رای قضایی شماره 9209970908100309

رای قضایی شماره 9209970908100309

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970908100309


شماره دادنامه قطعی:
9209970908100309

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/10/07

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
تعارض قاعده ید و بینه

پیام رای:
بینه حاکم بر قاعده ید است بنابراین سبق تصرف مثبت قاعده ی ید نمی تواند در برابر بینه تقابل کند زیرا مجرد تصرف اماره مالکیت است اما تصرف نفس مالکیت نیست.

رای خلاصه جریان پرونده
دادخواست خانم س.ل. و آقای ع.ل. به نمایندگی از کلیه موکلین با وکالت خانم ک.ش. به طرفیت آقای م.ح. و به خواسته صدور حکم بر اثبات مالکیت یک قطعه زمین به شماره 323 سنگ اصلی 28 گیلان به مساحت تقریبی بیست هزار مترمربع واقع در ییلاق دیزگاه مقوم بر پنج میلیون و یک صد تومان و خلع ید از ملک مزبور مقوم بر پنج میلیون و یک صد تومان با احتساب کلیه خسارات دادرسی و حق الوکاله که در شرح دادخواست اجمالا ابراز نموده مورث موکلین مرحوم الف.ل. مالک قطعه زمین موصوف می باشند که بعد از فوت آن مرحوم ملک مزبور به ورثه (موکلین) منتقل گردیده متاسفانه خوانده محترم من غیرحق و عدوانا به ملک مذکور متصرف گشتم که با مراجعات مکرر موکلین نیز از رفع تصرف امتناع ورزیده تقاضای رسیدگی راداریم. در ذیل دادخواست اسامی سایر خواهان ها (1ـ غ. 2ـ ی. 3ـ هـ. 4 ـ س. 5 ـ خ. 6 ـ م. 7 ـ ث. 8 ـ ز. جملگی ل. فرزند الف. 9 ـ د. 10 ـ هـ. 11ـ ش. 12ـ ث. 13ـ م. جملگی ل. فرزند ع. مذکور نموده این دادخواست ثبت دادگستری تالش شده و به شعبه سوم محاکم عمومی حقوقی در مورخ 21/10/1390 ارجاع شده جلسه رسیدگی در 16/11/1390 تشکیل اجمالا وکیل خواهان مضمون خواسته ها بدین عنوان مطرح نموده مورث موکلین مالک ملک ما به النزاع است. مورث مرحوم الف.ل. قبل از تصرف خوانده در ملک مزبور تصرف مالکانه داشته که اداره ثبت تالش در اسناد رسمی مجاورین و حدودات املاک مجاورین منتهی به ملک مورث موکلین درج شده و نام مورث به عنوان مالک ملک مجاور قیدشده در خصوص مالکیت مورث موکلین نیز شهودی هستند که حاضر به اتیان سوگند می باشند. خوانده باید اصل سند را ارایه می کرد دلیلی دال بر مالکیت خود ارایه ننموده است و در دفتر توزیع ملک بنام مورث موکلین آقای الف.ل. تعرفه شده لذا درخواست صدور حکم بر اثبات مالکیت نسبت به ملک ما به النزاع و خلع ید از ملک مزبور با احتساب کلیه هزینه دادرسی و تقاضای معاینه و تحقیق محلی با استناد به شهادت شهود و ملاحظه پرونده ثبتی مورد استدعاست. ص 9 و 10 خوانده نیز لایحه داده ص 8 ادعای خواهان ها واهی است من غیر حق است اینجانب به عنوان متصرف خانه و محوطه خود به استناد قانون و شرع مقدس مالک هستم حال که خواهان ها مدعی خلاف مالکیت اینجانب هستند دلایل و مستندات خود را حسب ماده 35 قانون مدنی جهت اثبات مالکیت خود به دادگاه ارایه نمایند خواهان ها فاقد ادله اسناد در مورد ادعای خود هستند و استناد آن ها فقط به یک پلاک مجهول المالک است و پلاک مجهول المالک نیز نمی تواند مثبت مالکیت باشد. دادگاه تصمیم گرفت پرونده پلاک ثبتی را مطالبه نماید به همراه نماینده ای بصیر و مطلع؛ لذا به استناد ماده 212 ق.آ.د.م. قرار ملاحظه محتویات پرونده ثبتی را صادر تا دفتر توزیع اظهارنامه قریه م. و پرونده پلاک ثبتی به همراه نماینده اعزام نمایند. ص 11 جلسه 27/11/90 تشکیل ص 15 دستور جلسه ملاحظه محتویات پرونده ثبتی است نماینده ثبت حضور دارد خوانده حاضر و با تاخیر خواهان وکیل وی متعاقبا حضور یافته اند خطاب به نماینده ثبت محتویات پرونده را به طور کامل تشریح نموده و پلاک های مجاور آن را نیز نام ببرید. نماینده ثبت پاسخ داده پلاک 333 واقع در قریه ییلاقی مریان سنگ اصلی 38 بخش 28 گیلان بر طبق دفتر توزیع اظهارنامه بنام الف.ل. تعرفه شده و مجعول می باشد و فاقد هرگونه سابقه ثبتی است و اعلام پلاک های مجاور با حدود اربعه پلاک 133/38 شمالا ملک ورثه حاج ن. شرقا ملک ن. جنوبا.. . غربا ملکی الف. پلاک 132/31 شمالا رودخانه آق اوله شرقا رودخانه آق اوله جنوبا با دره... متصل به ملک ورثه حاجی م. و غیره غربا ملک الف.ط. و غیره پلاک 136 شمالا د.د. شرقا م.م. جنوبا م.پ. غربا ورثه م.الف. پلاک 255 شمالا رودخانه سوره شرقا سنگ (ناخوانا) جنوبا متصل به ملک ورثه حاجی ن.م. و ت. 134 شمالا ملک د. و غیره مشرقا ملک د. جنوبا معبر عام غربا ورثه ن. و غیره و حدود اربعه پلاک 301 برابر نقشه تمدیدی بوده که پیوست تقدیم است (خطوط نماینده ثبت کاملا خوانا نبوده اسامی واضح نیست) پس از نماینده ثبت وکیل خواهان که متعاقبا حضور یافته ابراز می نماید با توضیحات فوق مالکیت مورث موکلین نسبت به زمین متنازع فیه با حدود مندرج در آن محرز است لذا تقاضای ارجاع امر به کارشناسی و انجام معاینه و تحقیقات محلی و صدور حکم شایسته را دارم. در مقابل خوانده اشعار نموده من بیش از شصت سال است که در روی این زمین ها سکونت دارم و خانه و... احداث نموده ام مستثنیات منابع طبیعی بنام من می باشد و زمین از طریق پدرم به من رسیده است پلاک خواهان ها ارتباطی به زمین تحت تصرف من ندارد تقاضای رد دعوی دارم. ص 16 دادگاه در وقت فوق العاده 27/11/1390 ص 21 و 22 قرار توامان تحقیق و معاینه محل و کارشناسی صادر نموده تا مجری قرار مشاهداتش را در خصوص نحوه تصرفات و سبق تصرفات و میزان تصرفات و اینکه آثار تصرف به چه زمانی بر می گردد صورت مجلس و پس از اهالی محل و مجاورین در خصوص اینکه آیا اراضی متنازع فیه متعلق به مورث خواهان ها می باشد یا خیر و یا متعلق به خوانده است و چندین سال در آن تصرف دارد تحقیق و گزارش شود کارشناس با بررسی محتویات پرونده ثبتی شماره 323 و 133 و 132 و 126 و 255 و 134 و 301 سنگ اصلی 38 بخش 28 گیلان و مطالبه پرونده حاضر و با عزیمت به محل و پیاده کردن حدود اربعه کلیه پلاک های ثبتی و ترسیم کروکی و تعیین حدودوثغور ملک نسبت به اجرای قرار اقدام و سپس ظرف 15 روز از اجرای قرار نظریه کتبی و مسیول خویش را در مورد اینکه آیا زمین متنازع فیه جزء یا قسمتی از پلاک ثبتی 323 و متعلق به مورث خواهان ها می باشد یا خیر ابراز نمایند ص 22 وقت اجرای قرار 8/12/1390 ص 29 طرفین حضور یافته دادرسی شعبه سوم به عنوان عضوهای قرار به همراه طرفین و کارشناس و نماینده ثبت به محل اجرای قرار واقع در منطقه ییلاقی ایزگاه مریان در سی کیلومتری تالش عزیمت ابتدا از خواهان خواسته شد تا ملک متنازع فیه را تعرفه نمایند یکی از خواهان ها بنام خ.ل. اظهار داشت ملک متنازع فیه مساحت حدود بیست هزار مترمربع بوده و از طرف شرق به ملک فعلی ب.ح. و از طرف جنوب به رودخانه و از طرف غرب به رودخانه و از طرف شمالا به قبرستان مشهور به ب. محدود می شود و فعلا در تصرف خوانده قرار دارد پس از تعرفه ملک متنازع فیه ملاحظه گردید دو باب منزل مسکونی با قدمت حدود سی سال و 15 سال در قسمت شمالی عرصه متنازع فیه احداث گردیده و سر باب انبار و طویل نیز در ضلع شرق و شمالا زمین متنازع فیه احداث گردیده مقداری درخت گردو تبریزی با قدمت متناوب از چهل سال به پایین در عرصه غرس گردیده و تعبیه زمین به صورت گندمزار بوده و تماما در تصرف خوانده قرار دارد در این مرحله از طرفین خواسته شد تا شهود محلی خودشان را تعرفه نمایند متداعیین شهود تحقیق را معرفی که در برگ جداگانه از آنان تحقیق شده اند نمایند اداره ثبت اظهار داشت پلاک مزبور مجهول و فاقد حدود اربعه است باید از طریق حدود پلاک های مجاور و تحقیقات محلی حدود آن مشخص شود حدود پلاک های مجاور برای کارشناس تعرفه شده سپس از کارشناس خواسته شد تا نظریه کارشناسی را بعدازاینکه حدود پلاک های مجاور توسط نماینده و نقشه بردار ثبت تعرفه شده اعلام نماید شهود تحقیق به اسامی گ.الف. 60 ساله گواهی نموده (ص 32) حدود سی وپنج سال آقای ح. را روی زمین دیده ام و آقای الف.ل. را روی زمین ندیده ام گواه آقای ح.ق. 81 ساله گواهی نموده ص 33 (زمین مال مرحوم الف.ل. بوده و یا ش.ح. (پدرخوانده)... مثل دو تا برادر بودند مرحوم الف. زمین را جهت کشت و زرع در اختیار ش.ح. قرار داد ولی خدا شاهد [است] که مالک الف.ل. بود زمین مال الف. بود به دوستش ش.ح. داد تا کشت و زرع کند ش.ح. مالک نبود فقط الف. مالک بود) گواه ف.الف. 67 ساله گواهی نموده ص 34 من آقای ح. و پدرش را روی زمین دیده ام و اینکه زمین مال چه کسی است و چه کسی سند دارد نمی دانم مرحوم الف.ل. و ش.ح. باهم دوست بودند در یک خانه مشترک زندگی می کردند) گواه س.ن. 60 ساله ص 35 گواهی نموده (زمانی مال آقای الف.ل. بوده زمین را به زارع خودش آقای ح. داد و از او بهره می گرفت آقای م.ح. بعد از انقلاب روی این زمین خانه ساخته است و قبل از آن گندم زار بود من یقین دارم زمین مال الف.ل. است و فقط برای کشت و زرع زمین را به ح. داده و بهره می گرفت) گواه و.ت.80 ساله ص 36 گواهی نموده (من روی زمین آقای ش.ح. پدر ع.ح. را دیده ام و من مرحوم الف. را ندیده ام و نمی دانم چه کسی است فقط مرحوم ش.ح. را و فرزندش را روی زمین دیده ام) گواه ح.ح. 74 ساله ص 37 گواهی نموده (زمین مال پدر مرحوم الف. بنام ش.ل. بود و آن را به الف.ل. داد آقای م.ح. از اول انقلاب اینجا سکونت دارد زمین را آقای الف. صرفا جهت کشت و زرع به آقای م.ح. داده ولی مالک زمین آقای الف.ل. است باهم دوست بودند الف. زمین را برای زارعت به م.ح. داد) گواه آقای ح.پ. 77 ساله ص 38 گواهی نموده (من پدر آقای م.ح. را روی این زمین دیده ام اینکه آیا زمین مال وی بوده یا نبوده چیزی نمی دانم آن ها خودشان سند دارند هرکس سند دارد مال اوست) گواه آقای ع.ر. 65 ساله ص 39 گواهی نموده (بنده از طفولیت با طرفین زندگی کرده ام و می دانم و دیده ام و از پدرم و بزرگانم شنیده ام که ملک مال الف.ل. می باشد حقانیت مرحوم الف. را گواهی می نمایم و آقای ح. حدود سی وچند سال یا بیشتر اینجا سکونت دارد قبلا مرحوم الف. و پدر آقای ح. در یک خانه زندگی می کردند و از یک دروازه وارد می شدند و در نصف خانه مرحوم الف. زندگی می کرد و در نصف دیگر آقای ح. ولی این زمین مال الف.ل. می باشد) نظریه کارشناسی در ص 44 (آقای م.ف.) پلاک 323/38 به عنوان یک قطعه گندم زار تیم دشت در مورخ 25/7/1319 به نام الف.ل. تعرفه و مجهول می باشد و ازآنجایی که پلاک مرقوم فاقد حدود اربعه مشخص بوده تا بتوان قویا در خصوص اثبات و یا نفی آن اظهارنظر صریحی نمود ولی با توجه به قراین ذیل 1ـ نوعیت و محل پلاک 323/38 که به صورت گندم زار تیم دشت می باشد و با ملک متنازع فیه مطابقت دارد 2ـ اظهارات شهود و مجاورین و مطلعین محلی که در جلسه اجرای قرار و یا در جلسات بعدی به صورت غیر محسوس مورد پرسش قرار گرفت 3ـ پلاک 104/38 که غربا خود را به الف. تعریف نموده بود و تقریبا با محدوده ملک متنازع فیه در دو حد مطابقت دارد 4 ـ خوانده هیچ گونه دلیل و مستندی دال بر مالکیت و یا خریداری ارایه ننموده (به نظر ملک متنازع فیه بنا به قراین فوق (تا زمانی که دلیلی از طرف خوانده ارایه نگردیده) می تواند جزء پلاک 323/38 و متعلق به مورث خواهان ها باشد) استشهادیه دیگری خواهان ها ارایه داده اند مشعر بر مالکیت مورث شان ص 47 در ظهر ورقه کارشناسی ص 46 دادرس وقت دادگاه می نویسد نظریه به طرفین ابلاغ... و با پیوست نمودن کپی نظریه کارشناسی به اداره منابع طبیعی اعلام شود تا نماینده و نقشه بردار آن اداره را به محل وقوع ملک اعزام و در خصوص ملی یا غیر ملی بودن زمین متنازع فیه نفیا یا اثباتا اظهارنظر نموده و جوابیه را به همراه کروکی ترسیمی به دادگاه ارسال نمایند وکیل خواهان طی لایحه ای ص 52 می نویسد قسمتی ازملک در نظریه کارشناسی محاسبه نگردیده و در کروکی هم مشخص نمی باشد معترض و تقاضای نظریه کتبی تکمیلی مورد استدعاست در وقت فوق العاده 16/1/1391 ص 54 دادگاه قرار رسیدگی به اعتراض وکیل خواهان در خصوص قسمتی از زمین متنازع فیه که اظهارنظر ننموده و تکمیل کارشناسی را خواستار شده اند توجها به اینکه از نظریه کارشناسی نتیجه مطلوب و موردنظر دادگاه حاصل نمی شود به استناد ماده 263 ق.آ.د.م. قرار تکمیل کارشناسی صادر تا کارشناس منتخب مطابق با قرار سابق الصدور و لایحه اعتراضیه خواهان اقدام و نظریه کتبی و مسیول خویش را در مورد میزان مساحت دقیق پلاک متنازع فیه به این دادگاه ابراز نماید ص 55 خوانده دعوی آقای م.ح. طی لایحه اعتراضیه صفحات 57 و 58 پرونده اجمالا ابراز نموده اظهارنظر احتمالی کارشناسی در مورد مطابقت پلاک مورد ادعای خواهان با ملک مورد تصرف اینجانب که ملک آن را پلاک 104/38 قرار داده موجه نیست زیرا اولا: دربند 3 ص 3 اعلام کرده دو حد پلاک 104 با محدوده ملک موضوع پرونده مطابق است و این مقدار بالاخص با مجهول المالک بودن پلاک مورد ادعای خواهان کفایت موضوع نخواهد کرد ثانیا: پلاک 104/38 که ملاک مطابقت کارشناسی قرارگرفته نمی تواند زمین مورد تصرف اینجانب را به عنوان ملک الف. و پلاک مجعول 323/38 تعرفه نماید چراکه به استناد پیوست این لایحه عکس ماهواره ای از منطقه مریان که نشان دهنده محل وقوع ملک می باشد ملک متنازع فیه روی آن بارنگ مشکی مشخص شده کارشناس محترم زمین مجاور آن را که در زمان تهیه عکس سفید می باشد به عنوان پلاک 104/38 قرار داده و مدعی شده که غرب پلاک 104 به ملک متنازع فیه متصل است درحالی که 1ـ خود این کارشناس در صفحه 2 اظهارات خود ذیل بند 4 شرق ملک متنازع فیه را به ملک ب.ح. باسابقه.. . متصل کرده یعنی در شرق ملک متنازع فیه.. . باید مستقر باشد و با این وضع دیگر نمی توان گفت که در شرق ملک متنازع فیه پلاک 104/38 ملکی د. مستقر است 2ـ با توجه به حدودات جغرافیایی ملاک کارشناس با واقعیت خارجی منطبق نخواهد بود زیرا ملک متنازع فیه نه در غرب بلکه در جنوب پلاک 104/38 مفروض وی استقرار خواهد داشت و بلکه در پلاک 104 با توجه به سابقه تمدید حدود نشده آن به ملک.. . متصل است و دیگر نمی تواند ملک مورد ادعای خواهان ها را تعرفه نماید بنابراین نظر کارشناس با واقعیت خارجی به دلایل مذکور مطابق نیست عنداللزوم ارجاع امر به کارشناس دیگر مورد استدعاست. پلاک مجهول المالک به معنای تعرفه زمین در زمان توزیع اظهارنامه بنام یک شخص می باشد همین امر مثبت مالکیت فرد معرفی شده نیست بلکه پلاک مجهول المالک اگر توام یا تصرف وی باشد می تواند ملاک اعتبار قرار گیرد درواقع تصرف است که به پلاک مجهول المالک اعتبار می دهد نه اینکه پلاک مجهول المالکی مثبت مالکیت باشد ص 57 و 58 که مجددا اجرای قرار کارشناسی در مورخ 2/2/1391 صورت پذیرفته ص 78 آقای م.ف. کارشناس امور ثبتی که نظریه تکمیلی ابراز اشعار نموده (سه قطعه زمین دیگر در مجاورت ضلع جنوبی ملک تعرفه شده اولیه به عنوان املاک متنازع فیه معرفی و کروکی آن ترسیم و برابر ترسیم و کروکی پیوستی مساحت های آن به ترتیب 2200 مترمربع 954 مترمربع 400 مترمربع بوده که نظریه کارشناسی شرح گزارش اولیه می باشد با توجه به وجود فاصله فی مابین قطعات که به وسیله عبور یک رشته را. (که قبلا باریک تر بوده ولی حالیه ماشین رو می باشد) حاصل گردیده احتمال اینکه همه قطعات جزء یک پلاک باشند بعید به نظر می رسد ص 79 در تاریخ 24/2/1391 دادرس دادگاه ص 92 گواهی نموده ملاحظه می شود مهلت یک هفته مقرر از تاریخ ابلاغ جهت ملاحظه نظریه کارشناس منتفی نشده است با حلول وقت یا وصول اعتراض به نظر برسد ص 92 وکیل خواهان تقاضای تعیین هیات سه نفره کارشناسی را خواستار شده ص 93 خوانده دعوی طی یک لایحه سه صفحه ای به همراه کروکی (ص 95 لغایت 97) در اخیر لایحه اشعار نموده (با عنایت به جمیع موارد و لایحه اعتراض قبلی 22/1/1391 و با عنایت به تصریح کارشناس در خط دو صفحه دوم نظریه اولیه خود مبنی بر اینکه حسب تحقیقات این ملک از قدیم الایام در تصرف ش. (پدر اینجانب) بوده لذا به تصریح نظر کارشناسی تصرفات اینجانب در ملک متنازع فیه و قطعات منفک شده از آن موروثی است و خواهان نه مدرک مالکیت دارد نه تصرف و صرف پلاک مجهول المالک مثبت مالکیت نیست تقاضای رد دعوی را دارم.)
دادگاه در وقت فوق العاده 28/2/91 ص 98 قرار ملاحظه محتویات پرونده مزبور با اخذ توضیح از نماینده اداره ثبت را صادر نموده که نماینده به غیر ثبت به همراه پرونده پلاک های 104/38 و 133/38 و دفتر توزیع اظهارنامه ییلاق مریان به دادگاه اعزام شوند در تاریخ 9/3/1391 ص 102 اجلاس دادگاه عمومی نماینده ثبت توضیح داده (شش دانگ هر یک از هفت قطعه گندم زار بایو به شماره های 104 و 133 واقع در قریه ییلاقی مریان سنگ اصلی 38 بخش 28 گیلان در تاریخ 25/6/1320 آقایان د.الف. و ح.ق. مشاعا بالسویه بدون قید مساحت درخواست ثبت نموده آگهی های نوبتی منتشر و موعد آن بدون اعتراض سپری تمدید حدود آن به عمل نیامده لذا حدود اربعه پلاک 104 شمالا ملکی ورثه حاجی ن. شرقا ملکی ن. جنوبا ملکی ببر غربا ملکی الف. و پلاک 133 شمالا متصل به قبرستان شرقا ملکی ورثه الف. جنوبا ملکی ورثه ج. غربا ملکی ورثه ش. سابقه دیگری به نظر نرسید متعاقبا خواهان اظهار داشت املاک مذکور (د.الف. و ح.ق.) در مجاورت پلاک می باشد و کارشناس صحیحا نظر داده است ص 102 و 103 در وقت فوق العاده 9/2/1391 شعبه سوم ارجاع امر به کارشناسی هیات سه نفره را پذیرفته تا باملاحظه محتویات پرونده و اسناد ابرازی و ملاحظه صورت مجلس اجرا قرار معاینه و تحقیق محلی مطابق قرار سابق الصدور نسبت به اجرای قرار اقدام نمایند ص 109 و 110 پاسخ اداره منابع طبیعی شهرستان تالش و اصل ص 113 با توجه به بررسی های به عمل آمده و سوابق نقشه جات اجرای ماده 56 به مساحت کل 21871 مترمربع و مساحت 1390 مترمربع جزء اراضی ملی و مساحت 20481 جزء مستثنیات قانونی می باشد ضمنا نقشه اجرایی محل نیز منضم می باشد. در مورخ 1/4/1391 اجرای قرار کارشناسی شده ص 135 به ثبت نوشته شده دفتر توزیع اظهارنامه قریه مریان در اختیار کارشناس قرار گیرد ص 135 خوانده طی لایحه ابراز نموده ص 136 (بررسی سند عادی زمین پلاک 30/38 مریان بیانگر آن است که ملک فوق در تاریخ 24/10/1316 معامله شده و در تاریخ 2/5/1320 با تصدیق کدخدای محلی شامل ریش سفیدان به مالکیت مورث اینجانب مرحوم ش.ح. درآمده ازآنجایی که در دفتر توزیع اظهارنامه پلاک 302/38 مریان به تاریخ 25/5/1391 حدود یک سال قبل از مالکیت قطعی ثبت شده پلاک مذکور نمی تواند متعلق به ملک تعرفه شده فعلی باشد چون اولا ـ در تاریخ ثبت ملک فوق الذکر در مالکیت شخص دیگری بنام آقای الف.ع. قرار داشته ثانیا ـ جانمایی پلاک فوق به استناد تحدید حدود ملک مجاور صورت گرفته و خود پلاک 30/38 مریان پلاک مجهول المالک است تحدید حدود نشده است که دقیقا منطبق بر موقعیت فعلی تعرفه شده باشد لذا ازنظر اینجانب پلاک 302/38 مریان متعلق به ملک متنازع فیه بوده و بنام مورث اینجانب تعرفه شده است) هیات کارشناسی در صفحات 139 لغایت 143 در پنج برگ توام به کروکی و گزارش اعلام نظر نموده: (1ـ آقای م.ح. خوانده فاقد مدرک مالکیت قطعه زمین مورد متنازع می باشد تصرف خود را دلیل مالکیت می داند 2ـ خواهان ملک را موروثی می داند که تحت پلاک 323 بنام مورث آن الف.ل. در دفتر توزیع اظهارنامه قریه ییلاقی مریان سنگ اصلی 38 بخش اصلی 28 گیلان تعرفه شده با عنایت به پلاک 325 تعرفه شده بنام اشرف طولی فعلی آقای ب.ح. در شرق و پلاک های 104 و 326 بنام د.الف. و ح.ق. در جنوب غرب و سایر قراین و اظهارات معتمدین و معمرین قریه ییلاقی مریان چنین به نظر می رسد که پلاک فرعی قطعه زمین متنازع فیه همان پلاک 323 می باشد که بنام مرحوم الف.ل. مورث خواهان ها تعرفه شده است کروکی موقعیت مکانی ملک متنازع فیه ضمیمه است ص 145 در مورخ 22/4/91 دادگاه دستور می دهد دادگاه دستور می دهد نظریه به طرفین ابلاغ تا چنانچه نفیا یا اثباتا مطلبی دارند ظرف یک هفته اعلام نمایند ص 137 خوانده دعوی طی لایحه ای 3/5/1391 ص 146 اعلام نموده اجمالا: 1ـ این ملک مجهول المالک در اداره ثبت حتی یک برگ کاغذ هم ندارد تا موقعیت آن را معلوم دارند و به علت نداشتن سابقه ازجمله نداشتن حدود ثغور معلوم نمی شود کدام پلاک برای کدام زمین اختصاص یافته 2ـ در عکس ماهواره ای و پلاک های مشخص شده در نقشه ثبتی فاصله پلاک های 325/38 با پلاک های 324/38/322/38 حدود یک و نیم کیلومتر است (نقض نظریه ترتیبی بودن تخصیص پلاک) و عدم وجود اختصاص شماره پلاک بنام مورث اینجانب می تواند ناشی از اشتباه جریان آگهی مقدماتی در زمان اجرای آن (ماده 10 ق.ن) باشد 3ـ فقط یک حد به ملک الف. می خورد آن حد غربی پلاک 104/38 است درحالی که ملک تصرفی آباء اجدادی اینجانب با حدفاصل یک رودخانه معرف به سوره و یک جاده هم حدود با پلاک 104/38 نیست تا بتوان استناد به پلاک 104/38 پلاک مجهول مورد ادعای خواهان را در ملک بنده تطبیق کرد لذا تقاضای اخذ استیضاح کارشناسان را نموده اند ص 146 در تاریخ 15/5/1391 ص 155 دادگاه با گزارشی از استجواب متداعیین نسبت به نظریه هیات کارشناسان و عدم ارایه جهات موثر اعتراض خوانده دعوی ختم رسیدگی را اعلام و ابراز رای نموده اند ص 155 ـ طی دادنامه 00569 ـ 19/5/1391 با ارایه گزارشی از تحولات پرونده و صدور قرارهای اعدادی مرقوم ابراز نموده علی هذا نظر به مراتب فوق و محتویات پرونده حاضر و پرونده ثبتی شماره 323 اولا: محتویات پرونده ثبتی پلاک323 دلالت بر مالکیت مورث خواهان ها نسبت به زمین متنازع فیه دارد ثانیا: شهود محلی خواهان به شرح صورت مجلس اجرای قرار معاینه و تحقیق محلی گواهی بر مالکیت مرحوم الف.ل. مورث خواهان ها داده اند ثالثا: شهود تعرفه شده خوانده در خصوص مالکیت نامبرده نسبت به زمین متنازع فیه اظهار بی اطلاعی نمودند رابعا: کارشناس بدوی و هیات سه نفره کارشناسی به موجب نظریات ابرازی اعلام نمودند که زمین متنازع فیه با شماره پلاک ثبتی 323 سنگ اصلی 38 و متعلق به مورث خواهان ها مطابقت دارد خامسا: خوانده دعوی علی رغم ادعا دلیلی که دلالت بر مالکیت وی یا مورثش نسبت به زمین متنازع فیه باشد ارایه و ابراز ننموده است لذا این دادگاه ضمن احراز مالکیت خواهان ها نسبت به زمین متنازع فیه دعوی و خواسته ایشان را دارد و ثابت تشخیص و مستندا به مواد 29 و 30 و 31 و 36 و 38 و 308و 311 ق.م و اصل 47 قانون اساسی و ماده 198 ق.آ.د.م. حکم بر اثبات مالکیت خواهان ها نسبت به زمین متنازع فیه و خلع ید خوانده از رقبه موصوف مطابق با نظریه و کروکی ترسیمی هیات سه نفره کارشناسان صادر و اعلام و مستندا به مواد 515 و 519 ق.آ.د.م. و ماده 3 آیین نامه تعرفه حق الوکاله وکلاء مصوب 1385 خوانده را به پرداخت مبلغ 248/491/15 ریال بابت خسارت دادرسی و حق الوکاله در حق خواهان محکوم می نماید با ابلاغ رای به آقای م.ح. در تاریخ 25/5/1391 ص 160 نامبرده دادخواست فرجامی در 30/6/1391 ص 168 تقدیم نموده و با تبادل لوایح بدین مرجع ارسال و بدین شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراض فرجام خواهی فرجام خواه و مدافعات طرف حین شور قرایت می گردد اجمالا فرجام خواه مدعی است فرجام خواندگان بدون ارایه شهود و مدرکی صرفا به استناد پلاک مجهول المالک تقاضای اثبات مالکیت و خلع ید را نموده اند: 1ـ استناد فرجام خواندگان به پلاک مجهول المالک مثبت مالکیت نمی باشد 2ـ استشهادیه محلی فرجام خواندگان حدود اربعه پلاک مجعول خواهان قید که این حدود با حدود اربعه ملک موروثی و متصرفی اینجانب در هیچ حدی مطابقت ندارد 3ـ احد از کارشناسان در مورد موضوع پرونده که از امورات تخصصی ثبتی می باشد صلاحیت علمی و فنی ندارند و نظریه قابلیت اتباع ندارد 4 ـ نظریه کارشناسی با اوضاع واحوال مطابقت ندارد ملک موروثی اینجانب نه تنها در غرب پلاک 104 نیست بلکه هیچ مجاورتی با پلاک 104 ندارد وکیل فرجام خواندگان پاسخ داده اجمالا: 1ـ فرجام خواه دلیلی بر مالکیت ارایه ننموده است دلیل استنادی فرجام خواه گواهان تعرفه شده در خصوص مالکیت وی نسبت به زمین متنازع فیه اظهار بی اطلاعی نمودند 3ـ موکلین جهت اثبات مالکیت علاوه بر مدارک ثبتی شهود به دادگاه معرفی که جملگی شهادت به مالکیت مورث موکلین داده اند 4 ـ کارشناس اعلام نموده اند مشخص گردیده که در اوراق و پرونده های ثبتی حدود اربعه پلاک 104 مجاور ملک مورث موکلین به ثبت رسیده که این مبین آن است که از زمان ثبت پلاک 104 نام مورث موکلین به عنوان مالک ملک مجاور پلاک 104 معرفی و ثبت گردیده که این خودش می تواند دلیل بر مالکیت مورث موکلین در پلاک ثبتی مذکور باشد 5 ـ ادعای عدم صلاحیت احد از کارشناسان از سوی فرجام خواه و عدم تخصص وی اولا: آقای الف.ق. متخصص در امور ثبتی می باشد سند این موضوع پیوست است تصویر کارت عضویت 0625 ـ 14/6/18 ـ 29/9/1390 (شماره پروانه) و با تصویر دفترچه شناسایی که شماره پروانه فوق با تاریخ شروع کارشناسی 21/3/83 شماره مسلسل 12451 قید رشته امور ثبتی در اخیر آن رسیدگی به تشخیص صحت جریان ثبتی املاک در شهرستان تالش گواهی شده ص 174 و 175 و 176 لذا درخواست رد فرجام خواهی را نموده اند.

رای شعبه دیوان عالی کشور
فرجام خواهی آقای م.ح. نسبت به دادنامه شماره 00569 ـ 19/5/1391 شعبه سوم محاکم عمومی حقوقی تالش اجمالا مردود است. نظر به اینکه خواهان های بدوی (فرجام خواندگان) وارث مرحومان الف. و ع.ل. استناد به مالکیت مورث خویش به اسباب تعاقب ایادی و شهادت شهود اتکاء نموده اند مضافا به ثبت در دفتر توزیع اظهارنامه تمسک نموده اند بدین کیفیت فرجام خواه اسباب مالکیت خود را که می توانست یکی از عناوین ماده 140 قانون مدنی باشد منحصر به سابقه تصرفات نموده است سبق تصرف مثبت قاعده ید نمی تواند در برابر تعاقب ایادی مثبت بینه تقابل کند بینه حاکم بر قاعده ید است به همین جهت در ماده 37 ق.م (اگر متصرف فعلی اقرار کند که ملک سابقا مال مدعی او بوده است در این صورت مشارالیه نمی تواند برای رد ادعای مالکیت شخص مزبور به تصرف خود استناد کند مگر اینکه ثابت نماید که ملک به ناقل صحیح به او منتقل شده است) تعاقب ایادی خواهان های بدوی با شهادت شهود گواهی شده مضافا در مقام تعرض خواهان های بدوی در عنوان مالکیت به بند ماده 140 ق.م (میراث) و تصرف سابق مورث خود استناد نموده اند لکن استنتاجا خوانده دعوی بدوی (فرجام خواهی فعلی) تصرف خود را دلیل مالکیت ابراز داشته (موضوع ماده 35 ق.م) در وضعی که مجرد تصرف اماره مالکیت است لکن تصرف نفس مالکیت نیست مجرد تصرف استقرار مالکیت شناخته نمی شود علایم مالکیت است به همین مبنا در ماده 36 ق.م تصریح و مقررشده (تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب مملک یا قایل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود تصرفی که مسبوق به سبب مملک و یا ناقل قانونی است منشا مالکیت و فراغ مالکیت است) لذا مجرد تصرف بدون تحقق اسباب مالکیت یا ناقل قانونی نمی تواند در برابر اسباب مالکیت موضوع ماده 140 ق.م اعمال اقتدار نماید و به بقعه اعتبار برسد اعتبار تصرف منوط به سبب مملک و یا ناقل قانونی است در مقام مرافعه و تخاطب وظیفه متصرف لزوم اقامه و استیضاح و مبرهن نمودن سبب مملک خود است همین که سبب مملک او به یکی از عناوین ماده 140 ق.م ختم و منتهی نشود و در برابر مدعی غیر متصرف به اسباب مملک استناد نماید دیگر ید لاحق نمی تواند بر بینه و ید سابق حکومت نماید در این پرونده شهود به نحو متوالی اشعار نموده اند تعاقب ایادی خوانده (فرجام خواه فعلی) و مورث اش مرحوم ش.ح. متلاقی از ید مورث خواهان ها بدوی (الف.ل.) است جهت تعاقب ایادی محرز بوده لکن اسباب مملک و یا ناقل قانونی طرف (خوانده بدوی ـ فرجام خواه) معرفی نشده {دعوی اثبات انتقال مالکیت} اقامه نشده و در جهت نفی ید سابق و نفی تعاقب ایادی مجردا به سابقه تصرفات خود استناد نموده است در وضعی که وقوع تعاقب ایادی و ید سابق و ید لاحق در قضیه مفروغ عنه است لذا همین که در تصرفات محرز شود متصرف ید لاحق متلاقی از ید سابق است لکن سبب مملک و یا ناقل قانونی خود را اقامه و اثبات دعوی نمی کند با وجود متقن بودن تعاقب ایادی (وقوع ید سابق) دیگر متصرف نمی تواند به حکم ماده 37 ق.م به تصرفات خود راجع به مالکیت استناد کند قواعد فقهی الحق لمن سبق الحق القدیم لایضییع الشی القدیم یترک علی قدمه موید قضیه می باشند بدین کیفیت رای معترض عنه فرجام خواسته مخالفتی با موازین شرعی و مقررات قانونی ندارد رای مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده می باشد. ضمن ابرام آن پرونده را به دادگاه صادرکننده اعاده می نماید و فرجام خواهی مردود اعلام می گردد.
رییس شعبه 21 دیوان عالی کشور ـ مستشار
اخوان ملایری ـ حسینی طباطبایی

قاضی:
علی اخوان ملایری , حسینی طباطبایی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 29 - ممکن است اشخاص نسبت به اموال علاقه های ذیل را دارا باشند: 1 - مالکیت (اعم از عین یا منفعت). 2 - حق انتفاع. 3 - حق ارتفاق به ملک غیر.

مشاهده ماده 29 قانون مدنی

ماده 30 - هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.

مشاهده ماده 30 قانون مدنی

ماده 31 - هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمی توان بیرون کرد مگر به حکم قانون.

مشاهده ماده 31 قانون مدنی

ماده 36 - تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب مملک یا ناقل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود.

مشاهده ماده 36 قانون مدنی

ماده 38 - مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا بالا رود و همچنین است نسبت به زیر زمین بالجمله مالک حق همه گونه تصرف در هوا و قرار دارد مگر آن چه را که قانون استثنا کرده باشد.

مشاهده ماده 38 قانون مدنی

ماده 308 - غصب استیلاء بر حق غیر است به نحو عدوان. اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است.

مشاهده ماده 308 قانون مدنی

ماده 311 - غاصب باید مال مغصوب را عینا به صاحب آن رد نماید و اگر عین تلف شده باشد باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر به علت دیگری رد عین ممکن نباشد باید بدل آن را بدهد.

مشاهده ماده 311 قانون مدنی

ماده 35 - تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 35 قانون مدنی

ماده 37 - اگر متصرف فعلی اقرار کند که ملک سابقا مال مدعی او بوده است در این صورت مشارالیه نمی تواند برای رد ادعای مالکیت شخص مزبور به تصرف خود استناد کند مگر این که ثابت نماید که ملک به ناقل صحیح به او منتقل شده است.

مشاهده ماده 37 قانون مدنی

ماده 140 - تملک حاصل می شود: 1 - به احیا اراضی موات و حیازت اشیا مباحه 2 - به وسیله ی عقود و تعهدات 3 - به وسیله ی اخذ به شفعه 4 - به ارث

مشاهده ماده 140 قانون مدنی

ماده 212 - هرگاه سند یا اطلاعات دیگری که مربوط به مورد دعوا است در ادارات دولتی یا بانکها یا شهرداریها یا موسساتی که با سرمایه دولت تاسیس و اداره می شوند موجود باشد و دادگاه آن را موثر در موضوع تشخیص دهد به درخواست یکی از اصحاب دعوا بطور کتبی به اداره یا سازمان مربوط ارسال رونوشت سند یا اطلاع لازم را با ذکر موعد مقرر می دارد. اداره یا سازمان مربوط مکلف است فوری دستور دادگاه را انجام دهد مگراین که ابراز سند با مصالح سیاسی کشور و یا نظم عمومی منافات داشته باشد که در این صورت باید مراتب با توضیح لازم به دادگاه اعلام شود. چنانچه دادگاه موافقت نمود جواز عدم ابراز سند محرز خواهد شد درغیر این صورت باید به نحو مقتضی سند به دادگاه ارائه شود. درصورت امتناع کسی که مسوولیت عدم ارائه سند متوجه او است پس از رسیدگی در همین دادگاه و احراز تخلف به انفصال موقت از خدمات دولتی از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. تبصره 1 - در مورد تحویل اسناد سری دولتی باید با اجازه رئیس قوه قضاییه باشد. تبصره 2 - ادارات دولتی و بانکها و شهرداریها و سایر موسسات یادشده در این ماده درصورتی که خود نیز طرف دعوا باشند ملزم به رعایت مفاد این ماده خواهند بود. تبصره 3 - چنانچه در موعدی که دادگاه معین کرده است نتوانند اسناد و اطلاعات لازم را بدهند باید در پاسخ دادگاه با ذکر دلیل تاخیر تاریخ ابراز اسناد و اطلاعات را اعلام نمایند.

مشاهده ماده 212 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 140 ـ مسوولیت کیفری در حدود قصاص و تعزیرات تنها زمانی محقق است که فرد حین ارتکاب جرم عاقل بالغ و مختار باشد به جز در مورد اکراه بر قتل که حکم آن در کتاب سوم «قصاص» آمده است.

مشاهده ماده 140 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM