نشست قضایی شماره 1398-5635

نشست قضایی شماره 1398-5635

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-5635


کد نشست:
1398-5635

تاریخ برگزاری:
1397/05/04

برگزار شده توسط:
استان گلستان/ شهر گرگان

موضوع:
بررسی بزه استنکاف از انجام دستور مقام قضایی

پرسش:
چنانچه مرجع قضایی با اداره و یا سازمانی مکاتبه ای نموده و در خصوص موضوعی استعلام نماید لیکن اداره و یا سازمان مزبور به این استعلام و مکاتبه پاسخ ندهد آیا این اقدام دارای وصف کیفری می باشد یا خیر؟ عنصر قانونی آن چیست؟ آیا موضوع مشمول ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی خواهد بود یا خیر؟ درصورت صحت آیا تفاوتی میان ادارات دولتی و یا غیردولتی خواهد داشت یا خیر؟ همچنین با توجه به نوع مجازات مندرج در این ماده مرجع رسیدگی کننده به این جرم دادسرا است یا محاکم کیفری 2؟

نظر هیئت عالی:
نظریه اکثریت قضات محترم با اضافه کردن اینکه در موارد خاص نظیر ماده 74 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب 1392 که در فرض استعلام جرم انگاری خاصی پیش بینی شده است مورد تایید است و لذا در موارد خاص طبق نصوص مربوطه باید رفتار شود. ضمنا در سطر سوم نظریه اکثریت عبارت "شرکت های غیر دولتی" باید به عبارت "نهادهای عمومی غیردولتی" تغییر یابد.

نظر اکثریت:
گاهی اوقات مخاطب مکاتبات قضایی ضابطین دادگستری می باشند که در صورت استنکاف از انجام دستورات به استناد ماده 35 و 63 قانون آیین دادرسی کیفری به انفصال از خدمات دولتی از سه ماه تا یک سال محکوم خواهند شد. اما اگر مخاطب مکاتبات قضایی ادارات دولتی شهرداری ها و یا سازمان ها و ادارات و یا شرکت های غیر دولتی باشند و نسبت به پاسخگویی به مکاتبات استنکاف نمایند موضوع مشمول ماده 153 قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود. لذا موضوع ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی اولا مربوط به جایی است که مخاطب دستورات مستخدمین و یا مامورین دولتی و یا شهرداریها باشند نه ادارات و یا شرکت های غیردولتی؛ ثانیا ایشان نیز عمدا از مقام خود سوء استفاده کرده و از اجرای دستورات جلوگیری نمایند. بنابراین ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی شامل سازمان ها و شرکت ها یا ادارات خصوصی نمی گردد و از طرفی زمانی بزه موضوع ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی ارتکاب می یابد که فرد در مقابل اوامر و دستورات مقام قضایی عمدا و با سوء استفاده از موقعیت خود ایستادگی نموده و مانع انجام مفاد دستور می گردد. بنابراین صرف استعلام و مکاتبه با ادارات دولتی یا غیردولتی شهرداریها و.. . و عدم پاسخگویی از ناحیه ایشان مشمول ماده 153 قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود نه ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی. اما درخصوص استنکاف ادارات دولتی و غیردولتی و.. . از انجام دستورات قاضی اجرای احکام در مقام اجرا «موضوع ماده 496 قانون آیین دادرسی کیفری » باید توجه داشت با وجود مواد 63 و 153 و 567 قانون تعزیرات اسلامی نیازی به وضع این ماده نبود. اما قانونگذار خواسته است بصورت خاص در خصوص دستورات قاضی اجرای احکام و به جهت اهمیت اجرای احکام قضایی به صورت ویژه موضوع را مجددا تاکید نماید. اگرچه قید عبارت «مجازات مقرر قانونی» ذیل این ماده این ابهام را پیش خواهد آورد که منظور کدام مجازات مقرر قانونی است. لیکن باید دید اولا مخاطب دستور اجرای احکام ضابطین می باشند یا غیر ضابطین. در صورتی که ضابط دادگستری مخاطب دستورات اجرای احکام باشد و از انجام آن خودداری نماید موضوع مشمول مجازات مندرج در ماده 63 قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود و اگر مخاطب ادارات دولتی باشند و با سوء استفاده از موقعیت شغلی از انجام دستورات جلوگیری می نمایند موضوع مشمول مجازات مقرر در ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی خواهد بود و اگر مخاطب دستورات ادارات دولتی و یا شهرداری ها و یا ادارات غیردولتی هستند و صرفا نسبت به پاسخگویی به استعلامات خودداری می کنند مشمول مجازات مقرر در ماده 153 قانون آیین دادرسی کیفری خواهد بود. لذا با این تفسیر ابهام موجود رفع خواهد شد. و اما در خصوص مرجع صالح به رسیدگی باید اذعان داشت که اگرچه انفصال موقت از خدمات دولتی یا عمومی «مجازات های مندرج در مواد 63 و 153 قانون آیین دادرسی کیفری و ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی» به صراحت در ماده 19 قانون مجازات اسلامی نیامده است لیکن به استناد تبصره 1 ماده 19 و مواد 23 و 25 قانون مجازات اسلامی باید آن را نوعی محرومیت از حقوق اجتماعی دانست که بسته به مدت انفصال مشمول یکی از درجات مندرج در ماده 19 قانون مجازات اسلامی خواهد بود. لذا چنانچه اداره دولتی و یا غیر دولتی مرتکب بزه موضوع ماده 153 قانون آیین دادرسی کیفری گردد که مجازات آن انفصال موقت از خدمات عمومی از سه ماه تا یکسال می باشد لذا جرم مذکور به استدلال فوق از درجه 6 محسوب که دادسرای عمومی و انقلاب صالح به رسیدگی خواهد بود.

نظر اقلیت:
1- اولا «ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی» صرفا مشمول ادارات دولتی و شهرداری ها است و شامل سایر ادارات نمی گردد. بنابراین اگر اداره ای غیردولتی مکاتبات قضایی را پاسخ ندهد جرم نخواهد بود. ثانیا «جلوگیری» دارای معنای عامی است و شامل استنکاف از پاسخگویی به دستور مقام قضایی نیز می گردد؛ زیرا عدم پاسخگویی در نهایت منتهی به جلوگیری از انجام دستورات خواهد شد و همچنین درخصوص درجه بزه موضوع ماده 576 قانون تعزیرات اسلامی باید گفت که با توجه به اینکه انفصال موقت صراحتا در درجه بندی مجازات ها قید نشده لذا به استناد تبصره 3 ماده 19 قانون مجازات اسلامی باید آن را از درجه 7 محسوب که محاکم کیفری دو صالح به رسیدگی خواهند بود.

مبحث:
آیین دادرسی کیفری , جزای اختصاصی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 576 ـ چنانچه هر یک از صاحب منصبان و مستخدمین و مامورین دولتی و شهرداری ها در هر رتبه و مقامی که باشند از مقام خود سوء استفاده نموده و از اجرای اوامر کتبی دولتی یا اجرای قوانین مملکتی و یا اجرای احکام یا اوامر مقامات قضایی یا هر گونه امری که از طرف مقامات قانونی صادر شده باشد جلوگیری نماید به انفصال از خدمات دولتی از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.

مشاهده ماده 576 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ـ تعزیرات

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 25 ـ محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم می کند: الف ـ هفت سال در محکومیت به مجازات های سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی ب ـ سه سال در محکومیت به قطع عضو قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنی علیه باشد نفی بلد و حبس تا درجه چهار پ ـ دو سال در محکومیت به شلاق حدی قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج تبصره 1 ـ در غیر موارد فوق مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج می شود لکن در گواهی های صادره از مراجع ذیربط منعکس نمی گردد مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازات تبصره 2 ـ در مورد جرایم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی اجرای مجازات موقوف شود اثر تبعی آن نیز رفع می شود. تبصره 3 ـ در عفو و آزادی مشروط اثر تبعی محکومیت پس از گذشت مدت های فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می شود. محکوم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم می گردد.

مشاهده ماده 25 قانون مجازات اسلامی

ماده 576 ـ کندن و یا از بین بردن تمام موی سر یا ریش مرد در صورتی که دیگر نروید دیه کامل دارد و اگر دوباره بروید نسبت به موی سر ارش و نسبت به ریش یک سوم دیه کامل ثابت است. در این حکم فرقی میان موی کم پشت و پرپشت و کودک و بزرگسال نیست.

مشاهده ماده 576 قانون مجازات اسلامی

ماده 23 ـ دادگاه می تواند فردی را که به حد قصاص یا مجازات تعزیری از درجه شش تا درجه یک محکوم کرده است با رعایت شرایط مقرر در این قانون متناسب با جرم ارتکابی و خصوصیات وی به یک یا چند مجازات از مجازات های تکمیلی زیر محکوم نماید: الف ـ اقامت اجباری در محل معین ب ـ منع از اقامت در محل یا محل های معین پ ـ منع از اشتغال به شغل حرفه یا کار معین ت ـ انفصال از خدمات دولتی و عمومی ث ـ منع از رانندگی با وسایل نقلیه موتوری و یا تصدی وسایل موتوری ج ـ منع از داشتن دسته چک و یا اصدار اسناد تجارت چ ـ منع از حمل سلاح ح ـ منع از خروج اتباع ایران از کشور خ ـ اخراج بیگانگان از کشور د ـ الزام به خدمات عمومی ذ ـ منع از عضویت در احزاب گروه ها و دستجات سیاسی یا اجتماعی ر ـ توقیف وسایل ارتکاب جرم یا رسانه یا موسسه دخیل در ارتکاب جرم ز ـ الزام به یادگیری حرفه شغل یا کار معین ژ ـ الزام به تحصیل س ـ انتشار حکم محکومیت قطعی تبصره 1 ـ مدت مجازات تکمیلی بیش از دو سال نیست مگر در مواردی که قانون به نحو دیگری مقرر نماید. تبصره 2 ـ چنانچه مجازات تکمیلی و مجازات اصلی از یک نوع باشد فقط مجازات اصلی مورد حکم قرار می گیرد. تبصره 3 ـ آیین نامه راجع به کیفیت اجرای مجازات تکمیلی ظرف شش ماه از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون توسط وزیر دادگستری تهیه می شود و به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد.

مشاهده ماده 23 قانون مجازات اسلامی

ماده 63 ـ تخلف از مقررات مواد (30) (34) (35) (37) (38) (39) (40) (41) (42) (49) (51) (52) (53) (55) (59) و (141) این قانون توسط ضابطان موجب محکومیت به سه ماه تا یک سال انفصال از خدمات دولتی است.

مشاهده ماده 63 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 153 ـ مقامات و ماموران وزارتخانه‏ها سازمان ها موسسات دولتی شرکتهای دولتی موسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی و نهادها و شرکتهای وابسته به آنها سازمان های نظامی و انتظامی بانکها و موسسات مالی و اعتباری دفاتر اسناد رسمی و دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است مکلفند اسباب ادله و اطلاعات راجع به جرم و آن قسمت از اوراق و اسناد و دفاتری را که مراجعه به آنها برای تحقیق امر کیفری لازم است به درخواست مرجع قضایی در دسترس آنان قرار دهند مگر در مورد اسناد سری و به کلی سری که این درخواست باید با موافقت رئیس قوه قضاییه باشد. متخلف از این ماده در صورتیکه عمل وی برای خلاصی متهم از محاکمه و محکومیت نباشد حسب مورد به انفصال موقت از خدمات دولتی یا عمومی از سه ماه تا یکسال محکوم می شود. تبصره ـ در خصوص اسناد سری و به کلی سری مربوط به نیروهای مسلح رئیس قوه قضاییه می تواند اختیار خود را به رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح تفویض کند.

مشاهده ماده 153 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 35 ـ ضابطان دادگستری مکلفند در اسرع وقت و در مدتی که دادستان یا مقام قضایی مربوط تعیین می کند نسبت به انجام دستورها و تکمیل پرونده اقدام نمایند. تبصره ـ چنانچه اجرای دستور یا تکمیل پرونده میسر نشود ضابطان باید در پایان مهلت تعیین شده گزارش آن را با ذکر علت برای دادستان یا مقام قضایی مربوط ارسال کنند.

مشاهده ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 496 ـ تمام ضابطان دادگستری نیروهای انتظامی و نظامی مقامات و مستخدمان وزارتخانه‏ها موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و سازمان ها و نهادهایی که شمول قانون بر آنان مستلزم ذکر یا تصریح نام است در حدود وظایف خود مکلفند دستور قاضی اجرای احکام کیفری را در مقام اجرای رای که مرتبط با اجرای آن است رعایت کنند. متخلف از مقررات این ماده علاوه بر تعقیب انتظامی و اداری به مجازات مقرر قانونی نیز محکوم می شود.

مشاهده ماده 496 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 74ـ مسوولان مستقیم دستگاههای کاشف و مامور وصول درآمدهای دولت و سایر مراجعی که برای رسیدگی به پرونده‏های قاچاق موضوع این قانون مورد خطاب کتبی مرجع رسیدگی کننده و یا دستگاه مامور وصول درآمدهای دولت قرار می گیرند چنانچه ظرف بیست روز از تاریخ وصول استعلام نسبت به پاسخگویی مستند اقدام ننمایند به مجازات منع اشتغال در شغل خود در نوبت اول و انفصال موقت تا شش ماه از خدمات دولتی در نوبتهای بعدی محکوم می‏گردند مگر اینکه اثبات نمایند عدم ارسال پاسخ مستند به عذر موجه قانونی بوده است. رسیدگی به این امر در صلاحیت محاکم کیفری دادگستری مراکز استانها می باشد.

مشاهده ماده 74 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM