رای قضایی شماره 9509970908400383

رای قضایی شماره 9509970908400383

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9509970908400383


شماره دادنامه قطعی:
9509970908400383

تاریخ دادنامه قطعی:
1395/06/17

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
درخواست تخفیف مجازات در مرحله فرجام خواهی

پیام رای:
درخواست تخفیف مجازات در مرحله فرجام خواهی قابل پذیرش نیست.

رای خلاصه جریان پرونده
شماره پرونده : 9409981767100192 شماره دادنامه : 9509970908400383 تاریخ : 1395/06/17-08:39
خلاصه جریان پرونده
در این پرونده فرجام خواه به اتهام تجاوز به عنف و آدم ربایی با شکایت شاکیه تحت تعقیب کیفری قرار می گیرد. پرونده در شعبه اول بازپرسی شهرستان ع. مورد رسیدگی قرار می گیرد. مجنی علیها در 94/10/12 مورد معاینه پزشکی قانونی قرار می گیرد. پرده بکارت حلقوی قابل اتساع بدون پارگی و کبودی بوده لیکن کبودی در دبر در حال جذب مشاهده که در طی سه روز اخیر ایجاد شده و ناشی از دخول اعلام می گردد. در تحقیق از مجنی علیها می گوید از قبل متهم طرح دوستی با من ریخته بود آنروز تلفنی از من دعوت کرد می گفت اگر نیایی آبرویت را میبرم من با تاکسی رفتم به محض باز کردن درب مرا گرفت به داخل انداخت به زور لباسهایم را در آورد و از پشت تجاوز کرد. مجنی علیها 25 ساله و متهم 37 ساله می باشد آقای بازپرس پس از تحقیق از طرفین قرار بازداشت موقت متهم را صادر می نماید. متهم به قرار صادره اعتراض می کند شعبه 102 دادگاه کیفری 2 شهرستان ع. به اعتراض متهم رسیدگی و قرار صادره را تایید می کند. در تحقیق از راننده آژانس نامبرده می گوید در طول مسیر خانم مرتب با تماس تلفنی آدرس می پرسید و طرف مقابل آدرس می داد از او پرسیده می شود چه کسی آژانس گرفت می گوید خود دختره زنگ زده بود- در مورخه 94/12/1 آقای بازپرس با توجه به اینکه موضوع از موارد منافی عفت بوده مستندا به مواد 102 و 306 و 303 قانون آیین دادرسی کیفری بصلاحیت محاکم کیفری یک استان قرار عدم صلاحیت خود را صادر و پرونده را به مراجع مذکور ارسال میدارد که به شعبه دوم دادگاه کیفری یک گلستان جهت رسیدگی ارجاع می گردد- وکیل متهم با توجه به اظهارات راننده آژانس و انتفاء موضوع عنف درخواست فک قرار بازداشت موقت موکل خود را می نماید. در مورخه 95/1/16 جلسه رسیدگی فوق العاده شعبه دادگاه مذکور تشکیل با تحقیق از متهم در مورد چگونگی موضوع متهم می گوید مدت دو سال بود از طریق تلفن با شاکیه در ارتباط بوده است. ایشان اصرار به ازدواج با من داشت خودش آژانس گرفت به منزلم آمد من کرایه آژانس را پرداخت کردم ارتباط من با وی در حد جزیی – غیر از دخول بود – از وضع تاهل من اطلاع داشت علت شکایت وی پیگیری برادرش بوده که او را وادار به شکایت نموده است. دادگاه پس از تحقیق از متهم دستور تعیین وقت رسیدگی وفق ماده 384 قانون آیین دادرسی کیفری را می دهد. در مورخه 95/2/11 آقای ح.د. به وکالت متهم م.پ. تعیین می گردد. در مورخه 95/3/4 جلسه رسیدگی دادگاه با حضور نماینده دادستان شاکیه خانم الف.غ. متهم م.پ. و وکیل مدافع وی تشکیل می گردد. نماینده دادستان درخواست رسیدگی به اتهام متهم به اتهام آدم ربایی و تجاوز به عنف نسبت به شاکیه را مینماید. شاکیه میگوید از آقای م.پ. به اتهام تجاوز به عنف شکایت دارم ایشان بمن زنگ می زد می گفت همسرم حضور ندارد. اظهار علاقه می کرد می گفت مرا به همسری می گزیند. من اغفال شدم با همسرش اختلاف داشت آنروز فکر می کردم برای طلاق همسرش می خواهد صحبت کند رفتم قبول دارم با وی تماس تلفنی داشتم – متهم در دفاع می گوید آدم ربایی و زنای به عنف را قبول ندارم. با همسرم مدت چهار ماه اختلاف دارم. خود شاکیه ابراز تمایل کرد اظهار علاقه بمن می کرد در داخل پارک.. . با هم ملاقت کردیم خودش با تهیه آژانس به منزلم آمد. قسمتی از کرایه آژانس را من پرداخت کردم عنف و اکراه در کار نبوده. خودش آنروز بمن زنگ زد گفت با همسرت اختلاف داری خودم می خواهم پیشت بیایم تا صبح نزد تو بمانم. وکیل می گوید رفتن شاکیه به منزل موکلم با طیب خاطر بوده است آدم ربایی وجود نداشته. با توجه به انکار موکل به دخول تقاضای برایت موکل خود را می نماید. دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین و اظهارات راننده آژانس قرار بازداشت موقت متهم را فک و تبدیل به وثیقه بمبلغ پانصد میلیون ریال می نماید. سپس ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره67- 95/3/5 با توجه به محتویات پرنده و انکار متهم به ارتکاب زنای به عنف با احراز بزهکاری متهم در حد رابطه نامشروع مستندا به مواد 636- 19 و 23 قانون مجازات اسلامی وی را به 99 ضربه شلاق تعزیری یکسال اقامت اجباری در گرمه محکوم می نماید و در مورد اتهام آدم ربایی و تجاوز به عنف با تمسک به اصل برایت و قاعده درا برایت وی را صادر می نماید. و کیل محکوم علیه باتوجه به محتویات پرونده و ندامت و پشیمانی متهم با اعتراض به رای درخواست تخفیف مجازات متهم و حذف اقامت اجباری را می نماید. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع می گردد. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای ابراهیم لشکری عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی پوران ولویون دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر عقیده به تایید دادنامه دارم و درخواست تخفیف نیز از موارد فرجامی نمی باشد و از اختیارات خاص دادگاه صادر کننده حکم است دادنامه شماره 67- 95/3/5 صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص اعتراض آقای ح.د. به وکالت از آقای م.پ. نسبت به دادنامه شماره 67- 95/3/5 صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان گلستان از جهت محکومیت موکل خود به یکسال اقامت اجباری با توجه به محتویات پرونده صرفنظر از اینکه متقاضی درخواست تخفیف مجازات موکل خود را نموده و درخواست تخفیف از موارد فرجامی نمی باشد و از اختیارات خاص دادگاه صادر کننده حکم است بنابه مراتب چون از جهت رسیدگی و احراز بزهکاری متهم و استدلال دادگاه و تطبیق عمل ارتکابی متهم با مواد قانونی و تعیین مجازات ایرادو اعتراضی به رای صادره وارد نیست بنابه مراتب با رد اعتراض فرجام خواه رای فرجام خواسته مستندا به شق الف از ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری عینا تایید و ابرام می گردد. پرونده به دادگاه صادر کننده حکم اعاده میشود.
شعبه بیست و چهارم دیوان عالی کشور - رییس و مستشار
ابراهیم لشکری - علی شوشتری

قاضی:
پورانولویون , ابراهیم لشکری , علی شوشتری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 636 ـ قطع تمام انگشتان یک دست از انتهای انگشتان یا تا مچ موجب نصف دیه کامل است.

مشاهده ماده 636 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 23 ـ دادگاه می تواند فردی را که به حد قصاص یا مجازات تعزیری از درجه شش تا درجه یک محکوم کرده است با رعایت شرایط مقرر در این قانون متناسب با جرم ارتکابی و خصوصیات وی به یک یا چند مجازات از مجازات های تکمیلی زیر محکوم نماید: الف ـ اقامت اجباری در محل معین ب ـ منع از اقامت در محل یا محل های معین پ ـ منع از اشتغال به شغل حرفه یا کار معین ت ـ انفصال از خدمات دولتی و عمومی ث ـ منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری ج ـ منع از داشتن دسته چک و یا اصدار اسناد تجارت چ ـ منع از حمل سلاح ح ـ منع از خروج اتباع ایران از کشور خ ـ اخراج بیگانگان از کشور د ـ الزام به خدمات عمومی ذ ـ منع از عضویت در احزاب گروه ها و دستجات سیاسی یا اجتماعی ر ـ توقیف وسایل ارتکاب جرم یا رسانه یا موسسه دخیل در ارتکاب جرم ز ـ الزام به یادگیری حرفه شغل یا کار معین ژ ـ الزام به تحصیل س ـ انتشار حکم محکومیت قطعی تبصره 1 ـ مدت مجازات تکمیلی بیش از دو سال نیست مگر در مواردی که قانون به نحو دیگری مقرر نماید. تبصره 2 ـ چنانچه مجازات تکمیلی و مجازات اصلی از یک نوع باشد فقط مجازات اصلی مورد حکم قرار می گیرد. تبصره 3 ـ آیین نامه راجع به کیفیت اجرای مجازات تکمیلی ظرف شش ماه از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه می شود و به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد.

مشاهده ماده 23 قانون مجازات اسلامی

ماده 102 ـ انجام هرگونه تعقیب و تحقیق در جرایم منافی عفت ممنوع است و پرسش از هیچ فردی در این خصوص مجاز نیست مگر در مواردی که جرم در مرئی و منظر عام واقع شده و یا دارای شاکی یا به عنف یا سازمان یافته باشد که در این صورت تعقیب و تحقیق فقط در محدوده شکایت و یا اوضاع و احوال مشهود توسط مقام قضایی انجام می شود. (اصلاحی 24/03/1394) تبصره 1 ـ در جرایم منافی عفت هرگاه شاکی وجود نداشته باشد و متهم بدوا قصد اقرار داشته باشد قاضی وی را توصیه به پوشاندن جرم و عدم اقرار می کند. تبصره 2 ـ قاضی مکلف است عواقب شهادت فاقد شرایط قانونی را به شاهدان تذکر دهد. تبصره 3 ـ در جرایم مذکور در این ماده اگر بزه دیده محجور باشد ولی یا سرپرست قانونی او حق طرح شکایت دارد. در مورد بزه دیده بالغی که سن او زیر هجده سال است ولی یا سرپرست قانونی او نیز حق طرح شکایت دارد.

مشاهده ماده 102 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 306 ـ به جرایم منافی عفت به طور مستقیم در دادگاه صالح رسیدگی می شود. (اصلاحی 24/03/1394) تبصره ـ منظور از جرایم منافی عفت در این قانون جرایم جنسی حدی همچنین جرایم رابطه نامشروع تعزیری مانند تقبیل و مضاجعه است. (الحاقی 24/03/1394)

مشاهده ماده 306 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 303 ـ به جرایم زیر در دادگاه انقلاب رسیدگی می شود: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی محاربه و افساد فی الارض بغی تبانی و اجتماع علیه جمهوری اسلامی ایران یا اقدام مسلحانه یا احراق تخریب و اتلاف اموال به منظور مقابله با نظام ب ـ توهین به مقام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری پ ـ تمام جرایم مربوط به مواد مخدر روانگردان و پیشسازهای آن و قاچاق اسلحه مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل ت ـ سایر مواردی که به موجب قوانین خاص در صلاحیت این دادگاه است.

مشاهده ماده 303 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 384 ـ پس از ارجاع پرونده به دادگاه کیفری یک در جرایم موضوع بندهای (الف) (ب) (پ) و (ت) ماده (302) این قانون و یا پس از صدور قرار رسیدگی در مواردی که پرونده به طور مستقیم در دادگاه کیفری یک رسیدگی می شود هرگاه متهم وکیل معرفی نکرده باشد مدیر دفتر دادگاه ظرف پنج روز به او اخطار می کند که وکیل خود را حداکثر تا ده روز پس از ابلاغ به دادگاه معرفی کند. چنانچه متهم وکیل خود را معرفی نکند مدیر دفتر پرونده را نزد رئیس دادگاه ارسال می کند تا طبق مقررات برای متهم وکیل تسخیری تعیین شود.

مشاهده ماده 384 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 469 ـ در موقع رسیدگی عضو ممیز گزارش پرونده و مفاد اوراقی را که لازم است قرائت می کند و طرفین یا وکلای آنان در صورت حضور می توانند با اجازه رئیس شعبه مطالب خود را اظهار دارند. همچنین دادستان کل یا نماینده وی با حضور در شعبه به طور مستدل مستند و مکتوب نسبت به نقض یا ابرام رای معترض عنه یا فرجام خواسته نظر خود را اعلام می کند. سپس اعضای شعبه با توجه به محتویات پرونده و مفاد گزارش و مطالب اظهار شده با درج نظر دادستان کل کشور یا نماینده وی در متن دادنامه به شرح زیر اتخاذ تصمیم می کنند: الف ـ اگر رای مطابق قانون و ادله موجود در پرونده باشد با ابرام آن پرونده را به دادگاه صادرکننده رای اعاده می ـنمایند. ب ـ هرگاه رای مخالف قانون یا بدون توجه به ادله و مدافعات طرفین صادر شده باشد یا رعایت تشریفات قانونی نشده و آن تشریفات به درجه ای از اهمیت باشد که موجب بی اعتباری رای شود شعبه دیوان عالی کشور رای را نقض و به شرح زیر اقدام می کند: 1 ـ اگر عملی که محکوم علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت جرم نبوده یا به لحاظ شمول عفو عمومی و یا سایر جهات قانونی متهم قابل تعقیب نباشد رای صادره نقض بلا ارجاع می شود. 2 ـ اگر رای صادره از نوع قرار و یا حکمی باشد که به علت ناقص بودن تحقیقات نقض شده است برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده رای ارجاع می شود. 3 ـ اگر رای به علت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه نقض شود پرونده به مرجعی که دیوان عالی کشور صالح تشخیص می دهد ارسال می شود و مرجع مذکور مکلف به رسیدگی است. 4 ـ در سایر موارد پس از نقض رای پرونده به دادگاه هم عرض ارجاع می شود. تبصره ـ در مواردی که دیوان عالی کشور رای را به علت نقص تحقیقات نقض می کند مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند.

مشاهده ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM