید.

مشاهده ماده 237 قانون مدنی

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 1258 - دلائل اثبات دعوی از قرار ذیل است : 1 – اقرار؛ 2 – اسناد کتبی؛ 3 – شهادت؛ 4 – امارات؛ 5 – قسم.

مشاهده ماده 1258 قانون مدنی

ماده 1284 - سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.

مشاهده ماده 1284 قانون مدنی

ماده 1286 - سند بر دو نوع است: رسمی و عادی.

مشاهده ماده 1286 قانون مدنی

ماده 1321 - اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته می شود.

مشاهده ماده 1321 قانون مدنی

ماده 1324 - اماراتی که به نظر قاضی واگذار شده عبارت است از اوضاع و احوالی در خصوص مورد و در صورتی قابل استناد است که دعوا به شهادت شهود قابل اثبات باشد یا ادله ی دیگر را تکمیل کند.

مشاهده ماده 1324 قانون مدنی

ماده 522 - در دعاویی که موضوع آن د ین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

مشاهده ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM