نشست قضایی شماره 1398-5888

نشست قضایی شماره 1398-5888

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-5888


کد نشست:
1398-5888

تاریخ برگزاری:
1396/07/18

برگزار شده توسط:
استان کردستان/ شهر سقز

موضوع:
شمول یا عدم شمول ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در مورد محکومیت های مالی صادره از محاکم کیفری

پرسش:
فردی به پرداخت دیه محکوم گردیده است و در زمان اجرای حکم محکوم علیه طبق مهلت تعیین شده در ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23/3/1394 مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام نموده است در ماده آمده است تا 30 روز پس از ابلاغ اجراییه حالیه سوال این است که با توجه به اینکه در امور کیفری اجراییه صادر نمی گردد؛ 1- آیا این موضوع «مهلت 30 روزه» صرفا مشمول احکام حقوقی است؟ 2- چنانچه مقرره ماده 3 قانون مورد اشاره احکام کیفری از جمله دیه را هم شامل می شود مهلت 30 روز از چه زمانی محاسبه می شود؟3- از طرفی با توجه به اینکه دعوای اعسار تقدیم محاکم کیفری می گردد وظیفه قاضی اجرای احکام کیفری چیست؟

نظر هیئت عالی:
نظریه اکثریت موید به نظریه مشورتی شماره 7/97/2403 مورخ 1397/10/29 اداره کل حقوقی قوه قضاییه بشرح بین الهلالین (1- برابر ماده 22 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه ضرر و زیان ناشی از جرم رد مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی مشمول این قانون است. با توجه به اطلاق و عموم این ماده تفاوتی ندارد که محکومیت های مزبور ناشی از حکم دادگاه کیفری باشد یا حقوقی. راجع به ضرر و زیان ناشی از جرم با عنایت به این که برابر ماده 15 قانون آیین دادرسی کیفری مطالبه ضرر و زیان و رسیدگی به آن مستلزم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی است بنابراین؛ مبدا مهلت سی روزه مذکور در ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 در خصوص ضرر و زیان ناشی از جرم تاریخ ابلاغ اجراییه است. راجع به دیه و رد مال باتوجه به این که مقتن در ماده 3 یاد شده مهلت سی روزه ای را برای محکوم علیه در نظر گرفته که در این مدت می تواند مدعی اعسار شود و برای آن ضمانت اجرا مشخص کرده است و با توجه به ماده 22 یاد شده که برابر آن «کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه ضرر و زیان ناشی از جرم رد مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی مشمول این قانون خواهند بود» و با عنایت به ملاک ماده 500 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 با اصلاحات و الحاقات بعدی که قانونگذار حتی در مقام اجرای مجازاتها ارسال احضاریه را به عنوان اصل پذیرفته است بنابراین برای اجرای آن دسته از محکومیت های مالی دادگاههای کیفری که درباره آن اجراییه صادر نمی شود به نظر می رسد اخطار به محکوم علیه مبنی بر لزوم اجرای محکومیتهای مالی مزبور لازم است و مبدا سی روزه مورد بحث تاریخ ابلاغ این اخطاریه می باشد. بدیهی است قید مفاد اخطار راجع به محکومیت های مالی در ضمن احضاریه راجع به اجرای مجازات کیفری موضوع ماده 500 یاد شده بلااشکال است) مورد تایید اعضاء هیات عالی نشست های قضایی بخش کیفری می باشد.

نظر اکثریت:
1- ماده 3 و تبصره های قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23/3/1394 مجمع تشخیص مصلحت نظام به امور کیفری نیز تسری پیدا می کند هر چند در امور کیفری اجراییه صادر نمی گردد 2- اما مهلت 30 روزه با مستفاد از ماده 3 قانون فوق از تاریخ ابلاغ دادنامه قطعی به محکوم علیه احتساب می گردد. 3- از طرف دیگر قاضی اجرای احکام کیفری وظیفه دارد در صورت شرایط ماده 3 قانون موصوف پرونده را به شعبه کیفری مربوطه جهت اعمال ماده 3 قانون مورد اشاره ارسال نماید.

نظر اقلیت:
با توجه به اینکه در خصوص پروندهای کیفری اجراییه صادر نمی گردد فلذا مهلت 30 روز مقرر در ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مشمول محکومیت های مالی که در دادگاه کیفری صادر می شود نمی گردد.

نظر ابرازی:
بنا به تصریح ماده 22 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 23/3/1394 مجمع تشخیص مصلحت نظام که مقررمی دارد« کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه ضرر و زیان ناشی از جرم رد مال و امثال آنها جز محکومیت جزای نقدی مشمول این قانون خواهند بود». فلذا ماده فوق از قانون مورد اشاره محکوم علیه ای را که در محاکم کیفری به محکومیت های مالی محکوم می گردد از تمام مزایا و محاسن این قانون که با رویکرد حبس زدایی تصویب گردیده است بهره مند ساخته است. با توجه به اینکه در خصوص احکام صادره از محاکم کیفری اجراییه صادر نمی گردد و از قسمت اخیر ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 که مقرر می دارد«.. . دستور دادستان پس از قطعیت بدون صدور اجراییه در اجرای احکام کیفری و مطابق مقررات اجرای احکام مدنی اجراء می شود» نیز این امر«عدم نیاز به صدور اجراییه در جهت اجرای محکومیت های کیفری» در خصوص اجرای دستورات و احکام قضایی کیفری به ویژه توسط دادستان و قاضی اجرای احکام کیفری استنباط می شود فلذا دیه مشمول ماده 3 قانون مورد اشاره می باشد. در پاسخ قسمت دیگر سوال اینکه در احکام کیفری مهلت سی روزه از چه زمانی شروع می شود؟ باید گفت با توجه به ماده 500 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 برای اجرای احکام صادره از محاکم کیفری محکوم علیه احضار می شود و تبصره آن مقرر داشته است « چنانچه بیم فرار یا مخفی شدن محکوم علیه باشد قاضی اجرای احکام می تواند با ذکر دلیل در پرونده از ابتداء دستور جلب محکوم علیه را صادر نماید». فلذا ابتدای مهلت 30 روزه از تاریخ ابلاغ واقعی یا قانونی احضاریه جهت اجرای رای«حکم» به محکوم علیه یا از زمان جلب نامبرده و تفهیم مفاد جلب توسط ماموران در موردی که راسا دستور جلب توسط مقام قضایی صادر گردیده است قابل محاسبه است نه از زمان ابلاغ دادنامه قطعی به محکوم علیه که توسط دفترمحاکم کیفری ابلاغ می گردد بلکه یک گام جلوتر یعنی احتساب مهلت 30 روزه حسب تصمیم قاضی اجرای احکام کیفری دال بر احضار یا جلب محکوم علیه برای اجرای حکم ملاک قرار خواهد گرفت. این استدلال از سه جهت قوت دارد اولا: ابلاغ دادنامه قطعی توسط دفتر محاکم کیفری ابلاغ می گردد چه بسا پرونده به هر دلیل مدتی بعد از ابلاغ حکم«دادنامه» به واحد اجرای احکام کیفری واصل نگردد ثانیا: تا زمانی که پرونده به اجرای احکام کیفری واصل نگردد اجرای احکام کیفری و به طریق اولی محکوم علیه با تکلیف قانونی مواجه نیست ثالثا: مطابق ماده 500 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 قاضی اجرای احکام کیفری تکلیف به احضار محکوم علیه برای اجرای رای دارد و متعاقب آن اختیار جلب محکوم علیه را نیز با دارا بودن شرایطی برای قاضی اجرای احکام کیفری پیش بینی نموده است. اما در خصوص قسمت اخیر سوال باید گفت قاضی اجرای احکام کیفری موظف است در صورت حصول شرایط مقرر در ماده 3 موضوع سوال پرونده را به دادگاه نخستین که رای زیر نظر آن اجراء می شود جهت بررسی تقاضای تقسیط که به طرفیت دادستان است ارسال نماید.

مبحث:
آیین دادرسی مدنی , آیین دادرسی کیفری

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 22ـ کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه ضرر و زیان ناشی از جرم رد مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی مشمول این قانون خواهند بود.

مشاهده ماده 22 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 500 ـ محکوم علیه برای اجرای رای احضار می شود و در صورت عدم حضور به کفیل یا وثیقه گذار اخطار می شود تا محکوم علیه را برای اجرای رای تسلیم کند. در این صورت قاضی اجرای احکام کیفری می تواند به طور همزمان دستور جلب محکوم علیه را صادر کند. تبصره ـ در صورتی که بیم فرار یا مخفی شدن محکوم علیه باشد قاضی اجرای احکام کیفری می تواند با ذکر دلیل در پرونده از ابتداء دستور جلب محکوم علیه را صادر کند.

مشاهده ماده 500 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 230 ـ متهمی که برای او قرار تامین صادر و خود ملتزم شده یا وثیقه گذاشته است در صورتی که حضورش لازم باشد احضار می شود و هرگاه ثابت شود بدون عذر موجه حاضر نشده است در صورت ابلاغ واقعی اخطاریه وجه التزام تعیین شده به دستور دادستان اخذ و یا از وثیقه سپرده شده معادل وجه قرار ضبط می شود. چنانچه متهم کفیل معرفی کرده یا شخص دیگری برای او وثیقه سپرده باشد به کفیل یا وثیقه گذار اخطار می شود که ظرف یک ماه متهم را تحویل دهد. در صورت ابلاغ واقعی اخطاریه و عدم تحویل متهم به دستور دادستان حسب مورد وجه الکفاله اخذ و یا از وثیقه معادل وجه قرار ضبط می شود. دستور دادستان پس از قطعیت بدون صدور اجرائیه در اجرای احکام کیفری و مطابق مقررات اجرای احکام مدنی اجراء می شود. تبصره ـ مبلغ مازاد بر وجه قرار وثیقه پس از کسر هزینه های ضروری مربوط به اجرای دستور به وثیقه‏ گذار مسترد می شود.

مشاهده ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 529 ـ هرکس به موجب حکم قطعی دادگاه به پرداخت جزای نقدی محکوم گردد و آن را نپردازد اموال وی به وسیله مرجع اجرای حکم شناسایی توقیف و با رعایت مقررات راجع به مستثنیات دین از محل فروش آنها نسبت به اجرای حکم اقدام می شود. در صورت فقدان مال یا عدم شناسایی آن مرجع اجرای حکم می تواند با توقیف بخشی از حقوق طبق قانون اجرای احکام مدنی و یا تمام یا بخشی از سایر درآمدهای محکوم علیه برای وصول جزای نقدی اقدام مقتضی به عمل آورد. در صورت تقاضای تقسیط از جانب محکوم علیه و احراز قدرت وی به پرداخت اقساط دادگاه نخستین که رای زیر نظر آن اجراء می شود می تواند با اخذ تضمین مناسب امر به تقسیط نماید. هرگاه اجرای حکم به طرق مذکور ممکن نگردد با رعایت مقررات مربوط به مجازات های جایگزین حبس به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ در جزای نقدی تا پانزده میلیون ریال هر سی هزار ریال به یک ساعت انجام خدمات عمومی رایگان تبدیل می شود. ب ـ در جزای نقدی بالای پانزده میلیون ریال همچنین درصورت عدم شرایط اجرای بند (الف) این ماده هر سیصد هزار ریال به یک روز حبس تبدیل می شود. تبصره 1 ـ چنانچه محکوم علیه قبل از صدور حکم محکومیت قطعی به جزای نقدی به دلیل اتهام یا اتهامات مطرح در پرونده در بازداشت بوده باشد دادگاه پس از تعیین مجازات ایام بازداشت قبلی را در ازای هر سیصد هزار ریال یکروز از مجازات تعیین شده کسر می کند. قضات اجرای احکام موظفند رعایت مراتب فوق را به هنگام اجرای حکم مراقبت نمایند و در صورت عدم رعایت خود اقدام کنند. تبصره 2 ـ صدور حکم تقسیط جزای نقدی یا تبدیل آن به مجازات دیگر مانع استیفای مابه ازای بخش اجراء نشده آن از اموالی که بعدا از محکوم علیه به دست می آید نیست. تبصره 3 ـ هرگاه محکوم علیه ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ احضاریه قاضی اجرای احکام کیفری برای پرداخت جزای نقدی حاضر شود قاضی اجرای احکام می تواند او را از پرداخت بیست درصد (20%) جزای نقدی معاف کند. دفتر قاضی اجرای احکام کیفری مکلف است در برگه احضاریه محکوم علیه معافیت موضوع این تبصره را قید کند.

مشاهده ماده 529 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 530 ـ در صورت محکومیت اشخاص به جزای نقدی در مرحله بدوی محکوم علیه می تواند قبل از قطعیت حکم از دادگاه صادرکننده تقاضای تقسیط کند. درخواست مذکور به منزله اسقاط حق تجدید نظرخواهی نیست. تبصره ـ دعوای تقسیط جزای نقدی در هر مورد باید به صورت مستقل مطرح شود.

مشاهده ماده 530 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 532 ـ در صورت صدور حکم مبنی بر تقسیط جزای نقدی و عدم پرداخت به موقع اقساط از سوی محکوم علیه با اعلام قاضی اجرای احکام حکم تقسیط به وسیله دادگاه صادرکننده حکم قطعی لغو می شود و برای اجرای حکم اقدام قانونی مقتضی انجام میگیرد.

مشاهده ماده 532 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 15 ـ پس از آنکه متهم تحت تعقیب قرار گرفت زیان دیده از جرم می تواند تصویر یا رونوشت مصدق تمام ادله و مدارک خود را جهت پیوست به پرونده به مرجع تعقیب تسلیم کند و تا قبل‏ از اعلام‏ ختم‏ دادرسی دادخواست ضرر و زیان خود را تسلیم دادگاه کند. مطالبه ضرر و زیان و رسیدگی به آن مستلزم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی است.

مشاهده ماده 15 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM