در تاریخ 30/10/91 آقای الف.ق. و خانم ز.الف. متفقا دادخواستی به خواسته صدور حکم بر
طلاق توافقی تقدیم نموده اند که در شعبه حقوقی شهرستان دالاهو ثبت و مورد رسیدگی قرار می گیرد جلسه دادرسی در تاریخ 30/10/91 با حضور زوجین تشکیل گردید زوجه اظهار داشت اینجانب به علت عدم تفاهم اخلاقی تقاضای متارکه دارم و کلیه حق وحقوق قانونی خود از قبیل
نفقه و
جهیزیه و
مهریه و طلاجات را بذل فقط قرار بر این شده که ماهیانه به مدت 5 سال یک چهارم از حقوق خود را به اینجانبه پرداخت نماید
حضانت پسر مشترک بنام الف. 7 ساله را به پدرش واگذار می نمایم و در حال حاضر نیز حامله نمی باشم. زوج اظهار داشت قبول دارم که به مدت 5 سال یک چهارم از حقوق خود را که هرچقدر باشد به وی پرداخت و
حضانت فرزند پسرمان را عهده دار می باشم سپس دادگاه قـرار ارجـاع امر به داوری صادر و پس از وصول نظریه داوران دال بر عدم سازش طرفین سرانجام به موجب دادنامه شماره 717ـ 30/10/91 گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه
طلاق با شرایط موردتوافق طرفین صادر نموده است رای صادره در تاریخ مذکور به زوجین ابلاغ واقعی گردیده و نامبردگان اظهار داشتند نسبت به حکم صادره اعتراضی ندارند و تقاضای اجرای حکم و معرفی به دفترخانه جهت
طلاق نموده اند و متعاقبا دفتر دادگاه گواهی قطعیت دادنامه مذکور را صادر نموده است در تاریخ 16/11/91 زوجه با تقدیم دادخواست نسبت به رای صادره تجدیدنظرخواهی نموده و طی لایحه اعتراضیه پیوست آن انصراف خود را از
طلاق توافقی اعلام داشته است که پس از انجام تشریفات قانونی شعبه دوازدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمانشاه به موضوع رسیدگی و طی دادنامه شماره 5 ـ 92 مورخ 10/1/92 با استدلال اینکه مبنای تقاضای اولیه طرفین
طلاق توافقی بوده و اکنون زوجه از خواسته مذکور منصرف شده است و بر این اساس شرایطی هم که برای تحقق
طلاق بین طرفین و عمدتا بر مبنای گذشت زوجه از حقوق خود مقررشده معتبر و لازم الوفا نخواهد بود مگر آنکه زوج دعوی علی حده دیگری در این خصوص مطرح نموده و برابر مقررات مربوط به
طلاق و عدم سازش رسیدگی و حکم صادر شود لذا مستندا به مواد 2 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه معترض عنه قرار رد دعوی (تقاضای)
طلاق توافقی را صـادر نمـوده است. دادنـامه اخیرالذکر در تاریـخ 17/2/92 به زوج ابلاغ شد و نامبرده در تاریخ 24/2/92 با تقدیم دادخواست و لایحه فرجامی نسبت به آن فرجام خواهی نموده که پس از تبادل لوایح و وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. لوایح طرفین به هنگام شور قرایت می گردد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای حسن عباسیان عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد: