رای قضایی شماره 9209970222501513

رای قضایی شماره 9209970222501513

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970222501513


شماره دادنامه قطعی:
9209970222501513

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/11/09

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
ضمانت اجرای عدم تعیین جهات نقض در دعوای تجدیدنظرخواهی

پیام رای:
رسیدگی به دعوای تجدیدنظرخواهی همانند دعوای اعاده دادرسی مستلزم تعیین جهت یا جهات مقرره قانونی بوده و الا مجوز قانونی در رسیدگی به دعوی وجود ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی ب.ر. با وکالت س.ب. به طرفیت ع.ع. به خواسته محکومیت خوانده به پرداخت اجرت المثل 28 واحد تجاری و 14 واحد اداری مجتمع تجاری و اداری گ. از پلاک ثبتی 3227 فرعی از 3 اصلی با جلب نظر کارشناس به انضمام خسارات دادرسی و خسارت تاخیر تادیه. ماحصل ادعای وکیل خواهان مبنی بر این است که به موجب قرارداد مشارکت مورخ 20/11/1382 خواهان مالک 50 درصد ملک موصوف بوده و با توجه به اینکه در ابتدای سال 1383 تکمیل و واحدهای آن قابل تحویل بوده که تعدادی از واحدها را خوانده تحویل خواهان نموده لکن از تحویل بقیه قطعات تجاری و اداری خودداری نموده که نهایتا حسب دادنامه های استنادی حکم به محکومیت خوانده به تنظیم سند انتقال قطعات مذکور صادر گردیده در همین راستا نیز حسب صورت جلسه اجرایی مورخ 12/10/1388 به خواهان تحویل اسناد تفکیکی هر یک از قطعات مذکور بنام وی انتقال یافته چون خوانده از تحویل 28 قطعه تجاری و 14 قطعه اداری پس از تکمیل بنا (1/1/1383) تا تاریخ 12/10/88 خودداری نموده و ملک را در تصرف خود داشته بر همین اساس تقاضای رسیدگی و صدور حکم مطابق خواسته را نموده این در حالی است که تحقق دعوا شرط لازم برای شروع رسیدگی از جانب دادگاه بوده و برای اقامه دعوا شرایط چهارگانه 1-وجود حق منجز 2-وجود منفعت 3-وجود سمت 4-اهلیت قانونی لازم و ضروری است چون اولا به موجب پاسخ استعلام ثبتی واصله مثبوت به شماره 740-12/5/1392 مالک رسمی ملک اشخاصی از خواهان می باشند ثانیا به استناد قرارداد مشارکت مورخ 20/11/1382 و دادنامه های استنادی که موضوع آن ها الزام به تنظیم سند رسمی و تقسیم مال مشترک بوده خواهان نمی تواند اجرت المثل مطالبه کند زیرا موضوع احکام صادره مفروغ از خواسته مطروحه بوده و همچنین قرارداد مشارکت موصوف قابلیت استناد در دعوی حاضر را نداشته زیرا سند او در محکمه بر طبق مواد 22و 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک به عنوان دلیل مالکیت پذیرفته نمی شود بلکه با اثبات بیع و صدور حکم به تنظیم سند است که محکوم له می تواند اجرت المثل را از زمان تنظیم قرارداد یا زمان تحویل مطالبه نماید. بنا به مراتب فوق خواهان استحقاق مطالبه اجرت المثل را از تاریخ 1/3/1383 لغایت 12/8/1388 را نداشته و مستندا به مواد 195 و 515 و 520 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 10 و 219 و 362 و 377 قانون مدنی حکم به رد دعوی وکیل خواهان صادر و اعلام می دارد. رای صادره ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 84 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ متولی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه آقای س.ب. به وکالت از تجدیدنظرخواه آقای ب.ر. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای ع.ع. زادگان و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00392 مورخ 29/5/92 شعبه 84 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور حکم به رد دعوی بدوی تجدیدنظرخواه به خواسته مطالبه اجرت المثل 28 واحد تجاری و 14 واحد اداری واقع در مجتمع تجاری و اداری گ. از پلاک ثبتی 3227 فرعی از 3 اصلی بخش مرکزی تهران و از تاریخ 1/3/1383 لغایت 12/8/88 و با جلب نظر کارشناس و با احتساب خسارات دادرسی و تاخیر تادیه دادگاه از توجه به جمیع محتویات پرونده و جامع اوراق آن به ویژه مفاد دادخواست حاوی دعوی بدوی که از ابتدای تقدیم و طرح و اقامه دعوی مرقوم با نارسایی ها و منقصت های عدیده ای توام بوده و ضمن عدم تعرفه دقیق و صحیح مشخصات و مختصات هر یک از واحدهای ادعایی و نیز عدم ارایه اسناد مثبته ی مالکیت و صرفا اکتفا به درج شماره قطعات واحدهای تجاری و اداری که معلوم و مشخص نگردیده قطعات مذکور شامل قطعات تفکیکی یا شماره های داخلی و غیره می باشد گردیده و درهرحال هیچ گونه مشخصه ثبتی از واحدهای مذکور ارایه نشده و در جلسه رسیدگی مورخ 27/3/92 نیز نارسایی و منقصت معنونه مرتفع نگردیده و صرف نظر از آنکه دعوی بدوی مطابق با موازین و مقررات قانونی طرح و اقامه نشده و ازآنجاکه وکیل تجدیدنظرخواه با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دعوی تجدیدنظرخواهی معنونه را مقید به هیچ یک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نه تنها در دادخواست تجدیدنظرخواهی بلکه همچنین در مشروح لایحه اعتراضیه نیز دعوی را مقید به جهات قانونی تجدیدنظر نداشته و به صرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل قانونی اکتفا و بسنده نموده و علاوه از آن نیز ستون مربوط به دلایل و منضمات دادخواست تجدیدنظر خواسته را به کلی خالی و عاری از هرگونه نوشته و مکتوبه ای قرار داده و به ساده ترین تکلیف قانونی از حیث تعرفه دلایل و منضمات دادخواست تجدیدنظر نیز مبادرت قانونی به عمل نیامده و به ترتیب معنونه و در وضعیت مبینه به انگیزه بلاجهت بودن و نیز عدم تعرفه دلایل تجدیدنظرخواهی دعوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی و غیرقابل استماع گردیده و ازآنجاکه دعوی تجدیدنظر همانند دعوی اعاده دادرسی مستلزم تعیین جهت یا جهات مقرره قانونی بوده و الا مجوز قانونی در رسیدگی به دعوی وجود نداشته و از طرفی نارسایی اخیرالذکر یادشده از موارد نواقص دادخواست تجدیدنظر موضوع ماده 345 قانون صدرالذکر نمی باشد تا امکان رفع نقص در آن متصور گردد بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر و به انگیزه بلاجهت قانونی بوده دعوی مرقوم و فقدان موقعیت قانونی و درنتیجه غیرقابل استماع بودن آن دادگاه دعوی مطروحه را وارد و موجه ندانسته و مستندا به ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 و 3 همان قانون و اتخاذ وحدت از ملاک و منطوق بند 8 ذیل ماده 84 و ماده 89 قانون پیش گفته قرار رد (عدم استماع) دعوی تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه را صادر و اعلام می دارد. رای دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی

قاضی:
متولی , طاهری , حمیدرضاموحدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 219 - عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است مگر این که به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود.

مشاهده ماده 219 قانون مدنی

ماده 362 - آثار بیعی که صحیحا واقع شده باشد از قرار ذیل است: 1 - به مجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود؛ 2 - عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد؛ 3 - عقد بیع بایع را به تسلیم مبیع ملزم می نماید؛ 4 - عقد بیع مشتری رابه تادیه ثمن ملزم می کند.

مشاهده ماده 362 قانون مدنی

ماده 377 - هر یک از بایع و مشتری حق دارد از تسلیم مبیع یا ثمن خودداری کند تا طرف دیگر حاضر به تسلیم شود مگر این که مبیع یا ثمن موجل باشد در این صورت هر کدام از مبیع یا ثمن که حال باشد باید تسلیم شود.

مشاهده ماده 377 قانون مدنی

ماده 195 - دلایلی که برای اثبات عقود یا ایقاعات یا تعهدات یا قراردادها اقامه می شود تابع قوانینی است که در موقع انعقاد آنها مجری بوده است مگر این که دلایل مذکور از ادله شرعیه ای باشد که مجری نبوده و یا خلاف آن در قانون تصریح شده باشد.

مشاهده ماده 195 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 520 - درخصوص مطالبه خسارت وارده خواهان باید این جهت را ثابت نماید که زیان وارده بلاواسطه ناشی از عدم انجام تعهد یا تاخیر آن و یا عدم تسلیم خواسته بوده است در غیر این صورت دادگاه دعوای مطالبه خسارت را رد خواهد کرد.

مشاهده ماده 520 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 22 - همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثا به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت. در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وارث ثبت می شود که وراثت و انحصار آن ها محرز و در سهم الارث بین آن ها توافق بوده و یا در صورت اختلاف حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد. تبصره - حکم نهایی عبارت از حکمی است که به واسطه ی طی مراحل قانونی و یا به واسطه ی انقضای مدت اعتراض و استیناف و تمیز دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.

مشاهده ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 47 - در نقاطی که اداره ی ثبت اسناد و املاک و دفا تر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است: 1- کلیه ی عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده. 2- صلحنامه و هبه نامه و شرکتنامه.

مشاهده ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 48 - سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.

مشاهده ماده 48 قانون ثبت اسناد و املاک

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM