نشست قضایی شماره 1398-5944

نشست قضایی شماره 1398-5944

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-5944


کد نشست:
1398-5944

تاریخ برگزاری:
1397/01/27

برگزار شده توسط:
استان مرکزی/ شهر اراک

موضوع:
امکان حبس عامل اختلال در نظم شورای حل اختلاف توسط قاضی شورا

پرسش:
آیا اختیارات مندرج در ماده 101 قانون آیین دادرسی مدنی در شورای حل اختلاف (توسط قاضی شورا) نیز قابل اعمال است یا خیر؟

نظر هیئت عالی:
با توجه به لزوم رعایت اصل تناظر در جلسات رسیدگی محاکم و شورای حل اختلاف به منظور فراهم نمودن امکان دفاع و طرح ادعا و ارایه ادله و بیان اسباب موجهه ی ادعای طرح شده از سوی اصحاب پرونده قاضی شورای حل اختلاف نیز همانند قضات محاکم حقوقی در اجرای ماده 101 ق.آ.د.م می تواند نسبت به صدور حکم حبس اخلال کننده ی جلسه و نظم دادگاه از اصحاب پرونده اقدام نماید و حکم تبصره 3 ماده 9 قانون شورای حل اختلاف با توجه به مواد 18 و 19 قانون اخیرالذکر منصرف از اختیار قاضی شورای حل اختلاف در اعمال و اجرای ماده 101 ق.آ.د.م می باشد.

نظر اکثریت:
اولا مدیریت و تشکیل شورا برخلاف رویه جاری با توجه به ماده 9 قانون شورای حل اختلاف با قاضی شورا می باشد و صرف نظر از اینکه اگر حکم ماده 101 قانون آیین دادرسی مدنی را جزء اصول تفسیر کنیم با تشریفات دادرسی قاضی و مدیر هر محکمه ای ابزار مدیریتی می خواهد حکم ماده 101 قانون آیین دادرسی مدنی هم یک ابزار مدیریتی است؛ ثانیا با عنایت به اینکه در نظام قضایی ایران و حسب مواد 477 قانون آیین دادرسی کیفری و ماده 9 قانون شورا شورای حل اختلاف یک مرجع قضایی جهت رسیدگی است؛ بنابراین در تحلیل موضوع باید فلسفه وضع ماده 101 مذکور و مقام رسیدگی کننده (مثلا شورای حل اختلاف که در مقام حل اختلاف است) نیز در نظر گرفته شود؛ صرف نظر از اینکه اگر ماده 101 می گوید دادگاه می تواند به این دلیل است که زمان وضع این مقرره شورای حل اختلاف به عنوان یک مرجع قضایی جهت حل اختلاف در نظام حقوقی ایران وجود نداشته است؛ لذا از لفظ دادگاه در ماده 101 مذکور الغا خصوصیت می گردد و از طرفی امکان اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی درخصوص احکام شورای حل اختلاف نیز وجود دارد و مهم تر این که عملا حکم ماده 101 قانون ایین دادرسی مدنی ضمانت اجرای علنی بودن دادرسی است؛ لذا امکان اعمال آن توسط قاضی شورای حل اختلاف نیز وجود دارد.

نظر اقلیت:
ماده 101 قانون آیین دادرسی مدنی فقط از دادگاه صحبت می کند و عملا رسیدگی در شورا توسط اعضا شورا می باشد و نه قاضی شورا اعضا شورا چون نمی توانند حکم صادر کنند و در فرض ماده 101 مذکور باید حکم حبس صادر شود؛ لذا حکم ماده 101 خلاف اصل است که در مورد این احکام باید به قدر متیقن اکتفا کرد و امکان تفسیر موسع این احکام وجود ندارد و مدیریت جلسه دادرسی تابع تشریفات دادرسی است نه اصول دادرسی و با توجه به ماده 15 قانون شورای حل اختلاف شورا مرجع قضایی نیست؛ لذا حکم ماده 101 قانون آیین دادرسی مدنی در شورای حل اختلاف قابل اعمال نیست.

مبحث:
آیین دادرسی مدنی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 101 - دادگاه می تواند دستور اخراج اشخاصی را که موجب اختلال نظم جلسه شوند با ذکر نحوه اختلال درصورت جلسه صادر کند و یا تا بیست و چهار ساعت حکم حبس آنان را صادر نماید. این حکم فوری اجرا می شود و اگر مرتکب از اصحاب دعوا یا وکلای آنان باشد به حبس از یک تا پنج روز محکوم خواهد شد.

مشاهده ماده 101 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 18ـ رسیدگی قاضی شورا از حیث اصول و قواعد تابع مقررات قوانین آیین دادرسی مدنی و کیفری است. تبصره 1ـ اصول و قواعد حاکم بر رسیدگی شامل مقررات ناظر به صلاحیت حق دفاع حضور در دادرسی رسیدگی به دلایل و مانند آن است. تبصره 2ـ مقررات ناظر به صدور رای واخواهی تجدیدنظر و هزینه دادرسی از حکم مقرر در این ماده مستثنی و تابع این قانون است.

مشاهده ماده 18 قانون شورای حل اختلاف

ماده 9ـ در مـوارد زیر قاضی شورا با مشورت اعضای شورا رسیدگی و مبادرت به صدور رای می‏نماید: الف ـ دعاوی مالی راجع به اموال منقول تا نصاب دویست میلیون (200.000.000)ریال به جز مواردی که در تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون در دادگستری مطرح می‏باشند. ب ـ تمامی دعاوی مربوط به تخلیه عین مستاجره به جز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب و پیشه پ ـ دعاوی تعدیل اجاره بها به شرطی که در رابطه استیجاری اختلافی وجود نداشته باشد ت ـ صدور گواهی حصر وراثت تحریر ترکه مهر و موم ترکه و رفع آن ث ـ ادعای اعسار از پرداخت محکوم‏به در صورتی که شورا نسبت به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد ج ـ دعاوی خانواده راجع به جهیزیه مهریه و نفقه تا نصاب مقرر در بند (الف) در صورتی که مشمول ماده (29) قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 نباشند. چ ـ تامین دلیل ح ـ جرائم تعزیری که صرفا مستوجب مجازات جزای نقدی درجه هشت باشد. تبصره 1ـ بهای خواسته براساس نرخ واقعی آن تعیین می گردد چنانچه نسبت به بهای خواسته بین اصحاب دعوی اختلاف حاصل شود و اختلاف موثر در صلاحیت شورا باشد یا قاضی شورا نسبت به آن تردید کند قبل از شروع رسیدگی راسا یا با جلب نظر کارشناس بهای خواسته را تعیین می­کند. تبصره 2ـ شورای حل اختلاف مجاز به صدور حکم شلاق و حبس نمی‏باشد. تبصره 3ـ صلاحیت شوراهای حل اختلاف روستا مستقر در روستا صرفا صلح و سازش می باشد.

مشاهده ماده 9 قانون شورای حل اختلاف

ماده 15ـ در صورت بروز اختلاف در صلاحیت بین شورای حل اختلاف با مرجع قضائی نظر مرجع قضائی لازم‏الاتباع است.

مشاهده ماده 15 قانون شورای حل اختلاف

ماده 477 ـ در صورتی که رئیس قوه قضاییه رای قطعی صادره از هریک از مراجع قضایی را خلاف شرع بین تشخیص دهد با تجویز اعاده دادرسی پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضاییه برای این امر تخصیص می یابد رسیدگی و رای قطعی صادر نماید. شعب خاص مذکور مبنیا بر خلاف شرع بین اعلام شده رای قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی به عمل می آورند و رای مقتضی صادر می نمایند. تبصره 1 ـ آراء قطعی مراجع قضایی (اعم از حقوقی و کیفری) شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور سازمان قضایی نیروهای مسلح دادگاههای تجدید نظر و بدوی دادسراها و شوراهای حل اختلاف می باشند. تبصره 2 ـ آراء شعب دیوان عالی کشور در باب تجویز اعاده دادرسی و نیز دستورهای موقت دادگاهها اگر توسط رئیس قوه قضاییه خلاف شرع بین تشخیص داده شود مشمول احکام این ماده خواهد بود. تبصره 3 ـ درصورتی که رئیس دیوان عالی کشور دادستان کل کشور رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح و یا رئیس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود رای قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند می توانند با ذکر مستندات از رئیس قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی نمایند. مفاد این تبصره فقط برای یک بار قابل اعمال است؛ مگر اینکه خلاف شرع بین آن به جهت دیگری باشد.

مشاهده ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM