رای قضایی شماره 9309970220201481

رای قضایی شماره 9309970220201481

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970220201481


شماره دادنامه قطعی:
9309970220201481

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/08/28

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
ماهیت رجوع به مابذل

پیام رای:
رجوع به مابذل حق است و این حق توسط شارع به زوجه واگذار شده و مثل تعیین نوع طلاق حکم نیست که قابل تغییر یا اسقاط نباشد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقای م.و. فرزند د. با وکالت آقای الف.ع. به‬ طرفیت خانم م.ک. فرزند ح. با وکالت خانم پ.ر. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش و دعوی خانم م.ک. با وکالت خانم پ.ر. به‬طرفیت آقای م.و. با وکالت آقای الف. ع. به خواسته ابطال سند ازدواج به شماره 681742 الف/91 دفترخانه ازدواج شماره 375 تهران بدین شرح که زوجین سابقا در سال 1383 با یکدیگر ازدواج کرده اند و ماحصل این ازدواج فرزند پسر 6 ساله به‬ نام پ. می باشد که در تاریخ 1392/4/1 صیغه طلاق جاری شده و سند طلاق صادر شده است در متن رونوشت طلاق که حکایت از دادنامه طلاق دارد آمده است که مهریه زوجه 600 عدد سکه طلای تمام بهار آزادی است که زوجین تعداد 37 عدد آن را مقوم به 50 میلیون تومان نمودند که طبق توافق زوجین بعد از فروش ملک این مبلغ را زوج به زوجه می پردازد و زوجه الباقی مهریه خود را در قبال طلاق به زوج بذل و زوج با قبول بذل اجازه طلاق را داده و صیغه طلاق جاری شد زوجه حق رجوع به مابذل را از خود سلب و ساقط نموده زوجه نسبت به نفقه و اجرت المثل نیز ادعایی ندارد. سپس طرفین پرونده در تاریخ 1392/6/25 به موجب عقدنامه به شماره ترتیب 11790 دفترخانه ازدواج شماره 375 تهران (که مورد درخواست ابطال از سوی زوجه است) با مهریه 14 عدد سکه بهار آزادی به عقد دایم یکدیگر درآمده اند؛ بنابراین به موجب عقدنامه مذکور علقه زوجیت دایم فی‬مابین طرفین پرونده محرز و مسلم است و دادگاه در جهت اصلاح ذات‬البین در اجرای مواد 27 و 28 قانون حمایت خانواده قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده که مساعی داوران زوجین مثمر ثمر واقع نگردیده (البته داور زوجه که پدر وی می باشد به شدت با طلاق مخالفت کرده ولی داور منتخب زوج از واحد داوری مجتمع قضایی که در دو مرحله اصرار زوج به طلاق را اعلام داشته یک‬بار در صفحه 23 پرونده طلاق و بار دیگر در صفحه 38 پرونده ابطال سند ازدواج) از طرفی زوجه و وکیل وی مدعی است که پس از اینکه طلاق در مورخه 1392/4/1 واقع شده در زمان عده به ما‬بذل رجوع شده و لذا زوج هم به طلاق رجوع کرده است در نتیجه ازدواج جدید موضوعیت ندارد و باید ابطال شود دادگاه مستندا به مواد 2 و 198 قانون آیین دادرسی مدنی و 1133 قانون مدنی و 26 قانون حمایت خانواده دعوی زوج مبنی بر طلاق را وارد دانسته و در اجرای تکالیف موضوع ماده 29 قانون حمایت خانواده زوج را موظف و ملزم به پرداخت تعداد 14 عدد سکه بهار آزادی به عنوان مهریه در حق زوجه و مبلغ 1/320/000 (یک میلیون و سیصد و بیست هزار تومان) به عنوان نفقه ایام عده برای سه طهر و همچنین بر حسب اقرار زوج در صورت جلسه مورخه 1393/2/10 صفحه 14 پرونده که بیان داشته در مورخ 1392/6/25 ازدواج نمودیم تا آخر اسفند سال 92 زندگی مشترک داشتیم مشاجره نمودیم و ایشان را از منزل اخراج نمودم؛ می بایست زوج از اول فروردین ماه سال 93 تا زمان طلاق ماهیانه مبلغ 440 هزار توامان نفقه به زوجه پرداخت کند (بر اساس نظر کارشناس که نفقه زمان عده را ماهیانه 440 هزار تومان تعیین کرده و مصون از اعتراض طرفین مانده است) در خصوص اجرت المثل ایام زوجیت با توجه به اینکه زوجه در گواهی عدم امکان سازش قبلی که توافق بوده نسبت به اجرت المثل از تاریخ عقد سال 83 تا طلاق 1392/4/1 ادعایی نداشته و از تاریخ ازدواج دوم مورخه 1392/6/25 تا پایان سال 92 مدت قابل توجهی نگذشته است حقی در این خصوص برای زوجه متصور نیست و در خصوص جهیزیه ادعایی نشده است چنانچه زوجه ادعایی داشته باشد طی دادخواست مستقل مطرح خواهد نمود حضانت فرزند مشترک به‬نام پ. وفق ماده 1169 قانون مدنی تا پایان 7 سالگی با مادر و پس از آن با پدر می باشد و نفقه او طبق ماده 1199 قانون مدنی با پدر می باشد که با عرف موجود ماهیانه مبلغ 220 هزار تومان اظهارنظر می شود پدر حق ملاقات فرزند را در هفته روزهای پنج شنبه و جمعه به‬ مدت 33 ساعت (از ساعت 9 صبح پنجشنبه تا 6 عصر جمعه) خواهد داشت لذا با شروط فوق گواهی عدم امکان سازش زوجین صادر و اعلام می گردد که نوع آن وفق ماده 1143 قانون مدنی رجعی است و در مدت عده برای زوج حق رجوع است (ماده 1148 قانون مدنی)؛ دادگاه دعوی زوجه را مبنی بر ابطال سند ازدواج مورخه 1392/6/25 وارد ندانسته چرا که تنظیم سند ازدواج مورخه 1392/6/25 با شروط جدید (14 عدد سکه طلا مهریه) فی‬مابین زوجین خود دلیل محکم بر رد ادعای رجوع به مابذل سابق و در نتیجه رجوع زوج به زوجه است و ازدواج مجدد زوجین سابق حتی در زمان عده زن مطلقه در این مورد که اتفاق افتاده است ایرادی ندارد زیرا زوجه در عده طلاق خلع بوده و برای زوج رجوع امکان نداشته لذا ازدواج مجدد واقع شده است و شروط جدید در ازدواج مجدد خود دلیل بر عدم رجوع به مابذل مهریه سابق است و البته در مساله 4 کتاب تحریرالوسیله حضرت امام به شرح صفحه 42 پرونده که مورد استناد وکیل زوجه نیز می باشد عقد در زمان عده توسط همان شوهر بلامانع دانسته شده بدین صراحت که فرموده اند: «اگر زنی در عده طلاق است همان شوهر که او را طلاق داده می تواند او را عقد کند و لازم نیست صبر کند تا عده او به سر آید.. .» و ادامه عرایض حضرت امام در مساله 4 به اتفاقی که فی‬مابین طرفین این پرونده افتاده قابل تسری نیست بنابراین مستندا به ماده 2 و 197 ق.آ.د.م حکم به رد آن صادر و اعلام می گردد بدیهی است زوجه مستحق 37 عدد سکه بهار آزادی از مهریه ازدواج اول که طبق توافق مقوم به 50 میلیون تومان شده است می باشد و ارتباطی به مابذل و 14 عدد سکه بهار آزادی ازدواج دوم ندارد رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد و در خصوص گواهی عدم امکان سازش ظرف 20 روز دیگر قابل فرجام خواهی در دیوان ‬عالی‬ کشور می باشد.
رییس شعبه 286 دادگاه عمومی خانواده تهران - محمدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی خانم م.ک. با وکالت آقای پ.ر. از دادنامه شماره 9309970243401072 مورخ 1393/6/24 شعبه محترم 286 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن دعوی مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخوانده آقای م.و. با وکالت آقای الف.ع. به‬ طرفیت تجدیدنظرخواه به خواسته صدور حکم طلاق و دعوی تقابل زوجه به‬ طرفیت زوج به خواسته ابطال سند ازدواج شماره 681742/91 الف دفترخانه ازدواج شماره 375 تهران در پرونده کلاسه 9309980243400004 حکم به صدور طلاق رجعی با پرداخت مهریه به تعداد 14 عدد سکه طلای تمام بهار آزادی و مبلغ 13/200/000 ریال به عنوان نفقه ایام عده و پرداخت ماهیانه مبلغ 440 هزار تومان از اول فروردین ماه سال 93 تا زمان طلاق به عنوان نفقه حضانت فرزند مشترک به‬نام پ. تا پایان 7 سالگی با مادر و پس از آن با پدر است و نفقه فرزند ماهیانه مبلغ 220 هزار تومان تعیین و حق ملاقات پدر با فرزند در هفته روزهای 5 شنبه و جمعه به مدت 33 ساعت از ساعت 9 صبح 5 شنبه تا 6 عصر جمعه خواهد بود و نسبت به ابطال سند ازدواج مورد ادعای زوجه نیز حکم به رد دعوی تصدیر گردیده است وارد نیست رای صادره مطابق با موازین شرعی و قانونی اصدار یافته و ایرادی از حیث شکلی و ماهوی بر آن وارد نمی باشد استدلال و استناد دادگاه محترم بدوی صحیح بوده علی الخصوص در رابطه با رجوع به مابذل که در طلاق قبلی حق رجوع به مابذل توسط زوجه از خود اسقاط و در ذیل طلاق مطلب مزبور درج گردیده است پرواضح است مطالب وکیل محترم تجدیدنظرخواه که ادعا نموده اند رجوع به مابذل قابل اسقاط نیست موثر در مقام نمی باشد چرا که رجوع به مابذل حق است و این حق توسط شارع به زوجه واگذار شده و مثل تعیین نوع طلاق حکم نیست که قابل تغییر یا اسقاط نباشد و در هیچ یک از منابع فقهی و حقوقی راجع به اینکه رجوع به مابذل حکم است قیدی وجود ندارد لذا رجوع به مابذل در طلاق خلعی حکم نیست بلکه حقی است که برای زوجه در نظر گرفته شده که قابل اسقاط نیز می باشد و با توجه به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض مدلل و موثری که موجبات نقض یا گسیختن دادنامه معترض عنه را در نظر دادگاه فراهم سازد به عمل نیامده است بنا به مراتب مذکور دادگاه به‬استناد قسمت اخیر ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 1379/1/21 در امور مدنی ضمن رد اعتراض معترض دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می نماید. رای صادره به موجب ماده 368 از همان قانون ظرف 20 روز پس از ابلاغ دادنامه قابل فرجام خواهی در دیوان‬ عالی‬ کشور است.
رییس و مستشار شعبه 2 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
سیفی - ارژنگی – موسوی

قاضی:
موسوی , محمدی , علی سیفی , ارژنگی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1169 - برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است. تبصره - بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد. (اصلاحی 80/09/1382 مجمع تشخیص نظام)

مشاهده ماده 1169 قانون مدنی

ماده 1199 - نفقه ی اولاد بر عهده ی پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده ی اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آن ها نفقه بر عهده ی مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده ی اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه ی اقربیت مساوی باشند نفقه را باید به حصه ی مساوی تادیه کنند.

مشاهده ماده 1199 قانون مدنی

ماده 1143 - طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی.

مشاهده ماده 1143 قانون مدنی

ماده 1148 - در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است.

مشاهده ماده 1148 قانون مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 27ـ در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رای صادر و چنانچه آن را نپذیرد نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.

مشاهده ماده 27 قانون حمایت از خانواده

ماده 28ـ پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری هریک از زوجین مکلفند ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب متاهل خود را که حداقل سی سال داشته و آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد به عنوان داور به دادگاه معرفی کنند. تبصره1ـ محارم زوجه که همسرشان فوت کرده یا از هم جدا شده باشند درصورت وجود سایر شرایط مذکور در این ماده به عنوان داور پذیرفته می شوند. تبصره2ـ درصورت نبود فرد واجد شرایط در بین اقارب یا عدم دسترسی به ایشان یا استنکاف آنان از پذیرش داوری هریک از زوجین می توانند داور خود را از بین افراد واجد صلاحیت دیگر تعیین و معرفی کنند. درصورت امتناع زوجین از معرفی داور یا عدم توانایی آنان دادگاه خود یا به درخواست هریک از طرفین به تعیین داور مبادرت می کند.

مشاهده ماده 28 قانون حمایت از خانواده

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM