رای قضایی شماره 9309970907000408

رای قضایی شماره 9309970907000408

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970907000408


شماره دادنامه قطعی:
9309970907000408

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/06/30

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
فرجام خواهی از رای صادره در دعوای الزام به تنظیم سند اجاره

پیام رای:
دعوای الزام به تنظیم سند رسمی اجاره غیرمالی بوده بنابراین رای صادره در این دعوا قابل فرجام خواهی نیست

رای خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 92/11/8 آقای م.س. به وکالت از خانم م.الف. به طرفیت آقای م.ر. طی دادخواستی خواستار الزام خوانده به تنظیم سند اجاره رسمی یک باب مغازه به صورت حق کسب و پیشه و تجارت در اختیار خوانده است 2 عنداللزوم با جلب نظر کارشناس جهت تعین اجاره بهای موصوف به نرخ روز 3 جبران خسارت دادرسی ضمنا خواهان چنین اظهار داشته: به موجب سند مالکیت که تصویر مصدق آن پیوست است موکل یعنی خواهان مالک شش دانگ پلاک 76 اصلی بخش یک اراک واقع در خیابان شهید بهشتی است و مغازه ای که تحت تصرف خوانده است نیز جزو این پلاک است و خوانده هیچ گونه سند سرقفلی نیز ندارد فقط حق کسب و پیشه دارد از آنجایی که وی با موکل قرارداد اجاره رسمی ندارد و از این جهت مشکلاتی حادث شده لذا مستند به حکم قانون روابط موجر و مستاجر بدوا با جلب نظر کارشناس تعین اجاره بهاء به نرخ روز سپس الزام خوانده به تنظیم سند اجاره رسمی یک ساله در دفتر اسناد رسمی مورد استدعاست که بر اساس دادنامه شماره 10600085-1/2/93 صادره از شعبه ششم دادگاه عمومی حقوقی اراک چنین مقرر گردیده: درباره دادخواست خانم م.الف. با وکالت آقای م.س. به طرفیت آقای م.ر. به خواسته الزام خوانده به تنظیم سند اجاره رسمی موضوع یک باب مغازه که به صورت حق کسب و پیشه و تجارت در اختیار خوانده است در دفتر اسناد رسمی مقوم به 000/000/51 ریال 2- عنداللزوم با جلب نظر کارشناس تعیین اجاره بهای مغازه موصوف به نرخ روز مقوم به 000/100/3 ریال 3- جبران خسارات دادرسی - که از تصویر سند رسمی شماره 97053-8/5/77 دفتر اسناد رسمی شماره.. . اراک که به موجب آن خواهان مالکیت رسمی پلاک ثبتی محل وقوع مغازه مورد دعوی را به دست آورده قابل استفاده است عبارتند از 1- سرقفلی مغازه مورد دعوی بدون قید و شرط متعلق به غیر اعلام و به خواهان منتقل نشده و حقوق استیجاری برای وی منظور نشده که اطلاق آن حاکی از مالکیت دایمی خوانده بر منافع اعیانی مغازه مورد دعوی با تعهد مالک عرصه برای تامین اعیانی مغازه به نحو قدر متیقن است 2- اما چنانچه مبلغ مزجاتی بابت کرایه سرقفلی موضوع تعهد خوانده باشد صرف نظر از عدم ذکر آن در سند مزبور اگر بتوان آن را به تبع مالکیت خواهان بر عرصه مغازه مورد دعوی مشعر موجود نوعی روابط استیجاری فی مابین طرفین با توجه به عرف معاملات سرقفلی به قرینه وقوع آن در سوق مسلمین دانست به مالکیت خواهان بر عرصه مغازه مورد دعوی مشعر وجود نوعی رابطه استیجاری فی مابین طرفین با توجه به عرف معاملات سرقفلی به قرینه وقوع آن در سوق مسلمین دانست به نحو متعارف موضوع اجاره شرعی بوده و قابل انطباق با قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 نیست زیرا موضوع آن قراردادهای اجاره ی است که منافع مغازه مورد اجاره در آن با تعیین اجاره بهاء برای مدت معین در قالب اجاره نامه متعارف به اجاره داده شده باشد که به موجب قانون مذکور حق موجر برای تخلیه عین مستاجر در زمان انقضاء مدت آن به موارد خاص مذکور در آن قانون تخصیص خورده نه اینکه در ضمن تملیک دایمی منافع مغازه به عنوان سرقفلی که موضوعا حق تخلیه وجود ندارد مبلغ مزجاتی به عنوان کرایه آن جهت تحکیم واگذاری سرقفلی و مشروعیت آن دریافت شده باشد و این اجاره وقتی مشروعیت دارد که قابل جمع با تملیک دایمی منافع مغازه مورد دعوی باشد که همانا راجع به حق مالک در عرصه آن با تعهد تامین اعیانی مغازه برای مالک سرقفلی جهت امکان انتفاع دایمی از آن است که از ملاک ماده 504 ق.م. نیز برخوردار می شود و کاملا مشروع است و ناچیز بودن اجاره بهاء را نیز توجیه می کند 3- اجاره مزبور به تبع تملیک دایمی منافع اعیانی مغازه مورد دعوی جهت تحکیم آن بوده و از آن تبعیت می کند و تملیک و تملک سرقفلی موضوع قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 نیست و صرفا درصورتی که عرصه مغازه مورد دعوا که کماکان ملک خواهان است مشمول اطلاق عنوان محلی که اجاره داده شده تلقی شود از این جهت علی رغم فقدان حق تخلیه به شرح مذکور مشمول مواد 1 7 و 8 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 با جمع آن با ماده 504 ق.م. می شود که در مواردی که در آن قانون حق تخلیه پیش بینی شده به مثابه انقضاء مدت اجاره عرصه در ماده 504 ق.م. و حسب مورد استحقاق اجرت المثل خواهد بود که موضوع مواد 10 219 220 1301 و 1305 قانون مدنی و نتیجتا قابل جمع با مواد مذکور می شود لذا دادگاه حکم به تنظیم سند اجاره عرصه مغازه مورد دعوا با قید حق سرقفلی آن برای خوانده که مستلزم پرداخت مبلغی به عنوان کرایه سرقفلی به مالک عرصه با تعهد تامین اعیانی مغازه برای خوانده است صادرواعلام می کند کرایه مذکور با قطعیت این حکم و صدور اجراییه با جلب نظر کارشناس تعین و سپس جهت تنظیم سند رسمی اجاره با شرایط مذکور به مدت یک سال به دفترخانه محل معرفی می شود که با انقضاء مدت مذکور در صورت عدم توافق هر سه سال با جمع مواد 4 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 و 502 قانون مدنی کرایه روز سرقفلی به عنوان اجرت المثل قابل طرح دعوای تعدیل است رای صادره قابل تجدیدنظر اعلام شده است آقای م.س. به وکالت از آقای م.ر. نسبت به دادنامه یادشده به طرفیت خانم م.الف. نسبت به دادنامه یادشده 600085-1/2/93 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی اراک مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده به موجب دادنامه شماره 700305-29/3/93 صادره از شعبه 2 دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی چنین مقرر گردیده: در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ر. با وکالت آقای م.س. به طرفیت خانم م.الف. با وکالت آقای م.س. نسبت به دادنامه شماره 085-1/2/93 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی اراک.. . . که درنهایت امر حکم بر اساس خواسته تجدیدنظر خوانده و به شرح مندرج در دادنامه مورد اعتراض صادر گردیده و پس از ابلاغ دادنامه مزبور در مهلت مقرر قانونی مورد اعتراض قرارگرفته است دادگاه پس از بررسی محتویات پرونده نظر به اینکه تجدیدنظرخواه در این مرحله از رسیدگی ایراد و اعتراض موثر و موجهی که بر ارکان دادنامه تجدیدنظر خواسته لطمه وارد ساخته و نقض آن را ایجاب نماید به عمل نیاورده و با توجه به محتویات پرونده رای مذکور مغایرتی با موازین قانونی نداشته و از جهت رعایت اصول و تشریفات دادرسی نیز با اشکال عمده ای که موجب فسخ باشد مواجه نبوده و مخدوش به نظر نمی رسد و اعتراض معترض نیز مشمول هیچ یک از جهات مقرر در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی نیست بنابراین ضمن رد اعتراض تجدیدنظرخواه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تایید و استوار می نماید این رای قطعی است که خواهان نخستین خانم م.الف. با وکالت آقای م.س. به طرفیت آقای م.ر. نسبت به دادنامه یادشده شماره 600085-1/2/93 صادره از شعبه ششم دادگاه عمومی حقوقی اراک مبادرت به فرجام خواهی نموده نظر به اینکه مورد دیگری به نظر نمی رسد پرونده جهت مشاوره در جلسه هییت مطرح و لوایح طرفین نیز قرایت خواهد شد.

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص فرجام خواهی آقای م.س. به وکالت از خانم م.الف. به طرفیت آقای م.ر. نسبت به دادنامه شماره 10600085-1/2/93 صادره از شعبه 6 دادگاه عمومی حقوقی اراک به خواسته الزام خوانده (فرجام خوانده) به تنظیم سند اجاره رسمی یک باب مغازه به صورت حق کسب و پیشه و تجارت و تعیین اجاره بهاء به نرخ روز و جبران خسارات دادرسی نظر به اینکه حسب بند ب ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی آراء دادگاه های بدوی در مورد دعاوی غیرمالی فقط قابل تجدیدنظر می باشد در مانحن فیه الزام به تنظیم سند رسمی اجاره نسبت به یک باب مغازه و از دعاوی غیرمالی می باشد لذا به جهت غیرقابل فرجام بودن رای این شعبه مواجه با تکلیفی نیست دفتر پرونده به دادگاه صادرکننده دادنامه اعاده گردد.
رییس شعبه 10 دیوان عالی کشور ـ مستشار
عبداله پور ـ صدوقی فر

قاضی:
هادی عبداله پور , قدرت اله صدوقی فر

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 504 - هر گاه مستاجر به موجب عقد اجاره مجاز در بنا یا غرس بوده موجر نمی تواند مستاجر را به خراب کردن یا کندن آن اجبار کند و بعد از انقضای مدت اگر بنا یا درخت در تصرف مستاجر باقی بماند موجر حق مطالبه ی اجرت المثل زمین را خواهد داشت و اگر در تصرف موجر باشد مستاجر حق مطالبه اجرت المثل بنا یا درخت را خواهد داشت.

مشاهده ماده 504 قانون مدنی

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 219 - عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است مگر این که به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود.

مشاهده ماده 219 قانون مدنی

ماده 220 - عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می نماید بلکه متعاملین به کلیه ی نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می شود ملزم می باشند.

مشاهده ماده 220 قانون مدنی

ماده 1301 - امضایی که در روی نوشته یا سندی باشد بر ضرر امضاء کننده دلیل است.

مشاهده ماده 1301 قانون مدنی

ماده 1305 - در اسناد رسمی تاریخ تنظیم معتبر است حتی بر علیه اشخاص ثالث ولی در اسناد عادی تاریخ فقط درباره اشخاصی که شرکت در تنظیم آن ها داشته و ورثه ی آنان و کسی که به نفع او وصیت شده معتبر است.

مشاهده ماده 1305 قانون مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 331 - احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد : الف - در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 000 3) ریال متجاوز باشد. ب - کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی. ج - حکم راجع به متفرعات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. تبصره - احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای.

مشاهده ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 1 ـ هر محلی که برای سکنی یا کسب یا پیشه یا تجارت یا به منظور جلوگیری اجاره داده شده یا بشود در صورتی که تصرف متصرف بر حسب تراضی با موجر یا نماینده قانونی او به عنوان اجاره یا صلح منافع و یا هر عنوان دیگری به منظور اجاره باشد اعم از این که نسبت به مورد اجاره سند رسمی یا عادی تنظیم شده یا نشده باشد مشمول مقررات این قانون است.

مشاهده ماده 1 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

ماده 7 ـ در مواردی که بین موجر و کسی که ملک را به عنوان مستاجر در تصرف دارد اجاره نامه تنظیم نشده یا اگر تنظیم شده مدت آن منقضی گشته و طرفین راجع به تنظیم اجاره نامه یا تعیین اجاره بها و شرایط آن اختلاف داشته باشند هر یک می تواند برای تعیین اجاره بها ( در مواردی که اجاره نامه در بین نباشد) و تنظیم اجاره نامه به دادگاه مراجعه کند. دادگاه میزان اجاره بها را از تاریخ تقدیم دادخواست تعیین می کند ولی این امر مانع صدور حکم نسبت به اجرت المثل زمان قبل از تقدیم دادخواست و خسارت تاخیر تادیه آن نخواهد بود. تبصره 1 ـ هر گاه از طرف موجر تقاضای تخلیه عین مستاجره شده باشد رسیدگی به درخواست تنظیم اجاره نامه از طرف مستاجر متوقف بر خاتمه دادرسی در موضوع تخلیه خواهد بود این حکم در موردی که از طرف مالک درخواست خلع ید از ملک شده باشد نیز جاری است. تبصره 2 ـ دریافت وجه بابت اجاره بها از طرف مالک یا موجر دلیل بر تسلیم او به ادعای طرف نخواهد بود.

مشاهده ماده 7 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

ماده 8 ـ دادگاه شرایط اجاره نامه جدید را طبق شرایط مرسوم و متعارف در اجاره نامه ها و شرایط مندرج در اجاره نامه سابق ( در صورتی که قبلا اجاره نامه تنظیم شده باشد) با رعایت مقررات این قانون تعیین خواهد کرد.

مشاهده ماده 8 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

ماده 4 ـ موجر یا مستاجر می تواند به استناد ترقی یا تنزل هزینه زندگی درخواست تجدید نظر نسبت به میزان اجاره بها را بنماید مشروط به این که مدت اجاره منقضی شده و از تاریخ استفاده مستاجر از عین مستاجره یا از تاریخ مقرر در حکم قطعی که بر تعیین یا تعدیل اجاره بها صادر شده سه سال تمام گذشته باشد دادگاه با توجه به درصد شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی منتشر شده از طرف بانک مرکزی ایران حکم به تعدیل اجاره بها خواهد داد حکم دادگاه در این مورد قطعی است.

مشاهده ماده 4 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM